روحیه پرسشگری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{علم معصوم}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علم معصوم در قرآن]] | [[علم معصوم در حدیث]] | [[علم معصوم در کلام اسلامی]] | [[علم معصوم در فلسفه اسلامی]] | [[علم معصوم در عرفان اسلامی]]| [[مقام علمی معصوم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[علم معصوم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
== مقدمه ==
پرسشگری از جمله ابزار معتبر و موثری است که [[انسان]] را به [[یقین]] [[هدایت]] می‌‌کند و این رسم (پرسشگری) در [[حقیقت]] به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سرمنزل مقصود در جادۀ [[علم]] و [[تربیت]] است<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>. اهمیت این عنصر به قدری بالاست که در روایتی [[پیامبر]] این عنصر (پرسیدن) را اگر به همراه [[اندیشه]] باشد، نیمی از [[دانش]] و [[علم]] [[انسان]] معرفی می‌‌کند و این فرموده [[پیامبر]] از نظر [[علمی]] نیز ثابت شده است، به طوری که محققین [[توفیق]] در طرح سوال‌های گوناگون را [[توفیق]] در [[فهم]] درست آموزه‌ها می‌‌دانند. از طرفی پرسشگری این امکان را به هر معلمی می‌‌دهد که [[توان]] سطح [[علمی]] مخاطبانش را از تعداد و کیفیت پرسش‌هایی که طرح می‌‌کنند محک بزند. بنابراین پرسش، ترازوی قابل اعتمادی برای وزن [[دانش]] افراد است<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>.
پرسشگری از جمله ابزار معتبر و موثری است که [[انسان]] را به [[یقین]] [[هدایت]] می‌‌کند و این رسم (پرسشگری) در [[حقیقت]] به معنای دست گیری مخاطبان برای رسیدن به سرمنزل مقصود در جادۀ [[علم]] و [[تربیت]] است<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>. اهمیت این عنصر به قدری بالاست که در روایتی [[پیامبر]] این عنصر (پرسیدن) را اگر به همراه [[اندیشه]] باشد، نیمی از [[دانش]] و [[علم]] [[انسان]] معرفی می‌‌کند و این فرموده [[پیامبر]] از نظر [[علمی]] نیز ثابت شده است، به طوری که محققین [[توفیق]] در طرح سوال‌های گوناگون را [[توفیق]] در [[فهم]] درست آموزه‌ها می‌‌دانند. از طرفی پرسشگری این امکان را به هر معلمی می‌‌دهد که [[توان]] سطح [[علمی]] مخاطبانش را از تعداد و کیفیت پرسش‌هایی که طرح می‌‌کنند محک بزند. بنابراین پرسش، ترازوی قابل اعتمادی برای وزن [[دانش]] افراد است<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>.


==مقدمه==
*برای حاصل شدن روحیۀ پرسشگری باید ویژگی‌های پرسشگری دانسته شود، برخی از  این ویژگی‌ها عبارتند از:  
*برای حاصل شدن روحیۀ پرسشگری باید ویژگی‌های پرسشگری دانسته شود، برخی از  این ویژگی‌ها عبارتند از:  
*الف) پرسش باید به طور صحیح طرح شود چراکه طرح صحیح پرسش، اساسی‏ترین عامل تسهیل جواب است<ref>اصل پرسشگری.</ref>. این مبحث را می‏توان با نام «مسأله‏شناسی» یا «سئوال‏شناسی» نیز مطرح نمود. [[شناخت]] اینکه «مسأله چیست» و «ابهام در کجاست» کار بسیار بزرگی است. به بیان دیگر می‌‌توان گفت مشخص ساختن نقطۀ [[حقیقی]] ابهام که سئوال برای [[کشف]] و روشن ساختن آن ابراز می‌‌شود، می‌‌تواند برای رسیدن به پاسخ صحیح بسیار موثر باشد؛ چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‏اند: {{متن حدیث|حسن المسأله نصف العلم}}<ref>تحت العقول، ص ۵۶.</ref>.<ref>اصل پرسشگری.</ref> همچنین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} طرح سوال به نحو مناسب را نشانۀ [[دانایی]] می‌‌داند: «هر که خوب سوال می‌‌کند [[دانا]] می‌‌شود و هر که [[دانا]] باشد خوب سوال می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَحْسَنَ السُّؤَالَ عَلِم‏}} و {{متن حدیث|مَنْ عَلِمَ أَحْسَنَ السُّؤَال‏}}؛ غررالحکم، ش ۷۱۸۱ و ۸۰۴۲.</ref>.<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>  
*الف) پرسش باید به طور صحیح طرح شود چراکه طرح صحیح پرسش، اساسی‏ترین عامل تسهیل جواب است<ref>اصل پرسشگری.</ref>. این مبحث را می‏توان با نام «مسأله‌‏شناسی» یا «سئوال‏‌شناسی» نیز مطرح نمود. [[شناخت]] اینکه «مسأله چیست» و «ابهام در کجاست» کار بسیار بزرگی است. به بیان دیگر می‌‌توان گفت مشخص ساختن نقطۀ [[حقیقی]] ابهام که سئوال برای [[کشف]] و روشن ساختن آن ابراز می‌‌شود، می‌‌تواند برای رسیدن به پاسخ صحیح بسیار موثر باشد؛ چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده‏‌اند: {{متن حدیث|حسن المسأله نصف العلم}}<ref>تحت العقول، ص ۵۶.</ref>.<ref>اصل پرسشگری.</ref> همچنین [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} طرح سوال به نحو مناسب را نشانۀ [[دانایی]] می‌‌داند: «هر که خوب سوال می‌‌کند [[دانا]] می‌‌شود و هر که [[دانا]] باشد خوب سوال می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَحْسَنَ السُّؤَالَ عَلِم‏}} و {{متن حدیث|مَنْ عَلِمَ أَحْسَنَ السُّؤَال‏}}؛ غررالحکم، ش ۷۱۸۱ و ۸۰۴۲.</ref>.<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>  
*البته نقطه شروع برای طرح سوالی مناسب، ابتدا به ساکن از خوب گوش دادن آغاز می‌‌شود چراکه ارتباط عمیقی بین پرسش مناسب و خوب گوش دادن به سخنان مخاطب وجود دارد<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>.   
*البته نقطه شروع برای طرح سوالی مناسب، ابتدا به ساکن از خوب گوش دادن آغاز می‌‌شود چراکه ارتباط عمیقی بین پرسش مناسب و خوب گوش دادن به سخنان مخاطب وجود دارد<ref>ر.ک. رومدشتی، سمیعی، مقالات واطلاعات نوین علمی و اموزشی:روش‌های نوین تدریس.</ref>.   
*ب)پرسشگری در تمام حوزه‌ها وجود دارد، اعم از [[دینی]] و غیر [[دینی]]. برخی از مکاتب، هر گونه پرسش‌گری را در حوزۀ [[دین]] [[ممنوع]] می‌دانند و معتقدند نباید در حوزۀ [[دین]] پرسش نمود، بلکه باید همۀ گزاره‌ها را تعبداً پذیرفت، اما در [[دین اسلام]]، [[تعقل]]، مبنای [[ایمان]] قرار گرفته و [[قرآن]] همواره [[انسان]] را به [[تفکر]] و [[تدبر]] ترغیب می‌‌کند<ref>پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>.  
*ب)پرسشگری در تمام حوزه‌ها وجود دارد، اعم از [[دینی]] و غیر [[دینی]]. برخی از مکاتب، هر گونه پرسش‌گری را در حوزۀ [[دین]] [[ممنوع]] می‌دانند و معتقدند نباید در حوزۀ [[دین]] پرسش نمود، بلکه باید همۀ گزاره‌ها را تعبداً پذیرفت، اما در [[دین اسلام]]، [[تعقل]]، مبنای [[ایمان]] قرار گرفته و [[قرآن]] همواره [[انسان]] را به [[تفکر]] و [[تدبر]] ترغیب می‌‌کند<ref>پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>.  
*[[قرآن کریم]] برای ترغیب [[مردم]] به پرسشگری و گسترش [[فرهنگ]] پرسشگری، به آنان سفارش بلکه [[دستور]] می‌‌دهد پرسش‌های خود را با آگاهان در میان بگذارید: {{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمی‌دانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref> نکته ای که در این [[آیه]] نهفته این است، پرسشگر باید چیزی که واقعا نمی‌داند بپرسد و نباید پرسشگری بر اساس [[لهو و لعب]] انجام گیرد، چراکه با توجه به این [[آیه]] "[[اهل ذکر]]" یعنی کسی که [[یاد خدا]] در دل‌هایشان زنده است و یا به معنای آنکه [[قرآن]] و ذکر را می‌‌دانند و در [[حقیقت قرآن]] شناسان و [[دین]] شناسان زمانه‌اند و اگر پرسش بخواهد در غالب [[لهو و لعب]] صورت بگیرد با [[مقام]] شامخ [[اهل ذکر]] همخوانی ندارد<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>.  
*[[قرآن کریم]] برای ترغیب [[مردم]] به پرسشگری و گسترش [[فرهنگ]] پرسشگری، به آنان سفارش بلکه [[دستور]] می‌‌دهد پرسش‌های خود را با آگاهان در میان بگذارید: {{متن قرآن|فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمی‌دانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>.<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref> نکته ای که در این [[آیه]] نهفته این است، پرسشگر باید چیزی که واقعا نمی‌داند بپرسد و نباید پرسشگری بر اساس [[لهو و لعب]] انجام گیرد، چراکه با توجه به این [[آیه]] "[[اهل ذکر]]" یعنی کسی که [[یاد خدا]] در دل‌هایشان زنده است و یا به معنای آنکه [[قرآن]] و ذکر را می‌‌دانند و در [[حقیقت قرآن]] شناسان و [[دین]] شناسان زمانه‌اند و اگر پرسش بخواهد در غالب [[لهو و لعب]] صورت بگیرد با [[مقام]] شامخ [[اهل ذکر]] همخوانی ندارد<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>.  
*پرسش‌گری را می‌توان از [[آیات]] دیگری نیز به دست آورد. آیاتی همچون {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ}}<ref>«از تو از انفال می‌پرسند» سوره انفال، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ}}<ref>«از تو درباره روح می‌پرسند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ}}<ref>«از تو درباره ماه‌های نو  می‌پرسند» سوره بقره، آیه ۱۸۹.</ref>.<ref>پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>
*پرسش‌گری را می‌توان از [[آیات]] دیگری نیز به دست آورد. آیاتی همچون {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ}}<ref>«از تو از انفال می‌پرسند» سوره انفال، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ}}<ref>«از تو درباره روح می‌پرسند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> و {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ}}<ref>«از تو درباره ماه‌های نو  می‌پرسند» سوره بقره، آیه ۱۸۹.</ref>.<ref>پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>
*باید توجه داشت [[قرآن]] همانطور که در باب پرسش و سوال تاکید ویژه ای دارد و اینچنین شرط گذاشته که پرسشگر باید از [[اهل ذکر]] سوال کنند، در [[مقام]] جواب دهی هم اهتمامش بر پاسخی خشک و بی [[روح]] نیست، چراکه در [[قرآن]] پاسخگویی در غالب‌های مختلفی نظیر پاسخ‌های  نقضی، حلی، تمثیلی و [[استدلال]] برهانی ذکر شده است<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی. </ref>.
*باید توجه داشت [[قرآن]] همانطور که در باب پرسش و سوال تاکید ویژه‌ای دارد و اینچنین شرط گذاشته که پرسشگر باید از [[اهل ذکر]] سوال کنند، در [[مقام]] جواب دهی هم اهتمامش بر پاسخی خشک و بی [[روح]] نیست، چراکه در [[قرآن]] پاسخگویی در غالب‌های مختلفی نظیر پاسخ‌های  نقضی، حلی، تمثیلی و [[استدلال]] برهانی ذکر شده است<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی. </ref>.
*در [[روایات]] نیز دربارۀ پرسشگری و اهمیت آن و [[منطق]] ارج نهادن به پرسشگر، سخنانی از [[معصومین]]{{ع}} [[نقل]] شده است<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref> مانند:
*در [[روایات]] نیز دربارۀ پرسشگری و اهمیت آن و [[منطق]] ارج نهادن به پرسشگر، سخنانی از [[معصومین]]{{ع}} [[نقل]] شده است<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref> مانند:
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در بخشی از خطبۀ دویست و دو [[نهج البلاغه]] می‏فرماید: «و من چنان بودم که هر آنچه را بر من می‏گذشت می‏پرسیدم و به خاطر می‏سپردم»<ref>{{متن حدیث|و کان لایمر بی من ذلک شی‏ء الا سالته عنه حفظته}}؛ معادیخواه عبدالمجید، خورشید بی‏غروب نهج ‏البلاغه، ص ۲۴۰. </ref>.<ref>اصل پرسشگری.</ref>
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در بخشی از خطبۀ دویست و دو [[نهج البلاغه]] می‌‏فرماید: «و من چنان بودم که هر آنچه را بر من می‌‏گذشت می‌‏پرسیدم و به خاطر می‌‏سپردم»<ref>{{متن حدیث|و کان لایمر بی من ذلک شی‏ء الا سالته عنه حفظته}}؛ معادیخواه عبدالمجید، خورشید بی‏غروب نهج ‏البلاغه، ص ۲۴۰. </ref>.<ref>اصل پرسشگری.</ref>
#همچنین فرمودند: «[[آگاه]] باشید، سئوال کلید [[علم]] است»<ref>.{{متن حدیث|الا ان السئوال مفتاح العلم}}؛سفینه البحار، ج ۱ ص ۵۸۵. </ref>.<ref>.مقاله، اصل پرسشگری،پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>  
#همچنین فرمودند: «[[آگاه]] باشید، سئوال کلید [[علم]] است»<ref>.{{متن حدیث|الا ان السئوال مفتاح العلم}}؛سفینه البحار، ج ۱ ص ۵۸۵. </ref>.<ref>.مقاله، اصل پرسشگری،پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>  
#[[حضرت]] در پاسخ به سئوالی که یکی از [[یاران]] آن [[حضرت]] در زمان نامناسب طرح کردند اینگونه پاسخ دادند: «تو ای مرد [[اسدی]]، [[انسان]] مضطربی هستی، زبانت را در غیر موضعش رها می‏کنی. ولی چه باید کرد که از دو جهت دارای [[حق]] هستی یکی اینکه با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} رابطۀ سببی داری و دوم اینکه، تو [[حق]] سئوال کردن داری».<ref>آدرس؟؟؟  </ref>.<ref>مقاله، اصل پرسشگری.    </ref>
#[[حضرت]] در پاسخ به سئوالی که یکی از [[یاران]] آن [[حضرت]] در زمان نامناسب طرح کردند اینگونه پاسخ دادند: «تو ای مرد [[اسدی]]، [[انسان]] مضطربی هستی، زبانت را در غیر موضعش رها می‏کنی. ولی چه باید کرد که از دو جهت دارای [[حق]] هستی یکی اینکه با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} رابطۀ سببی داری و دوم اینکه، تو [[حق]] سئوال کردن داری».<ref>آدرس؟؟؟  </ref>.<ref>مقاله، اصل پرسشگری </ref>
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حال [[جنگ صفین]] و بحبوحۀ درگیری و [[مدیریت]] میدان [[جهاد]]، با منطقی که نشئت گرفته از [[احترام]] به شخص پرسشگر است به سوال پیرمردی دربارۀ [[توحید]] پاسخ دادند و در پاسخ [[اعتراض]] برخی فرمودند: «ما در اینجا برای همین می‌جنگیم تا [[مردمان]] را به [[توحید]] بخوانیم و آنان را با آن آشنا کنیم»<ref>اصول کافی، باب الجبر والقدر، ح۱. </ref>.<ref>مقاله، اصل پرسشگری،پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>  
#[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حال [[جنگ صفین]] و بحبوحۀ درگیری و [[مدیریت]] میدان [[جهاد]]، با منطقی که نشئت گرفته از [[احترام]] به شخص پرسشگر است به سوال پیرمردی دربارۀ [[توحید]] پاسخ دادند و در پاسخ [[اعتراض]] برخی فرمودند: «ما در اینجا برای همین می‌جنگیم تا [[مردمان]] را به [[توحید]] بخوانیم و آنان را با آن آشنا کنیم»<ref>اصول کافی، باب الجبر والقدر، ح۱. </ref>.<ref>مقاله، اصل پرسشگری،پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>  
