ویژگی‌های منتظران واقعی در دوران غیبت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بکار' به 'به‌کار')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| تصویر            = 7626626268.jpg
| تصویر            = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر      = 200px
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل بالاتر      = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]]؛ [[عصر غیبت کبری]]  
| مدخل بالاتر      = [[مهدویت]] / [[غیبت امام مهدی]] / [[وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت]]  
| مدخل اصلی    = [[وظایف و ویژگی منتظران]]
| مدخل اصلی    = [[انتظار فرج]]
| مدخل وابسته    = ؟
| مدخل وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید محمد صدر]]؛ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]
| پاسخ‌دهندگان      = ۴ پاسخ
}}
}}
'''[[ویژگی‌های منتظران]] واقعی در دوران [[غیبت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[ویژگی‌های منتظران]] واقعی در دوران [[غیبت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
[[پرونده:1368171.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید محمد صدر]]]]
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::[[آیت‌ الله]] [[شهید]] '''[[سید محمد صدر]]''' در کتاب ''«[[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمی‌‏رسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی راستین نمی‌‏توان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی می‏‌ماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته‏‌ایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد.
::::::«هیچ فردی به حد مطلوب از [[انتظار]] نمی‌‏رسد، مگر اینکه دارای سه ویژگی همراه با هم باشد، که عبارتند از: عناصر عقیدتی و روحی و رفتاری، که اگر این سه نباشند برای [[انتظار]] مفهومی [[راستین]] نمی‌‏توان یافت و از آن فقط یک [[انحراف]] روحی و نفسانی باقی می‏‌ماند که مبتنی بر همان منطق کسانی است که به [[حضرت موسی]] خطاب کرده و گفتند: «تو همراه با خدای خودت بروید و بجنگید، ما اینجا نشسته‏‌ایم».<ref>مائده، ۲۴.</ref> این همان [[عقیده]] نادرستی است که برای [[انسانیت]] درخواست و آرزوی [[نیکی]] و خیر شود، بدون اینکه کاری و تلاشی در راه استقرار آن انجام گیرد.
:::::*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:‏''' این مسأله در نتیجه سه [[امر]] مبرهن می‏‌شود:
:::::*'''نخستین عنصر: جنبه عقیدتی:‏''' این مسأله در نتیجه سه امر مبرهن می‏‌شود:
:::::*'''[[امر]] اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلف‏ناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم.
:::::*'''امر اول:''' [[اعتقاد]] داشتن به اینکه [[هدف]] [[خداوند]]، [[اصلاح]] همگی [[بشریت]] است، و در آینده [[عدل]] مطلق سراسر زندگی [[بشر]] را فرا خواهد گرفت، و اینکه [[وعده خداوند]] در [[قرآن مجید]] و آنچه که [[هدف]] خدایی به آن تعلق گرفته، تخلف‏ناپذیر است. [[برهان]] و [[دلیل]] این مطلب را در گذشته آوردیم.
:::::*'''[[امر]] دوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز در آن روز [[موعود]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏باشد، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] [[شیعه]] و [[سنی]] در این مورد به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه بیش از حد [[تواتر]] است. و دانستیم که ثبوت مفهوم [[روایت]] [[متواتر]] بدیهی و ضروری است.
:::::*'''امر دوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز در آن روز [[موعود]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏باشد، چنانکه [[اخبار]] و [[روایات]] [[شیعه]] و [[سنی]] در این مورد به حد [[تواتر]] رسیده، بلکه بیش از حد [[تواتر]] است. و دانستیم که ثبوت مفهوم [[روایت]] [[متواتر]] بدیهی و ضروری است.
:::::*'''[[امر]] سوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز، [[حضرت محمد بن الحسن العسکری]] {{ع}} است که [[اعتقاد]] به او از ضروریات [[مذهب]] [[امامیه]] است، و [[اخبار]] و [[روایات]] فراوانی در مجموعه‌‏های خبری و روائی [[شیعه]] در این باره [[نقل]] شده است، وعده زیادی از متفکران و اندیشمندان بزرگ [[اهل سنت]]، همچون ابن عربی در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در [[فرائد السمطین]]، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم [[عقیده]] می‏‌باشند. کسانی که به این امور سه‌‏گانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامه‏ریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو [[امر]] اول به [[امر]] سوم برمی‏‌گردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان [[امر]] سوم خواهد شد. بنابراین می‌‏شود بدون هیچ‏گونه [[اختلاف]] و تضادی به هر سه [[امر]] [[معتقد]] شد و آنها را باور داشت.
:::::*'''امر سوم:''' [[اعتقاد]] به اینکه آن [[رهبر]] پیروز، [[حضرت محمد بن الحسن العسکری]] {{ع}} است که [[اعتقاد]] به او از ضروریات [[مذهب]] [[امامیه]] است، و [[اخبار]] و [[روایات]] فراوانی در مجموعه‌‏های خبری و روائی [[شیعه]] در این باره [[نقل]] شده است، وعده زیادی از متفکران و [[اندیشمندان]] بزرگ [[اهل سنت]]، همچون ابن [[عربی]] در فتوحات مکیه و قندوزی در ینابیع الموده، و حموینی در [[فرائد السمطین]]، و گنجی در کتاب بیان، با آنها هم [[عقیده]] می‏‌باشند. کسانی که به این امور سه‌‏گانه معتقدند، گرچه مختصر اختلافی در بعضی از جزئیات با یکدیگر دارند، لکن ما در بخش برنامه‏ریزی الهی متذکر این نکته شدیم که دو امر اول به امر سوم برمی‏‌گردند، و نتیجه و حاصل آن دو نیز همان امر سوم خواهد شد. بنابراین می‌‏شود بدون هیچ‏گونه [[اختلاف]] و تضادی به هر سه امر [[معتقد]] شد و آنها را باور داشت.
:::::*'''عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی [[انتظار]]:''' این مطلب از دو [[امر]] اصلی و اساسی تشکیل می‌‏شود:
:::::*'''عنصر دوم: جنبه روحی و نفسانی [[انتظار]]:''' این مطلب از دو امر اصلی و اساسی تشکیل می‌‏شود:
:::::*'''[[امر]] اول:''' استعداد و آمادگی کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن [[عدالت]] کامل، به طوری که اگر هم جزء [[دعوت]] کنندگان و [[ایثارگران]] در راه آن حضرت نیست، ولی حد اقل فردی [[شایسته]] برای پذیرش [[دعوت]] آن حضرت باشد.
:::::*'''امر اول:''' استعداد و [[آمادگی]] کامل برای تحقیق یافتن و پیاده شدن [[عدالت]] کامل، به طوری که اگر هم جزء [[دعوت]] کنندگان و [[ایثارگران]] در راه آن [[حضرت]] نیست، ولی حد اقل فردی [[شایسته]] برای پذیرش [[دعوت]] آن [[حضرت]] باشد.
:::::*'''[[امر]] دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] حضرت به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمی‌‏تواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن حضرت را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن حضرت ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.)  این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سه‏‌گانه‌‏ای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه [[امر]] در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] می‌‏بیند و به زودی در روز رستاخیز جهانی حضرت، از لابلای مشکلات و سختی‌ها و [[ستم‌ها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوه‏گری می‏‌کند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو [[امر]] در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی می‌‏تواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد.
:::::*'''امر دوم:''' آغاز و شروع تحقق [[عدالت]] کامل جهانی و دمیدن سپیده [[فجر]] [[ظهور]] را در هر لحظه و ساعتی [[منتظر]] باشد؛ زیرا گفتیم که [[ظهور]] [[حضرت]] به دست [[خدا]] و تحت [[اراده الهی]] است، و هیچ کس نمی‌‏تواند برای آن وقت و ساعتی تعیین کند، و هر لحظه احتمال آن هست که [[خداوند]] [[اراده]] [[ظهور]] آن [[حضرت]] را بفرماید، به علاوه روایاتی در این باره آمده است که [[ظهور]] آن [[حضرت]] ناگهانی و بدون مقدمه خواهد بود. (در آینده بخشی از آن [[روایات]] را [[نقل]] خواهیم کرد.)  این احساس و [[آگاهی]]، ممکن است بر طبق هر یک از امور سه‏‌گانه‌‏ای که در عنصر اول ذکر کردیم ایجاد شود، چنانکه در صورت اجتماع هر سه امر در یک شخص نیز ممکن است این [[آگاهی]] به وجود آید و تحقق پذیرد. این احساس و [[آگاهی]]، برای روان و [[جان]] او موجب [[پاکی]] و خوشی است؛ زیرا در این صورت خود را در مقابل خویشتن خود و [[جامعه]] و [[امت]] خود [[مسئول]] می‌‏بیند و به زودی در [[روز رستاخیز]] جهانی [[حضرت]]، از لابلای مشکلات و سختی‌ها و [[ستم‌ها]] و بیدادها بیرون آمده و جلوه‏گری می‏‌کند. وقتی احساس و [[آگاهی]] به این دو امر در روان کسی به حد کمال برسد، و به عبارت دیگر عنصر دوم در او تحقق یابد، به آسانی و سادگی می‌‏تواند وارد مرحله سوم شود و عنصر سوم را تحقق بخشد.
:::::*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] راستین باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقه‏‌های فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] راستین برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او اراده‏ای قوی و نیرومند و اخلاصی راستین خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور حضرت و پذیرش پاره‏‌ای از مسئولیت‌های روز [[موعود]] می‌‏نماید.
:::::*'''عنصر سوم: جنبه رفتاری و عملی [[انتظار]]:''' اگر کسی بخواهد نمونه یک [[منتظر]] [[راستین]] باشد، باید پیوسته خود را پایبند [[احکام الهی]] نموده و [[دستورات]] [[خداوند]] را بر دیگر علاقه‏‌های فردی و کارها و گفتارهای شخصی ترجیح دهد، و [[پیروی]] [[راستین]] برای [[حق]] و [[هدایت]] الهی باشد. در این صورت دستاورد او اراده‏ای قوی و نیرومند و اخلاصی [[راستین]] خواهد شد که او را آماده [[تشرف]] به حضور [[حضرت]] و پذیرش پاره‏‌ای از مسئولیت‌های روز [[موعود]] می‌‏نماید.
::::::این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایه‏ریزی خواهد کرد.
::::::این [[رفتار]] برای هر کسی که [[ایمان]] به آن روز شکوهمند دارد، لازم و ضروری است، به هر اندازه که [[ایمان]] و [[اعتقاد]] داشته باشد، و اگر به تمام آن خصوصیات [[معتقد]] باشد، چنین رفتاری لازمتر است؛ به ویژه برای آن گروه از مسلمانانی که با [[دلیل]] و [[برهان]] برایشان ثابت شده است که [[حضرت مهدی]] نقشه [[عدالت جهانی]] و کامل خود را بر اساس [[دستورات]] [[دیانت]] مقدسه [[اسلام]] پایه‏ریزی خواهد کرد.
::::::و اما آن [[مسلمان]] شیعه‌‏ای که می‌‏داند [[امام]] و پیشوایش همزمان با اوست، و [[اعمال]] و رفتارش در معرض دید حضرت است و هر لحظه ممکن است به او بنگرد و کارهای زشت او باعث ناراحتی و تأسف حضرت می‌‏شود، او علاوه بر آنکه خود را آماده روز [[ظهور]] می‌‏کند، خود را در محضر آن حضرت دیده و در حضور او [[مسئولیت]] دارد و در تمام دوران زندگی مواظب است یک لحظه هم از [[فرمان]] آن حضرت سرپیچی نکند. این احساس خود موجب می‏‌شود که [[انسان]] زودتر به آن حد و درجه مطلوب برسد، که [[پیروزی]] در [[امتحان]] و [[آزمایش]] الهی و آمادگی برای روز [[موعود]] است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref>.
::::::و اما آن [[مسلمان]] شیعه‌‏ای که می‌‏داند [[امام]] و پیشوایش همزمان با اوست، و اعمال و رفتارش در معرض دید [[حضرت]] است و هر لحظه ممکن است به او بنگرد و کارهای زشت او باعث ناراحتی و تأسف [[حضرت]] می‌‏شود، او علاوه بر آنکه خود را آماده روز [[ظهور]] می‌‏کند، خود را در محضر آن [[حضرت]] دیده و در حضور او [[مسئولیت]] دارد و در تمام دوران زندگی مواظب است یک لحظه هم از [[فرمان]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] نکند. این احساس خود موجب می‏‌شود که [[انسان]] زودتر به آن حد و درجه مطلوب برسد، که [[پیروزی]] در [[امتحان]] و [[آزمایش]] الهی و [[آمادگی]] برای روز [[موعود]] است<ref>[[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۶-۳۵۹.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[پرونده:11736.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
[[پرونده:11736.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[محمد جواد فاضل لنکرانی]]'''، در کتاب ''«[[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک [[امر]] متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و [[اعمال]] مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
::::::«یکی از عناوین مهم معرفتی در [[فرهنگ دینی]]، مسأله [[انتظار]] است که نباید آن را به عنوان یک امر متوسط و معمولی و یا در ردیف سایر [[مستحبات]] و اعمال مستحبی قرار داد؛ زیرا در منابع معرفتی اسلامی از جمله [[آیات]]، [[روایات]] و [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] طاهرین {{عم}}، [[انتظار]] یکی از ضرورت‌های ایمانی هر مؤمنی در طول [[تاریخ]] دینی [[بشریت]] بوده است. در [[تبیین]] این مطلب، توجه به نکات ذیل اهمیت دارد.
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':
:::::*'''نکته اول: [[تبیین]] دلائل [[انتظار واقعی]] از منظر [[قرآن]]''':
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] صالحین بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که صالحین [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] صد و پنج [[انبیاء]]؛ [[خداوند متعال]] در [[آیه]] شریفه یکصد و پنجم سوره مبارکه [[انبیاء]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و ما در زبور پس از تورات نوشته‌ایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد». سوره‌ انبیاء، آیه ‌۱۰۵.</ref> به عبارت دیگر، سؤال این است که آیا [[خداوند]] تبارک و تعالی فقط به عنوان یک خبر، [[وراثت]] [[صالحین]] بر [[زمین]] را در [[قرآن کریم]] مطرح می‌‌کند یا خیر؟ یعنی آیا این [[آیه]] شریفه، صرفاً بر این مطلب دلالت دارد که [[خدا]] در کتاب [[زبور]] بعد از کتاب ذکر([[تورات]])، نوشته است که [[صالحین]] [[وارث]] [[زمین]] هستند و دیگر هیچ.
::::::پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را داده‌اند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با شکوه. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر می‌شدند که نه پیام‌رسانی آن‌ها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیام‌ها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب می‌آید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود.
::::::پاسخ این است که این مطلب، یک [[اخبار]] صرف نیست، بلکه [[اخبار]] از وقوع یک واقعیت حتمی در [[جهان]] است؛ واقعیتی که تمام [[انبیاء]] عظام الهی {{عم}} وعده [[ظهور]] آن را داده‌اند. وعده [[ظهور]] یک [[مصلح]] کل و [[منجی]] [[صالح]] در روی [[زمین]]. وعده تحقق [[غایت خلقت]] در روزی خاص و با [[شکوه]]. آری، [[بعثت]] یکایک [[انبیاء]] بزرگوار الهی {{عم}} برای این بود که هر یک از ایشان، بخشی از [[دین]] را برای [[مردم]] زمان خود بازگو کنند و در این خلال، به [[امت]] خویش متذکر می‌شدند که نه پیام‌رسانی آن‌ها تمام حقیقیت [[دین]] است و نه عمل [[مردم]] بر طبق آن پیام‌ها، [[غایت خلقت]] و مطلوب نهایی [[خداوند متعال]] به حساب می‌آید؛ بلکه قرار است که [[حقیقت]] [[دین]]، ###[[313]]### و مطلوب نهایی [[خداوند]] در یک زمان خاصی در روی [[زمین]] محقق شود.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]‌ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان مفسرین در این‌که منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچ‌یک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی ‌به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و مقدس بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] می‌‌دادند، همان‌طور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد.
::::# [[استدلال]] به [[آیه]] شریفه نهم صف؛ [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] شریفه می‌فرماید: {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست آن خدایی که پیامبر خود را همراه با هدایت و دین راستین فرستاد تا آن دین را بر همه ادیان پیروز گرداند، هر چند مشرکان را ناخوش آید». سوره‌ صف، آیه ‌۹.</ref> مطابق این [[آیه]] شریفه، [[خداوند متعال]] [[رسول]] خویش را با [[بینات]] و [[هدایت]]‌ها و [[معجزات]] و کتاب و اینها فرستاد تا تمام [[دین]] را برای تمام [[بشر]] [[حاکم]] گرداند. البته میان [[مفسرین]] در این‌که منظور از کلمه "کله" کل [[دین]] است یا کل [[بشر]]، [[اختلاف]] است، ولی هر دو نظر، مطلوب است. زیرا بدیهی است که کل [[دین]] برای کل [[بشر]]، در زمان هیچ‌یک از [[پیامبران الهی]] {{عم}}، حتی در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} واقع نشده است، ولی ‌به تصریح [[نصوص]] معتبر و شواهد مقبول، تمام [[انبیاء]] معظم {{عم}} حتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} از ابتدا به دنبال تحقق این [[هدف]] نهایی و [[مقدس]] بودند. به عبارت دیگر، تمام آن ذوات مقدسه، جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. یعنی همان طور که [[انبیاء گذشته]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] ختمی مرتبت {{صل}} [[بشارت]] می‌‌دادند، همان‌طور مغز اصلی این [[بشارت]]، [[ظهور حضرت حجت]] {{ع}} بوده است؛ بدین بیان که [[پیام]] اصلی [[بشارت]] تمامی [[پیامبران الهی]] {{عم}} این بوده است، که بعد از [[ظهور]] [[آخرین پیامبر]] [[خدا]] {{صل}} یکی از اولاد او که در میان تمام [[انبیاء]] {{عم}} معین و مشخص بوده که او از میان اولاد [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[مصلح]] کل است، [[ظهور]] خواهد نمود و [[جهان]] را پر از [[عدل]] و داد خواهد کرد.
::::::نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
::::::نتیجه این‌که، مسئله [[انتظار]] یکی از عمیق‌ترین مفاهیم دینی در میان تمامی [[ادیان الهی]] و از دقیق‌ترین مباحث الاهیاتی و آخرالزمانی است و لذا نمی‌‌توان آن را همانند یک [[عمل مستحبی]] دانست و یا در کنار یکی از [[مستحبات]] به حساب آورد.
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:
:::::*'''نکته دوم: بایسته‌های [[انتظار واقعی]] از منظر [[روایات]]'''؛ آن‌طور که از [[روایات]] برداشت می‌شود، [[ایمان]] بدون [[انتظار]]، [[ایمان]] کاملی نیست؛ یعنی [[مؤمن]] بدون این‌که [[منتظر]] باشد، قطعاً به [[ایمان]] خویش توجه عمیقی نداشته و نخواهد داشت. یعنی ویژگی:
::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقل‌ها می‌اندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمی‌شود.
::::::'''[[ایمان]] بدون [[انتظار]]''': این گونه است که [[انسان]]، به حداقل‌ها می‌اندیشد و قائل است که، تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید؛ در این صورت روشن است که قطعاً [[انتظار]] در چنین افرادی، باعث تحرک و جنب و جوش نمی‌شود.
::::::ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': این‌گونه است که [[انسان]]، به حداکثرها فکر می‌کند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمان‌ها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] می‌پردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش می‌شود و هرگز او را آرام نمی‌‌گذارد.
::::::ولی ویژگی: '''[[ایمان]] به همراه [[انتظار]]''': این‌گونه است که [[انسان]]، به حداکثرها [[فکر]] می‌کند و [[معتقد]] است که: نه تنها باید [[ایمان]] خویش را حفظ کرده و [[واجبات]] و [[محرمات]] را رعایت نماید، بلکه به عنوان یک [[مسلمان]] و [[مؤمن]]، باید به دنبال تحقق مقصود [[خداوند متعال]] از [[خلقت]] آسمان‌ها و [[زمین]] و [[ارسال رسل]] و انزال کتب باشد و امیدوار به رویت آن روز به [[اصلاح]] خود و [[جامعه]] می‌پردازد؛ در این صورت بدیهی است که، [[انتظار]] در چنین انسانی، باعث تحرک و جنب و جوش می‌شود و هرگز او را آرام نمی‌‌گذارد.
