←عوامل حسرت
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#'''[[عالم بی عمل]]:''' عالم عامل یکی از [[ارکان دین]] و مایه قوام و [[استواری]] [[دین]] شمرده شده است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۲</ref>، اما اگر به [[علم]] خود عمل نکند و علمش نافع نباشد بهسبب داشتن امتیاز [[علم]] نسبت به [[جاهل]] و مسئولیتی که [[علم]] بر دوش او نهاده، [[حسرت]] و [[اندوه]] او افزونتر و عظیمتر از [[حسرت]] [[جاهل]] خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | #'''[[عالم بی عمل]]:''' عالم عامل یکی از [[ارکان دین]] و مایه قوام و [[استواری]] [[دین]] شمرده شده است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۲</ref>، اما اگر به [[علم]] خود عمل نکند و علمش نافع نباشد بهسبب داشتن امتیاز [[علم]] نسبت به [[جاهل]] و مسئولیتی که [[علم]] بر دوش او نهاده، [[حسرت]] و [[اندوه]] او افزونتر و عظیمتر از [[حسرت]] [[جاهل]] خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | ||
#'''از دست دادن [[دنیا]]:''' [[دنیا]] برای [[دنیاطلبان]] و دنیاپرستان، کمال و مطلوب نهایی است. از این رو در لحظه [[مرگ]] دو [[سختی]] و شدت را متحمل میشوند: یکی شدت [[جان]] کندن و دیگری [[سختی]] از دست دادن [[دنیا]] و رها کردن آن، که نتیجه آن [[حسرت]] و [[ندامت]] نسبت به از دست دادن چیزی است که تمامی [[عمر]] خود را صرف رسیدن به آن کرده و بسیاری از [[ارزشها]] را در راه آن [[قربانی]] کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | #'''از دست دادن [[دنیا]]:''' [[دنیا]] برای [[دنیاطلبان]] و دنیاپرستان، کمال و مطلوب نهایی است. از این رو در لحظه [[مرگ]] دو [[سختی]] و شدت را متحمل میشوند: یکی شدت [[جان]] کندن و دیگری [[سختی]] از دست دادن [[دنیا]] و رها کردن آن، که نتیجه آن [[حسرت]] و [[ندامت]] نسبت به از دست دادن چیزی است که تمامی [[عمر]] خود را صرف رسیدن به آن کرده و بسیاری از [[ارزشها]] را در راه آن [[قربانی]] کرده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | ||
#'''کسب [[مال]] [[حرام]]:''' [[حضرت]] در فرازی شدیدترین و بزرگترین [[حسرت]] را از آنِ شخصی میداند که عمری را به کسب [[حرام]] مشغول شده و در جمعآوری [[حرام]] [[همت]] گمارده، ولی از آن بهرهای نبرده و آن را برای دیگری به [[ارث]] نهاده است و دیگری آن ما را در [[راه خدا]] صرف و [[انفاق]] کرده و بهشتی شده است، در حالیکه شخص اول به واسطه همان [[مال]]، | #'''کسب [[مال]] [[حرام]]:''' [[حضرت]] در فرازی شدیدترین و بزرگترین [[حسرت]] را از آنِ شخصی میداند که عمری را به کسب [[حرام]] مشغول شده و در جمعآوری [[حرام]] [[همت]] گمارده، ولی از آن بهرهای نبرده و آن را برای دیگری به [[ارث]] نهاده است و دیگری آن ما را در [[راه خدا]] صرف و [[انفاق]] کرده و بهشتی شده است، در حالیکه شخص اول به واسطه همان [[مال]]، جهنمی است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹</ref>. | ||
*باید توجّه داشت که [[حسرت]] خوردن سودی به حال [[انسان]] ندارد، بلکه اگر [[حسرت]] و حالت [[ندامت]] و [[پشیمانی]]، به ابزاری در جهت تنبه و [[بیداری]] [[انسان]] تبدیل شود و او را به استفاده بهتر و مفیدتر از فرصتها ترغیب کند، میتوان عاملل موفقیت و رشد وی در آینده شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 285- 286.</ref>. | *باید توجّه داشت که [[حسرت]] خوردن سودی به حال [[انسان]] ندارد، بلکه اگر [[حسرت]] و حالت [[ندامت]] و [[پشیمانی]]، به ابزاری در جهت تنبه و [[بیداری]] [[انسان]] تبدیل شود و او را به استفاده بهتر و مفیدتر از فرصتها ترغیب کند، میتوان عاملل موفقیت و رشد وی در آینده شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 285- 286.</ref>. | ||