بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[مشورت]] و واژههای مترادف آن از ماده شور و در لغت از "شار" است. "شار العسل"، به معنای بیرون آوردن عسل [[ناب]] از کندو<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳۴.</ref> و در اصطلاح، برخورداری از همفکری و [[رأی]] تخصصی [[خردمندان]] برای [[انتخاب]] اصلح است<ref>محمد قلعهجی، معجم اللغة الفقها، ص ۴۳۲.</ref>. شور، [[مشورت]] و مشاوره در [[اسلام]] و در [[منطق]] عملی [[پیشوایان]] [[حق]]، بسیار اهمیت دارد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نوشتهاند که آن [[حضرت]] با [[اصحاب]] خود بسیار [[مشورت]] میکرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[عایشه]] [[نقل]] کرده است: "هیچ کس را ندیدم که با [[اصحاب]] خود بیشتر از [[رسول خدا]]{{صل}} [[مشورت]] کند"<ref> | *[[مشورت]] و واژههای مترادف آن از ماده شور و در لغت از "شار" است. "شار العسل"، به معنای بیرون آوردن عسل [[ناب]] از کندو<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳۴.</ref> و در اصطلاح، برخورداری از همفکری و [[رأی]] تخصصی [[خردمندان]] برای [[انتخاب]] اصلح است<ref>محمد قلعهجی، معجم اللغة الفقها، ص ۴۳۲.</ref>. شور، [[مشورت]] و مشاوره در [[اسلام]] و در [[منطق]] عملی [[پیشوایان]] [[حق]]، بسیار اهمیت دارد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نوشتهاند که آن [[حضرت]] با [[اصحاب]] خود بسیار [[مشورت]] میکرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[عایشه]] [[نقل]] کرده است: "هیچ کس را ندیدم که با [[اصحاب]] خود بیشتر از [[رسول خدا]]{{صل}} [[مشورت]] کند"<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[معصوم]] بود و به [[مشورت]] نیازی نداشت و حتی جدا از [[وحی]] و [[مقام]] [[خلیفه]] [[الهی]]، چنان [[اندیشه]] کامل و [[نیرومندی]] داشت که از [[مشورت]] بینیاز بود؛ ولی با این همه، در [[کارها]] [[مشورت]] میکرد و عمل به [[شورا]] از اصول [[مسلم]] [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اوصیای آن [[حضرت]] بود. [[رسول خدا]]{{صل}} با [[مشورت]]، هم [[مسلمانان]] را از اهمیت [[شورا]] [[آگاه]] میکرد و هم به آنان میآموخت که به این [[سیره]] عمل کنند و [[مسلمانان]] میآموختند که [[مشورت]] باید اصلی از برنامه زندگیشان باشد<ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳.</ref>. | ||
*[[مشورت]] کردن، مایه الفت [[اجتماعی]]، پیوند [[مردم]]، [[ارزش]] یافتن آنها و مشخص شدن [[قدر]] و جایگاهشان در [[امور اجتماعی]] بود. [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} با اصحابش برای مراعات حال آنان و [[احترام]] به آنها بود<ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳-۴۷۴.</ref> | *[[مشورت]] کردن، مایه الفت [[اجتماعی]]، پیوند [[مردم]]، [[ارزش]] یافتن آنها و مشخص شدن [[قدر]] و جایگاهشان در [[امور اجتماعی]] بود. [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} با اصحابش برای مراعات حال آنان و [[احترام]] به آنها بود<ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳-۴۷۴.</ref> | ||