منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۹: خط ۴۹:
[[پرونده:1368264.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین الهی‌نژاد]]]]
[[پرونده:1368264.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین الهی‌نژاد]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«انتظار، مفهومی فطری و شهودی است که خالق یکتا در وجود انسان نهاده است. انسان بدون امید و انتظار، فردی بی‌تحرک، بی‌مسئولیت و بی‌خاصیت است. در مقابل، انسان امیدوار و منتظر، فردی است پویا، متحرک و قیام‌آفرین. از همین‌روست که در احادیث اهل بیت{{عم}} انتظار از مفهوم روان به مقوله عمل انتقال یافته و در میان اعمال و عبادات، برترین آنها به شمار آمده است: {{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، باب ۵۵، ح ۳.</ref>
::::::«[[انتظار]]، مفهومی فطری و شهودی است که [[خالق]] یکتا در وجود [[انسان]] نهاده است. [[انسان]] بدون [[امید]] و [[انتظار]]، فردی بی‌تحرک، بی‌مسئولیت و بی‌خاصیت است. در مقابل، [[انسان]] [[امیدوار]] و [[منتظر]]، فردی است پویا، متحرک و قیام‌آفرین. از همین‌روست که در [[احادیث اهل بیت]]{{عم}} [[انتظار]] از مفهوم روان به مقوله عمل انتقال یافته و در میان [[اعمال]] و [[عبادات]]، [[برترین]] آنها به شمار آمده است: {{متن حدیث| قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۶۴۴، باب ۵۵، ح ۳.</ref>
::::::پیامبر اکرم {{صل}} می‌فرماید: برترین کارهای امّت من، انتظار گشایش از طرف خداوند متعال است. آری، انتظار در زمان غیبت امام زمان {{ع}}-که دوران سرگردانی و حیرت مردم نام گرفته-بسی سخت است و برای بسیاری، پیمودن راه انتظار و رسیدن به مدینه مهدوی، کاری بسیار طاقت‌فرسا است که تنها با عشق و علاقه به هدف، آسان می‌گردد. این دشواری و سختی، در روایتی از امام باقر{{ع}} چنین بیان شده است {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَتَى يَكُونُ فَرَجُكُمْ قَالَ الْإِمَام الْبَاقِر{{ع}}:‏ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا حَتَّى يُذْهِبَ الْكَدِرَ وَ يُبْقِيَ الصَّفْوَ}}<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۳۹.</ref> بی‌تردید خروج موعود ما [برای شما] حاصل نمی‌شود، تا آن‌که به سختی غربال شوید تا ناخالصان بروند و پاکان بمانند.  
::::::[[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: [[برترین]] کارهای [[امّت]] من، [[انتظار]] [[گشایش]] از طرف [[خداوند متعال]] است. آری، [[انتظار]] در زمان [[غیبت امام زمان]]{{ع}}-که دوران سرگردانی و [[حیرت]] [[مردم]] نام گرفته-بسی سخت است و برای بسیاری، پیمودن راه [[انتظار]] و رسیدن به [[مدینه مهدوی]]، کاری بسیار طاقت‌فرسا است که تنها با [[عشق]] و علاقه به [[هدف]]، آسان می‌گردد. این دشواری و [[سختی]]، در روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} چنین بیان شده است {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ{{ع}}مَتَى يَكُونُ فَرَجُكُمْ قَالَ الْإِمَام الْبَاقِر{{ع}}:‏ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا حَتَّى يُذْهِبَ الْكَدِرَ وَ يُبْقِيَ الصَّفْوَ}}<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص ۳۳۹.</ref> بی‌تردید [[خروج]] [[موعود]] ما [برای شما] حاصل نمی‌شود، تا آن‌که به [[سختی]] [[غربال]] شوید تا ناخالصان بروند و [[پاکان]] بمانند.  
::::::انتظار، امری فطری است و معرفت فطری در وجود انسان، دو مرکز و کانون دارد: یکی، دل و روان و دیگری، عقل و خرد. فطرت در قلمرو دل و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت عقل و خرد را "ادراکی و عقلی" می‌نامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، ص ۳۲.</ref>
::::::[[انتظار]]، امری فطری است و [[معرفت]] فطری در وجود [[انسان]]، دو مرکز و کانون دارد: یکی، [[دل]] و روان و دیگری، [[عقل]] و [[خرد]]. [[فطرت]] در قلمرو [[دل]] و روان را "احساسی و گرایشی" و در ساحت [[عقل]] و [[خرد]] را "ادراکی و [[عقلی]]" می‌نامند<ref>ربانی گلپایگانی، معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، ص ۳۲.</ref>
::::::گرایش‌های فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمی‌شمریم:  
::::::گرایش‌های فطری دارای خصوصیاتی است که چند تا را برمی‌شمریم:  
:::::# فهم و ادراک درونی، نیازمند دلیل نیست و بدون برهان فهمیده می‌شود؛  
:::::# [[فهم]] و [[ادراک]] درونی، [[نیازمند]] [[دلیل]] نیست و بدون [[برهان]] فهمیده می‌شود؛  
:::::# در همه افراد هست؛  
:::::# در همه افراد هست؛  
:::::# در همه ادوار وجود دارد؛  
:::::# در همه ادوار وجود دارد؛  
:::::# در همه محیطها، اقوام و جوامع دیده می‌شود؛  
:::::# در همه محیطها، [[اقوام]] و [[جوامع]] دیده می‌شود؛  
:::::# قابل سلب و نفی کلی از انسان نیست؛  
:::::# قابل سلب و نفی کلی از [[انسان]] نیست؛  
:::::# عوامل خارجی، در اصل وجود و عدم آن تأثیر ندارند، ولی در فعلیّت و عدم فعلیّت و شدت و ضعف آن نقش دارند؛  
:::::# عوامل خارجی، در اصل وجود و عدم آن تأثیر ندارند، ولی در فعلیّت و عدم فعلیّت و شدت و [[ضعف]] آن نقش دارند؛  
::::::انتظار، عقیده‌ای است که خداوند در نهاد و درون انسان قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه اقوام و ملت‌ها و دایمی بودن آن در وجود انسان، دلیلی بر فطری بودن انتظار است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]،[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref>  
::::::[[انتظار]]، عقیده‌ای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همه [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر فطری بودن [[انتظار]] است<ref>دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تعلیم و تربیت، ج اول، ص ۴۷۴. </ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]،[[ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر (مقاله)|ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر]]، ص 256-257.</ref>  
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش