آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۴: خط ۵۴:
[[پرونده:11371.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین سوزنچی]]]]
[[پرونده:11371.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[حسین سوزنچی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین سوزنچی]]'''، در مقاله ''«[[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین سوزنچی]]'''، در مقاله ''«[[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«تحقّق [[خوف]] و رجای معقول در تمام تلاش‌های [[اجتماعی]].
::::::«تحقّق [[خوف]] و رجای معقول در تمام تلاش‌های [[اجتماعی]]. رجای معقول ([[خوش‌بینی]] به [[آینده]] [[بشر]]):  درباره آینده [[بشر]] نظرات مختلف است. برخی می‌گویند [[شر]] و [[فساد]] و [[بدبختی]]، لازمه لاینفک حیات بشری است و لذا [[زندگی]] بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین [[کارها]] خاتمه دادن به حیات و [[زندگی]] است.برخی هم معتقدند: [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌‌آور تکنیک و [[ذخیره]] کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود [[کنده]] فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] [[نقص]] روحی و [[معنوی]] [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر او و عقلش [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و [[معنوی]] پیش می‌رود. نه [[شر]] و [[فساد]] لازم لاینفک [[طبیعت]] [[بشر]] است و نه [[جبر]] تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه [[حقّ]] و [[باطل]] ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آنجا که در نهایت منجر به [[حکومت عدل]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد<ref>[[مطهری]]، ۱۳۷۱: ص ۵۹ و ۶۰، و نیز ۱۳۷۲ الف: ص ۵۸.</ref>. [[انسان]] در حالت عادی وقتی [[فراوانی ظلم و فساد]] و غلبه ظاهریِ [[ظالمان]] را در [[جهان]] می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد که آیا می‌توانیم در مقابل این موج [[عظیم]] کاری از پیش ببریم و [[وعده]] [[ظهور]] به ما می‌گوید که همه کارهای شما به سرانجام می‌رسد: «{{متن قرآن|وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ}}»<ref> [[انبیا]] (۲۱): ۱۰۵.</ref>. [[خوف]] معقول ([[امید]] واهی نداشتن به تلاش‌های خود): وعده [[منجی]] [[جهان]] در عین حال به ما می‌گوید که به تلاش‌های خودتان فی نفسه [[امید]] نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان [[انتظار]] نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی [[اصلاح]] کنید. اقدامات شما شرط لازم برای [[اصلاح]] جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه [[جامعه بشری]] در سیر تکاملی‌اش از [[مهدی]] بی‌نیاز نخواهد بود.
:::::# رجای معقول ([[خوش‌بینی]] به [[آینده]] [[بشر]]):  درباره آینده [[بشر]] نظرات مختلف است. برخی می‌گویند [[شر]] و [[فساد]] و [[بدبختی]]، لازمه لاینفک حیات بشری است و لذا [[زندگی]] بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین [[کارها]] خاتمه دادن به حیات و [[زندگی]] است.برخی هم معتقدند: [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌‌آور تکنیک و [[ذخیره]] کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود [[کنده]] فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] [[نقص]] روحی و [[معنوی]] [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز دوره [[جوانی]] و ناپختگی را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر او و عقلش [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و [[معنوی]] پیش می‌رود. نه [[شر]] و [[فساد]] لازم لاینفک [[طبیعت]] [[بشر]] است و نه [[جبر]] تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان مبارزه [[حقّ]] و [[باطل]] ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آنجا که در نهایت منجر به [[حکومت عدل]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد<ref>[[مطهری]]، ۱۳۷۱: ص ۵۹ و ۶۰، و نیز ۱۳۷۲ الف: ص ۵۸.</ref>. [[انسان]] در حالت عادی وقتی [[فراوانی ظلم و فساد]] و غلبه ظاهریِ [[ظالمان]] را در [[جهان]] می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد که آیا می‌توانیم در مقابل این موج [[عظیم]] کاری از پیش ببریم و [[وعده]] [[ظهور]] به ما می‌گوید که همه کارهای شما به سرانجام می‌رسد: «{{متن قرآن|وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ}}»<ref> [[انبیا]] (۲۱): ۱۰۵.</ref>.
::::::توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت: در تلاش‌های [[اجتماعی]] آن‌چه مهم است، تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] جبهة [[حق]] است که این [[اقدام]] کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه [[ظهور]] است این نیست که به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد [[مسلمانان]] یا [[شیعیان]] افزایش یابد؛ بلکه آن‌چه [[اولویت]] بیش‌تری دارد، این است که [[انسان‌ها]] تشنه [[حقیقت]] و [[عدالت]] شوند؛ پس تعداد [[یاران]] اوّلیه و اصلی [[حضرت]] شاید کم باشد؛ امّا چنان‌که گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة [[برترین]] انسان‌هایند که هر یک می‌تواند انقلابی در [[جان‌ها]] ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، [[یاران]] مهدی اشخاصی از سنخ [[امام]] خمینی یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید. [[خروج]] از پارادایم‌های رایج در [[تفکر]] غربی: دوره [[جدید]]، دورة سیطره [[فرهنگی]] [[جهان]] [[غرب]] بر عالم است و [[منتظر واقعی]] انسانی است که تحت این سیطره واقع نمی‌شود. ما امروزه بسیاری از سخنان، [[گرایش‌ها]]، رفتارها و... را به گونه‌ای تنظیم می‌کنیم که در [[جهان]] مدرن و با الگوهای مدرن [[مقبولیت]] داشته باشد. از باب نمونه می‌توان به همین مسأله جهانی‌شدن اشاره کرد؛ در حالی‌که [[معتقد]] به [[ظهور مهدی]]، با معادلاتی [[رفتار]] می‌کند که در ظرف محدود معادلات [[دنیایی]] رایج در [[جهان]] مدرن نمی‌گنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم می‌ریزد که باز در این زمینه, نگاهی به سیره زندگانی [[امام]] خمینی می‌تواند [[عبرت]] آموز باشد»<ref>[[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱]]، ص ۷۶،۷۷،۷۸.</ref>.
:::::# [[خوف]] معقول ([[امید]] واهی نداشتن به تلاش‌های خود): وعده [[منجی]] [[جهان]] در عین حال به ما می‌گوید که به تلاش‌های خودتان فی نفسه [[امید]] نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان [[انتظار]] نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی [[اصلاح]] کنید. اقدامات شما شرط لازم برای [[اصلاح]] جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه [[جامعه بشری]] در سیر تکاملی‌اش از [[مهدی]] بی‌نیاز نخواهد بود.
::::::توجّه به کیفیت به جای توجّه به کمیت: در تلاش‌های [[اجتماعی]] آن‌چه مهم است، تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] جبهة [[حق]] است که این [[اقدام]] کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه [[ظهور]] است این نیست که به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد [[مسلمانان]] یا [[شیعیان]] افزایش یابد؛ بلکه آن‌چه [[اولویت]] بیش‌تری دارد، این است که [[انسان‌ها]] تشنه [[حقیقت]] و [[عدالت]] شوند؛ پس تعداد [[یاران]] اوّلیه و اصلی [[حضرت]] شاید کم باشد؛ امّا چنان‌که گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة [[برترین]] انسان‌هایند که هر یک می‌تواند انقلابی در [[جان‌ها]] ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، [[یاران]] مهدی اشخاصی از سنخ [[امام]] خمینی یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید.
:::::: [[خروج]] از پارادایم‌های رایج در [[تفکر]] غربی: دوره [[جدید]]، دورة سیطره [[فرهنگی]] [[جهان]] [[غرب]] بر عالم است و [[منتظر واقعی]] انسانی است که تحت این سیطره واقع نمی‌شود. ما امروزه بسیاری از سخنان، [[گرایش‌ها]]، رفتارها و... را به گونه‌ای تنظیم می‌کنیم که در [[جهان]] مدرن و با الگوهای مدرن [[مقبولیت]] داشته باشد. از باب نمونه می‌توان به همین مسأله جهانی‌شدن اشاره کرد؛ در حالی‌که [[معتقد]] به [[ظهور مهدی]]، با معادلاتی [[رفتار]] می‌کند که در ظرف محدود معادلات [[دنیایی]] رایج در [[جهان]] مدرن نمی‌گنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم می‌ریزد که باز در این زمینه, نگاهی به سیره زندگانی [[امام]] خمینی می‌تواند [[عبرت]] آموز باشد»<ref>[[حسین سوزنچی|سوزنچی، حسین]]، [[مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱ (مقاله)|مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱]]، ص ۷۶،۷۷،۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۴.آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
{{جمع شدن|۴.آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}}
۲۴٬۴۶۴

ویرایش