مرجعیت علمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن'
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*مراجعۀ هم‌زمان به عقل و نقل، بیانگر آن است که هدف از آفرینش انسان، [[تکامل]] و [[سعادت]] او به وسیله عبادت خداوند بوده است.<ref>{{عربی| {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}} }} (ذاریات، 56).</ref> ازهمین‌رو همه پیامبران قوم خود را به عبادت خداوند متعال فراخوانده‌اند.<ref>برای نمونه، ر.ک: اعراف (۷)، ۶۵؛ هود (۱۱)، ۵۰.</ref> ابزارهای معرفتی انسان - یعنی عقل و حس- برای شناخت راه عبادت کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر خداوند لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای مردم بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، بندگان در برابر خداوند معذورند. [[قرآن]] کریم نیز دلیل فرستادن پیامبران را اتمام [[حجت]] بر بندگان بیان فرموده است.<ref>نساء (۴)، ۱۶۵.</ref> [[قرآن]] کریم، درباره هدف از [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آشکارا می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}} }}.<ref>«همچنان که پیامبری از خود شما را بر شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت آموزد و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد» (بقره، ۱۵۱).</ref> بر اساس این آیه، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} وظیفه دارد آیات الهی را بر مردم تلاوت نماید؛ آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین پیامبران فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به سعادت و کمال را به مردم بیاموزند. بی‌گمان نمی‌توان گفت که [[سعادت]] اخروی مردم تنها هدف و غایت خداوند از آفرینش انسان بوده است، بلکه هدف راستین آفرینش انسان، [[کمال]] و [[سعادت]] ابدی اوست که در آخرت تأمین می‌شود و زندگی دنیوی او مقدمه‌ای برای رسیدن به سعادت اخروی است. اما به هر روی، سعادت دنیوی نیز بالعرض مورد توجه بوده است. شاهد این مدعا آن است که [[اسلام]] دستورها و رهنمودهای اجتماعی و دنیوی فراوانی اعم از معاملات و سیاسات دارد. آیا دانستن علوم غیردینی تأثیری در سعادت دنیوی انسان دارد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، بر پیامبران و جانشینان آنها لازم است از جانب خداوند علوم غیردینی را نیز به مردم بیاموزند تا به سعادت دنیوی دست یابند.
*مراجعۀ هم‌زمان به عقل و نقل، بیانگر آن است که هدف از آفرینش انسان، [[تکامل]] و [[سعادت]] او به وسیله عبادت خداوند بوده است.<ref>{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}} }} (ذاریات، 56).</ref> ازهمین‌رو همه پیامبران قوم خود را به عبادت خداوند متعال فراخوانده‌اند.<ref>برای نمونه، ر.ک: اعراف (۷)، ۶۵؛ هود (۱۱)، ۵۰.</ref> ابزارهای معرفتی انسان - یعنی عقل و حس- برای شناخت راه عبادت کارایی لازم را نشان نمی‌دهند؛ از‌این‌رو بر خداوند لازم است تا راه تکامل را به وسيله پیامبرانش برای مردم بیان کند؛ زیرا در غیر این صورت، بندگان در برابر خداوند معذورند. [[قرآن]] کریم نیز دلیل فرستادن پیامبران را اتمام [[حجت]] بر بندگان بیان فرموده است.<ref>نساء (۴)، ۱۶۵.</ref> [[قرآن]] کریم، درباره هدف از [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} آشکارا می‌فرماید: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ}} }}.<ref>«همچنان که پیامبری از خود شما را بر شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت آموزد و آنچه را نمی‌دانستید، به شما یاد دهد» (بقره، ۱۵۱).</ref> بر اساس این آیه، [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} وظیفه دارد آیات الهی را بر مردم تلاوت نماید؛ آنها را تزکیه کند و کتاب و حکمت و آنچه را نمی‌دانستند، به آنها بیاموزد. بنابراین پیامبران فرستاده می‌شوند تا راه رسیدن به سعادت و کمال را به مردم بیاموزند. بی‌گمان نمی‌توان گفت که [[سعادت]] اخروی مردم تنها هدف و غایت خداوند از آفرینش انسان بوده است، بلکه هدف راستین آفرینش انسان، [[کمال]] و [[سعادت]] ابدی اوست که در آخرت تأمین می‌شود و زندگی دنیوی او مقدمه‌ای برای رسیدن به سعادت اخروی است. اما به هر روی، سعادت دنیوی نیز بالعرض مورد توجه بوده است. شاهد این مدعا آن است که [[اسلام]] دستورها و رهنمودهای اجتماعی و دنیوی فراوانی اعم از معاملات و سیاسات دارد. آیا دانستن علوم غیردینی تأثیری در سعادت دنیوی انسان دارد؟ اگر پاسخ مثبت باشد، بر پیامبران و جانشینان آنها لازم است از جانب خداوند علوم غیردینی را نیز به مردم بیاموزند تا به سعادت دنیوی دست یابند.
از احادیث استفاده می‌شود که برخی علوم غیرنافع‌اند. چنین علومی تأثیری در سعادت انسان ندارند. [[امام علی]]{{ع}} در نامۀ معروف خود به [[امام حسن]] مجتبی{{ع}} تأكيد می‌کند که در علم غیرسودمند، خیری نیست.<ref>{{عربي|اندازه=155%|"وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ"}} (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۳۱)؛ ایشان در بیانی دیگر نیز فرمودند: {{عربي|اندازه=155%|"لَا خَيْرَ فِي... عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۷۹۳).</ref> از [[قرآن]] کریم نیز می‌توان دریافت که آموختن [[علم]] سحر سودی ندارد، اما برای دفع سحر ساحران لازم است.<ref>ر.ک: بقره (۲)، ۱۰۲.</ref> در دعاها نیز از خداوند خواسته می‌شود تا ما را از علم غیرسودمند حفظ کند.<ref>{{عربي|اندازه=155%|"اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ... مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص ۷۵؛ نیز ر.ک: ابراهيم بن على عاملی کفعمی، البلد الامین، ص۲۰).</ref> همچنین نقل شده روزی [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} وارد مسجد شد درحالی‌که مردم دور مردی جمع شده بودند. حضرت پرسید: این مرد کیست؟ گفتند: او علامه است. فرمود: علامه چیست؟ گفتند: او داناترین مردم به نسب‌های عرب و وقایع گذشته و تاریخ جاهلیت و اشعار است. حضرت فرمود: «این علمی است که جاهل به آن، زیانی نمی‌بیند و سودی هم به حال عالم به آن ندارد».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی، الامالی، ص۲۹۷.</ref> برخی علوم غیردینی دیگر نیز سودمندند و حتی خداوند آنها را به برخی پیامبران یا غیر پیامبران آموخته است.<ref>{{عربی| {{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ}} }} (انبيا، ۸۰).</ref> به طور طبیعی می‌توان گفت دانستن علوم مربوط به سلامتی بدن، انسان را وامی‌دارد که از بدنش بهتر مراقبت کند، در نتیجه بتواند عبادت بهتری انجام دهد و این امر می‌تواند تا حدی او را در رسیدن به کمال یاری رساند. از‌این‌رو پیشوایان معصوم سخنان فراوانی درباره سلامتی بدن و راهکارهای آن بیان فرموده‌اند. اما آیا می‌توان گفت همه علوم سودمند در سعادت انسان تأثیرگذارند؟ به نظر می‌رسد پاسخ این پرسش دشوار باشد، اما می‌توان برخی علوم را در خوشبختی انسان تأثیرگذار دانست.
از احادیث استفاده می‌شود که برخی علوم غیرنافع‌اند. چنین علومی تأثیری در سعادت انسان ندارند. [[امام علی]]{{ع}} در نامۀ معروف خود به [[امام حسن]] مجتبی{{ع}} تأكيد می‌کند که در علم غیرسودمند، خیری نیست.<ref>{{عربي|اندازه=155%|"وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لَا يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ"}} (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۳۱)؛ ایشان در بیانی دیگر نیز فرمودند: {{عربي|اندازه=155%|"لَا خَيْرَ فِي... عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۷۹۳).</ref> از [[قرآن]] کریم نیز می‌توان دریافت که آموختن [[علم]] سحر سودی ندارد، اما برای دفع سحر ساحران لازم است.<ref>ر.ک: بقره (۲)، ۱۰۲.</ref> در دعاها نیز از خداوند خواسته می‌شود تا ما را از علم غیرسودمند حفظ کند.<ref>{{عربي|اندازه=155%|"اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ... مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ"}} (محمد بن حسن طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص ۷۵؛ نیز ر.ک: ابراهيم بن على عاملی کفعمی، البلد الامین، ص۲۰).</ref> همچنین نقل شده روزی [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} وارد مسجد شد درحالی‌که مردم دور مردی جمع شده بودند. حضرت پرسید: این مرد کیست؟ گفتند: او علامه است. فرمود: علامه چیست؟ گفتند: او داناترین مردم به نسب‌های عرب و وقایع گذشته و تاریخ جاهلیت و اشعار است. حضرت فرمود: «این علمی است که جاهل به آن، زیانی نمی‌بیند و سودی هم به حال عالم به آن ندارد».<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی، الامالی، ص۲۹۷.</ref> برخی علوم غیردینی دیگر نیز سودمندند و حتی خداوند آنها را به برخی پیامبران یا غیر پیامبران آموخته است.<ref>{{متن قرآن|وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ}} }} (انبيا، ۸۰).</ref> به طور طبیعی می‌توان گفت دانستن علوم مربوط به سلامتی بدن، انسان را وامی‌دارد که از بدنش بهتر مراقبت کند، در نتیجه بتواند عبادت بهتری انجام دهد و این امر می‌تواند تا حدی او را در رسیدن به کمال یاری رساند. از‌این‌رو پیشوایان معصوم سخنان فراوانی درباره سلامتی بدن و راهکارهای آن بیان فرموده‌اند. اما آیا می‌توان گفت همه علوم سودمند در سعادت انسان تأثیرگذارند؟ به نظر می‌رسد پاسخ این پرسش دشوار باشد، اما می‌توان برخی علوم را در خوشبختی انسان تأثیرگذار دانست.
با توجه به مطالب بیان‌شده می‌توان گفت فراگیری علوم دینی امری واجب است؛ چراکه تأثیری مستقیم در سعادت انسان دارد. به‌همین‌سان، فراگیری علوم غیردینی که در سعادت انسان‌ها تأثیر دارند، برای انسان‌ها لازم است. بنابراین وقتی فراگیری علم بر مسلمانان واجب می‌شود،<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲.</ref> می‌توان گستره آن را فراتر از علوم دینی دانست. حال باید گفت اولاً وظيفه پیامبران و [[امامان]]{{عم}} بیان مسائلی است که در خوشبختی دنیا و [[آخرت]] انسان مؤثرند؛ ثانیاً علومی غیردینی هست که سودمند است و در سعادت انسان‌ها تأثیر دارند. بنابراین بیان علوم غیردینی یادشده نیز از وظایف پیامبران و [[امامان]]{{عم}} است.
با توجه به مطالب بیان‌شده می‌توان گفت فراگیری علوم دینی امری واجب است؛ چراکه تأثیری مستقیم در سعادت انسان دارد. به‌همین‌سان، فراگیری علوم غیردینی که در سعادت انسان‌ها تأثیر دارند، برای انسان‌ها لازم است. بنابراین وقتی فراگیری علم بر مسلمانان واجب می‌شود،<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲.</ref> می‌توان گستره آن را فراتر از علوم دینی دانست. حال باید گفت اولاً وظيفه پیامبران و [[امامان]]{{عم}} بیان مسائلی است که در خوشبختی دنیا و [[آخرت]] انسان مؤثرند؛ ثانیاً علومی غیردینی هست که سودمند است و در سعادت انسان‌ها تأثیر دارند. بنابراین بیان علوم غیردینی یادشده نیز از وظایف پیامبران و [[امامان]]{{عم}} است.