همسر و فرزند امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{خرد}} {{مهدویت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پی...)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


==مقدمه==
==مقدمه==
*سرّ بودن پنهان‏‌زیستی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ بسیاری از چگونگی‌‏های زندگی آن حضرت را در هاله‌‏ای از ابهام و اختلاف دیدگاه، قرار داده است. از آن‏جا که روایت صریح و روشنی در باره خانواده آن حضرت، در دست نیست و روایت‏‌های موجود نیز بیان‌‏های گوناگونی را ارائه می‌‏کنند، دیدگاه‏‌های متفاوتی بین دانشمندان [[شیعه]] پدید آمده است:
*سرّ بودن پنهان‏‌زیستی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ بسیاری از چگونگی‌‏های زندگی آن حضرت را در هاله‌‏ای از ابهام و [[اختلاف]] دیدگاه، قرار داده است. از آن‏جا که [[روایت]] صریح و روشنی در باره [[خانواده]] آن حضرت، در دست نیست و روایت‏‌های موجود نیز بیان‌‏های گوناگونی را ارائه می‌‏کنند، دیدگاه‏‌های متفاوتی بین [[دانشمندان]] [[شیعه]] پدید آمده است:
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ ازدواج کرده و دارای فرزندانی نیز هست<ref>  محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ازدواج]] کرده و دارای فرزندانی نیز هست<ref>  محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ ازدواج نکرده است‏<ref>البته برخی بزرگان، دیدگاه سومی را مطرح کرده‏اند که در آن، احتمال داده شده آن حضرت ازدواج کرده است؛ ولی دارای فرزند نیست. ر. ک:سیّد محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه، ص ۲۳</ref>.
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ [[ازدواج]] نکرده است‏<ref>البته برخی بزرگان، دیدگاه سومی را مطرح کرده‏اند که در آن، احتمال داده شده آن حضرت ازدواج کرده است؛ ولی دارای فرزند نیست. ر. ک:سیّد محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، مقدمه، ص ۲۳</ref>.
==دیدگاه نخست: اثبات همسر و فرزند==
==دیدگاه نخست: اثبات همسر و فرزند==
*کسانی که بر این باورند، اعتقاد دارند آن حضرت به طور قطع ازدواج کرده، و دارای فرزندانی نیز هست.
*کسانی که بر این باورند، [[اعتقاد]] دارند آن حضرت به طور قطع [[ازدواج]] کرده، و دارای فرزندانی نیز هست.
*ایشان به طور عمده، دو دسته دلیل‏ برای این ادعا ذکر کرده‏‌اند:
*ایشان به طور عمده، دو دسته دلیل‏ برای این ادعا ذکر کرده‏‌اند:
#ازدواج، امری مستحب است و ساحت [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} از ترک این مستحب، مبرّا می‏‌باشد.
#[[ازدواج]]، امری [[مستحب]] است و ساحت [[امام مهدی|حضرت ولی عصر]]{{ع}} از ترک این [[مستحب]]، مبرّا می‏‌باشد.
#در کتاب‏های روایی، برخی روایت‏ها و ادعیه، بر همسر و فرزند داشتن حضرت دلالت دارد.
#در کتاب‏های روایی، برخی روایت‏ها و [[ادعیه]]، بر همسر و [[فرزند]] داشتن حضرت دلالت دارد.
===دلیل نخست: استحباب ازدواج‏===
===دلیل نخست: استحباب ازدواج‏===
*برخی افرادی که این احتمال را ترجیح داده‏‌اند، در پاسخ منکران وجود همسر و فرزند برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ چنین نوشته‌‏اند: چگونه ترک خواهند کرد چنین سنّت عظیمه جدّ اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت [[پیغمبر]]، [[امام]] هر عصر است، و تاکنون کسی ترک آن سنّت را از خصایص آن حضرت نشمرده است<ref>  محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
*برخی افرادی که این احتمال را ترجیح داده‏‌اند، در پاسخ منکران وجود همسر و [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ چنین نوشته‌‏اند: چگونه ترک خواهند کرد چنین سنّت عظیمه جدّ اکرم خود را با آن همه ترغیب و تحریص که در فعل آن و تهدید و تخویف در ترک آن شده، و سزاوارترین امّت در اخذ به سنّت [[پیغمبر]]، [[امام]] هر عصر است، و تاکنون کسی ترک آن سنّت را از خصایص آن حضرت نشمرده است<ref>  محدث نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
*نیز یکی از دانشوران معاصر در این‏ باره نوشته است: "بنابراین آن حضرت، فرزندان و نوادگان زیادی خواهد داشت که شمارش آن‏ها به سادگی ممکن نیست. اگر در این زمینه "داشتن همسر و فرزند" هیچ نقل روایی وجود نداشت، و فقط همین مطلبی که آن حضرت با وجود سن زیاد از نظر جسمی جوانی قوی البنیه است ... و نیز می‌‏دانیم که آن حضرت به سنّت [[پیامبر]]{{صل}} عمل می‏‌کند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانی دارد کافی بود<ref>  علی سعادت‏پرور، ظهور نور، ص ۱۲۳</ref>.  
*نیز یکی از دانشوران معاصر در این‏ باره نوشته است: "بنابراین آن حضرت، [[فرزندان]] و نوادگان زیادی خواهد داشت که شمارش آن‏ها به سادگی ممکن نیست. اگر در این زمینه "داشتن همسر و [[فرزند]]" هیچ [[نقل]] روایی وجود نداشت، و فقط همین مطلبی که آن حضرت با وجود سن زیاد از نظر جسمی [[جوانی]] قوی البنیه است ... و نیز می‌‏دانیم که آن حضرت به سنّت [[پیامبر]]{{صل}} عمل می‏‌کند، در قبول این مطلب که آن جناب همسر و فرزندانی دارد کافی بود<ref>  علی سعادت‏پرور، ظهور نور، ص ۱۲۳</ref>.  
*'''بررسی این دیدگاه:‏'''
*'''بررسی این دیدگاه:‏'''
*استدلال پیشین، دارای دو مقدمه است:
*[[استدلال]] پیشین، دارای دو مقدمه است:
#ازدواج، سنّت [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، و کاری شایسته و مستحب است.
#[[ازدواج]]، سنّت [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، و کاری [[شایسته]] و [[مستحب]] است.
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ ناگزیر این سنّت را انجام می‏دهد.
#[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ ناگزیر این سنّت را انجام می‏دهد.
*'''امّا مقدمه نخست‏:''' شکی نیست که استحباب ازدواج از آیات و روایات‏ <ref> {{عربی|" النِّكَاحُ‏ سُنَّتِي‏ فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰</ref> فراوانی استفاده می‌‏شود.
*'''امّا مقدمه نخست‏:''' شکی نیست که استحباب [[ازدواج]] از [[آیات]] و روایات‏ <ref> {{عربی|" النِّكَاحُ‏ سُنَّتِي‏ فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰</ref> فراوانی استفاده می‌‏شود.
*با توجه به آیات و روایات و وجود کلمات امر، مانند "انکحوا" در آیات، و تشویق به ازدواج در روایات، و سفارش در عمل به سنّت [[پیامبر خدا]]، استحباب شرعی ازدواج قابل استنباط است.
*با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] و وجود کلمات امر، مانند "انکحوا" در [[آیات]]، و [[تشویق]] به [[ازدواج]] در [[روایات]]، و سفارش در عمل به سنّت [[پیامبر خدا]]، استحباب شرعی [[ازدواج]] قابل [[استنباط]] است.
*'''امّا مقدّمه دوّم:''' لزوم عمل [[امام]]{{ع}} به امر شرعی و سنّت [[رسول خدا]]{{صل}} پرسش‏هایی را پدید می‌‏آورد؛ از جمله این‏که: با توجه به انبوه کارهای مستحب، آیا [[امام]]{{ع}} به همه آن‏ها عمل می‏‌کند؟ یا از آن امور انتخاب کرده و گزینشی عمل می‏‌کند؟
*'''امّا مقدّمه دوّم:''' [[لزوم]] عمل [[امام]]{{ع}} به امر شرعی و سنّت [[رسول خدا]]{{صل}} پرسش‏هایی را پدید می‌‏آورد؛ از جمله این‏که: با توجه به انبوه کارهای [[مستحب]]، آیا [[امام]]{{ع}} به همه آن‏ها عمل می‏‌کند؟ یا از آن امور [[انتخاب]] کرده و گزینشی عمل می‏‌کند؟
*با توجه به دو مقدّمه‏ای که گذشت، برخی بر این باورند [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در عصر غیبت ازدواج کرده و صاحب همسر و فرزند است.
*با توجه به دو مقدّمه‏ای که گذشت، برخی بر این باورند [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] [[ازدواج]] کرده و [[صاحب]] همسر و [[فرزند]] است.
*در نقد این دلیل گفته شده است: اگر انجام ازدواج را بر استحباب نیز حمل کنیم، نکته قابل ‏توجه این است که این استحباب، با مسأله بسیار مهم غیبت و فلسفه آن، در تعارض است.
*در نقد این [[دلیل]] گفته شده است: اگر انجام [[ازدواج]] را بر استحباب نیز حمل کنیم، نکته قابل ‏توجه این است که این استحباب، با مسأله بسیار مهم [[غیبت]] و [[فلسفه]] آن، در تعارض است.
*این پرسش پیش می‎‏آید که اهمیت ازدواج، در جایگاه یک مستحب بیشتر است یا امر بسیار مهم امر به معروف و نهی از منکر؟
*این پرسش پیش می‎‏آید که اهمیت [[ازدواج]]، در [[جایگاه]] یک [[مستحب]] بیشتر است یا امر بسیار مهم [[امر به معروف و نهی از منکر]]؟
*ناگزیر پاسخ داده خواهد شد: امر به معروف مهم‏تر است. حال آیا [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} از این همه منکری که رخ می‏‌دهد خبر دارد یا خیر؟ نیز گفته می‏‌شود: خبر دارد؛ پس چرا نهی از منکر نمی‌‏کند؟ خواهد گفت: با مقام غیبت حضرت در تعارض است. حال این پرسش پیش می‏آید که آیا واجبی به این اهمیت در تعارض با غیبت ترک می‏شود؛ اما امر مستحب نه؟
*ناگزیر پاسخ داده خواهد شد: [[امر به معروف]] مهم‏تر است. حال آیا [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} از این همه منکری که رخ می‏‌دهد خبر دارد یا خیر؟ نیز گفته می‏‌شود: خبر دارد؛ پس چرا [[نهی از منکر]] نمی‌‏کند؟ خواهد گفت: با [[مقام]] [[غیبت]] حضرت در تعارض است. حال این پرسش پیش می‏آید که آیا واجبی به این اهمیت در تعارض با [[غیبت]] ترک می‏شود؛ اما امر [[مستحب]] نه؟
*نه فقط امر به معروف که بسیاری از شؤونات [[امام]] است که به دلیل غیبت او به صورت موقت ترک می‌‏شود.
*نه فقط [[امر به معروف]] که بسیاری از شؤونات [[امام]] است که به [[دلیل]] [[غیبت]] او به صورت موقت ترک می‌‏شود.
*افزون بر این‏که روایت نبوی می‏‌گوید: {{عربی|" فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏‏‏ ‏‏"}}<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰</ref>؛ و آن، بدین معناست که با آن، به مخالفت برخیزد. بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‏هایی نتوانست ازدواج کند، به این معنا نیست که با آن مخالف است.
*افزون بر این‏که [[روایت]] [[نبوی]] می‏‌گوید: {{عربی|" فَمَنْ‏ رَغِبَ‏ عَنْ‏ سُنَّتِي‏ فَلَيْسَ‏ مِنِّي‏‏‏‏ ‏‏"}}<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۲۲۰</ref>؛ و آن، بدین معناست که با آن، به [[مخالفت]] برخیزد. بر ما روشن است که هرکس اگر به دلیل‏هایی نتوانست [[ازدواج]] کند، به این معنا نیست که با آن مخالف است.
===دلیل دوم: برخی روایات و ادعیه‏===
===دلیل دوم: برخی [[روایات]] و ادعیه‏===
*افزون بر دلیل پیشین که مهم‏ترین دلیل در این‏ باره است، دلیل‏هاای دیگری بر فرزنددار بودن آن حضرت نیز بیان شده است: [[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] نقل کرده است که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: برای صاحب این امر، دو غیبت است که یکی از آن‏ها، به اندازه‏‌ای طولانی می‌‏شود که برخی از مردم گویند از دنیا رفته است؛ برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته است؛ جز اندکی از شیعیان، بر باور خود استوار نماند. کسی از فرزندانش و غیر آنان، از اقامتگاه او آگاه نمی‏شود؛ جز کسی که متصدی امور او است<ref> {{عربی|" إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ‏ حَتَّى‏ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ مَاتَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ قُتِلَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ ذَهَبَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ عَلَى‏ أَمْرِهِ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِهِ‏ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ‏ عَلَى‏ مَوْضِعِهِ‏ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱</ref>.  
*افزون بر [[دلیل]] پیشین که مهم‏ترین [[دلیل]] در این‏ باره است، دلیل‏هاای دیگری بر فرزنددار بودن آن حضرت نیز بیان شده است: [[شیخ طوسی]] از [[مفضل بن عمر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: برای [[صاحب]] این امر، [[دو غیبت]] است که یکی از آن‏ها، به اندازه‏‌ای طولانی می‌‏شود که برخی از [[مردم]] گویند از [[دنیا]] رفته است؛ برخی گویند: کشته شده و برخی گویند: آمده و رفته است؛ جز اندکی از [[شیعیان]]، بر باور خود استوار نماند. کسی از فرزندانش و غیر آنان، از اقامتگاه او [[آگاه]] نمی‏شود؛ جز کسی که متصدی امور او است<ref> {{عربی|" إِنَ‏ لِصَاحِبِ‏ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَتَيْنِ‏ إِحْدَاهُمَا تَطُولُ‏ حَتَّى‏ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ مَاتَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ قُتِلَ‏ وَ يَقُولَ‏ بَعْضُهُمْ‏ ذَهَبَ‏ حَتَّى‏ لَا يَبْقَى‏ عَلَى‏ أَمْرِهِ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِهِ‏ إِلَّا نَفَرٌ يَسِيرٌ لَا يَطَّلِعُ‏ عَلَى‏ مَوْضِعِهِ‏ أَحَدٌ مِنْ وُلْدِهِ وَ لَا غَيْرِهِ إِلَّا الْمَوْلَى الَّذِي يَلِي أَمْرَهُ‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱</ref>.  
===بررسی کوتاه‏===
===بررسی کوتاه‏===
*استدلال به این روایت، از چند جهت محل تأمل است:
*[[استدلال]] به این [[روایت]]، از چند جهت محل تأمل است:
#نعمانی همین روایت را نقل کرده است؛ در حالی که به جای "من ولده"، "من ولی"  آورده است<ref>  نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲</ref>. با توجه به این‏که کتاب الغیبة نعمانی به مراتب بر کتاب الغیبة [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از سند هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نظر نوشتار، نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف، بسیار قوی می‌‏نماید؛ بنابراین، استدلال به این روایت، بی‌‏اعتبار خواهد شد. یکی از دانشمندان معاصر پس از ذکر هر دو روایت می‏‌نویسد: با وجود این اختلاف، استناد به نقل "غیبت شیخ" اطمینان ‏بخش نیست؛ بلکه نقل "غیبت نعمانی" از برخی جهات، مانند علوّ سند و لفظ حدیث، معتبرتر به نظر می‌‏رسد<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴</ref>. یکی دیگر از اندیشه‏‌وران معاصر پس از اشاره به اختلاف نقل [[شیخ طوسی]] و [[نعمانی]]، درباره این روایت نوشته است: کمترین احتمالی که در این‏ باره وجود دارد، این است که مقصود از عبارت "هیچ‏یک از فرزندان و نه دیگران، از جای آن حضرت آگاه نیستند" مبالغه در شدت پنهانی باشد؛ بدین معنا که اگر هم بر فرض آن حضرت را فرزندی باشد، حتی او هم از شخصیت حقیقی حضرت آگاه‏ نخواهد بود، تا چه رسد به دیگران و لذا- چنان‏که واضح است- این عبارت دلیلی بر وجود فرزند بالفعل نمی‏‌باشد. و همین اندازه که چنین معنایی برای روایت محتمل باشد، برای ساقط کردن استدلال بدان کفایت می‌‏کند؛ زیرا آن‏گاه که احتمال به میان آید، استدلال باطل است<ref>  سیّد محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سیّد حسن افتخار زاده، ص ۸۵</ref>.  
#[[نعمانی]] همین [[روایت]] را [[نقل]] کرده است؛ در حالی که به جای "من ولده"، "من ولی"  آورده است<ref>  نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۲</ref>. با توجه به این‏که [[کتاب الغیبة]] [[نعمانی]] به مراتب بر [[کتاب الغیبة]] [[شیخ طوسی]] مقدم بوده و بخشی از [[سند]] هر دو کتاب مشترک است و نیز بین کلمه "ولی" و "ولد" از نظر نوشتار، نزدیکی وجود دارد، احتمال تصحیف، بسیار قوی می‌‏نماید؛ بنابراین، [[استدلال]] به این [[روایت]]، بی‌‏اعتبار خواهد شد. یکی از [[دانشمندان]] معاصر پس از ذکر هر دو [[روایت]] می‏‌نویسد: با وجود این [[اختلاف]]، استناد به [[نقل]] "[[غیبت]] [[شیخ]]" [[اطمینان]] ‏بخش نیست؛ بلکه [[نقل]] "[[غیبت نعمانی]]" از برخی جهات، مانند علوّ [[سند]] و لفظ [[حدیث]]، معتبرتر به نظر می‌‏رسد<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴</ref>. یکی دیگر از اندیشه‏‌وران معاصر پس از اشاره به [[اختلاف]] [[نقل]] [[شیخ طوسی]] و [[نعمانی]]، درباره این [[روایت]] نوشته است: کمترین احتمالی که در این‏ باره وجود دارد، این است که مقصود از عبارت "هیچ‏یک از [[فرزندان]] و نه دیگران، از جای آن حضرت [[آگاه]] نیستند" مبالغه در شدت پنهانی باشد؛ بدین معنا که اگر هم بر فرض آن حضرت را فرزندی باشد، حتی او هم از شخصیت حقیقی حضرت آگاه‏ نخواهد بود، تا چه رسد به دیگران و لذا- چنان‏که واضح است- این عبارت دلیلی بر وجود [[فرزند]] بالفعل نمی‏‌باشد. و همین اندازه که چنین معنایی برای [[روایت]] محتمل باشد، برای ساقط کردن [[استدلال]] بدان [[کفایت]] می‌‏کند؛ زیرا آن‏گاه که احتمال به میان آید، [[استدلال]] [[باطل]] است<ref>  سیّد محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سیّد حسن افتخار زاده، ص ۸۵</ref>.  
#درباره روایت [[شیخ طوسی]] گفته می‌‏شود که مورد تحریف واقع شده است؛ زیرا در این روایت، ضمیر مفرد، به جای جمع استفاده شده است: در روایات‏ می‌‏گوید: "از فرزندان او و دیگری"؛ در حالی که صحیح این بود که بگوید "از فرزندان او و دیگران". مگر این‏که کسی بگوید ضمیر "هاء" در کلمه "ولده" از سوی نسخه‏‌نویسان اضافه شده است یا این‏که بگویند مقصود روایت اشاره به این مطلب است که [[امام]]{{ع}} فقط یک فرزند دارد. یا این‏که بگوید مراد از لفظ "ولد" اسم جنس است و برای مراعات این نکته ضمیر مفرد به کار رفته است<ref>  سیّد جعفر مرتضی، جزیرة خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، ص ۲۱۸</ref>.  
#درباره [[روایت]] [[شیخ طوسی]] گفته می‌‏شود که مورد [[تحریف]] واقع شده است؛ زیرا در این [[روایت]]، ضمیر مفرد، به جای جمع استفاده شده است: در روایات‏ می‌‏گوید: "از [[فرزندان]] او و دیگری"؛ در حالی که صحیح این بود که بگوید "از [[فرزندان]] او و دیگران". مگر این‏که کسی بگوید ضمیر "هاء" در کلمه "ولده" از سوی نسخه‏‌نویسان اضافه شده است یا این‏که بگویند مقصود [[روایت]] اشاره به این مطلب است که [[امام]]{{ع}} فقط یک [[فرزند]] دارد. یا این‏که بگوید مراد از لفظ "ولد" اسم جنس است و برای مراعات این نکته ضمیر مفرد به کار رفته است<ref>  سیّد جعفر مرتضی، جزیرة خضرا در ترازوی نقد، ترجمه: محمد سپهری، ص ۲۱۸</ref>.  
#حکایت جزیره خضرا که سخن از فرزندان حضرت در جزیره‏ای دور دست دارد. در آن داستان، ادعا شده است برخی فرزندان [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در جزایری دوردست و ناشناخته، بر شهرهایی حکومت می‌‏کنند. این داستان، ابتدا به وسیله [[علامه مجلسی]] در بحار الانوار<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹</ref> و پس از نزدیک دو قرن، به وسیله محدث نوری در کتاب نجم الثاقب‏  شهرت یافت<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، باب هفتم، حکایت ۳۷. با وجود این‏که وی حکایت را از بحار الانوار نقل کرده است، ولی تفاوت‏های فراوانی با نقل علامه مجلسی دارد</ref>. در محل خود به ساختگی بودن این داستان اشاره شد<ref>ر. ک: مدخل جزیره خضرا</ref> از این‌‏رو استدلال به این داستان و مانند آن، بر این مسأله غیر قابل پذیرش است.
#حکایت [[جزیره خضرا]] که سخن از [[فرزندان حضرت]] در جزیره‏ای دور دست دارد. در آن داستان، ادعا شده است برخی [[فرزندان]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ در جزایری دوردست و ناشناخته، بر شهرهایی [[حکومت]] می‌‏کنند. این داستان، ابتدا به وسیله [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار]]<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۹</ref> و پس از نزدیک دو قرن، به وسیله [[محدث نوری]] در کتاب [[نجم]] الثاقب‏  شهرت یافت<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، باب هفتم، حکایت ۳۷. با وجود این‏که وی حکایت را از بحار الانوار نقل کرده است، ولی تفاوت‏های فراوانی با نقل علامه مجلسی دارد</ref>. در محل خود به ساختگی بودن این داستان اشاره شد<ref>ر. ک: مدخل جزیره خضرا</ref> از این‌‏رو [[استدلال]] به این داستان و مانند آن، بر این مسأله غیر قابل پذیرش است.
#[[علامه مجلسی]] می‌‏گوید: نگارنده کتاب مزار کبیر به اسناد خود از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است که آن حضرت فرمود: گویی می‏‌بینم فرود آمدن قائم را در مسجد سهله، با اهل و عیالش<ref>{{عربی|" كَأَنِّي أَرَى نُزُولَ الْقَائِمِ فِي‏ مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ‏ وَ عِيَالِهِ ‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱، باب ۲۷</ref>. این روایت برای آن حضرت همسر و فرزند اثبات کرده است؛ ولی هیچ دلالتی ندارد در دوران غیبت نیز دارای زن و فرزند است؛ چرا که احتمال دارد این زن و فرزند پس از ظهور برای او حاصل آید. به ویژه آن که فضای روایت مربوط به دوران ظهور است.
#[[علامه مجلسی]] می‌‏گوید: نگارنده کتاب مزار کبیر به اسناد خود از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که آن حضرت فرمود: گویی می‏‌بینم فرود آمدن [[قائم]] را در [[مسجد سهله]]، با اهل و عیالش<ref>{{عربی|" كَأَنِّي أَرَى نُزُولَ الْقَائِمِ فِي‏ مَسْجِدِ السَّهْلَةِ بِأَهْلِهِ‏ وَ عِيَالِهِ ‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۱، باب ۲۷</ref>. این [[روایت]] برای آن حضرت همسر و [[فرزند]] اثبات کرده است؛ ولی هیچ دلالتی ندارد در [[دوران غیبت]] نیز دارای [[زن]] و [[فرزند]] است؛ چرا که احتمال دارد این [[زن]] و [[فرزند]] [[پس از ظهور]] برای او حاصل آید. به ویژه آن که فضای [[روایت]] مربوط به [[دوران ظهور]] است.
#در روایتی که [[ابن طاووس]] از [[امام رضا]]{{ع}} در صلوات بر [[امام مهدی]]{{ع}} نقل کرده است، عبارت زیر به چشم می‌‏خورد: خدایا! به او و خاندان و فرزندان و نسل و تمام پیروانش، چیزی ببخش که مایه روشنی چشم و خوشحالی دل او شده و حکومت تمام حکومت‏‌های دور و نزدیک، عزیز و ذلیل را در اختیار او قرار دهد؛ به گونه‌‏ای که حکومت او، بر همه حکومت‏‌ها چیره و حق، بر همه باطل‌‏ها غلبه می‌‏کند<ref>{{عربی|" اللَّهُمَ‏ أَعْطِهِ‏ فِي‏ نَفْسِهِ‏ وَ أَهْلِهِ‏ وَ وُلْدِهِ‏ وَ ذُرِّيَّتِهِ‏ وَ أُمَّتِهِ‏ وَ جَمِيعِ‏ رَعِيَّتِهِ‏ مَا تُقِرُّ بِهِ‏ عَيْنَهُ‏ وَ تَسُرُّ بِهِ‏ نَفْسَهُ‏ وَ تَجْمَعُ‏ لَهُ‏ مُلْكَ الْمُمْلَكَاتِ كُلِّهَا قَرِيبِهَا وَ بَعِيْدِهَا وَ عَزِيزِهَا وَ ذَلِيلِهَا حَتَّى يُجْرِيَ حُكْمَهُ عَلَى كُلِّ حُكْمٍ وَ تَغْلِبَ بِحَقِّهِ كُلَّ بَاطِل‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}؛ سیّد بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۰۶</ref>.  
#در روایتی که [[ابن طاووس]] از [[امام رضا]]{{ع}} در [[صلوات]] بر [[امام مهدی]]{{ع}} [[نقل]] کرده است، عبارت زیر به چشم می‌‏خورد: خدایا! به او و [[خاندان]] و [[فرزندان]] و نسل و تمام پیروانش، چیزی ببخش که مایه روشنی چشم و خوشحالی [[دل]] او شده و [[حکومت]] تمام حکومت‏‌های دور و نزدیک، عزیز و ذلیل را در [[اختیار]] او قرار دهد؛ به گونه‌‏ای که [[حکومت]] او، بر همه حکومت‏‌ها چیره و [[حق]]، بر همه باطل‌‏ها [[غلبه]] می‌‏کند<ref>{{عربی|" اللَّهُمَ‏ أَعْطِهِ‏ فِي‏ نَفْسِهِ‏ وَ أَهْلِهِ‏ وَ وُلْدِهِ‏ وَ ذُرِّيَّتِهِ‏ وَ أُمَّتِهِ‏ وَ جَمِيعِ‏ رَعِيَّتِهِ‏ مَا تُقِرُّ بِهِ‏ عَيْنَهُ‏ وَ تَسُرُّ بِهِ‏ نَفْسَهُ‏ وَ تَجْمَعُ‏ لَهُ‏ مُلْكَ الْمُمْلَكَاتِ كُلِّهَا قَرِيبِهَا وَ بَعِيْدِهَا وَ عَزِيزِهَا وَ ذَلِيلِهَا حَتَّى يُجْرِيَ حُكْمَهُ عَلَى كُلِّ حُكْمٍ وَ تَغْلِبَ بِحَقِّهِ كُلَّ بَاطِل‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}؛ سیّد بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۰۶</ref>.  
*برخی بزرگان درباره روایت پیشین نوشته‌‏اند:
*برخی بزرگان درباره [[روایت]] پیشین نوشته‌‏اند:
#سند روایت قابل ‏اعتماد نیست.
#[[سند]] [[روایت]] قابل ‏اعتماد نیست.
#بیشترین چیزی که از این دعای نقل شده از [[امام رضا]]{{ع}} که حدود پنجاه سال پیش از ولادت [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرموده‏‌اند، می‏‌توان استنباط کرد، این است که امت اسلام، دارای مهدی است و او دارای فرزندانی خواهد شد؛ امّا در روایت اشاره‌‏ای به زمان ولادت فرزندان حضرت نشده است. سیاق کلام، حاکی از آن است که این موضوع به عصر ظهور و قیام و حکومت ایشان مربوط می‌‏شود<ref>  سیّد جعفر مرتضی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، محمد سپهری، ص ۲۲۰</ref>.  
#بیشترین چیزی که از این دعای [[نقل]] شده از [[امام رضا]]{{ع}} که [[حدود]] پنجاه سال پیش از ولادت [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} فرموده‏‌اند، می‏‌توان [[استنباط]] کرد، این است که [[امت]] [[اسلام]]، دارای [[مهدی]] است و او دارای فرزندانی خواهد شد؛ امّا در [[روایت]] اشاره‌‏ای به زمان ولادت [[فرزندان حضرت]] نشده است. سیاق [[کلام]]، حاکی از آن است که این موضوع به [[عصر ظهور]] و [[قیام]] و [[حکومت]] ایشان مربوط می‌‏شود<ref>  سیّد جعفر مرتضی، جزیره خضرا در ترازوی نقد، محمد سپهری، ص ۲۲۰</ref>.  
#روایت دیگری که [[سید بن طاووس]] نقل کرده است که [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "پروردگارا! درود فرست بر والیان عهد وی و پیشوایان از فرزندان او ...."<ref> {{عربی|" اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ وُلَاةِ عَهْدِهِ‏ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲</ref>
#[[روایت]] دیگری که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده است که [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "پروردگارا! [[درود]] فرست بر [[والیان]] [[عهد]] وی و [[پیشوایان]] از [[فرزندان]] او ...."<ref> {{عربی|" اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ وُلَاةِ عَهْدِهِ‏ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ ‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، سید بن طاووس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲</ref>
*این روایت نیز به دلایلی بر مدعا غیر قابل پذیرش است.
*این [[روایت]] نیز به دلایلی بر مدعا غیر قابل پذیرش است.
#روایت از نظر سند ضعیف است.
#[[روایت]] از نظر [[سند]] ضعیف است.
#این روایت بنابر تصریح خود [[ابن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز می‌‏باشد که به این شکل است: {{عربی|" اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ وُلَاةِ عَهْدِهِ‏ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ‏ بَعْدِه‏‏‏‏‏ ‏‏"}}؛ که در آن، کلمه "من ولده" نیست. البته [[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد<ref>[[شیخ طوسی]]، مصباح المتهجد، ص ۴۰۹</ref> و [[کفعمی]] در مصباح‏<ref>  کفعمی، المصباح، ص ۵۴۸</ref> به همین صورت دوم نقل کرده‏‌اند.
#این [[روایت]] بنابر تصریح خود [[ابن طاووس]]، دارای متن دیگری نیز می‌‏باشد که به این شکل است: {{عربی|" اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ وُلَاةِ عَهْدِهِ‏ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ‏ بَعْدِه‏‏‏‏‏ ‏‏"}}؛ که در آن، کلمه "من ولده" نیست. البته [[شیخ طوسی]] در کتاب مصباح المتهجد<ref>[[شیخ طوسی]]، مصباح المتهجد، ص ۴۰۹</ref> و [[کفعمی]] در مصباح‏<ref>  کفعمی، المصباح، ص ۵۴۸</ref> به همین صورت دوم [[نقل]] کرده‏‌اند.
#بر فرض هم که درستی روایت را بپذیریم، باز هم در روایت، نکته‌‏ای که حاکی از زمان ولادت فرزندان [[امام]] باشد، وجود ندارد و ممکن است به فرزندان آن حضرت پس از ظهور اشاره کرده باشد.
#بر فرض هم که درستی [[روایت]] را بپذیریم، باز هم در [[روایت]]، نکته‌‏ای که حاکی از زمان ولادت [[فرزندان]] [[امام]] باشد، وجود ندارد و ممکن است به [[فرزندان]] آن حضرت [[پس از ظهور]] اشاره کرده باشد.
#[[میرزای نوری]] در نجم الثاقب با عنوان "دفع شبهه نبودن اولاد برای آن حضرت" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب جمال الاسبوع‏<ref>سیّد بن طاوس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به سند متصل به این‏که از برای مهدی گروهی از اولاد است که والی‌انند در اطراف شهرها که در دریا است و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات نیکان را"<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
#[[میرزای نوری]] در [[نجم الثاقب]] با عنوان "[[دفع شبهه]] نبودن اولاد برای آن حضرت" آورده است: [[سید بن طاووس]] در اواخر کتاب [[جمال]] الاسبوع‏<ref>سیّد بن طاوس، جمال الاسبوع، ص ۵۱۲</ref> گفته که: "من یافتم روایتی به [[سند]] متصل به این‏که از برای [[مهدی]] گروهی از اولاد است که والی‌انند در اطراف [[شهرها]] که در دریا است و ایشان دارایند غایت بزرگی و صفات [[نیکان]] را"<ref>  میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۰۲</ref>.  
*در جمال الاسبوع، نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است.
*در [[جمال]] الاسبوع، نه فقط سندی بر این ادعا نیاورده، بلکه مشخص نکرده این سخن از چه کسی ذکر شده است.
*البته به روایات دیگری نیز استدلال شده که به نظر می‏‌رسد آنچه ذکر شد، اهمیت بیشتری دارد و آن هم که ملاحظه شد، قابلیت استدلال بر این موضوع را ندارند.
*البته به [[روایات]] دیگری نیز [[استدلال]] شده که به نظر می‏‌رسد آنچه ذکر شد، اهمیت بیشتری دارد و آن هم که ملاحظه شد، قابلیت [[استدلال]] بر این موضوع را ندارند.
*افزون بر روایات، به برخی از ادعیه و زیارت‌‏نامه‌‏ها نیز استدلال شده که در آن‏ها نیز استدلال ناتمام است؛ زیرا استناد قطعی آن‏ها به معصوم {{ع}} مورد تردید است.
*افزون بر [[روایات]]، به برخی از [[ادعیه]] و زیارت‌‏نامه‌‏ها نیز [[استدلال]] شده که در آن‏ها نیز [[استدلال]] ناتمام است؛ زیرا استناد قطعی آن‏ها به [[معصوم]] {{ع}} مورد [[تردید]] است.
*یکی از بزرگان، درباره برخی از آنچه به عنوان دلیل قائلان به زن و فرزنددار بودن حضرت آمده است، می‏‌نویسد: "
*یکی از بزرگان، درباره برخی از آنچه به عنوان [[دلیل]] قائلان به [[زن]] و فرزنددار بودن حضرت آمده است، می‏‌نویسد: "
بعضی از روایات، مثل خبر "[[کمال الدین انباری]]" و خبر "[[زین الدین مازندرانی]]" از جهت غرابت و ضعف ظاهری که در متن آن‏ها است، قابل استناد نمی‏باشد و بعضی دیگر، همچون فقرات برخی از "ادعیه و زیارات" نیز صراحت ندارد و قابل حمل بر عصر ظهور می‏‌باشد<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴- ۵۵</ref>.  
بعضی از [[روایات]]، مثل خبر "[[کمال الدین انباری]]" و خبر "[[زین الدین مازندرانی]]" از جهت غرابت و ضعف ظاهری که در متن آن‏ها است، قابل استناد نمی‏باشد و بعضی دیگر، همچون فقرات برخی از "[[ادعیه]] و [[زیارات]]" نیز صراحت ندارد و قابل حمل بر [[عصر ظهور]] می‏‌باشد<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، پاسخ ده پرسش، ص ۵۴- ۵۵</ref>.  
*پس دلیل دوّم قائلان به ازدواج آن حضرت که روایات است، مخدوش می‌‏شود و جایی برای استفاده و استدلال به آن باقی نمی‌‏ماند؛ لذا نمی‌‏توانیم به آن روایات تمسّک کنیم.
*پس [[دلیل]] دوّم قائلان به [[ازدواج]] آن حضرت که [[روایات]] است، مخدوش می‌‏شود و جایی برای استفاده و [[استدلال]] به آن باقی نمی‌‏ماند؛ لذا نمی‌‏توانیم به آن [[روایات]] تمسّک کنیم.
==دیدگاه دوم: انکار همسر و فرزند==
==دیدگاه دوم: [[انکار]] همسر و فرزند==
*در این احتمال نیز به دو دلیل تمسک شده است:
*در این احتمال نیز به دو [[دلیل]] [[تمسک]] شده است:
#ازدواج با فلسفه غیبت منافات دارد؛
#[[ازدواج]] با [[فلسفه غیبت]] منافات دارد؛
#روایاتی که به ازدواج نکردن تصریح دارد.
#روایاتی که به [[ازدواج]] نکردن تصریح دارد.
===دلیل نخست‏===
===دلیل نخست‏===
*در این احتمال، گفته شده همسر داشتن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ با فلسفه غیبت در تعارض است؛ چرا که فلسفه غیبت، دور و پنهان بودن از مردم است، تا این‏که گزندی به او نرسد، و از شرّ دشمنان در امان باشد؛ از این ‏رو هرچیزی که خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نیست و ازدواج با این امر و فلسفه منافات دارد.
*در این احتمال، گفته شده همسر داشتن برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ با [[فلسفه غیبت]] در تعارض است؛ چرا که [[فلسفه غیبت]]، دور و [[پنهان]] بودن از [[مردم]] است، تا این‏که گزندی به او نرسد، و از شرّ [[دشمنان]] در [[امان]] باشد؛ از این ‏رو هرچیزی که خلاف آن باشد، بر آن حضرت روا نیست و [[ازدواج]] با این امر و [[فلسفه]] منافات دارد.
*بنابراین ازدواج کاری مستحب، پسندیده و مهم است و حفظ اسرار و پنهان‏‌زیستی و حفظ جان از گزند دشمنان امری مهم‏تر است؛ پس هر گاه امری دایر شود بین مهم و مهم‏تر، عقل، مهم‏تر را برمی‏‌گزیند.
*بنابراین [[ازدواج]] کاری [[مستحب]]، [[پسندیده]] و مهم است و حفظ [[اسرار]] و پنهان‏‌زیستی و [[حفظ جان]] از گزند [[دشمنان]] امری مهم‏تر است؛ پس هر گاه امری دایر شود بین مهم و مهم‏تر، [[عقل]]، مهم‏تر را برمی‏‌گزیند.
*به عبارت دیگر، مصلحت فلسفه غیبت از مصلحت ازدواج بیشتر است؛ از این‌‏رو فلسفه غیبت، مانعی است برای ازدواج و می‏‌تواند از تحقق ازدواج جلوگیری کند. حال که ازدواج مانع دارد، ازدواج نکردن آن حضرت نمی‌‏تواند روگردانی از سنّت به شمار آید؛ چون آن حضرت اعراض نکرده، بلکه امر مهم‏تر را برگزیده است.
*به عبارت دیگر، [[مصلحت]] [[فلسفه غیبت]] از [[مصلحت]] [[ازدواج]] بیشتر است؛ از این‌‏رو [[فلسفه غیبت]]، مانعی است برای [[ازدواج]] و می‏‌تواند از تحقق [[ازدواج]] جلوگیری کند. حال که [[ازدواج]] مانع دارد، [[ازدواج]] نکردن آن حضرت نمی‌‏تواند روگردانی از سنّت به شمار آید؛ چون آن حضرت اعراض نکرده، بلکه امر مهم‏تر را [[برگزیده]] است.
===دلیل دوم‏===
===دلیل دوم‏===
*این گروه، افزون بر آنچه یاد شد، به روایاتی نیز استدلال کرده‌‏اند:
*این گروه، افزون بر آنچه یاد شد، به روایاتی نیز [[استدلال]] کرده‌‏اند:
#[[مسعودی]] در اثبات الوصیه نقل کرده است: [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] به محضر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شدند. [[علی‏ بن ابی حمزه]] سخن را آغاز کرده، گفت: "برای ما از پدرانتان نقل شده است که تمام وظائف امام، پس از رحلت به امامی مانند او منتقل می‏‌شود" . [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: "خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. حضرت فرمود: پس چه کسی جانشین او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}". این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا این‏که [[ابن ابی حمزه]] گفت:" برای ما روایت شده است که [[امام]] درنخواهد گذشت، تا این‏که جانشین و نسل خود را ببیند". [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "آیا در این روایت، بیش از این چیزی برای شما گفته نشده است؟ گفت: نه. حضرت فرمود: بله؛ به خدا سوگند! برایتان روایت شده است، مگر قائم. [[ابن ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در حدیث است؟ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو! چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را رها کرده‏‌ای، بر من احتجاج کنی؟<ref>{{عربی|" وَيْلَكَ‏ كَيْفَ‏ اجْتَرَأْتَ‏ عَلَيَ‏ بِشَيْ‏ءٍ تَدَعُ‏ بَعْضَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۰۸</ref> افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] نیز در رجال خود<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۴۶۵</ref> این روایت را با اندک تفاوتی آورده است. روشن است که این روایت نه فقط در دوران غیبت، بلکه در تمام عمر آن حضرت داشتن فرزند برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را منتفی می‌‏داند.
#[[مسعودی]] در [[اثبات الوصیه]] [[نقل]] کرده است: [[علی بن حمزه]] و [[ابن سراج]] و [[ابن ابی سعید مکاوی]] به محضر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شدند. [[علی‏ بن ابی حمزه]] سخن را آغاز کرده، گفت: "برای ما از پدرانتان [[نقل]] شده است که تمام [[وظائف]] [[امام]]، پس از [[رحلت]] به امامی مانند او منتقل می‏‌شود" . [[امام رضا]]{{ع}} به او فرمود: "خبر بده مرا از [[حسین بن علی]]{{ع}} [[امام]] بود یا نه؟ گفت: [[امام]] بود. حضرت فرمود: پس چه کسی [[جانشین]] او شد؟ عرض کرد: [[علی بن حسین]]{{ع}}". این پرسش و پاسخ ادامه یافت تا این‏که [[ابن ابی حمزه]] گفت:" برای ما [[روایت]] شده است که [[امام]] درنخواهد گذشت، تا این‏که [[جانشین]] و نسل خود را ببیند". [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: "آیا در این [[روایت]]، بیش از این چیزی برای شما گفته نشده است؟ گفت: نه. حضرت فرمود: بله؛ به [[خدا]] [[سوگند]]! برایتان [[روایت]] شده است، مگر [[قائم]]. [[ابن ابی حمزه]] با حالتی شبیه اعتراض گفت: این قسمت در [[حدیث]] است؟ [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: وای بر تو! چگونه جرأت کردی به چیزی که بخشی از آن را رها کرده‏‌ای، بر من [[احتجاج]] کنی؟<ref>{{عربی|" وَيْلَكَ‏ كَيْفَ‏ اجْتَرَأْتَ‏ عَلَيَ‏ بِشَيْ‏ءٍ تَدَعُ‏ بَعْضَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، علی بن حسین مسعودی، اثبات الوصیة، ص ۲۰۸</ref> افزون بر [[مسعودی]]، [[کشی]] نیز در [[رجال]] خود<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الکشی، ص ۴۶۵</ref> این [[روایت]] را با اندک تفاوتی آورده است. روشن است که این [[روایت]] نه فقط در [[دوران غیبت]]، بلکه در تمام [[عمر]] آن حضرت داشتن [[فرزند]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را منتفی می‌‏داند.
#[[شیخ طوسی]] در کتاب الغیبة نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت: [[علی بن ابی حمزه]] بر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شد و پرسید: آیا تو [[امام]] هستی؟ حضرت فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمد]] شنیدم که امامی نیست، مگر این‏که فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به فراموشی زدی؟ این‏چنین که گفتی نفرمود. بلکه فرمود: امامی نیست، مگر این‏که فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج می‌‏شود رجعت می‏‌کند؛ پس همانا او فرزندی نخواهد داشت"<ref> {{عربی|" لَا يَكُونُ‏ الْإِمَامُ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ عَقِبٌ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ‏ الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴</ref>. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: راست فرمودی. این‏چنین فرمود جدّ بزرگوارت". دو روایت پیشین در اثبات ادعا کافی است؛ ولی برخی امور دیگری را می‏‌توان شاهد آورد:
#[[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]] نزدیک به همین مضمون را در روایتی دیگر آورده است. [[حسن بن علی خزاز]] گفت: [[علی بن ابی حمزه]] بر [[امام رضا]]{{ع}} وارد شد و پرسید: آیا تو [[امام]] هستی؟ حضرت فرمود: آری. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: از پدر بزرگ شما [[جعفر بن محمد]] شنیدم که امامی نیست، مگر این‏که فرزندی دارد. [[امام]] فرمود: آیا فراموش کردی یا خود را به [[فراموشی]] زدی؟ این‏چنین که گفتی نفرمود. بلکه فرمود: امامی نیست، مگر این‏که فرزندی داشته باشد مگر امامی که [[حسین بن علی]] برای او خارج می‌‏شود [[رجعت]] می‏‌کند؛ پس همانا او فرزندی نخواهد داشت"<ref> {{عربی|" لَا يَكُونُ‏ الْإِمَامُ‏ إِلَّا وَ لَهُ‏ عَقِبٌ‏ إِلَّا الْإِمَامُ‏ الَّذِي‏ يَخْرُجُ‏ عَلَيْهِ‏ الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ {{ع}} فَإِنَّهُ لَا عَقِبَ لَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۲۴</ref>. [[علی بن ابی حمزه]] گفت: راست فرمودی. این‏چنین فرمود جدّ بزرگوارت". دو [[روایت]] پیشین در اثبات ادعا کافی است؛ ولی برخی امور دیگری را می‏‌توان [[شاهد]] آورد:
#روایاتی [[حضرت خضر]] را کسی معرفی کرده است که وحشت تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را در دوران غیبت برطرف می‏‌سازد، در حالی که اگر آن حضرت زن و فرزند داشت، به ملازم و همراه نیازی نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: [[حضرت خضر]]{{ع}} از آب حیات نوشید و او زنده است ... خداوند سبحانه و تعالی به واسطه او تنهایی قائم ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهایی‏‌اش را با وصلت او مرتفع سازد<ref>{{عربی|" إِنَ‏ الْخَضِرَ شَرِبَ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ‏ لَا يَمُوتُ‏ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۹۰، ح ۴</ref>.  
#روایاتی [[حضرت خضر]] را کسی معرفی کرده است که [[وحشت]] تنهایی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را در [[دوران غیبت]] برطرف می‏‌سازد، در حالی که اگر آن حضرت [[زن]] و [[فرزند]] داشت، به ملازم و همراه نیازی نبود. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: [[حضرت خضر]]{{ع}} از [[آب]] حیات نوشید و او زنده است ... [[خداوند]] سبحانه و تعالی به واسطه او تنهایی [[قائم]] ما را در دوران غیبتش به انس تبدیل کند و غربت و تنهایی‏‌اش را با وصلت او مرتفع سازد<ref>{{عربی|" إِنَ‏ الْخَضِرَ شَرِبَ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْحَيَاةِ فَهُوَ حَيٌ‏ لَا يَمُوتُ‏ حَتَّى يُنْفَخَ فِي الصُّورِ وَ إِنَّهُ لَيَحْضُرُ الْمَوْسِمَ كُلَّ سَنَةٍ وَ يَقِفُ بِعَرَفَةَ فَيُؤَمِّنُ عَلَى دُعَاءِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيُونِسُ اللَّهُ بِهِ وَحْشَةَ قَائِمِنَا فِي غَيْبَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۹۰، ح ۴</ref>.  
#در روایات فراوانی از آن حضرت با القاب فرید "تک" و وحید "یگانه" یاد شده است و این، با زن و فرزند داشتن منافات دارد<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>.  
#در [[روایات]] فراوانی از آن حضرت با [[القاب]] [[فرید]] "تک" و [[وحید]] "یگانه" یاد شده است و این، با [[زن]] و [[فرزند]] داشتن منافات دارد<ref>  شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، باب ۲۶، ح ۱۳</ref>.  
#دسته‏ای از روایات، ملازمان حضرتش را در دوران غیبت، فقط سی تن از یاران خاص آن حضرت ذکر کرده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این ‏باره فرمود: "صاحب این امر، از غیبتی ناگزیر است و در غیبت خود، ناچار از گوشه‏‌گیری و کناره‌‏جویی از دیگران است. طیبه "مدینه" خوش‌‏منزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آن‏جا وحشت و ترسی نیست<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸</ref>.  
#دسته‏ای از [[روایات]]، ملازمان حضرتش را در [[دوران غیبت]]، فقط سی تن از [[یاران خاص]] آن حضرت ذکر کرده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این ‏باره فرمود: "[[صاحب]] این امر، از غیبتی ناگزیر است و در [[غیبت]] خود، ناچار از گوشه‏‌گیری و کناره‌‏جویی از دیگران است. [[طیبه]] "[[مدینه]]" خوش‌‏منزلی است و با وجود سی تن "یا به همراهی سی نفر" در آن‏جا [[وحشت]] و ترسی نیست<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰، ح ۱۶؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۸۸</ref>.  
*علامه [[محمد تقی شوشتری]] درباره فرزنددار بودن [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نوشته است: "باید گفت: در هیچ خبری وارد نشده است که آن حضرت پیش از ظهور فرزند داشته باشد، و در خصوص فرزنددار شدن آن [[امام]] پس از ظهور هم اختلاف است<ref>  جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ص ۲۲۶، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج ۲، ص ۷۲</ref>.  
*[[علامه]] [[محمد تقی شوشتری]] درباره فرزنددار بودن [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} نوشته است: "باید گفت: در هیچ خبری وارد نشده است که آن حضرت [[پیش از ظهور]] [[فرزند]] داشته باشد، و در خصوص فرزنددار شدن آن [[امام]] [[پس از ظهور]] هم [[اختلاف]] است<ref>  جزیره خضراء افسانه یا واقعیت، ص ۲۲۶، به نقل از: الاخبار الدخیلة، ج ۲، ص ۷۲</ref>.  
*در پایان، توجه به این نکته خالی از لطف نیست که با عنایت به این که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نزدیک به هفتاد سال از عمر خود را در دوران [[غیبت صغرا]] سپری کرده و محذورات این دوران در ازدواج کردن، به مراتب کمتر از دوران [[غیبت کبرا]] بوده است، و نیز این‏که در هیچ‏ یک از منابع معتبر یا سخنان نواب خاص به این نکته اشاره‏‌ای نشده است، می‌‏توان دیدگاه زن و فرزند نداشتن را ترجیح داد. و خداوند سبحانه و تعالی آگاه‌‏تر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۴۷۹ -۴۹۰.</ref>.
*در پایان، توجه به این نکته خالی از [[لطف]] نیست که با عنایت به این که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ نزدیک به هفتاد سال از [[عمر]] خود را در دوران [[غیبت صغرا]] سپری کرده و محذورات این دوران در [[ازدواج]] کردن، به مراتب کمتر از دوران [[غیبت کبرا]] بوده است، و نیز این‏که در هیچ‏ یک از منابع معتبر یا سخنان [[نواب خاص]] به این نکته اشاره‏‌ای نشده است، می‌‏توان دیدگاه [[زن]] و [[فرزند]] نداشتن را ترجیح داد. و [[خداوند]] سبحانه و تعالی آگاه‌‏تر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۴۷۹ -۴۹۰.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
* [[آیا امام مهدی ازدواج کرده‌‏اند یا خیر؟ (پرسش)]]
* [[آیا امام مهدی ازدواج کرده‌‏اند یا خیر؟ (پرسش)]]
خط ۸۶: خط ۸۶:
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:همسر و فرزند امام مهدی]]
[[رده:همسر و فرزند امام مهدی]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
۷۳٬۳۸۰

ویرایش