بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*قم یکی از شهرهای مشهور ایران است که در طول تاریخ [[شیعه]]، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. از آنجا که در همان اوایل سلطه عربها بر این شهر، دوستان و محبان [[اهل بیت]]{{عم}} بدانجا مهاجرت کردند، سنگ نخستین اعتقاد مردمان آن، شیعی نهاده شد. این شهر رفته رفته یکی از پایگاههای شناخته شده ترویج فرهنگ شیعی در تاریخ ثبت شده است. به دنبال آن، با تأسیس حلقهها و مراکز علمی، این شهر در جایگاه مرکز بسیار مهم نشر فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}} ایفای نقش کرده است؛ چنانکه امروزه به عنوان پایتخت جهان | *[[قم]] یکی از شهرهای مشهور [[ایران]] است که در طول [[تاریخ]] [[شیعه]]، همواره از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. از آنجا که در همان اوایل [[سلطه]] عربها بر این شهر، [[دوستان]] و محبان [[اهل بیت]]{{عم}} بدانجا مهاجرت کردند، سنگ نخستین [[اعتقاد]] مردمان آن، [[شیعی]] نهاده شد. این شهر رفته رفته یکی از پایگاههای شناخته شده ترویج [[فرهنگ شیعی]] در [[تاریخ]] ثبت شده است. به دنبال آن، با تأسیس حلقهها و مراکز علمی، این شهر در [[جایگاه]] مرکز بسیار مهم نشر فرهنگ [[اهل بیت]]{{عم}} ایفای نقش کرده است؛ چنانکه امروزه به عنوان پایتخت [[جهان تشیع]]، [[دانش]] و [[معارف]] از آن به تمام [[جهان]] نورافشانی میکند که [[مراجع]] و [[دانشمندان]] بزرگ [[جهان اسلام]]، از اینجا فیوضات وجودی خویش را به مشتاقان در سراسر [[گیتی]] ارائه میدهند. | ||
*آنچه این شهر را در فرهنگ "مهدویت" از برجستگی خاصی برخوردار کرده، روایاتی است که این شهر و اهالی آن را با موضوعات مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پیوند زده است. در برخی از این | *آنچه این شهر را در [[فرهنگ]] "[[مهدویت]]" از برجستگی خاصی برخوردار کرده، روایاتی است که این شهر و اهالی آن را با موضوعات مربوط به [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} پیوند زده است. در برخی از این [[روایات]]، [[فلسفه]] نامگذاری این شهر به [[قم]]، با نام [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} "[[قائم]] به [[حق]]" مناسب است و همچنین با [[قیام]] و به پا خاستن اهل [[قم]] و اطراف آن شهر، در زمینهسازی و [[یاری]] آن حضرت، تناسب دارد. | ||
*[[عفان بصری]] روایت کرده است: "[[امام صادق]]{{ع}} به من فرمود: آیا میدانی از چه رو این شهر را قم مینامند؟ عرض کردم: خدا و رسولش آگاهترند. فرمود: همانا قم نامگذاری شده است برای اینکه اهل | *[[عفان بصری]] [[روایت]] کرده است: "[[امام صادق]]{{ع}} به من فرمود: آیا میدانی از چه رو این شهر را [[قم]] مینامند؟ عرض کردم: [[خدا]] و رسولش آگاهترند. فرمود: همانا [[قم]] نامگذاری شده است برای اینکه اهل [[قم]]، اطراف [[قائم]] گرد آمده و با وی [[قیام]] مینمایند و کنار او ثابت قدم مانده و او را [[یاری]] میکنند"<ref> {{عربی|" إِنَّمَا سُمِّيَ قُمَ لِأَنَ أَهْلَهُ يَجْتَمِعُونَ مَعَ قَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ يَقُومُونَ مَعَهُ وَ يَسْتَقِيمُونَ عَلَيْهِ وَ يَنْصُرُونَهُ "}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۳۸</ref> | ||
*ظاهر برخی روایات این است که [[امامان]]{{عم}} به شهر | *ظاهر برخی [[روایات]] این است که [[امامان]]{{عم}} به شهر [[قم]]، عنایت ویژهای داشته و مفهومی را [[برتر]] و وسیعتر از یک شهر و توابع آن، به این شهر بخشیدهاند. | ||
*در روایتی آمده است عدهای از بزرگان ری به حضور [[امام صادق]]{{ع}} رسیدند و عرض کردند: "ما از اهل ری هستیم که خدمت رسیدهایم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. آنان عرض کردند: ما اهل ری هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. باز عرض کردند: ما اهل ری هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. دوباره عرض کردند: ما اهالی ری هستیم. [[امام]] نیز کلام اوّل خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و [[امام]] نیز مانند اوّل آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: خداوند سبحانه و تعالی دارای حرمی است که مکه است و [[پیامبر]]{{صل}} دارای حرمی است و آن مدینه منوره است و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} حرمی دارد که کوفه است. ما [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر قم است. به زودی بانویی از سلاله من به نام [[فاطمه]]{{س}} در این شهر دفن خواهد شد. کسی که او را در قم زیارت کند، اهل بهشت میباشد" <ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۴۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۶۸، ح ۱۲۱۹۶</ref>راوی گفت: این سخن را [[امام صادق]]{{ع}} زمانی فرمود که هنوز [[امام کاظم|حضرت کاظم]]{{ع}} متولد نشده بود. | *در روایتی آمده است عدهای از بزرگان [[ری]] به حضور [[امام صادق]]{{ع}} رسیدند و عرض کردند: "ما از اهل [[ری]] هستیم که خدمت رسیدهایم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. آنان عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. باز عرض کردند: ما اهل [[ری]] هستیم. حضرت فرمود: خوش آمدند برادران قمی ما. دوباره عرض کردند: ما اهالی [[ری]] هستیم. [[امام]] نیز [[کلام]] اوّل خود را تکرار کرد. آنان گفته خود را چند بار یادآور شدند و [[امام]] نیز مانند اوّل آنان را پاسخ داد و چنین فرمود: [[خداوند]] سبحانه و تعالی دارای حرمی است که [[مکه]] است و [[پیامبر]]{{صل}} دارای حرمی است و آن [[مدینه منوره]] است و [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} حرمی دارد که [[کوفه]] است. ما [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای حرمی هستیم که آن، شهر [[قم]] است. به زودی بانویی از سلاله من به نام [[فاطمه]]{{س}} در این شهر [[دفن]] خواهد شد. کسی که او را در [[قم]] [[زیارت]] کند، [[اهل بهشت]] میباشد" <ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۶، ح ۴۱؛ محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۶۸، ح ۱۲۱۹۶</ref>[[راوی]] گفت: این سخن را [[امام صادق]]{{ع}} زمانی فرمود که هنوز [[امام کاظم|حضرت کاظم]]{{ع}} متولد نشده بود. | ||
*در بحار الانوار دو روایت را، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آینده شهر قم و نقش مکتبی آن پیش از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} | *در [[بحار الانوار]] دو [[روایت]] را، از [[امام صادق]]{{ع}} درباره آینده شهر [[قم]] و نقش مکتبی آن [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} ###[[313]]### شده است: | ||
