جنگ جمل در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۶: خط ۱۶:
:*دوم، [[طلحه]] خواستار [[حکومت]] [[کوفه]] و [[زبیر]] خواستار [[حکومت]] [[بصره]] بود. [[امام]] {{ع}} با درخواست آنان [[مخالفت]] کرد و فرمود: "نزد من باشید بهتر است" و علت آن را نیز چنین بیان کرد: "در این دو شهر [[اموال]] و مردان جنگجوی زیادی است که اگر بر آن مسلط شوند همه را تحت [[سلطه]] خود خواهند کشاند".
:*دوم، [[طلحه]] خواستار [[حکومت]] [[کوفه]] و [[زبیر]] خواستار [[حکومت]] [[بصره]] بود. [[امام]] {{ع}} با درخواست آنان [[مخالفت]] کرد و فرمود: "نزد من باشید بهتر است" و علت آن را نیز چنین بیان کرد: "در این دو شهر [[اموال]] و مردان جنگجوی زیادی است که اگر بر آن مسلط شوند همه را تحت [[سلطه]] خود خواهند کشاند".
:*سوم، [[امام]] {{ع}} آنان را در مسائل حکومتی داخل نمی‌کرد و آنان از این مورد ناراحت بودند. [[امام]] {{ع}} در پاسخ آن‌ها فرمود: "من براساس [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] عمل می‌کنم و در این مورد نیازی به [[مشورت]] آنان ندارم."
:*سوم، [[امام]] {{ع}} آنان را در مسائل حکومتی داخل نمی‌کرد و آنان از این مورد ناراحت بودند. [[امام]] {{ع}} در پاسخ آن‌ها فرمود: "من براساس [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] عمل می‌کنم و در این مورد نیازی به [[مشورت]] آنان ندارم."
:*چهارم، آنان این‌گونه بهانه آوردند که [[بیعت]] خود را مشروط به اجرای حدّ [[قاتلان عثمان]] می‌دانند، در حالی که [[قاتلان عثمان]] آزادند. پاسخ [[امام]] {{ع}} این بود که آنان دارای شوکت و [[موقعیت]] هستند و غلامان شما هم با آنان شریک بودند. بدیهی است [[غلام]] بدون اجازه مولای خود کاری انجام نمی‌دهد، یعنی آن دو نیز خود متهم‌اند.
:*چهارم، آنان این‌گونه بهانه آوردند که [[بیعت]] خود را مشروط به اجرای حدّ [[قاتلان عثمان]] می‌دانند، در حالی که [[قاتلان عثمان]] آزادند. پاسخ [[امام]] {{ع}} این بود که آنان دارای شوکت و [[موقعیت]] هستند و غلامان شما هم با آنان شریک بودند. بدیهی است [[غلام]] بدون اجازه مولای خود کاری انجام نمی‌دهد، یعنی آن دو نیز خود متهم‌اند. از دیگر سو [[معاویه]] که می‌دانست [[امام]] حضور او را در [[شام]] برنمی‌تابد با نگارش نامه‌هایی به افرادی در [[مدینه]]، از جمله [[طلحه]] و [[زبیر]]، آنان را بر [[مخالفت]] با [[امام]] {{ع}} [[تشویق]] کرد و مدعی شد که از [[مردم]] [[شام]] برای آنان [[بیعت]] می‌گیرد. سرانجام [[طلحه]] و [[زبیر]] تصمیم به ترک [[مدینه]] گرفتند و از [[امام]] {{ع}} نیز با واسطه اجازه خواستند. [[امام]] به آن دو هشدار داد که دنبال غائله و [[فتنه]] نباشند و در حالی که [[عبدالله]] [[ابن عباس]] پیشنهاد دستگیری آن دو را قبل از رفتن به [[مکه]] مطرح کرده بود با [[مخالفت]] [[امام]] {{ع}} روبه‌رو شد، زیرا در منطق [[امام]]، [[اقدام]] به دست‌گیری به صرف اتهام به [[شورش]]، [[ستم]] است.
از دیگر سو [[معاویه]] که می‌دانست [[امام]] حضور او را در [[شام]] برنمی‌تابد با نگارش نامه‌هایی به افرادی در [[مدینه]]، از جمله [[طلحه]] و [[زبیر]]، آنان را بر [[مخالفت]] با [[امام]] {{ع}} [[تشویق]] کرد و مدعی شد که از [[مردم]] [[شام]] برای آنان [[بیعت]] می‌گیرد. سرانجام [[طلحه]] و [[زبیر]] تصمیم به ترک [[مدینه]] گرفتند و از [[امام]] {{ع}} نیز با واسطه اجازه خواستند. [[امام]] به آن دو هشدار داد که دنبال غائله و [[فتنه]] نباشند و در حالی که [[عبدالله]] [[ابن عباس]] پیشنهاد دستگیری آن دو را قبل از رفتن به [[مکه]] مطرح کرده بود با [[مخالفت]] [[امام]] {{ع}} روبه‌رو شد، زیرا در منطق [[امام]]، [[اقدام]] به دست‌گیری به صرف اتهام به [[شورش]]، [[ستم]] است.
 
==[[مخالفت]] [[عایشه]]==
==[[مخالفت]] [[عایشه]]==
*ضلع دیگر [[نبرد جمل]]، [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] و دختر [[ابوبکر]] بود. او به [[حج]] رفته بود و از [[مکه]] به [[مدینه]] بازمی‌گشت. در مسیر بازگشت به [[عبدالله بن ابی‌سلمه]]، معروف به ابن‌ام کلاب برخورد و از [[اخبار]] [[مدینه]] پرسید. وی خبر [[کشته شدن عثمان]] را به اطلاع رساند. [[عایشه]] اظهار خوشحالی کرد، زیرا وی مخالف [[عثمان]] بود. اما وقتی از [[بیعت]] [[مردم]] با [[امام]] [[آگاهی]] یافت، ناراحت شد. ابن‌ام کلاب گفت: مگر تو نبودی که می‌گفتی: "بکشید نعثل ([[عثمان]]) را که به تحقیق، [[کافر]] شده است." [[عایشه]] گفت: "او [[توبه]] کرده است." [[عایشه]] از همان مکان به مکّه بازگشت. [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] اگرچه بیشترین [[مخالفت]] را با [[عثمان]] داشتند، اما [[عایشه]] پس از [[مرگ]] [[عثمان]] در [[مکه]] به [[حجر اسماعیل]] [[پناه]] برد و به تحریک [[مردم]] علیه [[امام]]، با عنوان [[انتقام]] از [[قاتلان عثمان]] سخن راند. [[طلحه]] و [[زبیر]] هم از [[مدینه]] به او پیوستند. او [[دل]] خوشی از [[امام]] {{ع}} نداشت و از این‌که او و همسرش [[فاطمه]] نزد [[پیامبر]] [[محبوب]] بودند بسیار ناراحت می‌شد و این ناراحتی خود را بارها اعلام کرده بود.
*ضلع دیگر [[نبرد جمل]]، [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] و دختر [[ابوبکر]] بود. او به [[حج]] رفته بود و از [[مکه]] به [[مدینه]] بازمی‌گشت. در مسیر بازگشت به [[عبدالله بن ابی‌سلمه]]، معروف به ابن‌ام کلاب برخورد و از [[اخبار]] [[مدینه]] پرسید. وی خبر [[کشته شدن عثمان]] را به اطلاع رساند. [[عایشه]] اظهار خوشحالی کرد، زیرا وی مخالف [[عثمان]] بود. اما وقتی از [[بیعت]] [[مردم]] با [[امام]] [[آگاهی]] یافت، ناراحت شد. ابن‌ام کلاب گفت: مگر تو نبودی که می‌گفتی: "بکشید نعثل ([[عثمان]]) را که به تحقیق، [[کافر]] شده است." [[عایشه]] گفت: "او [[توبه]] کرده است." [[عایشه]] از همان مکان به مکّه بازگشت. [[طلحه]]، [[زبیر]] و [[عایشه]] اگرچه بیشترین [[مخالفت]] را با [[عثمان]] داشتند، اما [[عایشه]] پس از [[مرگ]] [[عثمان]] در [[مکه]] به [[حجر اسماعیل]] [[پناه]] برد و به تحریک [[مردم]] علیه [[امام]]، با عنوان [[انتقام]] از [[قاتلان عثمان]] سخن راند. [[طلحه]] و [[زبیر]] هم از [[مدینه]] به او پیوستند. او [[دل]] خوشی از [[امام]] {{ع}} نداشت و از این‌که او و همسرش [[فاطمه]] نزد [[پیامبر]] [[محبوب]] بودند بسیار ناراحت می‌شد و این ناراحتی خود را بارها اعلام کرده بود.
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش