←عقیده مسلمانان درباره انتظار
(←پانویس) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*[[مسلمانان]] [[عقیده]] دارند [[اسلام]]، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیها [[نجات]] پیدا میکند چرا که بازگشت به عقب و [[ارتداد]] و عقب گرد، خلاف اصل و خلاف [[نهضت]] [[انبیا]] و [[تعالیم]] [[اسلام]] است.<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref> | *[[مسلمانان]] [[عقیده]] دارند [[اسلام]]، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیها [[نجات]] پیدا میکند چرا که بازگشت به عقب و [[ارتداد]] و عقب گرد، خلاف اصل و خلاف [[نهضت]] [[انبیا]] و [[تعالیم]] [[اسلام]] است.<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref> | ||
*اگر چه دنیای مادی امروز به طرف [[جهالت]] پیش میرود و اهداف [[عالی]] انسانی و [[حقیقت]] و [[فضیلت]] در بسیاری از [[جوامع]] فراموش شده و [[طغیان]] و [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و [[تجاوز]] و [[زور]] و [[استبداد]] و قلدری و [[استثمار]] و شهوترانی و نابکاری و [[خیانت]] و [[ناامنی]] به صورتها و جلوههای نو در [[جهان]] رایج شده و روز به روز رایجتر میشود و اگر چه الفاظ و کلمات [[صلح]]، [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[مساوات]]، [[برادری]]، [[همکاری]]، [[تعاون]] و [[بشر]] [[دوستی]] را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا [[دو هزار و پانصد سال]]، تا سه هزار سال، و یا پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی [[بشر]] و سیر کمالی او و خلاف [[عقیده]] و [[آرمان]] او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی [[سرکوب]] و ریشهکن خواهد شد<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref>. | *اگر چه دنیای مادی امروز به طرف [[جهالت]] پیش میرود و اهداف [[عالی]] انسانی و [[حقیقت]] و [[فضیلت]] در بسیاری از [[جوامع]] فراموش شده و [[طغیان]] و [[ظلم]] و [[بیدادگری]] و [[تجاوز]] و [[زور]] و [[استبداد]] و قلدری و [[استثمار]] و شهوترانی و نابکاری و [[خیانت]] و [[ناامنی]] به صورتها و جلوههای نو در [[جهان]] رایج شده و روز به روز رایجتر میشود و اگر چه الفاظ و کلمات [[صلح]]، [[عدالت]]، [[آزادی]]، [[مساوات]]، [[برادری]]، [[همکاری]]، [[تعاون]] و [[بشر]] [[دوستی]] را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا [[دو هزار و پانصد سال]]، تا سه هزار سال، و یا پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی [[بشر]] و سیر کمالی او و خلاف [[عقیده]] و [[آرمان]] او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی [[سرکوب]] و ریشهکن خواهد شد<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref>. | ||
*این توحش درونی اما با ظاهری زیبا هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش [[تبلیغ]] شود، [[عاقبت]] در برابر [[منطق]] آسمانی، [[قرآن]] که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ | *این توحش درونی اما با ظاهری زیبا هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش [[تبلیغ]] شود، [[عاقبت]] در برابر [[منطق]] آسمانی، [[قرآن]] که میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ}}<ref>«بگو:ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> و در برابر آیۀ {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> و در مقابل: {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> و [[آیات]] بسیار دیگر [[شکست]] میخورد و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش میشکند و هر چه نیروهای مادی، این [[فسادها]] را تقویت کند و آن را برای [[منافع]] پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جنبش انقلابی به [[کمک]] این [[آیات]] کاخ [[فساد]] آنها را کوبنده تر و محکمتر منهدم میکند<ref>ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.</ref>. | ||
==نتیجه [[انتظار]] برای [[شیعیان]]== | ==نتیجه [[انتظار]] برای [[شیعیان]]== | ||
*باید توجه داشت، ریشه کن شدن قطعی [[طاغیان]] و [[ظالمان]] حاصل نمیشود الا در سایۀ [[امید به ظهور]] و [[انتظار]]. این [[انتظار]] به [[ظهور]] است که [[انسانها]] مخصوصاً [[شیعیان]] را در برابر صدمات و لطمات عظیمی که بر آنها وارد شده پرورش داده و [[فکر]] [[شیعه]] و جامعۀ [[شیعه]] را از زوال و انقراض نگه داشته و تا به امروز این [[فکر]] و [[عقیده]] و [[ایمان]]، توانسته عامل بقای [[شیعه]] و [[پایداری]] و [[استقامت]] [[شیعیان]] بشود<ref>ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.</ref>. شیعیانی که با آن وضع دلخراشی با [[حکومت]] [[بنیامیه]] و بنیعباس روبرو شده بودند، آن چنانکه تمام حیثیات و [[شؤون]] ظاهری و [[اجتماعی]] آنها از بین رفت و از همۀ [[مشاغل]]، [[محروم]] و در همه جا مورد تعقیب جاسوسان [[حکومت]] قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجههای غیر قابل [[تحمل]] دیگر را [[تحمل]] کردند، چنانچه اگر [[منتظران]] دستشان از این عامل یعنی [[انتظار]] و [[امید به ظهور]] خالی بود و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدالت]] و [[شکست]] [[باطل]] و [[ستم]] در مقابل ظالمین را نداشتند، برایشان [[توان]] [[مقاومت]] [[باقی]] نمیماند و به کلی از پیروزیشان در مقابل ظالمین نا [[امید]] میشدند<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.</ref>. | *باید توجه داشت، ریشه کن شدن قطعی [[طاغیان]] و [[ظالمان]] حاصل نمیشود الا در سایۀ [[امید به ظهور]] و [[انتظار]]. این [[انتظار]] به [[ظهور]] است که [[انسانها]] مخصوصاً [[شیعیان]] را در برابر صدمات و لطمات عظیمی که بر آنها وارد شده پرورش داده و [[فکر]] [[شیعه]] و جامعۀ [[شیعه]] را از زوال و انقراض نگه داشته و تا به امروز این [[فکر]] و [[عقیده]] و [[ایمان]]، توانسته عامل بقای [[شیعه]] و [[پایداری]] و [[استقامت]] [[شیعیان]] بشود<ref>ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.</ref>. شیعیانی که با آن وضع دلخراشی با [[حکومت]] [[بنیامیه]] و بنیعباس روبرو شده بودند، آن چنانکه تمام حیثیات و [[شؤون]] ظاهری و [[اجتماعی]] آنها از بین رفت و از همۀ [[مشاغل]]، [[محروم]] و در همه جا مورد تعقیب جاسوسان [[حکومت]] قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجههای غیر قابل [[تحمل]] دیگر را [[تحمل]] کردند، چنانچه اگر [[منتظران]] دستشان از این عامل یعنی [[انتظار]] و [[امید به ظهور]] خالی بود و [[اعتقاد]] به [[پیروزی]] [[حق]] و [[عدالت]] و [[شکست]] [[باطل]] و [[ستم]] در مقابل ظالمین را نداشتند، برایشان [[توان]] [[مقاومت]] [[باقی]] نمیماند و به کلی از پیروزیشان در مقابل ظالمین نا [[امید]] میشدند<ref>ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.</ref>. |