#خداوند سبحانه و تعالی به وسیله شهر کوفه بر سایر شهرها استدلال میکند، همچنین به مؤمنان آن شهر بر سایر مؤمنان و به شهر قم بر سایر شهرها و به واسطه اهل قم بر جهانیان، اعم از جن و انسان. خداوند سبحانه و تعالی اهل قم را مستضعف فکری قرار نداده؛ بلکه همواره آنان را موفق و تأیید کرده است. سپس فرمود: دینداران در این شهر، در مضیقه زندگی میباشند. اگر غیر این باشد، مردم به سرعت به آنجا روی میآورند و آنجا خراب میگردد و اهل آن، تباه میشوند و آنگونه که باید نمیتواند بر سایر سرزمینها حجّت باشد. زمانی که موقعیت قم بدینجا برسد، آسمان و زمین آرامش ندارد و ساکنان آنها لحظهای باقی نمیمانند. بلا و گرفتاری از قم و اهل آن دفع شده است. به زودی زمانی خواهد رسید که قم و اهل آن، حجت بر مردم خواهند بود و این در زمان غیبت قائم ما و ظهور وی میباشد. اگر چنین نباشد، | #[[خداوند]] سبحانه و تعالی به وسیله شهر [[کوفه]] بر سایر [[شهرها]] [[استدلال]] میکند، همچنین به [[مؤمنان]] آن شهر بر سایر [[مؤمنان]] و به شهر [[قم]] بر سایر [[شهرها]] و به واسطه اهل [[قم]] بر جهانیان، اعم از [[جن]] و [[انسان]]. [[خداوند]] سبحانه و تعالی اهل [[قم]] را [[مستضعف]] فکری قرار نداده؛ بلکه همواره آنان را موفق و تأیید کرده است. سپس فرمود: دینداران در این شهر، در مضیقه زندگی میباشند. اگر غیر این باشد، [[مردم]] به سرعت به آنجا روی میآورند و آنجا خراب میگردد و اهل آن، تباه میشوند و آنگونه که باید نمیتواند بر سایر سرزمینها [[حجّت]] باشد. زمانی که [[موقعیت]] [[قم]] بدینجا برسد، [[آسمان]] و [[زمین]] [[آرامش]] ندارد و ساکنان آنها لحظهای باقی نمیمانند. بلا و گرفتاری از [[قم]] و اهل آن دفع شده است. به زودی زمانی خواهد رسید که [[قم]] و اهل آن، [[حجت]] بر [[مردم]] خواهند بود و این در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما و [[ظهور]] وی میباشد. اگر چنین نباشد، [[زمین]]، اهل خودش را فرومیبرد. فرشتههای الهی [[مأمور]] دور کردن بلاها از این شهر و اهل آن میباشند. هر [[ستمگری]] که درباره آنان [[اراده]] بد داشته باشد، [[خداوند]] سبحانه و تعالی که در هم کوبنده ستمپیشگان است، او را در هم میشکند یا به گرفتاری و [[مصیبت]] یا [[دشمنی]]، مبتلا میکند. [[خداوند متعال]] نام [[قم]] و اهلش را در زمان [[فرمانروایی]] [[ستمگران]]، از یاد آنان میبرد؛ آنگونه که آنها [[یاد خدا]] را فراموش کردند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۲</ref>. | ||
#به زودی شهر کوفه از مؤمنان خالی میشود و به گونهای که مار در جایگاه خود فرو میرود، علم نیز این چنین از کوفه رخت برمیبندد و از شهری به نام قم آشکار میشود. آن سامان، معدن فضل و دانش میشود؛ به گونهای که در زمین کسی در استضعاف فکری به سر نمیبرد، حتی نوعروسان در حجلهگاه خویش. این قضایا نزدیک ظهور قائم ما به وقوع میپیوندد. خداوند | #به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] خالی میشود و به گونهای که مار در [[جایگاه]] خود فرو میرود، [[علم]] نیز این چنین از [[کوفه]] رخت برمیبندد و از شهری به نام [[قم]] [[آشکار]] میشود. آن سامان، معدن [[فضل]] و [[دانش]] میشود؛ به گونهای که در [[زمین]] کسی در [[استضعاف]] فکری به سر نمیبرد، حتی نوعروسان در حجلهگاه خویش. این قضایا نزدیک [[ظهور قائم]] ما به وقوع میپیوندد. [[خداوند سبحان]]، [[قم]] و اهلش را برای رساندن [[پیام]] [[اسلام]]، قائم [[مقام]] [[حضرت حجت]] میگرداند. اگر چنین نشود، [[زمین]] اهل خودش را فرو میبرد و در [[زمین]] حجتی باقی نمیماند. [[دانش]]، از این شهر به شرق و غرب [[جهان]] منتشر میشود. | ||
*بدین سان بر مردم اتمام حجّت میشود و یکی باقی نمیماند که دین و دانش به وی نرسیده باشد. آنگاه [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} ظهور میکند و ظهور وی، باعث خشم و غضب خداوند سبحانه و تعالی بر بندگان میشود؛ زیرا خداوند سبحانه و تعالی از بندگانش انتقام نمیگیرد، مگر بعد از آنکه آنان وجود مقدس حضرت حجت را انکار کنند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص: ۳۴۶ - ۳۴۹.</ref>. | *بدین سان بر [[مردم]] اتمام [[حجّت]] میشود و یکی باقی نمیماند که [[دین]] و [[دانش]] به وی نرسیده باشد. آنگاه [[امام مهدی|قائم]]{{ع}} [[ظهور]] میکند و [[ظهور]] وی، باعث [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر [[بندگان]] میشود؛ زیرا [[خداوند]] سبحانه و تعالی از بندگانش [[انتقام]] نمیگیرد، مگر بعد از آنکه آنان وجود [[مقدس]] [[حضرت حجت]] را [[انکار]] کنند<ref> محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۲، ح ۲۳</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص: ۳۴۶ - ۳۴۹.</ref>. | ||
==قم در موعودنامه== | ==قم در موعودنامه== | ||
*آنگاه که جامعه بشری به سوی انحطاط پیش میرود، روزنه امیدی نمایان میشود و مردمی پرچمدار نور در دل آن تاریکیها میگردند، شهر قم در آخر الزمان این نقش را به عهده دارد. روایات بسیاری وجود دارد که این شهر مقدس و انسانهای وارسته آن را میستاید. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: خداوند حرمی دارد که در مکه است و برای [[رسول خدا]] {{صل}} حرمی است و آن در مدینه است. کوفه حرم | *آنگاه که [[جامعه بشری]] به سوی انحطاط پیش میرود، روزنه امیدی نمایان میشود و مردمی [[پرچمدار]] [[نور]] در [[دل]] آن تاریکیها میگردند، شهر [[قم]] در [[آخر الزمان]] این نقش را به عهده دارد. [[روایات]] بسیاری وجود دارد که این شهر [[مقدس]] و انسانهای وارسته آن را میستاید. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: [[خداوند]] حرمی دارد که در [[مکه]] است و برای [[رسول خدا]] {{صل}} حرمی است و آن در [[مدینه]] است. [[کوفه]] [[حرم]] [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است و [[حرم]] ما [[اهل بیت]] شهر [[قم]] است و به زودی دختری از فرزندانم به نام [[فاطمه]] در آن [[دفن]] میشود که هرکس او را [[زیارت]] کند [[بهشت]] بر او [[واجب]] میشود<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. | ||
*[[صفوان]] میگوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از مردم قم و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. امام هفتم {{ع}} فرمودند: خداوند آنان را رحمت کند و از آنان خشنود باشد. آنگاه ادامه داد: بهشت هشت در دارد که یکی از آنها برای مردم قم است. در میان شهرها و کشورها، آنان نیکان و نخبگان شیعیان ما هستند. خداوند [[ولایت]] و دوستی ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در عصر | *[[صفوان]] میگوید: روزی نزد ابا الحسن -[[امام کاظم]] {{ع}}- بودم و سخن از [[مردم]] [[قم]] و علاقه آنان به [[حضرت مهدی]] {{ع}} به میان آمد. [[امام هفتم]] {{ع}} فرمودند: [[خداوند]] آنان را [[رحمت]] کند و از آنان [[خشنود]] باشد. آنگاه ادامه داد: [[بهشت]] هشت در دارد که یکی از آنها برای [[مردم]] [[قم]] است. در میان [[شهرها]] و کشورها، آنان [[نیکان]] و [[نخبگان]] [[شیعیان]] ما هستند. [[خداوند]] [[ولایت]] و [[دوستی]] ما را با طینت و سرشت آنان آمیخته است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۷.</ref>. در [[روایات]] داریم که در [[عصر غیبت]]، [[قم]] و [[مردم]] آن بر دیگر [[انسانها]] [[حجت]] هستند. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: گرفتاریها و مشکلات از [[قم]] و مردمش به دور است و روزگاری خواهد رسید که [[قم]] و [[مردم]] آن، [[حجت]] بر همه مردمان باشند و آن هنگام در [[زمان غیبت]] [[قائم]] ما تا به [[هنگام ظهور]] حضرتش میباشد و اگر چنین نبود، [[زمین]] اهلش را فرو میبرد. به [[یقین]] [[فرشتگان]]، گرفتاریها را از [[قم]] و مردمانش دور میکنند و هیچ [[ستمگری]] قصد [[قم]] را نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] کمرش را میشکند و او را گرفتار درد یا [[دشمن]] میگرداند. [[خداوند]] نام [[قم]] و [[مردم]] آن را از یاد [[ستمگران]] میبرد، چنانکه آنان [[خدا]] را فراموش کردهاند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳.</ref>. | ||
*در | *در [[روایات]]، [[قم]] مرکز نشر [[فرهنگ]] اسلامی نیز معرفی شده است. [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: به زودی شهر [[کوفه]] از [[مؤمنان]] تهی میگردد و [[علم]] و [[دانش]] از آنجا رخت برمیبندد و چون ماری که در گوشهای چنبره زده است، محدود میگردد و از شهری که آن را [[قم]] مینامند، [[ظهور]] میکند و آنجا پایگاه [[علم]] و [[فضیلت]] و معدن [[دانش]] و کمال میگردد<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۳؛ سفینة البحار، ج ۲، ص ۴۴۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[روایت]] دیگری میفرمایند: بر فراز [[قم]] فرشتهای است که دو بال خود را بر آن به حرکت درمیآورد و هیچ [[ستمگری]] به آن قصد سوئی نمیکند، مگر آنکه [[خداوند]] او را همانند نمک در [[آب]] ذوب میکند. حضرت آنگاه به [[عیسی بن عبدالله قمی]] اشاره کرد و فرمود: [[درود]] [[خداوند]] بر [[قم]]! [[پروردگار]] [[جهان]]، سرزمینشان را از [[باران]] سیراب و برکاتش را بر آنان نازل میگرداند و گناهانشان را به حسنات مبدل میسازد. آنان اهل [[رکوع]]، [[سجود]]، [[قیام]] و قعودند؛ چنانکه آنان [[فقیه]]، دانشمند و اهل [[درک]] و [[فهم]] هستند. آنان اهل [[درایت]] و [[روایت]] و بینش عبادتکنندگان [[نیکی]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸.</ref>. | ||
*در پارهای [[روایات]] از مردم قم به یاوران مهدی {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در تفسیر آیه شریفه {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} فرمود: آنان به خدا سوگند اهل | *در پارهای [[روایات]] از [[مردم]] [[قم]] به [[یاوران مهدی]] {{ع}} نام برده شده است<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ و ۲۱۸.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ}} فرمود: آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]]، آنان به [[خدا]] [[سوگند]] اهل [[قم]] هستند<ref>بحار الانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶.</ref>. در قدیم، شهر [[قم]] به واسطه وجود [[محدثان]] بسیار و موثق، مرکز [[نقل]] و حفظ [[احادیث]] [[اهل بیت]] {{عم}} بود و از این حیث [[جایگاه]] والایی داشت بهطوری که حتی سایر مراکز [[تشیع]] به [[محدثان]] قمی اعتباری خاص میبخشیدند و چنانچه یکی از [[محدثان]] [[قم]] به شهر آنها وارد میشد، مورد توجه اهل [[علم]] و [[حدیث]] واقع میگردید. مثلا زمانی که [[عبدالله بن جعفر حمیری]] که از [[اصحاب]] [[امام عسکری]] {{ع}} بود، در سال ۲۹۲ ق. به [[کوفه]] وارد شد، چون خبر به گوش [[مردم]] رسید همگی بر گرد او جمع شدند و به استماع [[حدیث]] از وی پرداختند. در واقع این امر ناشی از این بود که قمیها دارای [[اعتقادات]] سالم و به دور از [[انحرافات]] افراطی و تفریطی بودند. از نظر پایبندی به [[تشیع]] دوازدهامامی، [[قم]] دارای [[موقعیت]] ممتاز و [[برتری]] نسبت به [[کوفه]] بود، در واقع [[کوفه]] و [[بغداد]] مرکز گرایشهای فرقهای و اندیشههای افراطی و غالی بود، در حالی که در [[قم]] از هیچیک از فرق [[شیعه]] چون [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]] و [[واقفیه]] اثری نبود. | ||
*مادلونگ، اسلامشناس آلمانی در اینباره نوشته است: شیعیان قم در | *مادلونگ، [[اسلامشناس]] آلمانی در اینباره نوشته است: [[شیعیان]] [[قم]] در [[وفاداری]] به [[امامت]] دوازدهامامی باقی ماندند و هیچگونه انشقاق فطحی یا واقفی در میان تعداد بیشمار [[محدثان]] امامی این شهر یاد نشده است...<ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۴.</ref>. | ||
خاندان برقی از خاندانهای علمی بزرگ در قم بودند. چهره شاخص این | [[خاندان]] برقی از خاندانهای علمی بزرگ در [[قم]] بودند. چهره شاخص این [[خاندان]]، "[[احمد بن محمد بن خالد برقی]]" است. وی در اوایل عصر [[غیبت]] میزیست و تصانیف بسیاری داشت. | ||
*[[شیخ طوسی]] در "فهرست" خود نزدیک به صد کتاب از وی نام میبرد. [[ابن قولویه]]، [[جعفر بن محمد]] (متوفای ۳۶۲ ق) نیز از دانشمندان و محدثان این عصر بود. او کتابهای فقهی به تعداد ابواب فقه داشت. از کتابهای ارزنده وی "جامع الزیارات" است که با نام "کامل الزیارات" چاپ شده است. از دیگر عالمان بزرگ قم در این عصر میتوان از: "[[محمد بن حسن بن فروخ الصفار]]، (متوفای ۲۹۰ ق) صاحب "بصائر الدرجات"، "[[محمد بن حسن بن ولید]]" و "[[عبدالله بن جعفر حمیری قمی]]" نام برد<ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۵۶۷.</ref>. | *[[شیخ طوسی]] در "فهرست" خود نزدیک به صد کتاب از وی نام میبرد. [[ابن قولویه]]، [[جعفر بن محمد]] (متوفای ۳۶۲ ق) نیز از [[دانشمندان]] و [[محدثان]] این عصر بود. او کتابهای فقهی به تعداد ابواب [[فقه]] داشت. از کتابهای ارزنده وی "جامع الزیارات" است که با نام "کامل الزیارات" چاپ شده است. از دیگر [[عالمان]] بزرگ [[قم]] در این عصر میتوان از: "[[محمد بن حسن بن فروخ الصفار]]، (متوفای ۲۹۰ ق) [[صاحب]] "[[بصائر الدرجات]]"، "[[محمد بن حسن بن ولید]]" و "[[عبدالله بن جعفر حمیری قمی]]" نام برد<ref>نشریه موعود، شماره ۳۲، ص ۷۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۵۶۷.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده:قم]] | [[رده:قم]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] |