بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حضرت آدم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[حضرت آدم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | |||
*[[حضرت آدم]] {{ع}} نخستین انسانی است که پا به [[جهان]] [[آفرینش]] گذاشت. او نیای همه [[انسانها]] و [[نخستین پیامبر الهی]] است. نام [[آدم]] در [[قرآن کریم]] ۲۵ مرتبه و در [[نهج البلاغه]] هشت مرتبه تکرار شده است.{{عربی|فَلَمَّا مَهَدَ أَرْضَهُ وَ أَنْفَذَ أَمْرَهُ اخْتَارَ آدَمَ خِیرَةً مِنْ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُ أَوَّلَ جِبِلَّتِهِ}}<ref>پس آنگاه که زمینش را بگسترد و فرمانش را صادر کرد، [[آدم]] را از میان همه آفریدگانش برگزید و او را [[نخستین انسان]] در بوستان [[خلقت]] مقرّر فرمود؛ خطبه ۹۰</ref>. درباره کیفین آفرینش [[حضرت آدم]]{{ع}} نیز میفرماید: "آنگاه که [[خدای سبحان]] از [[زمین]] ناهموار و نرم و از آنجا که [[زمین]] شیرین بود و شورهزار، خاکی برگرفت و به [[آب]] بشست تا یکدست و [[خالص]] شد. پس نمناکش ساخت تا چسبنده شد و از آن پیکری ساخت دارای دارای اندامها و اعضا و مفاصل، و خشکش کرد تا خود را بگرفت چونان سفالینه؛ و تا مدتی معین و زمانی مشخص سختش گردانید. آنگاه از [[روح]] خود در آن بدمید. آن پیکر گلین که [[جان]] یافته بود، از جای برخاست که انسانی شده بود".<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
*[[خداوند متعال]] [[خاک]] [[آدم]] {{ع}} را از مکانهای مختلف با خصوصیات متفاوت و متضاد برگزید تا طبیعت او طبیعتی معتدل و میانه باشد. سپس از [[روح]] خود در آن دمید و او را [[جان]] داد. دمیدن [[روح]] الهی در ضمیر [[آدم]] ویژگیهایی را در او به وجود آورد که لازمه رشد و تعالی [[فرزندان آدم]] شد. [[امام]] {{ع}} در این باره میفرماید:"(وجود) ذهنی که در کارها به جولانش درآورد و اندیشهای که با آن در امور [[تصرف]] کند و عضوهایی که مانند ابزارها به کارشان گیرد و نیروی شناختی که میان [[حق]] و [[باطل]] فرق نهد و طعمها و بوها و رنگها و چیزها را دریابد. معجونی سرشته از رنگهای گوناگون؛ برخی همانند یکدیگر و برخی مخالف و ضد یکدیگر، چون گرمی و سردی، تری و خشکی و [[اندوه]] و شادمانی<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
*[[خداوند]] [[آدم]] {{ع}} و فرزندانش را [[جانشینان]] خود در [[زمین]] قرار داد و [[فرشتگان]] را بهدلیل عهدی که با او بسته بودند، امر کرد تا بر [[آدم]] [[سجده]] کنند و او را گرامی بدارند:"[[خداوند]] از [[فرشتگان]] خواست تا [[امانت]] بهجای آورند و به وصیّت او وفا کنند و در برابر [[آدم]] به [[سجده]] درآیند و [[کرامت]] و [[برتری]] او را به [[جان]] پذیرا شوند؛ و چنین فرمود:بر [[آدم]] [[سجده]] برید"<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
*[[سجده]] [[فرشتگان]] به معنای عبادتِ [[آدم]] {{ع}} نبود، زیرا که تنها [[خداوند]] [[شایسته]] [[عبادت]] و [[پرستش]] است، بلکه [[خداوند]] بدینوسیله بر [[کرامت]] و [[عظمت]] [[انسان]] تأکید میورزد. همانگونه که در پاسخ سؤال [[فرشتگان]] به چرایی [[آفرینش]] [[آدم]] به آنها میگوید: من میدانم آنچه را شما نمیدانید"<ref>سوهر بقره، آیه:۳۰.</ref>. | |||
==[[دین حضرت آدم]]{{ع}}== | ==[[دین حضرت آدم]]{{ع}}== | ||
خط ۱۸: | خط ۲۴: | ||
*[[قرآن کریم]] در دوره میان حضرت آدم{{ع}} و [[حضرت نوح]]{{ع}} از پیامبر صاحب شریعتی یاد نکرده است و این میتواند مؤید آن باشد که در این دوره جز دین حضرت آدم{{ع}} شریعت وحیانی دیگری نبوده است. مجموع این گزارشها بر استمرار دین آدم تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} دلالت میکنند؛ اما برپایه برخی دیگر از احادیث، قابیل ضمن تهدید شیث به قتل، از او خواست تا از ترویج دین حضرت آدم{{ع}} خودداری کند و با روی آوردن شیث و پیروانش به تقیه و پنهانکاری درباره مسایل دینی، روز به روز از رونق دین حضرت آدم{{ع}} کاسته شد و مردم دچار گمراهی شدند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۰۴، ۳۱۱.</ref> برخی از احادیث<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۵؛ الصافی، ج۱، ص۲۴۴؛ نور الثقلين، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> و مفسران، آیه ۲۱۳ سوره بقره را ناظر به این دوره دانستهاند. براساس این تفسير، مردم پیش از [[حضرت نوح]]{{ع}} امتی واحد و پیرو دین حضرت آدم{{ع}} بودند و اختلافی نداشتند؛ اما به مرور زمان اختلاف شرایع پیش آمد و خداوند، پیامبران و کتب آسمانی را برای رفع اختلافها فرستاد: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref><ref>جامع البیان، ج۲، ص۴۵۸-۴۵۶؛ نک: تفسیر ثعلبی، ج۵، ص۱۲۵؛ المنار، ج۷، ص۶۰۷.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. | *[[قرآن کریم]] در دوره میان حضرت آدم{{ع}} و [[حضرت نوح]]{{ع}} از پیامبر صاحب شریعتی یاد نکرده است و این میتواند مؤید آن باشد که در این دوره جز دین حضرت آدم{{ع}} شریعت وحیانی دیگری نبوده است. مجموع این گزارشها بر استمرار دین آدم تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} دلالت میکنند؛ اما برپایه برخی دیگر از احادیث، قابیل ضمن تهدید شیث به قتل، از او خواست تا از ترویج دین حضرت آدم{{ع}} خودداری کند و با روی آوردن شیث و پیروانش به تقیه و پنهانکاری درباره مسایل دینی، روز به روز از رونق دین حضرت آدم{{ع}} کاسته شد و مردم دچار گمراهی شدند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۰۴، ۳۱۱.</ref> برخی از احادیث<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۵؛ الصافی، ج۱، ص۲۴۴؛ نور الثقلين، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.</ref> و مفسران، آیه ۲۱۳ سوره بقره را ناظر به این دوره دانستهاند. براساس این تفسير، مردم پیش از [[حضرت نوح]]{{ع}} امتی واحد و پیرو دین حضرت آدم{{ع}} بودند و اختلافی نداشتند؛ اما به مرور زمان اختلاف شرایع پیش آمد و خداوند، پیامبران و کتب آسمانی را برای رفع اختلافها فرستاد: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۱۳.</ref><ref>جامع البیان، ج۲، ص۴۵۸-۴۵۶؛ نک: تفسیر ثعلبی، ج۵، ص۱۲۵؛ المنار، ج۷، ص۶۰۷.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. | ||
*بر اساس برخی احادیث و گزارشها قابیل و پیروانش با رویگردانی از دین حضرت آدم{{ع}} به شرک و انواع گناهان آلوده شدند. آنها با ساختن آتشکده به آتش پرستی روی آوردند. خاستگاه این انحراف ماجرای قبولی هدیه هابیل و رد شدن هدیه قابیل معرفی شده است. هدیه هابیل به نشانه پذیرفته شدن، در آتش سوخت و شیطان خطاب به قابیل سبب پذیرش هدیه هابیل را آتش پرستی او معرفی کرد و از قابيل خواست تا به عبادت آتش بپردازد. گفتهاند که آتش پرستی تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} در میان پیروان قابیل ماند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۰.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. | *بر اساس برخی احادیث و گزارشها قابیل و پیروانش با رویگردانی از دین حضرت آدم{{ع}} به شرک و انواع گناهان آلوده شدند. آنها با ساختن آتشکده به آتش پرستی روی آوردند. خاستگاه این انحراف ماجرای قبولی هدیه هابیل و رد شدن هدیه قابیل معرفی شده است. هدیه هابیل به نشانه پذیرفته شدن، در آتش سوخت و شیطان خطاب به قابیل سبب پذیرش هدیه هابیل را آتش پرستی او معرفی کرد و از قابيل خواست تا به عبادت آتش بپردازد. گفتهاند که آتش پرستی تا زمان [[حضرت نوح]]{{ع}} در میان پیروان قابیل ماند<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۰.</ref><ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ]]؛ ج۱۳، ص: ۲۱۰- ۲۱۳.</ref>. | ||
==[[سرگذشت آدم]] {{ع}}== | |||
*[[خداوند]] پس از [[آفرینش]] [[آدم]] {{ع}} [[حوا]] را نیز آفرید تا [[آدم]] همسری داشته باشد. آن دو در [[بهشت]] از نعمتها فراوان برخوردار شدند. آنگاه [[خداوند سبحان]] [[آدم]] را در [[بهشت]] جای داد؛ سرایی که زندگی در آن خوش و آرام بود و جایگاهی همه ایمنی؛ و او را از [[ابلیس]] و دشمنیاش برحذر داشت<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
*آنچه مسلم است [[خداوند]] [[آدم]] و فرزندانش را آفرید تا در [[زمین]] زندگی کنند و پس از پایان [[عمر]] بدرود حیات گویند. بنابراین حضور [[آدم]] {{ع}} و همسرش در [[بهشت]] نیز موقّتی و برای [[آزمایش]] آنها بود. [خداوند]] استفاده از تمام نعمتهای بهشتی را برای آن دو فراهم کرده بود، بهجز میوه یک درخت. اما آنها [[اسیر]] وسوسههای [[ابلیس]] شدند و از میوه آن درخت خوردند که در پی آن، زشتیهایشان [[آشکار]] شد و به [[زمین]] انتقال یافتند.[[امام]] {{ع}} در اینباره میفرماید: "ولی [[دشمن]] ([[ابلیس]]) که [[آدم]] را در آن سرای خوش و امن همنشین [[نیکان]] دید بر او رشک برد. [[آدم]] [[یقین]] خویش بداد و [[شک]] ستاند و [[اراده]] استوارش به سستی گرایید و شادمانی از [[دل]] او رخت بربست و [[وحشت]] جای آن بگرفت و آن گردن فرازی و [[غرور]] به پشیمانی و [[حسرت]] بدل شد"<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
*[[آدم]] {{ع}} چون امر [[خدا]] را [[اجابت]] نکرد، مورد [[خشم]] و [[غضب]] الهی قرار گرفت و به [[زمین]] هبوط کرد. اما آنگاه که از فروگذاری امر [[پروردگار]] پشیمان شد، [[خداوند]] راه [[توبه]] را بهروی وی گشود و توبهاش را پذیرفت: "ولی [[خداوند]] در [[توبه]] به روی او بگشاد و کلمه [[رحمت]] خویش به او بیاموخت و وعده داد که بار دیگر او را به [[بهشت]] خود بازگرداند. لیکن نخست او را به این [[جهان]] بلا و محنت و جایگان زادن و پروردن فرو فرستاد"<ref>خطبه ۱</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]؛ | * [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]؛ | ||
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]؛ | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} |