حکومت در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳</ref>' به '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳</ref>')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[حکومت]] در اصطلاح [[سیاسی]] در دو معنای "حکم‌راندن"، و "مجموعه نهادهای قانون‌گذار و مجری [[احکام]]" به‌کار می‌رود. از این‌رو [[حکومت]] را می‌توان اعم از وضع [[قوانین]] و اجرای آن دانست. سازوکارهای [[حکومت]] و فرایند آن در [[جوامع]] می‌تواند وضعیت عمومی یک [[ملت]] را [[سازمان‌دهی]] کند و در مجموع، موجبات [[رفاه]] و زندگی [[مردم]] را سامان دهد. از این‌رو [[نظام]] [[حکومت]] دارای اهمیت است. [[امام علی]] {{ع}} در آغاز دستورنامه خود به [[مالک اشتر]]، [[وظایف]] [[حکومت]] را در چهار مورد خلاصه می‌کند: گردآوری [[خراج]] (مسائل [[اقتصادی]])، پیکار با [[دشمنان]] (مسائل نظامی)، [[اصلاح]] امور [[مردم]] (تعلیم‌وتربیت) و آبادسازی [[شهرها]] ([[رفاه]]، [[عمران]] و [[آبادانی]])<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو [[وظیفه]] [[حکومت]]، وظیفه‌ای چندجانبه و در راستای اهداف [[سیاسی]]، نظامی، [[اقتصادی]] و تربیتی بیان شده است.
*[[حکومت]] در اصطلاح [[سیاسی]] در دو معنای "حکم‌راندن"، و "مجموعه نهادهای قانون‌گذار و مجری [[احکام]]" به‌کار می‌رود. از این‌رو [[حکومت]] را می‌توان اعم از وضع [[قوانین]] و اجرای آن دانست. سازوکارهای [[حکومت]] و فرایند آن در [[جوامع]] می‌تواند وضعیت عمومی یک [[ملت]] را [[سازمان‌دهی]] کند و در مجموع، موجبات [[رفاه]] و زندگی [[مردم]] را سامان دهد. از این‌رو [[نظام]] [[حکومت]] دارای اهمیت است. [[امام علی]] {{ع}} در آغاز دستورنامه خود به [[مالک اشتر]]، [[وظایف]] [[حکومت]] را در چهار مورد خلاصه می‌کند: گردآوری [[خراج]] (مسائل [[اقتصادی]])، پیکار با [[دشمنان]] (مسائل نظامی)، [[اصلاح]] امور [[مردم]] (تعلیم‌وتربیت) و آبادسازی [[شهرها]] ([[رفاه]]، [[عمران]] و [[آبادانی]])<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>. از این‌رو [[وظیفه]] [[حکومت]]، وظیفه‌ای چندجانبه و در راستای اهداف [[سیاسی]]، نظامی، [[اقتصادی]] و تربیتی بیان شده است»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 307.</ref>.
==مفهوم‌شناسی واژه [[حکم]]==
==مفهوم‌شناسی واژه [[حکم]]==
*واژه [[حکم]] ۴۱ بار در نهج ابلاغه به‌کار رفته‌است. معانی این واژه عبارت‌اند از: [[حکم]] در معنای [[قضاوت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۷</ref>؛ [[حکم]] در معنای [[فرمان خدا]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۰</ref>؛ [[حکم]] در معنای [[حکومت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>.
*واژه [[حکم]] ۴۱ بار در نهج ابلاغه به‌کار رفته‌است. معانی این واژه عبارت‌اند از: [[حکم]] در معنای [[قضاوت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۷</ref>؛ [[حکم]] در معنای [[فرمان خدا]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۰</ref>؛ [[حکم]] در معنای [[حکومت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 307.</ref>.
*پس از ماجرای [[حکمیّت]] و بحثی که میان [[خوارج]] و [[امام]] درگرفت، [[خوارج]] با استناد به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}} ([[فرمان]] جز به دست [[خدا]] نیست)<ref>انعام / ۵۷ و یوسف / ۴۰ و ۶۷</ref>، بر این [[باور]] بودند که هیچ‌گونه [[حکومت]] و [[مدیریت]] اجرایی در [[جامعه]] وجود ندارد. [[امام]] {{ع}} در [[مناظره]] با آنان می‌فرماید: سخن حقّی است که [[باطل]] از آن خواسته‌اند. آری [[فرمان]]، [[فرمان]] خداست، امّا اینان [[حکومت]] و [[قانون]] را منکرند. بی‌تردید [[مردم]] از داشتن زمام‌دار ناگزیرند، چه [[نیکوکار]] و چه تبه‌کار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>. [[جامعه]] به‌ناچار باید حاکمی داشته باشد تا در سایه [[حکومت]] مجرای امور مشخص شود. در غیر این صورت [[جامعه]] دچار [[هرج‌ومرج]] خواهد شد. از این‌رو [[حکومت]] و [[مدیریت]] اجرایی نیاز و [[حق]] [[مردم]] است. [[امام]] {{ع}} [[حکومت]] را در سه مفهوم [[مدیریت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>، [[امانت‌داری]] (چنان‌که در نامه‌ای به [[والی]] [[آذربایجان]] [[حکومت]] را [[امانت]] و نه طعمه برمی‌شمرد)<ref>نهج البلاغه، نامه ۵ و ۵۱</ref> و [[خدمت]] به خلق<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref> می‌داند. از این‌رو افزون بر مواردی که در ابتدای [[نامه]] ۵۳ آمده و در آن مسائل محوری [[حکومت]] بیان شده، اهمّ [[وظایف]] [[حاکم]] در چهار مورد تشریح شده است: [[انتقاد]] خیرخواهانه که به سود [[مردم]] باشد و آن‌ها را از [[انحراف]] و اشتباه بازدارد، تأمین [[رفاه]] عمومی، [[آموزش]] [[مردم]] تا در [[اصول دین]]، [[امور اجتماعی]] و [[حقوق]] عمومی [[نادان]] نباشند و نسبت به [[حقوق]] و [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] خود [[آگاه]] باشند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref>.
*پس از ماجرای [[حکمیّت]] و بحثی که میان [[خوارج]] و [[امام]] درگرفت، [[خوارج]] با استناد به [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}} ([[فرمان]] جز به دست [[خدا]] نیست)<ref>انعام / ۵۷ و یوسف / ۴۰ و ۶۷</ref>، بر این [[باور]] بودند که هیچ‌گونه [[حکومت]] و [[مدیریت]] اجرایی در [[جامعه]] وجود ندارد. [[امام]] {{ع}} در [[مناظره]] با آنان می‌فرماید: سخن حقّی است که [[باطل]] از آن خواسته‌اند. آری [[فرمان]]، [[فرمان]] خداست، امّا اینان [[حکومت]] و [[قانون]] را منکرند. بی‌تردید [[مردم]] از داشتن زمام‌دار ناگزیرند، چه [[نیکوکار]] و چه تبه‌کار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>. [[جامعه]] به‌ناچار باید حاکمی داشته باشد تا در سایه [[حکومت]] مجرای امور مشخص شود. در غیر این صورت [[جامعه]] دچار [[هرج‌ومرج]] خواهد شد. از این‌رو [[حکومت]] و [[مدیریت]] اجرایی نیاز و [[حق]] [[مردم]] است. [[امام]] {{ع}} [[حکومت]] را در سه مفهوم [[مدیریت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref>، [[امانت‌داری]] (چنان‌که در نامه‌ای به [[والی]] [[آذربایجان]] [[حکومت]] را [[امانت]] و نه طعمه برمی‌شمرد)<ref>نهج البلاغه، نامه ۵ و ۵۱</ref> و [[خدمت]] به خلق<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref> می‌داند. از این‌رو افزون بر مواردی که در ابتدای [[نامه]] ۵۳ آمده و در آن مسائل محوری [[حکومت]] بیان شده، اهمّ [[وظایف]] [[حاکم]] در چهار مورد تشریح شده است: [[انتقاد]] خیرخواهانه که به سود [[مردم]] باشد و آن‌ها را از [[انحراف]] و اشتباه بازدارد، تأمین [[رفاه]] عمومی، [[آموزش]] [[مردم]] تا در [[اصول دین]]، [[امور اجتماعی]] و [[حقوق]] عمومی [[نادان]] نباشند و نسبت به [[حقوق]] و [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] خود [[آگاه]] باشند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 307- 308.</ref>.


==خاستگاه [[حکومت]]==
==خاستگاه [[حکومت]]==
*[[امام علی]] {{ع}} خاستگاه [[حکومت]] را از آنِ [[خدا]] می‌داند. [[خداوند]] با اعطای [[اراده]] و [[تدبیر]] به [[انسان‌ها]]، [[حق]] [[حکومت]] را بر اساس [[اندیشه]] و [[اعتقاد]]، به [[انسان‌ها]] [[تفویض]] کرده است. [[امام]] {{ع}} در مبنای بینش الهی خود، دو [[دلیل]] و [[برهان]] را در [[پذیرش حکومت]] بیان می‌دارد: نخست حضور [[مردم]] برای [[بیعت]] و اعلام [[یاری]] و طرفداری آن‌ها؛ دوم، پای‌بندی و [[تعهد]] به [[آگاهی]] و [[دانش]] خود از اوضاع نابسامان [[مردم]] و شکاف طببقاتی و [[تبعیض]] و [[ستم]] طبقه [[حاکم]] بر توده [[مردم]]؛ زیرا [[خداوند]] از آگاهان و [[دانشمندان]] [[تعهد]] گرفته است که در برابر سیری [[ظالم]] و [[گرسنگی]] [[مظلوم]] ساکت ننشینند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref>. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} در دوران [[خلافت]] برای از میان برداشتن فاصله طبقاتی و کوتاه کردن دست [[ستمگران]] و انحصارطلبان [[اقدام]] می‌کند.
*[[امام علی]] {{ع}} خاستگاه [[حکومت]] را از آنِ [[خدا]] می‌داند. [[خداوند]] با اعطای [[اراده]] و [[تدبیر]] به [[انسان‌ها]]، [[حق]] [[حکومت]] را بر اساس [[اندیشه]] و [[اعتقاد]]، به [[انسان‌ها]] [[تفویض]] کرده است. [[امام]] {{ع}} در مبنای بینش الهی خود، دو [[دلیل]] و [[برهان]] را در [[پذیرش حکومت]] بیان می‌دارد: نخست حضور [[مردم]] برای [[بیعت]] و اعلام [[یاری]] و طرفداری آن‌ها؛ دوم، پای‌بندی و [[تعهد]] به [[آگاهی]] و [[دانش]] خود از اوضاع نابسامان [[مردم]] و شکاف طببقاتی و [[تبعیض]] و [[ستم]] طبقه [[حاکم]] بر توده [[مردم]]؛ زیرا [[خداوند]] از آگاهان و [[دانشمندان]] [[تعهد]] گرفته است که در برابر سیری [[ظالم]] و [[گرسنگی]] [[مظلوم]] ساکت ننشینند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۳ نهج البلاغه|خطبه ۳]]</ref>. از این‌رو [[امام علی]] {{ع}} در دوران [[خلافت]] برای از میان برداشتن فاصله طبقاتی و کوتاه کردن دست [[ستمگران]] و انحصارطلبان [[اقدام]] می‌کند»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 308.</ref>.
 
==[[مشروعیت حکومت اسلامی]]==
==[[مشروعیت حکومت اسلامی]]==


خط ۲۳: خط ۲۴:
==[[هدف]] [[حکومت]]==
==[[هدف]] [[حکومت]]==
*[[حکومت]] در [[مکتب]] [[امام علی]] {{ع}} هدفی برای به‌دست آوردن [[قدرت]] و [[سلطه]] بر مردمان نیست. بلکه [[هدف]] برپاداری [[حق]] و از بین بردن [[باطل]] عنوان شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳</ref>. [[امام]] {{ع}} در کلامی فرمود: خدایا تو می‌دانی که تلاش‌ها و جهادهای ما هیچ یک نه برای رقابت بر سر [[قدرت]] بوده است و نه به درخواست اندکی از بهره‌های بیشتر این [[جهان]] بی‌ارزش؛ بلکه همه تلاش‌های ما برای به‌جای خود بازگردانیدن راه‌نشان‌های [[دین]] تو و پدیدار کردن [[اصلاح]] در سرزمین‌های توست، تا در پرتو آن [[بندگان]] ستم‌دیده‌ات به [[امنیت]] و ایمنی دست یابند و [[قانون]] و حدود فروگذاشته تو برپا داشته شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>.
*[[حکومت]] در [[مکتب]] [[امام علی]] {{ع}} هدفی برای به‌دست آوردن [[قدرت]] و [[سلطه]] بر مردمان نیست. بلکه [[هدف]] برپاداری [[حق]] و از بین بردن [[باطل]] عنوان شده است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳</ref>. [[امام]] {{ع}} در کلامی فرمود: خدایا تو می‌دانی که تلاش‌ها و جهادهای ما هیچ یک نه برای رقابت بر سر [[قدرت]] بوده است و نه به درخواست اندکی از بهره‌های بیشتر این [[جهان]] بی‌ارزش؛ بلکه همه تلاش‌های ما برای به‌جای خود بازگردانیدن راه‌نشان‌های [[دین]] تو و پدیدار کردن [[اصلاح]] در سرزمین‌های توست، تا در پرتو آن [[بندگان]] ستم‌دیده‌ات به [[امنیت]] و ایمنی دست یابند و [[قانون]] و حدود فروگذاشته تو برپا داشته شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>.
*البته این دو موضوع تمام اهداف [[حکومت]] نیست، بلکه دو [[هدف]] مهم از اهداف [[سرپرستی]] و [[زمام‌داری]] به‌ شمار می‌رود که [[امام]] در شرایط خاص بیان داشته است.
*البته این دو موضوع تمام اهداف [[حکومت]] نیست، بلکه دو [[هدف]] مهم از اهداف [[سرپرستی]] و [[زمام‌داری]] به‌ شمار می‌رود که [[امام]] در شرایط خاص بیان داشته است»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 308- 309.</ref>.


==[[شایستگی]] [[حکومت]]==
==[[شایستگی]] [[حکومت]]==
*[[مدیریت]] اجتماع و اجرای [[قانون]] از یک سو نیازمند تخصص و [[دانش]] و از سوی دیگر، نیازمند [[قدرت]] اجرایی است. [[حاکم]] پس از احراز این دو شرط [[انتخاب]] یا [[نصب]] می‌شود. [[امام]] {{ع}} این ویژگی‌ها را از شرایط [[حاکم]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲</ref>. ایشان برخی صفات سلبی برای [[حاکم]] را بدین‌شرح برمی‌شمرد: [[بخل]]، [[جهل]]، درشت‌خویی، حیف و میل کردن [[اموال عمومی]]، فرق گذاشتن بین مردمان، [[رشوه]] گرفتن، تعطیل کردن سنت‌های نیکو<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>.
*[[مدیریت]] اجتماع و اجرای [[قانون]] از یک سو نیازمند تخصص و [[دانش]] و از سوی دیگر، نیازمند [[قدرت]] اجرایی است. [[حاکم]] پس از احراز این دو شرط [[انتخاب]] یا [[نصب]] می‌شود. [[امام]] {{ع}} این ویژگی‌ها را از شرایط [[حاکم]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۲</ref>. ایشان برخی صفات سلبی برای [[حاکم]] را بدین‌شرح برمی‌شمرد: [[بخل]]، [[جهل]]، درشت‌خویی، حیف و میل کردن [[اموال عمومی]]، فرق گذاشتن بین مردمان، [[رشوه]] گرفتن، تعطیل کردن سنت‌های نیکو<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 309.</ref>.
 
==رعایت [[حقوق]] متقابل ==
==رعایت [[حقوق]] متقابل ==
*[[امام]] {{ع}} از [[حقوق]] متقابل [[حکومت]] و شهروند به‌عنوان بزرگ‌ترین حقوقی که [[خداوند]] [[واجب]] کرده است یاد می‌کند. رعایت [[حقوق]] متقابل، [[هم‌بستگی]] [[مردم]] و [[حکومت]] را در پی دارد و باعث می‌شود [[حق]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] برپا و بنیاد [[دین]] و [[حکومت]] [[استوار]] شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>. [[امام]] {{ع}} از منظر دیگر هم به [[حقوق]] متقابل توجه دارد. اگر [[حقوق]] متقابل در [[جامعه]] [[اجرا]] نشود، در این صورت ناراستی در [[دین]] پیش می‌آید و در نتیجه به [[تباهی]] [[دین]]، حکومت و جاعه می‌انجامد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>.  
*[[امام]] {{ع}} از [[حقوق]] متقابل [[حکومت]] و شهروند به‌عنوان بزرگ‌ترین حقوقی که [[خداوند]] [[واجب]] کرده است یاد می‌کند. رعایت [[حقوق]] متقابل، [[هم‌بستگی]] [[مردم]] و [[حکومت]] را در پی دارد و باعث می‌شود [[حق]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] برپا و بنیاد [[دین]] و [[حکومت]] [[استوار]] شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>. [[امام]] {{ع}} از منظر دیگر هم به [[حقوق]] متقابل توجه دارد. اگر [[حقوق]] متقابل در [[جامعه]] [[اجرا]] نشود، در این صورت ناراستی در [[دین]] پیش می‌آید و در نتیجه به [[تباهی]] [[دین]]، حکومت و جاعه می‌انجامد <ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 309.</ref>.  
*[[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] به بخشی از صفاتی که [[حاکم]] باید واجد آن‌ها باشد، اشاره کرده‌اند. از آن‌جمله است: زندگی‌ای هم‌سطح با توده‌های فرودست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸ و نامه ۴۵</ref>؛ پرهیز از [[حمیّت]] و خودبرتربینی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۰</ref>؛ رأفت و [[مهربانی]] با [[مردم]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۶، ۵۰ و ۵۶</ref>؛ [[ضرورت]] [[ارتباط مستقیم]] با [[مردم]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ [[تبعیض]] نگذاشتن بین نزدیکان و دیگران<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ سعه صدر<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۷۶</ref>؛ عدالت‌ورزی<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۵ و ۸۶، نامه ۵۳ و حکمت ۳۷۴</ref>؛ رفق و [[مدارا]]<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۲۷ و ۴۶</ref>؛ [[میانه‌روی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۶، ۱۱۹ و ۱۶۶</ref>، [[نظم]] و [[انضباط]] و [[سازمان‌دهی]] و [[برنامه‌ریزی]]<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۳۱ و ۵۳ و ۴۷</ref>؛ مسئولیت‌پذیری<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۰۲ و ۱۶۶ و نامه ۵۳</ref>؛ پای‌بندی به عهود<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ هماهنگی میان کردار و گفتار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۴ و نامه ۵۳</ref>؛ [[مشورت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵ و نامه ۵۳</ref>؛ تأمین زندگی و [[امنیت اجتماعی]] کارمندان<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ نظارت بر [[کارگزاران]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ ارزش‌یابی کارگزاران<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ [[تشویق]] و تنبیه<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 307- 309.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] به بخشی از صفاتی که [[حاکم]] باید واجد آن‌ها باشد، اشاره کرده‌اند. از آن‌جمله است: زندگی‌ای هم‌سطح با توده‌های فرودست<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۸ و نامه ۴۵</ref>؛ پرهیز از [[حمیّت]] و خودبرتربینی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۰</ref>؛ رأفت و [[مهربانی]] با [[مردم]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۶، ۵۰ و ۵۶</ref>؛ [[ضرورت]] [[ارتباط مستقیم]] با [[مردم]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ [[تبعیض]] نگذاشتن بین نزدیکان و دیگران<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ سعه صدر<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۷۶</ref>؛ عدالت‌ورزی<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۵ و ۸۶، نامه ۵۳ و حکمت ۳۷۴</ref>؛ رفق و [[مدارا]]<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۲۷ و ۴۶</ref>؛ [[میانه‌روی]]<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۶، ۱۱۹ و ۱۶۶</ref>، [[نظم]] و [[انضباط]] و [[سازمان‌دهی]] و [[برنامه‌ریزی]]<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۳۱ و ۵۳ و ۴۷</ref>؛ مسئولیت‌پذیری<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۰۲ و ۱۶۶ و نامه ۵۳</ref>؛ پای‌بندی به عهود<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ هماهنگی میان کردار و گفتار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۴ و نامه ۵۳</ref>؛ [[مشورت]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۵ و نامه ۵۳</ref>؛ تأمین زندگی و [[امنیت اجتماعی]] کارمندان<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ نظارت بر [[کارگزاران]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ ارزش‌یابی کارگزاران<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ [[تشویق]] و تنبیه<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 309.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش