بحث:آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۵
، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۹←بصیرت در معارف مهدوی
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
===[[بصیرت]] در [[معارف مهدوی]]=== | ===[[بصیرت]] در [[معارف مهدوی]]=== | ||
*[[انتظار فرج]] باعث میشود فرد [[مسلمان]] آنچه در [[توان]] دارد، به کار گیرد تا سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی روحی]] و جسمی و مادی و [[معنوی]] خود را بالا ببرد<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref> چون: | *[[انتظار فرج]] باعث میشود فرد [[مسلمان]] آنچه در [[توان]] دارد، به کار گیرد تا سطح [[اندیشه]] و [[آگاهی]] و [[آمادگی روحی]] و جسمی و مادی و [[معنوی]] خود را بالا ببرد<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref> چون: | ||
#اولاً: [[معرفت]] اساس [[اعتقاد صحیح]] است. هرگاه [[اعتقاد صحیح]] شکل نگیرد نمیتوان پیامد مثبت از آن [[انتظار]] داشت و [[اعتقاد صحیح]]، بدون [[شناخت]] [[حضرت حجت]] {{ع}} امکان ندارد. ازاینرو در [[روایات]] آمده است: «هرکه بدون [[معرفت امام]] زمانش بمیرد، به [[مرگ جاهلیت]] مرده است»<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۴۰۹: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً}}</ref>. | |||
#ثانیاً: صرف [[محبت]] به [[حضرت]] کارگشا نیست. محبتی [[ارزش]] دارد که با [[معرفت]] همراه باشد، زیرا اگر [[محبت]] در پرتو [[شناخت]] شکل گیرد، با [[شبهات]] [[دشمنان]] آفت نمیزند و پراستحکام خواهد بود<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>. [[امام محمد باقر]] {{ع}} در این باره فرمود: «کسی که بمیرد و [[امام زمان]] خود را بشناسد، همانند کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} نزد آن [[حضرت]] باشد»<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۲: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ}}</ref>. در این [[روایت]] و نظایر آن به [[شناخت امام]] اشاره شده است؛ یعنی اجر و [[پاداش]] و [[ارزش]] [[حقیقی]] مربوط به [[مسلمان]] منتظری است که [[امام]] خود را بشناسد. روشن است مراد از [[شناخت امام]] تنها دانستن نام و خصوصیات و صفات آن [[حضرت]] نیست، بلکه باید علاوه بر آنها [[هدف امام]] را بشناسد و [[رفتار]] و گفتارش مورد پسند ایشان باشد و خود را برای پیاده کردن اهداف حیات بخش و [[انسان]] ساز آن [[مصلح کل]]، آماده کرده باشد. چنین شناختی او را از [[بدیها]]، تنگ نظریها، اختلافها و حسادتها باز میدارد و وی را به [[خوبیها]] و [[کمالات انسانی]] سوق میدهد و تحول و انقلابی ژرف در [[فکر]] و عمل او ایجاد میکند<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>. | #ثانیاً: صرف [[محبت]] به [[حضرت]] کارگشا نیست. محبتی [[ارزش]] دارد که با [[معرفت]] همراه باشد، زیرا اگر [[محبت]] در پرتو [[شناخت]] شکل گیرد، با [[شبهات]] [[دشمنان]] آفت نمیزند و پراستحکام خواهد بود<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روش، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>. [[امام محمد باقر]] {{ع}} در این باره فرمود: «کسی که بمیرد و [[امام زمان]] خود را بشناسد، همانند کسی است که در [[خیمه]] [[حضرت قائم]] {{ع}} نزد آن [[حضرت]] باشد»<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۲: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ}}</ref>. در این [[روایت]] و نظایر آن به [[شناخت امام]] اشاره شده است؛ یعنی اجر و [[پاداش]] و [[ارزش]] [[حقیقی]] مربوط به [[مسلمان]] منتظری است که [[امام]] خود را بشناسد. روشن است مراد از [[شناخت امام]] تنها دانستن نام و خصوصیات و صفات آن [[حضرت]] نیست، بلکه باید علاوه بر آنها [[هدف امام]] را بشناسد و [[رفتار]] و گفتارش مورد پسند ایشان باشد و خود را برای پیاده کردن اهداف حیات بخش و [[انسان]] ساز آن [[مصلح کل]]، آماده کرده باشد. چنین شناختی او را از [[بدیها]]، تنگ نظریها، اختلافها و حسادتها باز میدارد و وی را به [[خوبیها]] و [[کمالات انسانی]] سوق میدهد و تحول و انقلابی ژرف در [[فکر]] و عمل او ایجاد میکند<ref>ر.ک. انصاری، عبدالرحمن، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۰.</ref>. | ||
*در کنار این [[آمادگی فکری]] شخصی، توجیهگری نظری و تئوریپردازی دقیق در [[تبیین]] [[اندیشه مهدویت]] در سطح جهانی و [[دفاع]] [[فکری]] و نظری از [[اندیشه مهدویت]] و [[پاسخ به شبهات]] مطرح شده و جلوگیری از کوتهفکری و [[کجاندیشی]] و رفتارهای نابخردانه گوشهای دیگر از تأثیرات [[اعتقاد]] به [[انتظار]] است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۱-۳۰۳.</ref>. | *در کنار این [[آمادگی فکری]] شخصی، توجیهگری نظری و تئوریپردازی دقیق در [[تبیین]] [[اندیشه مهدویت]] در سطح جهانی و [[دفاع]] [[فکری]] و نظری از [[اندیشه مهدویت]] و [[پاسخ به شبهات]] مطرح شده و جلوگیری از کوتهفکری و [[کجاندیشی]] و رفتارهای نابخردانه گوشهای دیگر از تأثیرات [[اعتقاد]] به [[انتظار]] است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۱-۳۰۳.</ref>. | ||
===[[پرهیزگاری]] و [[پارسایی]]=== | ===[[پرهیزگاری]] و [[پارسایی]]=== | ||
*شخص [[منتظر]] خود را در منظر [[خدا]] و اولیای او میبیند. نظارت [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[امامان]] بر [[اعمال]] ما از حقایق [[قرآنی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>. لفظ "المُؤْمِنُونَ" به [[امام]] [[معصوم]] و [[اوصیاء]] [[رسول خدا]] [[تفسیر]] شده است. بنابراین مقصود از مؤمنون در [[آیه]] [[ائمه معصومین]] هستند. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} به عرضۀ [[اعمال شیعیان]] به [[امام]] زمانشان اشاره شده است: "[[موسی]] بن سیار که [[راوی]] این [[حدیث]] است میگوید: با [[امام]] رضا{{ع}} در حال حرکت بودیم، صدای مردمی که جنازهای را حمل میکردند به گوشمان رسید. [[امام]] پیاده شد و به طرف آنان راه افتاد. پس از [[دفن]] میت، [[امام]] او را به [[عاقبت]] [[نیکو]] و [[بهشت]] برین [[بشارت]] داد. پرسیدم: مگر او را میشناسی؟ در پاسخ فرمود: "آیا نمیدانی که ما گروه [[امامان]]، [[اعمال شیعیان]] ما هر صبح و [[شام]] به ما عرضه میشود؟»<ref>{{متن حدیث|مُوسَی بْنُ سَیَّارٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ الرِّضَا{{ع}}وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَی حِیطَانِ طُوسَ وَ سَمِعْتُ وَاعِیَةً فَاتَّبَعْتُهَا فَإِذَا نَحْنُ بِجَنَازَةٍ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهَا رَأَیْتُ سَیِّدِی وَ قَدْ ثَنَی رِجْلَهُ عَنْ فَرَسِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ نَحْوَ الْجَنَازَةِ فَرَفَعَهَا ثُمَّ أَقْبَلَ یَلُوذُ بِهَا کَمَا تَلُوذُ السَّخْلَةُ بِأُمِّهَا ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ یَا مُوسَی بْنَ سَیَّارٍ مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ حَتَّی إِذَا وُضِعَ الرَّجُلُ عَلَی شَفِیرِ قَبْرِهِ رَأَیْتُ سَیِّدِی قَدْ أَقْبَلَ فَأَخْرَجَ النَّاسَ عَنِ الْجَنَازَةِ حَتَّی بَدَا لَهُ الْمَیِّتُ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَلَا خَوْفَ عَلَیْکَ بَعْدَ هَذِهِ السَّاعَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَلْ تَعْرِفُ الرَّجُلَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا بُقْعَةٌ لَمْ تَطَأْهَا قَبْلَ یَوْمِکَ هَذَا فَقَالَ لِی یَا مُوسَی بْنَ سَیَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَیْنَا أَعْمَالُ شِیعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء}}؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۹۹.</ref>. | *شخص [[منتظر]] خود را در منظر [[خدا]] و اولیای او میبیند. نظارت [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[امامان]] بر [[اعمال]] ما از حقایق [[قرآنی]] است. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>. لفظ "المُؤْمِنُونَ" به [[امام]] [[معصوم]] و [[اوصیاء]] [[رسول خدا]] [[تفسیر]] شده است. بنابراین مقصود از مؤمنون در [[آیه]] [[ائمه معصومین]] هستند. در روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} به عرضۀ [[اعمال شیعیان]] به [[امام]] زمانشان اشاره شده است: "[[موسی]] بن سیار که [[راوی]] این [[حدیث]] است میگوید: با [[امام]] رضا{{ع}} در حال حرکت بودیم، صدای مردمی که جنازهای را حمل میکردند به گوشمان رسید. [[امام]] پیاده شد و به طرف آنان راه افتاد. پس از [[دفن]] میت، [[امام]] او را به [[عاقبت]] [[نیکو]] و [[بهشت]] برین [[بشارت]] داد. پرسیدم: مگر او را میشناسی؟ در پاسخ فرمود: "آیا نمیدانی که ما گروه [[امامان]]، [[اعمال شیعیان]] ما هر صبح و [[شام]] به ما عرضه میشود؟»<ref>{{متن حدیث|مُوسَی بْنُ سَیَّارٍ قَالَ: کُنْتُ مَعَ الرِّضَا{{ع}}وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَی حِیطَانِ طُوسَ وَ سَمِعْتُ وَاعِیَةً فَاتَّبَعْتُهَا فَإِذَا نَحْنُ بِجَنَازَةٍ فَلَمَّا بَصُرْتُ بِهَا رَأَیْتُ سَیِّدِی وَ قَدْ ثَنَی رِجْلَهُ عَنْ فَرَسِهِ ثُمَّ أَقْبَلَ نَحْوَ الْجَنَازَةِ فَرَفَعَهَا ثُمَّ أَقْبَلَ یَلُوذُ بِهَا کَمَا تَلُوذُ السَّخْلَةُ بِأُمِّهَا ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیَّ وَ قَالَ یَا مُوسَی بْنَ سَیَّارٍ مَنْ شَیَّعَ جَنَازَةَ وَلِیٍّ مِنْ أَوْلِیَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لَا ذَنْبَ عَلَیْهِ حَتَّی إِذَا وُضِعَ الرَّجُلُ عَلَی شَفِیرِ قَبْرِهِ رَأَیْتُ سَیِّدِی قَدْ أَقْبَلَ فَأَخْرَجَ النَّاسَ عَنِ الْجَنَازَةِ حَتَّی بَدَا لَهُ الْمَیِّتُ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ یَا فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَلَا خَوْفَ عَلَیْکَ بَعْدَ هَذِهِ السَّاعَةِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هَلْ تَعْرِفُ الرَّجُلَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا بُقْعَةٌ لَمْ تَطَأْهَا قَبْلَ یَوْمِکَ هَذَا فَقَالَ لِی یَا مُوسَی بْنَ سَیَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَیْنَا أَعْمَالُ شِیعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاء}}؛ بحارالانوار، ج۴۹، ص۹۹.</ref>. |