#[[حضرت فاطمه ]]([[سلام]] اللّه علیها) به پرسش [[زنان]] به تفصیل پاسخ می‌دادند. در یکی از این جلسات وقتی پرسش‌گر می‌بیند آن بزرگوار به خاطر طولانی شدن سؤال و پاسخ خسته شدند، آن [[حضرت]] با خوش‌رویی او را ترغیب به ادامه پرسش می‌کنند و می‌فرمایند: «ثوابی که به پاسخ‌گو داده می‌شود، آن اندازه زیاد است که مروارید و گوهرهای آن میان [[زمین]] و [[آسمان]] را پر می‌کند»<ref>آدرس؟؟؟</ref>.<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی؛ مقاله، اصل پرسشگری، پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>
#[[حضرت فاطمه]] به پرسش [[زنان]] به تفصیل پاسخ می‌دادند. در یکی از این جلسات وقتی پرسش‌گر می‌بیند آن بزرگوار به خاطر طولانی شدن سؤال و پاسخ خسته شدند، آن [[حضرت]] با خوش‌رویی او را ترغیب به ادامه پرسش می‌کنند و می‌فرمایند: «ثوابی که به پاسخ‌گو داده می‌شود، آن اندازه زیاد است که مروارید و گوهرهای آن میان [[زمین]] و [[آسمان]] را پر می‌کند»<ref>آدرس؟؟؟</ref>.<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی؛ مقاله، اصل پرسشگری، پرسش گری در اسلام چه جایگاهی دارد؟</ref>
*ج) پرسش و سوال عنصری غیر از [[شبهه]] است؛ پرسش در [[حقیقت]] جستجوی [[بشر]] برای [[شناخت]] است و پرسشگر می‌‌کوشد تا موضوع و مطلبی را بشناسد و آن را [[درک]] کند. در حالی که [[هدف]] از ایجاد [[شبهه]]، ایجاد تردید و [[شک]] در [[دل]] مخاطب است. از سوی دیگر در [[شبهه]]، [[باطل]] به طور عمدی و خواسته حضور دارد و [[شبهه]] گر با آمیختن [[حق]] و [[باطل]] می‌‌کوشد [[کلام]] [[باطل]] خود را با رنگ و لعابی از [[حق]] به دیگران منتقل کند، چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «از آن رو [[شبهه]] را [[شبهه]] نامیده‌اند که به [[حق]] شبیه و همانند است».<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>
*ج) پرسش و سوال عنصری غیر از [[شبهه]] است؛ پرسش در [[حقیقت]] جستجوی [[بشر]] برای [[شناخت]] است و پرسشگر می‌‌کوشد تا موضوع و مطلبی را بشناسد و آن را [[درک]] کند. در حالی که [[هدف]] از ایجاد [[شبهه]]، ایجاد تردید و [[شک]] در [[دل]] مخاطب است. از سوی دیگر در [[شبهه]]، [[باطل]] به طور عمدی و خواسته حضور دارد و شبهه‌گر با آمیختن [[حق]] و [[باطل]] می‌‌کوشد [[کلام]] [[باطل]] خود را با رنگ و لعابی از [[حق]] به دیگران منتقل کند، چنانکه [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «از آن رو [[شبهه]] را [[شبهه]] نامیده‌اند که به [[حق]] شبیه و همانند است».<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>
*د) پرسش به معرفتی و غیر معرفتی شناخته می‌‌شود پرسش و شبهۀ معرفتی، برخاسته از [[نیاز]] مخاطب به [[فهم]] است و باید باتوجه به این انگیزه پاسخ‌های تبیینی و تحلیلی همراه با [[برهان]] و [[استدلال]]، ارایه شود؛ در حالی که پرسش‌های غیرمعرفتی آن دسته از پرسش‌هایی هستند که خاستگاه آن امر دیگری است که به طور صریح در پرسش خود را نشان نمی‌دهد. مثل پرسیدن هنگام یک رخداد غمناک مانند پرسش‌هایی که پس از [[زلزله‌ها]] بیان می‌‌شود و بیشتر به مسئلۀ [[عدالت]] [[خداوند]] و مانند آن باز می‌‌گردد. در حالی که این پرسش بر اثر این اتفاق هولناک حادث شده و جنبه معرفتی ندارد<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>.
*د) پرسش به معرفتی و غیر معرفتی شناخته می‌‌شود پرسش و شبهۀ معرفتی، برخاسته از [[نیاز]] مخاطب به [[فهم]] است و باید باتوجه به این انگیزه پاسخ‌های تبیینی و تحلیلی همراه با [[برهان]] و [[استدلال]]، ارایه شود؛ در حالی که پرسش‌های غیرمعرفتی آن دسته از پرسش‌هایی هستند که خاستگاه آن امر دیگری است که به طور صریح در پرسش خود را نشان نمی‌دهد. مثل پرسیدن هنگام یک رخداد غمناک مانند پرسش‌هایی که پس از [[زلزله‌ها]] بیان می‌‌شود و بیشتر به مسئلۀ [[عدالت]] [[خداوند]] و مانند آن باز می‌‌گردد. در حالی که این پرسش بر اثر این اتفاق هولناک حادث شده و جنبه معرفتی ندارد<ref>ر.ک. پوریا، علی، منطق قرآن و اهل بیت{{ع}} در پاسخ گویی.</ref>.
*مطلب آخر اینکه یک پرسشگر باید بداند سوالات بی جواب وی نباید روحیۀ پرسشگری او را دچار آسیب کند؛ چراکه سئوالات بی‏جواب و نگرانی‏های ایجاد شده، جزیی از [[سرشت]] [[آدمی]] است و بی‏شک یکی از [[خواص]] حیات [[آدمی]] این است که احتیاج به دانستن، بر احتیاج به اخباری بدون سوال جواب [[غلبه]] دارد. [[انسان]] فطرتاً [[صاحب]] ذهنی جست و جوگر و ناآرام است که دائما با سئوال‏های تازه روبروست و چون سئوال در ذهنش آمد، تا جواب را نگیرد آرام نخواهد گرفت، اما همین که پاسخ سئوالی را یافت، همین پاسخ دریچ ه‏ای می‏ شود به جهانی تازه که سرشار از سئوال‏‌های تازه است و این جریان، پایانی ندارد<ref>مقاله، اصل پرسشگری.</ref>.
*مطلب آخر اینکه یک پرسشگر باید بداند سوالات بی جواب وی نباید روحیۀ پرسشگری او را دچار آسیب کند؛ چراکه سئوالات بی‏جواب و نگرانی‏‌های ایجاد شده، جزیی از [[سرشت]] [[آدمی]] است و بی‏شک یکی از [[خواص]] حیات [[آدمی]] این است که احتیاج به دانستن، بر احتیاج به اخباری بدون سوال جواب [[غلبه]] دارد. [[انسان]] فطرتاً [[صاحب]] ذهنی جست و جوگر و ناآرام است که دائما با سوال‌های تازه روبروست و چون سؤال در ذهنش آمد، تا جواب را نگیرد آرام نخواهد گرفت، اما همین که پاسخ سؤالی را یافت، همین پاسخ دریچه‌ای می‏‌شود به جهانی تازه که سرشار از سؤال‏‌های تازه است و این جریان، پایانی ندارد<ref>مقاله، اصل پرسشگری.</ref>.
 
==منابع==


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
[[رده:مدخل‌]]
[[رده:علم]]
۷۳٬۳۴۳

ویرایش