آیا ابراهیم پیامبر علم غیب داشت؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۶
، ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹جایگزینی متن - 'بصورت' به 'بهصورت'
جز (جایگزینی متن - '==پرسشهای مصداقی همطراز== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع' به '==پرسشهای مصداقی همطراز== {{فهرست اثر}} {{ستون-شروع') |
جز (جایگزینی متن - 'بصورت' به 'بهصورت') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدیفر|مهدیفر]]]] | [[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدیفر|مهدیفر]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدیفر]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدیفر]]''' در پایاننامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]] }} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>. ملکوت در اصل از ریشه ملک "بر وزن حکم" به معنی حکومت و مالکیت است،و "واو" و "ت" برای تاکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین منظور از آن در اینجا سلطنت و حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستی است<ref>در اصطلاح عرفان و فلسفه، به عالم باطن و عالم غیب، عالم ملکوت اطلاق میشود وعالم ملک به عالم ظاهر و شهادت و عالم اجسام گفته میشود فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی، ص۷۵۱.</ref>. طبق این آیه، [[ابراهیم]] سلطه و قیومیت خداوند و ارتباط واقعی و تکوینی بین اشیاء و خداوند را مشاهده کرد اما این مشاهده نه | ::::::«{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۷۵ سوره انعام علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ]] }} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref>. ملکوت در اصل از ریشه ملک "بر وزن حکم" به معنی حکومت و مالکیت است،و "واو" و "ت" برای تاکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین منظور از آن در اینجا سلطنت و حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستی است<ref>در اصطلاح عرفان و فلسفه، به عالم باطن و عالم غیب، عالم ملکوت اطلاق میشود وعالم ملک به عالم ظاهر و شهادت و عالم اجسام گفته میشود فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی، ص۷۵۱.</ref>. طبق این آیه، [[ابراهیم]] سلطه و قیومیت خداوند و ارتباط واقعی و تکوینی بین اشیاء و خداوند را مشاهده کرد اما این مشاهده نه بهصورت حسی بوده است برای اینکه چنین چیزی از طریق حس قابل دریافت نیست و نه به مشاهده عقلی بوده چون هر انسان موحدو خداشناس وظیفه دارد برای اثبات وجود خداوند وصفات جمال و جلال او، از طریق عقل وبرهان استدلال کند و این امتیازی برای ابراهیم محسوب نمیشود خصوصا اینکه فاعل رؤیت در آیه شریفه، خداوند است و این نشانگر این است که اساساً چنین مطلبی از راه برهان و استدلالهای عقلی امکانپذیر نبوده است. بنابراین مشاهده ابراهیم فوق مشاهده حسی و عقلی بوده و نتیجه چنین مشاهدهای پیدا شدن صفت یقین است. و یقین مرتبهای از علم است که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن راه ندارد. | ||
::::::تاج العروس مینویسد: یقین در لغت برطرف شدن حالت شک است وتعریف یقین در اصطلاح چنین است: اعتقاد به چیزی به طوری که معتقد باشد آن چیز غیر این نمیتواند باشد وآن اعتقاد مطابق واقع نیز باشد واصلا قابل زوال نباشد. وی درادامه میگوید: ویقین نزد اهل حقیقت مشاهده عینی است بهوسیله قدرت ایمان نه با برهان واستدلال. از دیدگاه قرآن کریم علم یقینی دارای آثار و نتایج مهمی است از جمله اینکه انسان حقایق عالم هستی را که در پس پرده محسوسات است آن مقداری که خدا بخواهد میبیند. {{متن قرآن|كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }} <ref> هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.</ref>. با انضمام تعریف یقین "خصوصاً تعریف اهل حقیقت" با علم الیقینی که آیه شریفه بیان میکند، چنین نتیجه میگیریم که علم یقینی که بواسطه آن، آنچه در پس پرده غیب است نمایان میشود، نتیجه ارائه خداوندی است که به انبیاء و هر کس دیگری که بخواهد عطا میکند و بدین وسیله آنان را با معارف غیبی آشنا میکند. [[امام باقر]]{{ع}} درتوضیح و استدلال به این آیه فرموده است: برای ابراهیم پردهها کنار رفت تا اینکه زمین و آسمان و آنچه در آنها وجود دارد و همچنین مَلَکی که آنها را حمل میکند را مشاهده کرد و نیز عرش و آنچه بر روی آن است را دید و امام شما نیز چنین است <ref>{{عربی|"كُشِطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ عَنِ السَّمَاءِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ الْمَلَكُ الَّذِي يَحْمِلُهَا وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ عَلَيْهِ وَ كَذَلِكَ أُرِيَ صَاحِبُكُم"}}؛ بصائر الدرجات، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۰.</ref>. | ::::::تاج العروس مینویسد: یقین در لغت برطرف شدن حالت شک است وتعریف یقین در اصطلاح چنین است: اعتقاد به چیزی به طوری که معتقد باشد آن چیز غیر این نمیتواند باشد وآن اعتقاد مطابق واقع نیز باشد واصلا قابل زوال نباشد. وی درادامه میگوید: ویقین نزد اهل حقیقت مشاهده عینی است بهوسیله قدرت ایمان نه با برهان واستدلال. از دیدگاه قرآن کریم علم یقینی دارای آثار و نتایج مهمی است از جمله اینکه انسان حقایق عالم هستی را که در پس پرده محسوسات است آن مقداری که خدا بخواهد میبیند. {{متن قرآن|كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }} <ref> هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.</ref>. با انضمام تعریف یقین "خصوصاً تعریف اهل حقیقت" با علم الیقینی که آیه شریفه بیان میکند، چنین نتیجه میگیریم که علم یقینی که بواسطه آن، آنچه در پس پرده غیب است نمایان میشود، نتیجه ارائه خداوندی است که به انبیاء و هر کس دیگری که بخواهد عطا میکند و بدین وسیله آنان را با معارف غیبی آشنا میکند. [[امام باقر]]{{ع}} درتوضیح و استدلال به این آیه فرموده است: برای ابراهیم پردهها کنار رفت تا اینکه زمین و آسمان و آنچه در آنها وجود دارد و همچنین مَلَکی که آنها را حمل میکند را مشاهده کرد و نیز عرش و آنچه بر روی آن است را دید و امام شما نیز چنین است <ref>{{عربی|"كُشِطَ لَهُ عَنِ الْأَرْضِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ عَنِ السَّمَاءِ حَتَّى رَآهَا وَ مَنْ فِيهَا وَ الْمَلَكُ الَّذِي يَحْمِلُهَا وَ الْعَرْشُ وَ مَنْ عَلَيْهِ وَ كَذَلِكَ أُرِيَ صَاحِبُكُم"}}؛ بصائر الدرجات، ص ۱۲۶- ۱۲۷.</ref>»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۹۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |