بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
#"من دیروز همراه شما، و امروز مایه [[عبرت]] شما، و فردا جداشونده از شما خواهم بود"<ref>{{متن حدیث| أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ}} ؛ نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، خطبة ۱۴۹.</ref>؛ | #"من دیروز همراه شما، و امروز مایه [[عبرت]] شما، و فردا جداشونده از شما خواهم بود"<ref>{{متن حدیث| أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُكُمْ وَ أَنَا الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ وَ غَداً مُفَارِقُكُمْ}} ؛ نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، خطبة ۱۴۹.</ref>؛ | ||
#"[[عبرت]] گیرید از آنچه [[خداوند]] با [[ابلیس]] انجام داد، وقتی که عمل طولانی مدّت او را [[باطل]] فرمود"<ref>{{متن حدیث| فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ}} ؛ نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، خطبه ۱۹۲.</ref>؛ | #"[[عبرت]] گیرید از آنچه [[خداوند]] با [[ابلیس]] انجام داد، وقتی که عمل طولانی مدّت او را [[باطل]] فرمود"<ref>{{متن حدیث| فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ}} ؛ نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، خطبه ۱۹۲.</ref>؛ | ||
#"ابن سمّاک بر [[رشید]] وارد شد. [[رشید]] از او درخواست نمود که مرا وعظ کن و در همان حال آبی برای نوشیدن خواست. ابن سمّاک نیز بدو گفت: تو را به [[خدا]] قسم میدهم! اگر [[خداوند]] تو را از نوشیدن این [[آب]] [[محروم]] سازد چه میکنی؟ گفت: نیمی از مُلک خود را میدهم تا بتوانم [[آب]] بنوشم!، ابن سمّاک گفت: بنوش. پس چون [[رشید]] [[آب]] را نوشید بدو گفت: تو را به [[خدا]] قسم میدهم! اگر [[خداوند]] [[مانع]] از خارج شدن این [[آب]] از [[بدن]] تو شود چه میکنی؟ گفت: نیمی دیگر از مُلکم را میدهم تا بتوانم آن را از [[بدن]] خود خارج سازم!، ابن سمّاک گفت: مُلک و پادشاهیای که به یک [[آب]] خوردن میارزد، [[شایسته]] است مورد افتخار قرار نگیرد و کسی از آن لذّت [[نبرد]]!"<ref>{{متن حدیث| دَخَلَ ابْنِ السِّمَاكِ عَلَى الرَّشِيدِ فَقَالَ لَهُ عِظْنِي ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ لْيَشْرَبْهُ فَقَالَ لَهُ نَاشَدْتُكَ اللَّهِ لَوْ مَنَعَكَ اللَّهُ مِنْ شُرْبِهِ مَا كُنْتَ فَاعِلًا قَالَ كُنْتُ أفتديه بِنِصْفِ مِلْكِي قَالَ فَاشْرَبْهُ فَلَمَّا شَرِبَ قَالَ نَاشَدْتُكَ اللَّهِ لَوْ مَنَعَكَ اللَّهُ مِنْ خُرُوجِهِ مَا كُنْتَ فَاعِلًا قَالَ كُنْتُ أفتديه بِنِصْفِ مِلْكِي قَالَ إِنَّ | #"ابن سمّاک بر [[رشید]] وارد شد. [[رشید]] از او درخواست نمود که مرا وعظ کن و در همان حال آبی برای نوشیدن خواست. ابن سمّاک نیز بدو گفت: تو را به [[خدا]] قسم میدهم! اگر [[خداوند]] تو را از نوشیدن این [[آب]] [[محروم]] سازد چه میکنی؟ گفت: نیمی از مُلک خود را میدهم تا بتوانم [[آب]] بنوشم!، ابن سمّاک گفت: بنوش. پس چون [[رشید]] [[آب]] را نوشید بدو گفت: تو را به [[خدا]] قسم میدهم! اگر [[خداوند]] [[مانع]] از خارج شدن این [[آب]] از [[بدن]] تو شود چه میکنی؟ گفت: نیمی دیگر از مُلکم را میدهم تا بتوانم آن را از [[بدن]] خود خارج سازم!، ابن سمّاک گفت: مُلک و پادشاهیای که به یک [[آب]] خوردن میارزد، [[شایسته]] است مورد افتخار قرار نگیرد و کسی از آن لذّت [[نبرد]]!"<ref>{{متن حدیث| دَخَلَ ابْنِ السِّمَاكِ عَلَى الرَّشِيدِ فَقَالَ لَهُ عِظْنِي ثُمَّ دَعَا بِمَاءٍ لْيَشْرَبْهُ فَقَالَ لَهُ نَاشَدْتُكَ اللَّهِ لَوْ مَنَعَكَ اللَّهُ مِنْ شُرْبِهِ مَا كُنْتَ فَاعِلًا قَالَ كُنْتُ أفتديه بِنِصْفِ مِلْكِي قَالَ فَاشْرَبْهُ فَلَمَّا شَرِبَ قَالَ نَاشَدْتُكَ اللَّهِ لَوْ مَنَعَكَ اللَّهُ مِنْ خُرُوجِهِ مَا كُنْتَ فَاعِلًا قَالَ كُنْتُ أفتديه بِنِصْفِ مِلْكِي قَالَ إِنَّ مُلْكاً يُفْتَدى بِهِ شَرْبَةُ مَاءٍ لَخَلِيقُ أَلَّا يُنَافِسُ عَلَيْهِ}}؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج ۲، ص ۱۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۲۲۸-۲۳۰.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |