سبب نزول: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
==اعتبار روایات اسباب نزول==
==اعتبار روایات اسباب نزول==
*از آنجا که روایات اسباب نزول، مانند بقیه روایاتی که از [[اهل سنت]] رسیده است، پس از گذشت یک قرن تدوین شده است، لذا احتمال جعل، تحریف و نیز تطبیق نابجای قصص اسباب نزول بر آیات قرآن در این روایات دور از ذهن نیست. [[علامه طباطبایی]] در باره روایات اسباب نزول و میزان اعتبار آن‌ها می‌نویسد: "تتبع این روایات و تأمل كافی در اطراف آن‌ها، انسان را نسبت به آن‌ها بدبین می‌كند؛ از سیاق بسیاری از آن‌ها پیدا است كه راوی، ارتباط نزول آیه را در باره حادثه و واقعه از طریق مشافهه و تحمل و حفظ به دست نیاورده، بلكه قصه را حكایت می‌كند، سپس آیاتی را كه از جهت معنا مناسب قصه است، به قصه ارتباط می‌دهد و در نتیجه سبب نزولی كه در حدیث ذكر شده، سبب نظری و اجتهادی است، نه سبب نزولی كه از راه مشاهده و ضبط به دست آمده باشد. گواه این سخن آن است كه در خلال این روایات، تناقض بسیار به چشم می‌خورد؛ به این معنا كه در بسیاری از آیات قرآنی، ذیل هر آیه چندین سبب نزول متناقض همدیگر نقل شده است كه هرگز با هم جمع نمی‌شوند. حتی گاهی از یک شخص، مانند ابن عباس یا غیر او، در یک آیه معین چندین سبب نزول روایت شده است"<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ﻫ، ش، چاپ هشتم، ص ۱۱۸.</ref>.
*از آنجا که روایات اسباب نزول، مانند بقیه روایاتی که از [[اهل سنت]] رسیده است، پس از گذشت یک قرن تدوین شده است، لذا احتمال جعل، تحریف و نیز تطبیق نابجای قصص اسباب نزول بر آیات قرآن در این روایات دور از ذهن نیست. [[علامه طباطبایی]] در باره روایات اسباب نزول و میزان اعتبار آن‌ها می‌نویسد: "تتبع این روایات و تأمل كافی در اطراف آن‌ها، انسان را نسبت به آن‌ها بدبین می‌كند؛ از سیاق بسیاری از آن‌ها پیدا است كه راوی، ارتباط نزول آیه را در باره حادثه و واقعه از طریق مشافهه و تحمل و حفظ به دست نیاورده، بلكه قصه را حكایت می‌كند، سپس آیاتی را كه از جهت معنا مناسب قصه است، به قصه ارتباط می‌دهد و در نتیجه سبب نزولی كه در حدیث ذكر شده، سبب نظری و اجتهادی است، نه سبب نزولی كه از راه مشاهده و ضبط به دست آمده باشد. گواه این سخن آن است كه در خلال این روایات، تناقض بسیار به چشم می‌خورد؛ به این معنا كه در بسیاری از آیات قرآنی، ذیل هر آیه چندین سبب نزول متناقض همدیگر نقل شده است كه هرگز با هم جمع نمی‌شوند. حتی گاهی از یک شخص، مانند ابن عباس یا غیر او، در یک آیه معین چندین سبب نزول روایت شده است"<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ﻫ، ش، چاپ هشتم، ص ۱۱۸.</ref>.
*ایشان پس از تردید در اعتبار روایات اسباب نزول، روش تعامل صحیح با آن‌ها را چنین بیان می‌کند: "سبب نزولی كه ذیل آیه‌ای وارد شده است، در صورتی كه خبر متواتر یا قطعی‌ الصدور نباشد، باید به آیه مورد بحث عرضه شود و تنها در صورتی كه مضمون آیه و قرائن موجود در اطراف آیه با آن سازگار بود، به سبب نزول نام‌برده اعتماد می شود. به این ترتیب اگر چه مقدار زیادی از اسباب نزول سقوط می‌كند، ولی آنچه از آن‌ها می‌ماند، كسب اعتبار می‌كند<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ﻫ، ش، چاپ هشتم، ص ۱۲۰.</ref>.
*ایشان پس از تردید در اعتبار روایات اسباب نزول، روش تعامل صحیح با آن‌ها را چنین بیان می‌کند: "سبب نزولی كه ذیل آیه‌ای وارد شده است، در صورتی كه خبر متواتر یا قطعی‌ الصدور نباشد، باید به آیه مورد بحث عرضه شود و تنها در صورتی كه مضمون آیه و قرائن موجود در اطراف آیه با آن سازگار بود، به سبب نزول نام‌برده اعتماد می‌شود. به این ترتیب اگر چه مقدار زیادی از اسباب نزول سقوط می‌كند، ولی آنچه از آن‌ها می‌ماند، كسب اعتبار می‌كند<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ ﻫ، ش، چاپ هشتم، ص ۱۲۰.</ref>.
*واقعیت دیگر آن است که اسناد کم‌تر از نیمی از روایات اسباب نزول به تابعین ختم می‌شود که گفته آن‌ها را نمی‌توان حجت دانست مگر آن‌که طرق آن متعدّد باشد<ref>ر. ک: الصحیح المسند من اسباب النزول، ابو عبد الرحمن مقبل بن هادی الوادعی، یمن، مکتبة دار القدس، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ﻫ، ص ۱۷.</ref>.
*واقعیت دیگر آن است که اسناد کم‌تر از نیمی از روایات اسباب نزول به تابعین ختم می‌شود که گفته آن‌ها را نمی‌توان حجت دانست مگر آن‌که طرق آن متعدّد باشد<ref>ر. ک: الصحیح المسند من اسباب النزول، ابو عبد الرحمن مقبل بن هادی الوادعی، یمن، مکتبة دار القدس، چاپ دوم، ۱۴۱۵ ﻫ، ص ۱۷.</ref>.
*مطابق نظر [[اهل سنت]]، که همه صحابه را عادل می‌دانند، روایات صحابیان [[پیامبر]] در حکم حدیث مرفوع [[پیامبر]] است، چرا ‌که مستند صحابی در نقل روایت، یا سماع و نقل، و یا مشاهده است و نمی‌توان گفت که از رأی خود سخن گفته است<ref>جامع النقول فی اسباب النزول و شرح آیاتها، ابن خلیفۀ علیوی، ریاض، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۱۲.</ref>. اما این امر در صورتی است که طریق منتهی به صحابه، طریق صحیحی باشد و خود، شاهد نزول بوده باشند.
*مطابق نظر [[اهل سنت]]، که همه صحابه را عادل می‌دانند، روایات صحابیان [[پیامبر]] در حکم حدیث مرفوع [[پیامبر]] است، چرا ‌که مستند صحابی در نقل روایت، یا سماع و نقل، و یا مشاهده است و نمی‌توان گفت که از رأی خود سخن گفته است<ref>جامع النقول فی اسباب النزول و شرح آیاتها، ابن خلیفۀ علیوی، ریاض، ۱۴۰۴ ﻫ، ص ۱۲.</ref>. اما این امر در صورتی است که طریق منتهی به صحابه، طریق صحیحی باشد و خود، شاهد نزول بوده باشند.
۱۹٬۴۱۸

ویرایش