::::::آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] می‌خواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بی‌اطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{عربی|"احب الاعمال الی الله عزوجل [[انتظار]] الفرج<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲،، ص۱۳۳، باب۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>الزام الناصب، یزدی حائری، ص۱۳۷؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ<ref>بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۲۲.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ<ref>نهج الفصاحة، ص۷۸، ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، ص۱۶۹.</ref>؛ أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>.
::::::آری، انتظاری را که [[دین]] مبین [[اسلام]] از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] می‌خواهد همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و بی‌اطلاع از اقدامات ضد دینی شیاطین نگه دارد و بدین روست که در [[روایات]] از قول [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمده است: {{عربی|"احب الاعمال الی الله عزوجل [[انتظار]] الفرج###4###؛ أَفْضَلُ‌ أَعْمَالِ‌ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ###5###؛ انْتِظَارُ الْفَرَجِ‌ عِبَادَةٌ###6###؛ أَفْضَلُ‌ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ###7###؛ أَفْضَلُ‌ جِهَادِ أُمتِی‌ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>«محبوبترین اعمال به سوی خدای عزوجل انتظار فرج است برترین کارهای امت من انتظار فرج است. انتظار فرج عبادت است والاترین عبادت، انتظار فرج است بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است» تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص۳۳؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج۵۱، ص۱۵۶.</ref>.
::::::و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{عربی|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ‌ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ‌ رَوْحِ‌ اللهِ‌ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت‌ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref>
::::::و یا این تعبیری که در کلمات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} هست که فرمودند: {{عربی|انْتَظَرُوا الْفَرَجَ‌ وَ لا تَیأَسُوا مِنْ‌ رَوْحِ‌ اللهِ‌ فَإِن أَحَب الْأَعْمَالِ إِلَی اللهِ عَز وَ جَل انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>«در انتظار گشایش باشید و از رحمت‌ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند انتظار گشایش است». نوادر الأخبار فیما یتعلق باصول الدین، محمد محسن فیض کاشانی، ص۲۴۹.</ref>
::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح الله بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق می‌‌شود همچنان‌که مشهور [[فقهاء]] چنین فرموده‌اند، ولی به نظر می‌رسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح الله است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و می‌فرماید: {{عربی|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref>
::::::البته ممکن است گفته شود که رَوح [[الله]] بر خود [[حضرت حجت]] {{ع}} اطلاق می‌‌شود همچنان‌که مشهور [[فقهاء]] چنین فرموده‌اند، ولی به نظر می‌رسد خود [[فرج]] و [[ظهور]]، رَوح [[الله]] است؛ یعنی [[حقیقت]] و [[هدف]] اصلی [[خدای تبارک و تعالی]] در آن زمان، [[ظهور]] است. و یا [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در کلامی دیگر [[فضیلت]] [[منتظر]] را همچون [[شهید]] در [[راه خدا]] [[تشبیه]] کرده و می‌فرماید: {{عربی|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا کالْمُتَشَحطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ}}<ref>«هر کسی که در انتظار حکومت ما باشد، بسان کسی است که در راه خدا به خون خویش درغلتیده است». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص۶۴۵.</ref>
::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و می‌فرمایند: {{عربی|إِن أَهْلَ‌ زَمَانِ‌ غَیبَتِهِ‌ الْقَائِلُونَ‌ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاض‌الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت‌ الله‌ جزائری، ج‌۳، ص۱۲۸.</ref>
::::::و یا فرمایش [[امام سجاد]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[برترین]] افراد زمان خود معرفی کرده و می‌فرمایند: {{عربی|إِن أَهْلَ‌ زَمَانِ‌ غَیبَتِهِ‌ الْقَائِلُونَ‌ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کل زَمَان}}<ref>«آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم که امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران هستند». ریاض‌الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، نعمت‌ الله‌ جزائری، ج‌۳، ص۱۲۸.</ref>
::::::و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و می‌فرمایند: {{عربی|طُوبَی‌ لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ‌ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللهِ الذِینَ‌ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُون‌}}<ref>«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمان‌بردار او، آنان دوستان خدا هستند، همان‌ها که نه ترس به دل راه می‌دهند و نه اندوهگین می‌شوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج‌۲، ص۳۵۷.</ref>
::::::و یا [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} که [[منتظران]] را [[اولیاء]] [[خدا]] معرفی فرموده و می‌فرمایند: {{عربی|طُوبَی‌ لِشِیعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ‌ لِظُهُورِهِ فِی غَیبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِک أَوْلِیاءُ اللهِ الذِینَ‌ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُون‌}}<ref>«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمان‌بردار او، آنان دوستان خدا هستند، همان‌ها که نه ترس به دل راه می‌دهند و نه اندوهگین می‌شوند». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج‌۲، ص۳۵۷.</ref>
::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{عربی|منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ {{صل}} بِالسیفِ}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمه‌اش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref>
::::::یا [[روایت]] دیگری که از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: {{عربی|منْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کانَ کالضارِبِ بَینَ یدَی رَسُولِ اللهِ {{صل}} بِالسیفِ}}<ref>«هر که منتظر این امر باشد و بمیرد مانند کسی است که با قائم {{ع}} در خیمه‌اش باشد، نه بلکه مانند کسی است که پیش روی رسول خدا {{صل}} شمشیر زده باشد». کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج۲، ص۳۳۸.</ref>
::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه می‌‌آید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از این‌که [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک می‌‌بینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمی‌دانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان می‌‌فرمودند که: ارزش دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که این‌قدر [[ظلم]] زیاد بشود، این ارزش دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! این‌طور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه‌هایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم: {{عربی|عَجِّلْ عَلَی فَرَجِه}} "عَجِّل" با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] می‌کند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>.
::::::آری انتظاری که در [[روایات]] مطرح شده، این نیست که [[منتظر]] طبق آن در خانه خود بنشیند و کاری نداشته باشد که بر سر [[اسلام]] و [[مسلمین]] چه می‌‌آید، یا این نیست که [[منتظر]] باید بیگانه باشد از این‌که [[دشمنان اسلام]] چه حرکات و تحرکاتی را ضد [[اسلام]] تدارک می‌‌بینند. زیرا اساساً در [[فرهنگ]] روایی، نام چنین عملی را [[انتظار]] نمی‌دانند و یا اصلاً این [[انتظار]]، مد نظر [[اهل بیت]] {{عم}} نیست. بله، انتظاری را که [[امام خمینی]] در فرمایشاتشان می‌‌فرمودند که: [[ارزش]] دارد [[انسان]] در مقابل [[ظلم]] بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد که این‌قدر [[ظلم]] زیاد بشود، این [[ارزش]] دارد. ما [[تکلیف]] داریم آقا! این‌طور نیست که حالا که ما [[منتظر]] [[ظهور امام زمان]]{{ع}} هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه‌هایمان، [[تسبیح]] را دست بگیریم و بگوییم: {{عربی|عَجِّلْ عَلَی فَرَجِه}} "عَجِّل" با کار شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او؛ و فراهم کردن اینکه [[مسلمین]] را با هم مجتمع کنید، همه با هم بشوید، إن شاءالله [[ظهور]] می‌کند ایشان<ref>صحیفه نور، امام خمینی، ج۱۸، ص۲۶۹.</ref>.
::::::همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بی‌اطلاع می‌خواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع می‌‌شود.
::::::همین گونه [[انتظار]] است، نه انتظاری که [[انسان]] را منزوی کرده و او را بی‌اطلاع می‌خواهد از آن چه بر ضد [[دین]] واقع می‌‌شود.
::::::بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق می‌‌دهد.
::::::بنابراین آن انتظاری که دارای [[ثواب]] زیادی است، انتظاری است که [[منتظر]] به دنبال تحقق کامل [[دین]]، برای تمام [[بشریت]] باشد. بله این همان انتظاری است که [[انسان]] [[مؤمن]] را به تأسیس و تشکیل [[حکومت اسلامی]] سوق می‌‌دهد.
:::::*‌'''نکته سوم: آسیب‌ شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر ایران را مطالعه کردند به خوبی می‌دانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشت‌های سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالی‌که این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر می‌رسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئه‌هایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است.
:::::*‌'''نکته سوم: آسیب‌ شناسی [[انتظار]] و [[منتظران]]'''؛ کسانی که [[تاریخ]] معاصر [[ایران]] را [[مطالعه]] کردند به خوبی می‌دانند که قبل از [[انقلاب اسلامی]]، گروهی بودند و هستند که با برداشت‌های سطحی و غلط از برخی [[روایات]]، [[معتقد]] بودند که باید برای [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}}، [[فساد]] را در [[جامعه اسلامی]] و انسانی گسترش داد. در حالی‌که این برداشت نه تنها یک ادعای عوامانه از مفاهیم دقیق دینی است، بلکه قویاً به نظر می‌رسد القایی باشد که از [[ناحیه]] [[دشمنان اسلام]] بر [[مسلمین]] وارد شده است؛ زیرا یکی از توطئه‌هایی که [[دشمنان اسلام]] دارند، [[تحریف]] مفاهیم عمیق و ریشه دار اسلامی است.
::::::بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بوده‌اند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی می‌دانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] اخلاقی بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند.
::::::بله [[دشمنان اسلام]] و [[دشمنان]] [[بشریت]]، به دنبال [[تحریف]] مفهوم اصیل انتظاری هستند که همه [[انبیاء]] عظام {{عم}} به دنبال آن بوده‌اند و برای آن [[مبعوث]] شدند و به تبع، خود جزو [[منتظرین]] واقعی بوده‌اند. شیاطین و [[دشمنان]] به خوبی می‌دانند که آن ذوات مقدسه، به معنای صحیح و واقعی کلمه، [[منتظر]] بودند؛ [[منتظر ظهور]] [[دین]] کلی در کل [[زمین]]؛ [[منتظر]] [[هدایت]] همه ابناء [[بشریت]]؛ [[منتظر]] [[بلوغ]] نهایی [[جامعه]] از جهت [[عقل]] و [[درک]] و بالاخره [[منتظر]] [[حاکمیت]] یکپارچه [[فضائل]] [[اخلاقی]] بر [[جامعه]] انسانی. از این رو همواره به دنبال [[تحریف]] مفهوم [[انتظار]] بوده و هستند.
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از:
:::::*'''نکته چهارم: [[تبیین]] مراتب [[انتظار]] نسبت به [[منتظران]]'''؛ بنابراین طبق بیانی که برای [[انتظار]] ذکر شد، [[منتظر]] به مقدار درکی که از مفهوم [[انتظار]] دارد، در یک تقسیم بندی، دارای مراتب مختلفی است که عبارتند از:
::::::'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] حضرت ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه اول''': [[انتظار]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}}: تمام [[انبیاء]] و [[رسولان]] الهی {{عم}} قبل از [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی مرتبت {{صل}} منتظرند تا خاتم [[انبیاء]] {{صل}} و خاتم [[اوصیاء]] {{ع}} [[ظهور]] کند تا [[رسالت]] آنان در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه دوم''': [[انتظار]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}}: نیز [[منتظر]] است تا [[رسالت]] [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه سوم''': [[انتظار]] [[ائمه اطهار]] {{عم}}: نیز منتظرند تا [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} و [[انبیاء]] ماضی {{عم}} در تمام ابعاد به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] حضرت [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه چهارم''': [[انتظار]] [[علماء]]، [[فقهاء]] و [[مراجع]] عظام: که خود یکی از منتظرانی هستند، که قلبشان مالامال از [[ظهور]] [[حضرت]] [[خاتم الاوصیاء]] {{ع}} است، تا [[رسالت]] [[رسولان]] و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} به بار بنشیند؛
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] حضرت [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند.
::::::'''مرتبه پنجم''': [[انتظار]] [[مردم]] عادی: نیز [[منتظر ظهور]] [[حضرت]] [[بقیة الله الاعظم]] {{ع}} هستند تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[ظهور]] کنند و به آمال [[اولیاء]] [[معصوم]] {{عم}} و [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} جامه عمل بپوشانند.
:::::*'''‌نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر می‌شود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. هم‌چنان‌که در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگی‌هایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از:
:::::*'''‌نکته پنجم: انکشاف آثار واقعی [[انتظار]]، پس از [[زمان ظهور]]'''؛ بدیهی است که تحقق کامل [[حاکمیت]] [[دین]] و کمال [[دینداری]]، بعد از زمان [[ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} ظاهر می‌شود و این [[حقیقت انتظار]] است، خواه اسم آن را [[مدینه فاضله]] بگذارند و خواه اسم آن را [[جامعه]] پر از [[عدل]] و داد بگذارند و یا نام دیگری برای آن [[انتخاب]] کنند و این، از خصوصیات [[دین]] مبین [[اسلام]] است؛ چرا که [[دین اسلام]]، [[دین]] جامع و کاملی است که تمام ابعاد آن در [[جامعه]] [[زمان ظهور]] محقق شود. هم‌چنان‌که در برخی از [[روایات]] به این واقعیات اشاره شده است و ویژگی‌هایی برای آن دوران بر شمرده شده است که عبارتند از:
::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و می‌فرمایند:{{عربی|الْمَهْدِی‌ مِنْ‌ وُلْدِی‌ تَکونُ‌ لَهُ‌ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref>
::::::'''ویژگی اول: [[برقراری عدالت]] و رفع [[ظلم]]'''؛ به عنوان مثال [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[تبیین]] ویژگی آن زمان به عدم وقوع [[ظلم]] و برقراری [[قسط]] و [[عدل]] بین [[مردم]] اشاره فرموده و می‌فرمایند:{{عربی|الْمَهْدِی‌ مِنْ‌ وُلْدِی‌ تَکونُ‌ لَهُ‌ غَیبَةٌ، اذا ظهر یملأ الأرض قسطاً و عدلا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>«مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. زمانی که ظهور کند، زمین را از قسط و عدل پر سازد چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد». ینابیع المودة، قندوزی، ج۳، باب۷۸.</ref>
::::::البته به نظر می‌رسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمی‌‌شود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید.
::::::البته به نظر می‌رسد گسترش [[عدالت]] و [[قسط]]، تنها یک برگ از [[زمان ظهور]] باشد و برگ دیگر آن، این است که در آن موقع، دیگر به کسی [[ظلم]] نمی‌‌شود و اساساً به صورت عادی امکان ندارد که انسانی به [[انسان]] دیگر [[ظلم]] نماید.
::::::'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان می‌فرماید: {{عربی|تَمْشِی‌ الْمَرْأَةُ بَینَ‌ الْعِرَاقِ‌ وَ الشامِ‌ لَا تَضَعُ‌ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درنده‌ای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref>
::::::'''ویژگی دوم: [[برقراری نظم]] و [[امنیت]]'''؛ [[امام علی]] {{ع}} درباره ویژگی آن زمان می‌فرماید: {{عربی|تَمْشِی‌ الْمَرْأَةُ بَینَ‌ الْعِرَاقِ‌ وَ الشامِ‌ لَا تَضَعُ‌ قَدَمَیهَا إِلا عَلَی نَبَاتٍ وَ عَلَی رَأْسِهَا زَنْبِیلُهَا[زینتها] لَا یهَیجُهَا سَبُعٌ وَ لَا تَخَافُهُ}}<ref>«اگر قائم ما قیام کند...زنی تواند زنبیل [زینت] به سر، بین عراق و شام رفت و آمد کند و جز بر سر سبزه قدم نگذارد، و درنده‌ای او را نلرزاند و نترساند». تحف العقول، حرانی، النص، ۱۱۵.</ref>
::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث اخلاقی و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث اخلاقی و عقلانی معرفی کرده و می‌فرماید: {{عربی|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان می‌گذارد تا عقل‌هایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref>
::::::'''ویژگی سوم: [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی'''؛ [[امام باقر]] {{ع}} آن زمان را، زمان اوج [[تکامل انسان]] از حیث [[اخلاقی]] و عقلانی معرفی کرده و می‌فرماید: {{عربی|إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ}}<ref>«وقتی که قائم ما قیام کند خدا دستش را بر سر بندگان می‌گذارد تا عقل‌هایشان را جامع [و در بردارنده همه چیز] گرداند و افکار [و آرزوها]یشان جامه کمال پوشیده». کافی؛ شیخ کلینی، ج۱، ص۲۵؛ بحار الانوار، مجلسی، ج۵۲، ص۳۲۸؛ با کمی اختلاف: کمال الدین، شیخ صدوق، ج۲، ص۶۸۵.</ref>
::::::'''ویژگی چهارم: گشایش ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و گشایش ابواب [[علم]] معرفی کرده و می‌فرمایند: {{عربی|العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علم‌هایی که پیامبران آورده‌اند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمی‌دانند. پس زمانی که قائم قیام می‌کند، خارج می‌نماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر می‌نماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>.
::::::'''ویژگی چهارم: [[گشایش]] ابواب [[علم]]'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} آن زمان را دوران اطلاع [[مردم]] از [[علوم]] جدید و [[گشایش]] ابواب [[علم]] معرفی کرده و می‌فرمایند: {{عربی|العِلْم سَبْعة و عِشْرون حَرْفاً، فَجَمیع ما جاءت بِه الرُسُل حَرْفان فَلَم یعْرف الناس حتی الیوم غَیرِ الحَرْفین فَإذا قام قائِم أخرج الخَمْسة و العِشْرون فَبثها فی الناس}}<ref>«علم، بیست و هفت حرف است و همه آن علم‌هایی که پیامبران آورده‌اند دو حرف است. پس مردم تا قیام حضرت مهدی بیش از دو حرف از علم را نمی‌دانند. پس زمانی که قائم قیام می‌کند، خارج می‌نماید بیست و پنج حرف دیگر را و بین مردم منتشر می‌نماید». بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۳۳۶.</ref>.
::::::'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگی‌های آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و می‌فرمایند: {{عربی|وَ لَا یعْصُونَ‌ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمی‌پردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر‌ {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref>
::::::'''ویژگی پنجم: محو [[عصیان]] و [[معصیت]] الهی'''؛ [[امام صادق]] {{ع}} در [[تبیین]] ویژگی‌های آن دوران به عدم انجام [[گناه]] در آن زمان که رکن رکین [[عبودیت]] الهی است، اشاره فرموده و می‌فرمایند: {{عربی|وَ لَا یعْصُونَ‌ اللهَ عَز وَ جَل فِی أَرْضِهِ}}<ref>«در زمین به نافرمانی خدا نمی‌پردازند». منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر‌ {{ع}}، آیت الله العظمی حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی دامت برکاته، ص۴۹۷، ح۸.</ref>
::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمی‌‌شود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمی‌دهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] ‌‌کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمی‌کند.
::::::یعنی آن زمان، زمانی است که تمام نقاط [[زمین]] رویش دارد؛ برای این که [[گناه]] نمی‌‌شود؛ زیرا [[بشر]] به حدی رسیده که دیگر به خویش اجازه [[گناه]] نمی‌دهد، هر چند ممکن است مواردی نیز وجود داشته باشد که برخی از افراد [[گناه]] ‌‌کنند، لکن سخن در آن است که در آن زمان، نوع [[بشر]] به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر بین خود و [[خدا]] [[گناه]] نمی‌کند.
::::::'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگی‌های [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمی‌‌تواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین هادیان الهی مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقه‌ای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب می‌آمد؛ از این رو، دیگر کسی نمی‌‌تواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کامل‌ترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق می‌‌افتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار می‌‌گیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا می‌کنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بی‌اطلاعند.
::::::'''ویژگی ششم: اوج [[تکامل]] دینی'''؛ یکی دیگر از ویژگی‌های [[دوران ظهور]]، رشد شخصیتی [[مردم]] از حیث عبادی است؛ چرا که [[بشر]] تا قبل از [[ظهور]]، به درستی نمی‌‌تواند [[خدا]] را [[عبادت]] کند. به عبارت دیگر، در طول [[تاریخ]] [[بشریت]]، [[عبادت]] [[خدا]] همواره یکی از متغیراتی بوده که اعصار مختلفی را پشت سر گذارده، تا به زمان [[رسول خدا]] {{صل}} رسیده است. در آن زمان، [[مسلمین]] با تربیتی که [[اسلام]] به عنوان آخرین [[دین]] و [[نبی]] مکرم [[اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان آخرین [[هادیان الهی]] مربی آن بودند، به خوبی توانستند [[خدا]] را [[عبادت]] کنند؛ عبادتی که در میان [[شرایع الهی]]، هیج سابقه‌ای نداشت و [[برترین]] نوع [[عبادت]] به حساب می‌آمد؛ از این رو، دیگر کسی نمی‌‌تواند مانند [[مسلمین]]، [[خدا]] را [[عبادت]] کند، لکن [[کامل‌ترین]] نوع [[عبادت]]، در [[زمان ظهور]] اتفاق می‌‌افتد، زیرا در آن زمان، همه چیز به خصوص [[دین]] و [[عبادت]]، در مرحله اعلای خود قرار می‌‌گیرد و این همان امری است که [[دین]] مبین [[اسلام]] به دنبال آن است. بر این اساس، کسانی که [[دین]] را در [[زمان ظهور]]، صرفاً امری شخصی و فردی معنا می‌کنند، واقعاً از مفاهیم و مبانی صحیح دینی بی‌اطلاعند.
::::::آری انتظاری که همه [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} و [[پیروان]] آن‌ها، در طول [[تاریخ]] به دنبال آن بودند، صرف [[انتظار]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} برای خواندن دو رکعت [[نماز]] بیشتر نبوده، بلکه [[انتظار]] برای پیاده شدن ابعاد وسیع [[دین]] در آن عصر بوده است. یعنی همان انتظاری که [[انسان]] را به حرکت و حماسه در [[راه خدا]]، به [[تفکر]] و تدبر در [[آیات قرآن]]، به [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به [[فتح]] قله‌های عقلانی و علمی، به [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]] و بسیاری از [[فضائل]] اخلاقی وادار می‌کند. 
::::::آری انتظاری که همه [[انبیاء معظم الهی]] {{عم}} و [[پیروان]] آن‌ها، در طول [[تاریخ]] به دنبال آن بودند، صرف [[انتظار]] [[ظهور امام زمان]] {{ع}} برای خواندن دو رکعت [[نماز]] بیشتر نبوده، بلکه [[انتظار]] برای پیاده شدن ابعاد وسیع [[دین]] در آن عصر بوده است. یعنی همان انتظاری که [[انسان]] را به حرکت و [[حماسه]] در [[راه خدا]]، به [[تفکر]] و [[تدبر]] در [[آیات قرآن]]، به [[امر به معروف و نهی از منکر]]، به [[فتح]] قله‌های عقلانی و علمی، به [[اصلاح]] و [[تزکیه نفس]] و بسیاری از [[فضائل]] [[اخلاقی]] وادار می‌کند. 
::::::بله این [[انتظار]]، همان انتظاری است که [[اسلام]]، [[انسان]] را به آن [[دعوت]] می‌کند و واقعاً اگر خطبا و [[علماء]] همین بُعد از [[دین]] را برای [[مردم]] باز گو کنند و به آن‌ها بگویند که [[اسلام]] عزیز، چه تعابیر زیبایی نسبت به [[انتظار]] و [[آخر الزمان]] دارد، حتماً جذب به [[اسلام]] و [[دین]] می‌‌شوند»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱-۱۶۰.</ref>.
::::::بله این [[انتظار]]، همان انتظاری است که [[اسلام]]، [[انسان]] را به آن [[دعوت]] می‌کند و واقعاً اگر خطبا و [[علماء]] همین بُعد از [[دین]] را برای [[مردم]] باز گو کنند و به آن‌ها بگویند که [[اسلام]] عزیز، چه تعابیر [[زیبایی]] نسبت به [[انتظار]] و [[آخر الزمان]] دارد، حتماً جذب به [[اسلام]] و [[دین]] می‌‌شوند»<ref>[[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۵۱-۱۶۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین طاهری؛}}
خط ۷۸: خط ۷۸:
:::::*« مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
:::::*« مهمترین [[وظیفه]] [[مسلمانان]] در زمان [[غیبت]] [[امام زمان]] این است که:  
::::#در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
::::#در [[اصلاح]] [[نفوس]] خودشان کوشش و جدیت کنند، به [[اخلاق]] نیک آراسته شوند، به [[وظایف]] فردی خودشان عمل نمایند و [[احکام]] و [[دستورات]] [[قرآن]] را به کار ببندند.
::::#[[احکام]] و برنامه‌های اجتماعی [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های اقتصادی [[اسلام]]، مشکلات اقتصادی خود را حل کنند و با [[فقر]] و بیکاری و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و بیدادگری را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان تمدن بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان ملت متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه گیتی ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
::::#[[احکام]] و برنامه‌های [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و در بین خودشان به طور کامل [[اجرا]] سازند. به واسطه اجرای برنامه‌های [[اقتصادی]] [[اسلام]]، مشکلات [[اقتصادی]] خود را حل کنند و با [[فقر]] و [[بیکاری]] و تمرکز ثروتهای غیر [[مشروع]] [[مبارزه]] نمایند و با به کار بستن [[قوانین]] نورانی [[اسلام]]، جلوی [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را حتی‌المقدور بگیرند. به طور خلاصه، [[احکام]] و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، حقوقی و عبادی [[اسلام]] را به طور کامل در بین خودشان [[اجرا]] نمایند و نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسم سازند. در تحصیل [[دانش]] و صنایع جدیت نماید و [[غفلت]] و سستی و عقب‌افتادگی سابق‌شان را جبران کنند. نه تنها خودشان را به کاروان [[تمدن]] بشری برسانند، بلکه از هر جهت بر جهانیان تقدم جویند.عملاً به جهانیان بفهمانند که [[احکام]] و [[قوانین]] نورانی [[اسلام]] می‌تواند مشکلاتشان را حل کند و [[سعادت]] دو جهانی آنان را تضمین نماید. بابه‌کار بستن [[قوانین]] و برنامه‌های نورانی [[اسلام]] یک [[دولت نیرومند]] و مقتدر سلامی به وجود آورند و به عنوان [[ملت]] متمدن و نیرومند و مستقل اسلامی در صحنه [[گیتی]] ظاهر شوند. نیروی شرق و غرب را مهار کنند و [[مقام]] [[رهبری]] جهانیان را اشغال نمایند. در تقویت نیروی رفاهی و تحکیم قوای نظامی و تهیه سلاحهای جنگی تا سر حد [[قدرت]] بکوشند.  
::::#طرح‌ها و برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و ارزش و مزایای برنامه‌های خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه]] با [[ظلم]] و بیدادگری را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] اجتماعی و سیاسی [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفته‌اند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمی‌شود. انواع [[فساد]] و بیدادگری را مشاهده می‌کنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب می‌سازد، ولی با خودشان نمی‌سازند.  
::::#طرح‌ها و برنامه‌های [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[اسلام]] را استخراج کنند و به سمع جهانیان برسانند و [[ارزش]] و مزایای برنامه‌های خدایی را برای [[بشر]] اثبات کنند. افکار جهانیان را برای پذیرفتن [[قوانین]] خدایی آماده سازند و اسباب و مقدمات [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] و [[مبارزه]] با [[ظلم]] و [[بیدادگری]] را مهیا نمایند. اما افرادی که حل مشکلاتشان را از [[قوانین]] موضوعه بشری [[انتظار]] دارند و [[قوانین]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[اسلام]] را به طور کلی نادیده گرفته‌اند، [[احکام اسلام]] را در مساجد و معابد محصور کرده و در بازار و اجتماعشان اثری از [[اسلام]] دیده نمی‌شود. انواع [[فساد]] و [[بیدادگری]] را مشاهده می‌کنند و به جز گفتن "[[خدا]] [[فرج]] [[امام زمان]] را نزدیک کند" عکس‌العملی نشان نمی‌دهند. در [[علوم]] و صنایع، کاسه لیس دیگرانند. [[اختلافات]] داخلی و پراکندگی در بینشان حکفرماست، با اجانب می‌سازد، ولی با خودشان نمی‌سازند.  
درباره چنین ملتی نمی‌توان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] آمادگی ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی می‌فهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>.
درباره چنین ملتی نمی‌توان گفت که [[منتظر فرج]] [[آل محمد]] و [[نهضت]] [[مهدی]] [[موعود]] هستند. چنین افرادی برای تأسیس [[حکومت]] جهانی [[اسلام]] [[آمادگی]] ندارند، گرچه روزی صد مرتبه بگویند: الهم عجل فرجه الشریف. من این مطلب را از [[روایات]] [[انتظار فرج]] به خوبی می‌فهمم. به علاوه در [[روایات]] دیگر هم کم و بیش بدین موضوع اشاره شده است. از باب نمونه: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: خودتان را برای [[ظهور]] و [[نهضت]] [[قائم]] ما آماده سازید ولو به [[ذخیره]] کردن یک تیر باشد<ref> بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶.</ref>»<ref>[[حبیب‌الله طاهری|طاهری، حبیب‌الله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص: ۲۲۱ - ۲۲۲.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۸۶: خط ۸۶:
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
[[پرونده:1368303.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]]
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او به‌درستی شناخته شود، ویژگی‌های [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و اجتماعی، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته حضرت است و ظهورش را به تأخیر می‌اندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین روی‌دادی، باید در مجموعه‌هایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] مهدوی کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبه‌کاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و هم‌سویی با چنین جریان‌هایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگی‌های [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است:
::::::«اگر [[امام مهدی]] {{ع}} و اهداف [[قیام]] و [[انقلاب]] او به‌درستی شناخته شود، ویژگی‌های [[منتظران واقعی]] هم معلوم خواهد شد. [[امام مهدی]] {{ع}} سفیر الهی برای [[نجات]] [[جامعه بشری]] از [[ظلم]] و [[بی‌عدالتی]] و [[تباهی]] است. ارمغان ظهورش، [[عدالت]]گستری در همه [[شئون]] زندگی فردی و [[اجتماعی]]، ایجاد حیات عقلانی و خردمندانه، [[هدایت]] [[انسان]] به مسیر [[فطرت]] [[پاک]] خدایی و رها شدن از زنجیرهای [[بندگی]] غیرخداست. حال، [[منتظر]] واقعی نیز باید در جهت تحقق اهداف و آرمان‌های او حرکت کند و آنچه را بر خلاف خواسته [[حضرت]] است و ظهورش را به تأخیر می‌اندازد، ترک و با آنها مقابله کند. [[منتظر]] چنین روی‌دادی، باید در مجموعه‌هایی قرار گیرد که به تحقق [[دولت]] [[مهدوی]] کمک کند و از تشکیلات [[ستمگران]] و تبه‌کاران دوری بجوید؛ چرا که کمک به آنها و هم‌سویی با چنین جریان‌هایی، با اهداف [[امام عصر]] {{ع}} سازگاری ندارد. بر این اساس، برخی از ویژگی‌های [[منتظر]] واقعی به اختصار چنین است:
:::::*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را به‌درستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛
:::::*'''[[معرفت امام مهدی|معرفت]] و [[شناخت امام عصر]] {{ع}}''': شخص [[منتظر]] اگر [[امام]] را به‌درستی بشناسد، جذب هیچ فرد یا گروهی نخواهد شد که هدفی جز [[امام عصر]] {{ع}} دارند؛
:::::*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روش‌های او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتب‌ها، ایسم‌های انحرافی و گروه‌های [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛
:::::*'''[[اهداف امام مهدی|شناخت اهداف آن حضرت]] {{ع}} و روش‌های او''': اگر چنین باشد، دیگر گرفتار مکتب‌ها، ایسم‌های انحرافی و گروه‌های [[منحرف]] از [[صراط مستقیم]] الهی نخواهد شد؛
:::::*'''[[یاد امام عصر]] {{ع}}''': [[منتظر]] واقعی در پرتو یاد زلال او، [[دل]] و [[جان]] را از بدی‌ها [[پاک]] می‌کند و به عنصری ارزشی و آماده [[ظهور]] خوبی‌ها تبدیل می‌شود؛
:::::*'''[[یاد امام عصر]] {{ع}}''': [[منتظر]] واقعی در پرتو یاد زلال او، [[دل]] و [[جان]] را از بدی‌ها [[پاک]] می‌کند و به عنصری ارزشی و آماده [[ظهور]] خوبی‌ها تبدیل می‌شود؛
:::::*'''[[خودسازی]]''': [[منتظر]] واقعی برای قرار گرفتن در زمره [[یاران مهدی]] {{ع}} خود را از [[گناهان]] و آلودگی‌ها [[پاک]] نگه می‌دارد و به فضیلت‌ها و ارزش‌ها می‌آراید؛ چون یاور [[مهدی]] {{ع}} باید به آن حضرت شباهت داشته باشد؛
:::::*'''[[خودسازی]]''': [[منتظر]] واقعی برای قرار گرفتن در زمره [[یاران مهدی]] {{ع}} خود را از [[گناهان]] و آلودگی‌ها [[پاک]] نگه می‌دارد و به [[فضیلت‌ها]] و [[ارزش‌ها]] می‌آراید؛ چون یاور [[مهدی]] {{ع}} باید به آن [[حضرت]] شباهت داشته باشد؛
:::::*'''[[اثرگذاری بر محیط]]''': [[منتظر]] واقعی، مانند چراغی درخشنده به محیط اطراف خود [[نور]] می‌دهد و در همه‌جا و در برابر همه بدی‌ها واکنش مناسب نشان می‌دهد. او هم‌چنانکه در ترویج خوبی‌ها و انتشار ارزش‌ها می‌کوشد، در [[کسادی]] بازار بدی‌ها و ضد ارزش‌ها هم تلاش می‌کند [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۸.</ref>.
:::::*'''[[اثرگذاری بر محیط]]''': [[منتظر]] واقعی، مانند چراغی درخشنده به محیط اطراف خود [[نور]] می‌دهد و در همه‌جا و در برابر همه بدی‌ها واکنش مناسب نشان می‌دهد. او هم‌چنانکه در ترویج خوبی‌ها و انتشار [[ارزش‌ها]] می‌کوشد، در [[کسادی]] بازار بدی‌ها و [[ضد ارزش‌ها]] هم [[تلاش]] می‌کند [[امر به معروف و نهی از منکر]] می‌کند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۹۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اث): پرسش‌هایی با ۴ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اث): پرسش‌های مهدویت با ۴ پاسخ]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
۱۹٬۴۱۸

ویرایش