۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*در سال هفتم هجری وقتی مسلمانان با پرچمداری [[امام علی|امیر مؤمنان]] قلعههای [[خیبر]] را فتح کردند و یهودیان تسلیم شدند، ساکنان فدک نمایندگانی نزد [[پیامبر]] فرستاده، نیمی از حاصل باغها و اراضی فدک را با [[پیامبر]] مصالحه کردند. چون اراضی فدک بدون جنگ به دست آمده بود، ملک ویژۀ [[پیامبر]] میشد و اختیارش با آن حضرت بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۱۰۸</ref> آیات [[قرآن]] هم در چنین مواردی صراحت دارد و از آن به عنوان "فیئ" یاد میکند که از آن خدا و رسول و ذی القربی و یتیمان و مساکین است <ref>حشر، آیه ۶ و ۷</ref> و مسلمانان دیگر حقّی در آن ندارند. به فرمودۀ [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} پس از نزول آیۀ {{عربی| | *در سال هفتم هجری وقتی مسلمانان با پرچمداری [[امام علی|امیر مؤمنان]] قلعههای [[خیبر]] را فتح کردند و یهودیان تسلیم شدند، ساکنان فدک نمایندگانی نزد [[پیامبر]] فرستاده، نیمی از حاصل باغها و اراضی فدک را با [[پیامبر]] مصالحه کردند. چون اراضی فدک بدون جنگ به دست آمده بود، ملک ویژۀ [[پیامبر]] میشد و اختیارش با آن حضرت بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۱۰۸</ref> آیات [[قرآن]] هم در چنین مواردی صراحت دارد و از آن به عنوان "فیئ" یاد میکند که از آن خدا و رسول و ذی القربی و یتیمان و مساکین است <ref>حشر، آیه ۶ و ۷</ref> و مسلمانان دیگر حقّی در آن ندارند. به فرمودۀ [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} پس از نزول آیۀ {{عربی| {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ}}﴾}}پیامبر فدک را به [[فاطمه زهرا]] بخشید و در سه سال پیش از وفات [[پیامبر]] در دست فاطمه{{عم}} بود.<ref>تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ۲۶ اسراء، نیز کافی، ج ۱ ص ۴۴۳</ref> دستگاه خلافت، فدک را از دست [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} بیرون آورد و کارگران وی را اخراج نمود و حضرت فاطمه که مصرّانه پیگیر بازپسگیری فدک بود، در این راه کتک خورد و آسیب دید. غصب فدک جنبۀ سیاسی داشت و میخواستند دست [[اهل بیت]] را از امور مالی کوتاه کرده و پشتوانۀ اقتصادی آنان را ضربه بزنند. [[امام صادق]]{{ع}} به این نکته در روایتی تصریح فرموده است.<ref>بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۱۹۴</ref> [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[نهج البلاغه]] از فدک و آزمندی دیگران نسبت به آن یاد میکند: {{عربی|بلی کانت فی أیدینا فدک ممّا اظلّته السّماء...}}<ref>نهج البلاغه، نامۀ ۴۶</ref>، [[فاطمه زهرا|حضرت زهرا]]{{عم}} هم در خطبۀ معروف خویش از غصب آن انتقاد مینماید و با استناد به آیات قرآن، ادعای آنان را در اینکه [[پیامبر]] ارث باقی نمیگذارد ردّ میکند.<ref>یا بن ابی قحافه! افی الکتاب ان ترث اباک و لا ارث ابی؟ لقد جئت شیئا فریّا (کفایة الموحدین، ج ۲ ص ۳۶۱)</ref> فدک پیوسته در تاریخ به عنوان نشانهای روشن از ظلم به [[اهل بیت]] مطرح بوده و ابعادی فراتر از تصرّف یک مزرعه و باغ یافته است. کوتاهکردن دست [[اهل بیت]] از آن، نمادی از کنار گذاشتن سیاسی بوده و فدک مترادف با حکومت شده است. [[ابن ابی الحدید]] میگوید: به یکی از متکلمان امامیه به نام علی بن تقی اهل کوفه گفتم: مگرنه آنکه فدک، چند نخل و قطعه زمین ناچیزی بود؟ گفت: چنان نیست، بلکه خیلی بزرگ بود، نخلهای آن به تعداد نخلهای کوفۀ امروز بود و [[ابوبکر]] و [[عمر]] هدفشان از جلوگیری فاطمه از تصرّف آن این بود که [[امام علی|علی]]{{ع}} به کمک محصولات و غلّۀ آن در مخاصمهای که دربارۀ [[خلافت]] داشت قدرت نگیرد، ازاینرو در پی فدک، [[فاطمه زهرا|فاطمه]] و [[امام علی|علی]] و سایر [[بنیهاشم]] و بنی مطلّب را از حقّشان نسبت به خمس جلوگیری کردند، چراکه انسان تهیدست، همتش هم سست و خودش خوار میشود و در پی کسبوکار میرود و ریاستطلبی و حکومت را رها میکند!<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶ ص ۲۳۶</ref> گواه این مطلب، سخن [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} به خلیفۀ وقت است. هارون الرشید به [[امام کاظم]]{{ع}} میگفت: حدّ فدک را تعیین کن تا به تو برگردانم، حضرت نمیپذیرفت. وی اصرار کرد، امام فرمود: من فدک را جز با همۀ محدودهاش نمیگیرم. گفت: مگر حدود آن چیست؟ [[امام]] فرمود: اگر حدّ آن را تعیین کنم برنمیگردانی، گفت: به حقّ جدّت قسم بر میگردانم. [[امام کاظم|موسی بن جعفر]]{{ع}} فرمود: حدّ اول آن عدن است، رنگ چهرۀ هارون دگرگون شد. گفت: خوب! فرمود: حدّ دوّم آن سمرقند است. چهرۀ هارون تیره و غضبآلود شد. [[امام]] فرمود: حدّ سوّم آن آفریقاست. چهرۀ مأمون سیاه شد و گفت: خوب دیگر چه؟ امام فرمود: حدّ چهارم آن کنارۀ دریای خزر و ارمنستان است. هارون گفت: پس چیزی برای ما نماند! پس بیا به جای من بنشین! [[امام کاظم]] فرمود: من گفتم که اگر محدودۀ آن را مشخص کنم آن را پس نمیدهی. اینجا بود که هارون بر کشتن امام مصمّم شد.<ref>مناقب، ج ۴ ص ۳۲۰، بحار الأنوار، ج ۲۹ ص ۲۰۰</ref> این یعنی همۀ قلمرو وسعت اسلام، که حقّ خاندان [[پیامبر]] بوده و دیگران غصب کردهاند. ماجرای فدک همواره به عنوان یک بحث داغ و سیاسی مورد مناقشه و بحث بوده و بر سر غصب یا مصادره شدن آن و اینکه آیا [[پیامبر]] ارث باقی میگذارد یا نه، سخنهاست.<ref>ر. ک: «فدک در تاریخ»، شهید محمّد باقر صدر، فصلنامۀ «میقات حج»، شمارۀ ۳۴ «دانشنامۀ امام علی» ، ج ۸ ص ۳۴۵، «فدک، ذو الفقار فاطمه» سیّد محمّد واحدی، «اسرار فدک» محمّد باقر انصاری، «خطابه فدک» (دربارۀ خطبۀ فدک)، انصاری و رجایی، «اختصاص»، ص ۱۸۳، «شرح ابن ابی الحدید» ، ج ۱۶ ص ۲۰۹، «فدک»، سیّد محمّد حسن الموسوی القزوینی</ref> به تعبیر دکتر شریعتی: فدک مزرعۀ کوچکی است و اگر بزرگ هم بود، برای فاطمه کوچکتر از آن بود که بر سر آن به کشمکش پردازد، امّا فدک به عنوان نشانهای از غصب و زور رژیم تازه برایش اهمیت یافته بود. با طرح مسألۀ فدک میکوشید تا حکومت را محکوم کند... فدک برای فاطمه یک مسأله سیاسی شده بود و وسیلۀ مبارزه، و پافشاری فاطمه از اینرو بود، نه به خاطر ارزش اقتصادی آن.<ref>فاطمه فاطمه است، ص ۱۶۹</ref> فدک در حال حاضر به نام "الحائط" در مرز شرقی خیبر قرار دارد و شامال تعدادی روستا و بیش از ۱۱ هزار سکنه و سرزمینی پوشیده از نخلستان و برخوردار از امکانات کشاورزی است.<ref>معجم معالم الحجاز، ج ۷ ص ۲۷</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۴۵۵.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |