۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
''' [[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/135 المیزان]»'' در این باره گفته است: | ''' [[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/7/135 المیزان]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«جمله | ::::::«جمله {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} }} [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب را منحصر در خداى تعالى میکند]]، از این جهت که کسى را جز خدا به خزینههاى [[غیب]] آگاهى نیست، یا براى اینکه جز او کسى آگاهى به کلیدهاى غیب ندارد، پس آیه به هر معنا باشد، این جهت را افاده میکند که: کسى جز خدا به آن خزینهها و یا به گشودن درهاى آن و تصرف در آن دسترسى ندارد. صدر آیه گر چه از انحصار علم غیب به خداى تعالى خبر میدهد و لکن ذیل آن منحصر در بیان علم غیب نیست، بلکه از شمول علم او به هر چیز، چه [[غیب]] و چه [[شهود]]، خبر میدهد، براى اینکه میفرماید: خداوند به هر تر و خشکى آگاهى دارد. علاوه بر این، صدر آیه، همه غیبها را هم متعرض نشده است، بلکه تنها متعرض غیبهایى است که در خزینههاى در بسته و در پس پردههاى ابهام قرار دارد»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/7/135 ترجمه تفسیر المیزان، ج ۷، ص ۱۷۸-۱۸۳]</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[پرونده:11785.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحسین طیب|طیب]]]] | [[پرونده:11785.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید عبدالحسین طیب|طیب]]]] | ||
آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | آیتالله '''[[سید عبدالحسین طیب]]''' در کتاب ''«[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«مفاتح جمع مفتح بفتح است یعنی چیزی که دارای مفتاح باشد که عبارت از خزینه جواهرات است که درب او مقفّل است و کسی از ما فی الخزانه اطلاعی ندارد جز صاحب خزینه و لذا تعبیر بغیب کرده مگر آنکه درب آن را باز کند و ببعض از خواص خود ارائه دهد مثل [[اهل بیت]]{{عم}} و دیگر بر آنها غیب نیست پس آنچه که بر آنها غیب است علمش مختص بخدا است | ::::::«مفاتح جمع مفتح بفتح است یعنی چیزی که دارای مفتاح باشد که عبارت از خزینه جواهرات است که درب او مقفّل است و کسی از ما فی الخزانه اطلاعی ندارد جز صاحب خزینه و لذا تعبیر بغیب کرده مگر آنکه درب آن را باز کند و ببعض از خواص خود ارائه دهد مثل [[اهل بیت]]{{عم}} و دیگر بر آنها غیب نیست پس آنچه که بر آنها غیب است علمش مختص بخدا است {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} }}<ref> هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> و آنچه بر آنها مکشوف است و بر دیگران مستور و لو صدق غیب میکند چون بر دیگران مستور است و باین لحاظ میگوییم آنها هم عالم بغیب هستند ولی چون بر آنها مکشوف شده از عنوان غیب بیرون میآید و [[علم غیب]] منحصر میشود بآنچه که بر تمام بندهگان مستور است و علمش مختص بخدا است»<ref>[http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/60818/1#147 اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۹۲.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]] | [[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در دو کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/10312/1/24 پیام قرآن]»'' و ''«[http://lib.eshia.ir/27575/5/334 تفسیر نمونه]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[ناصر مکارم شیرازی]]''' در دو کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/10312/1/24 پیام قرآن]»'' و ''«[http://lib.eshia.ir/27575/5/334 تفسیر نمونه]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::« | ::::::«{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}} }}. خزانههای غیب "یا کلیدهای غیب" همه در نزد خدا است، و جز او کسی آنها را نمیداند. "مَفاتِحُ" جمع "مِفْتَح" (بر وزن بهتر) به معنی "کلید" است، و نیز ممکن است جمع "مَفْتَح" (بر وزن دفتر) به معنی "خزینه" و مرکز نگاهداری چیزی بوده باشد. در صورت اول، معنی آیه چنین میشود: تمام کلیدهای غیب به دست او است، و در صورت دوم تمام خزانههای غیب. این احتمال نیز وجود دارد که: هر دو معنی در یک عبارت مراد باشد، و همان طور که در علم اصول اثبات کردهایم، استعمال یک لفظ در چند معنی مشکلی ندارد. و در هر صورت این دو لازم و ملزوم یکدیگرند؛ زیرا هر کجا خزانهای است، کلیدی وجود دارد. ولی بیشتر به نظر میرسد "مفاتح" به معنی کلیدها باشد، نه خزائن؛ زیرا هدف در اینجا بیان علم خدا است و آن با مسأله کلید که وسیله آگاهی از ذخائر مختلف است، متناسبتر میباشد، در دو مورد دیگر که کلمه "مفاتح" در قرآن به کار رفته، نیز منظور از آن کلید است»<ref>[http://lib.eshia.ir/27575/5/334 تفسیر نمونه، ج۵ ، ص ۳۳۴]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]] | [[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«قرآن کریم در آیهی پنجاه و نهم سورهی انعام به علم بیکران الهی به همهی جزئیات اشاره میکند و میفرماید: | ::::::«قرآن کریم در آیهی پنجاه و نهم سورهی انعام به علم بیکران الهی به همهی جزئیات اشاره میکند و میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}} }} خدای متعال از همه منابع پنهان و کلیدهای دسترسی به آنها اطلاع دارد، و نیز از خشکیها و دریاها آگاه است که علم بدانها احاطه علمی خدا بر همه چیز است؛ یعنی او از میلیاردها موجود زنده در اعماق دریاها و خشکی اطلاع دارد، که علم بدانها به صورت عادی غیر ممکن است و او میداند در هر شبانه روز چه تعداد برگ یا دانه بر زمین میافتد.»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۶، ص۱۰۹.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]] | [[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]] | ||
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان]]''' در کتاب ''«[[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان]]''' در کتاب ''«[[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«مقصود از کلمه | ::::::«مقصود از کلمه {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} چیست؟ دو احتمال به نظر میآید: نخست اینکه {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} جمع "مَفتَح" به معنای محل باز شدن یعنی انبار و خزانه باشد بنابراین احتمال، مقصود این است که خزانههای غیب تنها نزد خدا است و در اختیار اوست. از برخی آیات دیگر میآموزیم که این خزانهها خزانههایی است که قدر و اندازه برای آنها نیست و حد و مرزی ندارد و تمام مخلوقات و پدیدهها از آنجا با اندازه و قدر معین فرود میآیند؛ چنانکه قرآن کریم فرموده است: {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ}} }}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمیفرستیم». سوره حجر، آیه ۲۱.</ref> این احتمال درباره آیه شریفه علاوه بر اینکه با آیه فوق تأیید میشود، آیات دیگری نیز آن را تأیید میکند، از جمله در سوره طور آیه ۳۷ میفرماید: {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ}} }}<ref>«یا مگر گنجینههای پروردگار تو نزد ایشان است».</ref> و در سوره انعام آیه ۵۰ میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ]]}} }}<ref>« بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است».</ref> بنابراین مقتضای این احتمال چنانکه مرحوم [[علامه طباطبایی|علامه]] صاحب المیزان ترجیح دادهاند صرفا عدم آگاهی ماسویالله نسبت به خزانههای غیب است و دلالت عامی بر سلب آگاهی نسبت به تمام غیبها غیر خدا ندارد. احتمال دوم اینکه کلمه {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} جمع "مِفتَح" به معنی کلید باشد بنابراین احتمال، مقصود آیه این است که کلیدهای غیب نزد خدا است و کسی جز او نمیتواند به غیب راه پیدا کند. مؤید این احتمال آنکه بعضی از قراء کلمه {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} را "مَفاتیح" خواندهاند و مفاتیح جمع مفتاح به معنی کلید میباشد ولی این احتمال ضعیف بوده و فرّا نیز (بنابر نقل فخر رازی) احتمال اول را اختیار کرده است. <ref>تفسیر فخر رازی، ج ۱۳، ص ۸.</ref> در هر صورت آیه مزبور شامل تمام غیبها نیست و دلالت بر انحصار هر علم غیب بر خدا نمیکند زیرا اعم از آنکه مقصود از {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} خزائن باشد و یا کلیدها تمام غیبها را شاهد نیست»<ref>[[علم پیامبر و امام در قرآن (کتاب)|علم پیامبر و امام در قرآن]]، ص ۱۹ و ۲۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[پرونده:1367021.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد جمالی|جمالی]]]] | [[پرونده:1367021.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد جمالی|جمالی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد جمالی]]'''، در کتاب ''«[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد جمالی]]'''، در کتاب ''«[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«از خزائن الهی به "مفاتح غیب" یاد شده است: | ::::::«از خزائن الهی به "مفاتح غیب" یاد شده است: {{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }} }}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref> اگر {{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} جمع "مَفتح" باشد<ref>غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref>؛ ولی برخی احتمال دادهاند که جمع "مِفتح" به معنای کلید باشد، پس مفاتح غیب به معنای کلیدهای خزائن الهی است نه خود خزائن<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.</ref> از این آیه برمیآید که خزائن الهی از قبیل علم است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.</ref>؛ یعنی همه موجودات در این مرتبه با علمی غیر مقدّر معلوماند و به دیگر سخن، در ظرف علم به صورت غیر مقدّر موجودند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.</ref>؛ لکن این علم از سنخ علم معمولی نیست که نزد بشر شناخته شده است؛ یعنی دانشی نیست که از اشیاء پس از وجود خارجی آنها اخذ میشود، بلکه مراد علم به اشیاء پیش از وجود خارجی آنهاست؛ یعنی این علم نامتناهی است و هیچگونه انفعالی از معلوم نمیپذیرد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.</ref> به تعبير برخی، خزائن الهی همان غیوب خداست که به جهت غموض و پوشیدگی به آن خزائن گفته شده است.<ref>غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص:۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.</ref><ref>[[احمد جمالی|جمالی، احمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲، ص:۸۸- ۹۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف|معارف]]]] | [[پرونده:11118.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مجید معارف|معارف]]]] | ||
آقای دکتر '''[[مجید معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | آقای دکتر '''[[مجید معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::« | ::::::«{{متن قرآن|مَفَاتِحُ}} }} جمع مَفتح (خزینه) یا مِفتح (کلید) است که هر دو در نهایت به یک معنا میرسد؛ زیرا کسی که کلیدهای خزینههای غیب را دارد، قهراً به آنچه در آن خزائن است عالم میباشد و میتواند مانند کسی که خود آن خزینه ها نزد اوست به دلخواه در آن تصرف نماید. برخی از تفاسیر این اصطلاح را دارای معنای خاصی دانسته اند که در مقابلش "[[کتاب مبین]]" قرار دارد.<ref>[[سید محمد حسینی همدانی نجفی]]، انوار درخشان، ج۵، ص۳۳۹.</ref> {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|مَفَاتِحُ الْغَيْبِ]]}} }} علم به موجودات در ازل قبل از تنزل به عالم امکان است که صفت ذات پروردگار میباشد و به آن غیب مطلق نیز میگویند. در حقیقت از آنجا که خزینههای غیب اموری است که مقیاسهای محسوسی که هر چیزی را میسنجد، احاطه به آن ندارد و اندازههای معهود نمیتواند تحدیدش کند و به شهادت این آیه در نزد خدا دارای نوعی ثبوت است، لذا علم بشر از درک آنها عاجز بوده و تنها در انحصار خداوند است.<ref>رک، [[سید محمد حسین طباطبایی]]، [[المیزان (کتاب)|المیزان]]، ج۷، ص۱۲۶-۱۲۸.</ref> | ||
::::::از "مفاتح غیب" یا "[[غیب مطلق]]"، در برخی از آیات با تعبیر "خزائن الله" یاد شده است. نظیر: | ::::::از "مفاتح غیب" یا "[[غیب مطلق]]"، در برخی از آیات با تعبیر "خزائن الله" یاد شده است. نظیر: {{متن قرآن|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ}} }}؛<ref>«بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است». سوره انعام: ۵۰ و هود: ۳۱.</ref> {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ}} }}؛<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینههای آن نزد ماست»؛ سوره حجر: ۲۱.</ref> {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ}} }}؛<ref>«یا گنجینههای بخشایش پروردگار»؛ سوره ص: ۹.</ref> {{متن قرآن|أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ}} }}؛<ref>«یا مگر گنجینههای پروردگار تو نزد ایشان است»؛ سوره طور: ۳۷.</ref> {{متن قرآن|وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ}} }}.<ref>«گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداوند است»؛ سوره منافقون: ۷.</ref> ممکن است از جمع بودن کلمات "مَفاتِح" و "خزائن" این سؤال در ذهن ایجاد شود که تعدد از خواص چیزی است که محدود است، پس مَفاتِح غیب محدودند نه نامحدود! اما درست است که آن خزینهها متعددند ولی برخی مافوق برخی دیگرند و از آن جهت که خزینه بالاتر محدود و مقدر به حد و قَدر خزینه پایین تر نیست، پس تمام خزائن به این اعتبار نامحدودند.<ref>رک، [[سید محمد حسین طباطبایی]]، [[المیزان (کتاب)|المیزان]]، ج۱۲، ص۱۴۵.</ref> اغلب مصادیقی که روایات اسلامی برای «مَفاتِح غیب» بیان نمودهاند، موارد مذکور در آیه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمیکند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}} }}<ref>«بیگمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو میفرستد و از آنچه در زهدانهاست آگاه است و هیچ کس نمیداند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمیداند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بیگمان خداوند دانایی آگاه است». لقمان: ۳۴.</ref> است.<ref>[[محمد بن جریر طبری]]، جامع البیان فی تفسیر ای القرآن، ج۷، ص۱۳۷، ج۲۱، ص۵۶؛ [[ابن ابی حاتم]]، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۱۳۰۴ و ج۹، ص۳۱۰۲. سمرقندی، بی تا: ج۳، ص۳۱؛ [[فضل بن طبرسی]]، مجمع البیان فی تفسیر القرآنص۴۸۱.</ref>»<ref>[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص ۳۹.]]]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||