منشأ دين در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۵: خط ۲۵:
*'''1. دیدگاه جامعه‌شناختی:''' این دیدگاه بر آن است که محور آموزه‌های همه [[ادیان]]، تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و توتم‌پرستی منشأ همه آنها است. [[پرستش]] توتم، در [[حقیقت]] نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. [[اقوام]] ابتدایی، [[روح]] جمعی خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فرا فردی است. اصل توتمی- یا [[روح]] جمعی- در قالب مراسم مذهبی به اوج خویش می‌رسد. توتم‌پرستان، در این مرحله، به [[عالمی ]][[برتر]] [[باور]] می‌آورند و در مراحل بعدی، به خدایی [[واحد]] می‌رسند<ref>دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. این دیدگاه، با دلایلی مفصل رد شده است<ref>ر.ک: درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref> آنچه این دیدگاه به همه [[ادیان]] نسبت می‌دهد، حاصل تحقیقی درباره یک [[قبیله]] استرالیایی است. روشن است که معتقدات یکی [[قبیله]] دور افتاده را نمی‌توان به همه [[ادیان]] نسبت داد. دیگر آنکه بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنان که حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای [[یکپارچگی]] و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، [[جامعه بشری]] را به دو [[قطب]] [[حق]] و [[باطل]] تقسیم می‌کند<ref>آموزش دین‌، ۸۵- ۷۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 432.</ref>.
*'''1. دیدگاه جامعه‌شناختی:''' این دیدگاه بر آن است که محور آموزه‌های همه [[ادیان]]، تقسیم اشیاء به [[مقدس]] و نامقدس است و توتم‌پرستی منشأ همه آنها است. [[پرستش]] توتم، در [[حقیقت]] نمادی از [[پرستش]] [[جامعه]] است. [[اقوام]] ابتدایی، [[روح]] جمعی خود یا [[جامعه]] را در قالب توتم [[تقدیس]] می‌کنند که دارای توانایی‌های فرا فردی است. اصل توتمی- یا [[روح]] جمعی- در قالب مراسم مذهبی به اوج خویش می‌رسد. توتم‌پرستان، در این مرحله، به [[عالمی ]][[برتر]] [[باور]] می‌آورند و در مراحل بعدی، به خدایی [[واحد]] می‌رسند<ref>دین پژوهی در جهان معاصر، ۵۲- ۴۱.</ref>. این دیدگاه، با دلایلی مفصل رد شده است<ref>ر.ک: درآمدی بر منشأ دین‌، ۱۱۹- ۱۱۴.</ref> آنچه این دیدگاه به همه [[ادیان]] نسبت می‌دهد، حاصل تحقیقی درباره یک [[قبیله]] استرالیایی است. روشن است که معتقدات یکی [[قبیله]] دور افتاده را نمی‌توان به همه [[ادیان]] نسبت داد. دیگر آنکه بسیاری از باورهای مذهبی بیش‌تر از جامعه‌ای که فرد در آن [[زندگی]] می کند، بر او [[سلطه]] دارند؛ چنان که حتی گاه فرد برای [[دفاع]] از [[باورهای دینی]] خویش در برابر [[جامعه]] می‌ایستد. این دیدگاه در [[حقیقت]] [[دین]] را وسیله‌ای برای [[یکپارچگی]] و [[یگانگی]] [[جامعه]] می‌داند؛ در حالی که [[دین]] آسمانی، [[جامعه بشری]] را به دو [[قطب]] [[حق]] و [[باطل]] تقسیم می‌کند<ref>آموزش دین‌، ۸۵- ۷۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 432.</ref>.
*'''2. دیدگاه روان‌شناختی:''' بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های روحی [[انسان]] است. در این دیدگاه، هیجان‌ها و تعارض‌های روحی [[انسان]] به دو گونه تقسیم می‌شود:
*'''2. دیدگاه روان‌شناختی:''' بنابراین دیدگاه، [[دین]] برآیند هیجان‌ها و تعارض‌های روحی [[انسان]] است. در این دیدگاه، هیجان‌ها و تعارض‌های روحی [[انسان]] به دو گونه تقسیم می‌شود:
##[[انسانها]] [[پدر]] را عامل حفظ [[خانواده]] می‌دانند که همواره مراقب است تا آفت و آسیبی بدان نرسد. این مسئله، باوری را پدید آورده است که بنابر آن، [[پدر]] پس از [[مرگ]] نیز حامی [[خانواده]] خود است. [[روح]] او بر [[خانواده]] [[سلطه]] و نظارت دارد و از آن [[حمایت]] می‌کند و این [[باور]]- یعنی [[اعتقاد]] به [[سلطه]] [[پدر]] در زمان حیات و [[مقدس]] بودن خاطره او پس از [[مرگ]]- منشأ نیاپرستی شده است. پس رفته رفته به قالب [[دین]] درآمده و اثرات آن را می‌توان میان همه [[جوامع]] و [[ملل]] متمدن‌ نیز مشاهده کرد.
#[[انسانها]] [[پدر]] را عامل حفظ [[خانواده]] می‌دانند که همواره مراقب است تا آفت و آسیبی بدان نرسد. این مسئله، باوری را پدید آورده است که بنابر آن، [[پدر]] پس از [[مرگ]] نیز حامی [[خانواده]] خود است. [[روح]] او بر [[خانواده]] [[سلطه]] و نظارت دارد و از آن [[حمایت]] می‌کند و این [[باور]]- یعنی [[اعتقاد]] به [[سلطه]] [[پدر]] در زمان حیات و [[مقدس]] بودن خاطره او پس از [[مرگ]]- منشأ نیاپرستی شده است. پس رفته رفته به قالب [[دین]] درآمده و اثرات آن را می‌توان میان همه [[جوامع]] و [[ملل]] متمدن‌ نیز مشاهده کرد.
##[[تفسیر]] دوم در این دیدگاه بر آن است که [[ترس]] و [[هراس]] و [[ناتوانی]] [[انسان]] در برابر نیروهای طبیعی به [[خدا]] آفرینی انجامیده و [[منشأ دین]] همین است<ref>آینده یک پندار ۲۴۷- ۲۳۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 433.</ref>.
#[[تفسیر]] دوم در این دیدگاه بر آن است که [[ترس]] و [[هراس]] و [[ناتوانی]] [[انسان]] در برابر نیروهای طبیعی به [[خدا]] آفرینی انجامیده و [[منشأ دین]] همین است<ref>آینده یک پندار ۲۴۷- ۲۳۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 433.</ref>.
*از [[آموزه‌های اسلامی]] می‌توان ردی بر این دیدگاه بیرون کشید:
*از [[آموزه‌های اسلامی]] می‌توان ردی بر این دیدگاه بیرون کشید:
#چنین نیست که همواره رویارویی با نیروهای طبیعی، [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز اندازد؛ بلکه بیش‌تر بدو [[شجاعت]] و [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>آل عمران/ ۱۴۶؛ بحار الانوار، ۶۷/ ۱۳۰.</ref>.
#چنین نیست که همواره رویارویی با نیروهای طبیعی، [[انسان]] را به [[ترس]] و عجز اندازد؛ بلکه بیش‌تر بدو [[شجاعت]] و [[استواری]] و [[پایداری]] می‌بخشد<ref>آل عمران/ ۱۴۶؛ بحار الانوار، ۶۷/ ۱۳۰.</ref>.
۱۱۵٬۱۸۰

ویرایش