آیا کلامیانگاری امامت بدعتآمیز است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۳۲
، ۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۹جایگزینی متن - 'عربی|" ' به 'عربی|"'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|') |
جز (جایگزینی متن - 'عربی|" ' به 'عربی|"') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:11355.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | [[پرونده:11355.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد حسن قدردان قراملکی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام والمسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام والمسلمین دکتر '''[[محمد حسن قدردان قراملکی]]''' در کتاب ''«[[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«این [[شبهه]] را [[ابن خلدون]] ذکر کرده و متذکر شده [[اهل سنت]] [[امامت]] را در مباحث [[علم فقه|فقهی]] بحث نموده و نهایت آن را به مباحث [[اعتقاد|اعتقادی]] الحاق کردهاند، یکی از دلایل توصیف [[شیعه]] به [[بدعت]] قول آنان در [[امامت]] است که آن را از عقاید [[اعتقاد|اعتقادی]] و [[ایمان|ایمانی]] دانستند {{عربی|" ظهر من بدعة الامامیة من قولهم انما من عقاید الأیمان...، و لا تحلق بالعقاید"}}<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص ۵۸۸ و نیز: ابوالفضل برقعی، تضاد مفاتیح الجنان با قرآن، ص ۱۶۹. </ref>. پاسخ این [[شبهه]] از تحلیل [[شبهه]] پیشین روشن میشود، اینجا به نکات دیگر اشاره میشود: | ::::::«این [[شبهه]] را [[ابن خلدون]] ذکر کرده و متذکر شده [[اهل سنت]] [[امامت]] را در مباحث [[علم فقه|فقهی]] بحث نموده و نهایت آن را به مباحث [[اعتقاد|اعتقادی]] الحاق کردهاند، یکی از دلایل توصیف [[شیعه]] به [[بدعت]] قول آنان در [[امامت]] است که آن را از عقاید [[اعتقاد|اعتقادی]] و [[ایمان|ایمانی]] دانستند {{عربی|"ظهر من بدعة الامامیة من قولهم انما من عقاید الأیمان...، و لا تحلق بالعقاید"}}<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص ۵۸۸ و نیز: ابوالفضل برقعی، تضاد مفاتیح الجنان با قرآن، ص ۱۶۹. </ref>. پاسخ این [[شبهه]] از تحلیل [[شبهه]] پیشین روشن میشود، اینجا به نکات دیگر اشاره میشود: | ||
::::#'''[[بدعت]] در تعریف [[بدعت]]:''' در پاسخ [[شبهه]] پیشین تعریف [[بدعت]] ذکر و تحلیل شد، اما این سخن ابن خلدون که چون [[امامت]] بحث فرعی و [[علم فقه|فقهی]] است، اما [[امامیه]] آن را در ذیل بحث عقاید و کلام گنجانیدهاند، و لذا مشمول [[بدعت]] میشود، یک تعریف و ملاک جدیدی از [[بدعت]] است که فاقد آن مبنا و توجیه است. اینکه یک مسئله کلامی، فقهی، اصولی، اخلاقی است؟ ممکن است دیدگاههای مختلفی مطرح باشد و هر دیدگاهی برای خود توجیه و مبنایی داشته باشد و صرف بردن مسئلهای به یک [[علم]] دیگر موجب [[بدعت]] نمیشود. به دیگر سخن [[ابن خلدون]] با این نگره خود در تعریف [[بدعت]] - که مورد اتفاق [[فریقین]] است - [[بدعت]] جدیدی احداث کرده است که فاقد مبنا و توجیه است. | ::::#'''[[بدعت]] در تعریف [[بدعت]]:''' در پاسخ [[شبهه]] پیشین تعریف [[بدعت]] ذکر و تحلیل شد، اما این سخن ابن خلدون که چون [[امامت]] بحث فرعی و [[علم فقه|فقهی]] است، اما [[امامیه]] آن را در ذیل بحث عقاید و کلام گنجانیدهاند، و لذا مشمول [[بدعت]] میشود، یک تعریف و ملاک جدیدی از [[بدعت]] است که فاقد آن مبنا و توجیه است. اینکه یک مسئله کلامی، فقهی، اصولی، اخلاقی است؟ ممکن است دیدگاههای مختلفی مطرح باشد و هر دیدگاهی برای خود توجیه و مبنایی داشته باشد و صرف بردن مسئلهای به یک [[علم]] دیگر موجب [[بدعت]] نمیشود. به دیگر سخن [[ابن خلدون]] با این نگره خود در تعریف [[بدعت]] - که مورد اتفاق [[فریقین]] است - [[بدعت]] جدیدی احداث کرده است که فاقد مبنا و توجیه است. | ||
::::#'''لازمه تعریف فوق جری [[بدعت]] بر بعض [[اهل سنت]]:''' اینکه [[اکثریت]] [[عالمان]] [[اهل سنت]] [[امامت]] را یک مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] [[تفسیر]] نمودهاند، جای [[شبهه]] نیست، اما برخی از آنان مانند بیضاوی در کتاب المنهاج و محشّین آن نهتنها [[امامت]] را از مباحث عقایدی بلکه آن را از [[اصول دین]] انگاشتند<ref>ر.ک: بیضاوی، کتاب المنهاج، مبحث الأخبار، و نیز: ابجد العلوم، ج ۲، ص ۴۵۰. </ref> | ::::#'''لازمه تعریف فوق جری [[بدعت]] بر بعض [[اهل سنت]]:''' اینکه [[اکثریت]] [[عالمان]] [[اهل سنت]] [[امامت]] را یک مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] [[تفسیر]] نمودهاند، جای [[شبهه]] نیست، اما برخی از آنان مانند بیضاوی در کتاب المنهاج و محشّین آن نهتنها [[امامت]] را از مباحث عقایدی بلکه آن را از [[اصول دین]] انگاشتند<ref>ر.ک: بیضاوی، کتاب المنهاج، مبحث الأخبار، و نیز: ابجد العلوم، ج ۲، ص ۴۵۰. </ref> |