توصیف: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰
خط ۲۹: خط ۲۹:
===توصیف [[حق]]===
===توصیف [[حق]]===
*[[حق]]، هنگام توصیف، وسیع‌ترین اشیا و هنگام عمل عینی، تنگ‌ترین اشیاست. [[حق]] هرگز به سوی کسی به جریان نمی‌افتد، مگر این که [[روزی]] هم به ضرر او جریان پیدا کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶: {{متن حدیث|"فَالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ، لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ"}}</ref>. در این توصیف هویّت خود [[حق]] مطرح نیست، بلکه دو ویژگی آن را می‌بینم که برای [[آگاه]] ساختن [[مردم]] و توجیه آنان به سوی [[شناخت]] [[حقیقت]] تذکر داده شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228.</ref>
*[[حق]]، هنگام توصیف، وسیع‌ترین اشیا و هنگام عمل عینی، تنگ‌ترین اشیاست. [[حق]] هرگز به سوی کسی به جریان نمی‌افتد، مگر این که [[روزی]] هم به ضرر او جریان پیدا کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶: {{متن حدیث|"فَالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْيَاءِ فِي التَّوَاصُفِ وَ أَضْيَقُهَا فِي التَّنَاصُفِ، لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ"}}</ref>. در این توصیف هویّت خود [[حق]] مطرح نیست، بلکه دو ویژگی آن را می‌بینم که برای [[آگاه]] ساختن [[مردم]] و توجیه آنان به سوی [[شناخت]] [[حقیقت]] تذکر داده شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228.</ref>
===توصیف [[قاضی]] و [[دادرسی]]===
===[[توصیف قاضی و دادرسی]]===
*هنگامی که [[امام]] {{ع}} می‌خواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده می‌کند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] می‌فرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] رعیت را از نظر خود برگزین؛ کسی که کارها بر او تنگ و دشوار نیاید، ستیز ستیزه‌گران او را به لحاجت درنیندازند، در لغزش نپاید و از بازگشت به حق –هرگاه او را شناخت- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بی‌آن‌که به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره شبهه‌ها بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در [[آشکار]] کردن امور شکیباترین آن‌ها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطع‌ترین آن‌ها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به خودبینی نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روش‌ها و شیوه‌های دیگر [[امام]] {{ع}} در توصیف، شیوه ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزش‌های هر چیز می‌تواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. بدیهی است که استفاده از این روش نیز می‌تواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوس‌ترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونه‌های این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>:
*هنگامی که [[امام]] {{ع}} می‌خواهد [[قاضی]] مورد نظر خود را توصیف کند، از شیوه توجیهی استفاده می‌کند. برای مثال در [[نامه]] ۵۳ خطاب به [[مالک اشتر]] می‌فرماید: برای [[داوری]] میان [[مردم]] [[بهترین]] رعیت را از نظر خود برگزین؛ کسی که کارها بر او تنگ و دشوار نیاید، ستیز ستیزه‌گران او را به لحاجت درنیندازند، در لغزش نپاید و از بازگشت به حق –هرگاه او را شناخت- در نماند، نفسش به [[طمع]] مایل نشود، به اندک فهمی –بی‌آن‌که به [[حقیقت]] آن برسد- در نماند، درباره شبهه‌ها بیش از همه درنگ کند، [[دلایل]] را بیش از همه به کار برد، کمتر از همه از مراجعه دادخواه به ستوه آید، در [[آشکار]] کردن امور شکیباترین آن‌ها باشد، به هنگام روشن شدن [[حکم]] قاطع‌ترین آن‌ها باشد، [[ستایش]] بسیار او را به خودبینی نکشاند و خوشامدگویی او را برانگیخته نسازد. از روش‌ها و شیوه‌های دیگر [[امام]] {{ع}} در توصیف، شیوه ارزشی است به این معنا که بیان امتیازات و ارزش‌های هر چیز می‌تواند در معرفی و توصیف آن مؤثر باشد. بدیهی است که استفاده از این روش نیز می‌تواند برای عموم مخاطبان بیش از توصیفات و تعریفات منطقی مفید باشد، زیرا [[مردم]] عموماً با مفاهیم ارزشی آشناتر و مأنوس‌ترند تا مفاهیم صرفاً منطقی و انتزاعی. از نمونه‌های این نوع توصیف است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 228-229.</ref>.
 
===توصیف [[قرآن کریم]]===
===توصیف [[قرآن کریم]]===
*بدانید، این [[قرآن]]، خیرخواه و نصیحت‌کننده‌ای است که هرگز پرده‌پوشی نمی‌کند، هدایت‌کننده‌ای است که هرگز [[گمراه]] نمی‌سازد، داستان‌گویی است که هرگز [[دروغ]] نمی‌گوید. هیچ‌کس با این کتاب هم‌نشینی نکرد، مگر این‌که موقع برخاستن یا چیزی بر او افزوده یا چیزی از او کاسته شد: افزایش در [[هدایت]] و کاهش در نابینایی، برای هیچ‌کس پس از آشنایی با [[قرآن]] [[احتجاج]] و بینوایی وجود ندارد و برای هیچ‌کس بیش از [[قرآن]]، [[بی‌نیازی]] تصور نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶: {{متن حدیث|"وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 229.</ref>
*بدانید، این [[قرآن]]، خیرخواه و نصیحت‌کننده‌ای است که هرگز پرده‌پوشی نمی‌کند، هدایت‌کننده‌ای است که هرگز [[گمراه]] نمی‌سازد، داستان‌گویی است که هرگز [[دروغ]] نمی‌گوید. هیچ‌کس با این کتاب هم‌نشینی نکرد، مگر این‌که موقع برخاستن یا چیزی بر او افزوده یا چیزی از او کاسته شد: افزایش در [[هدایت]] و کاهش در نابینایی، برای هیچ‌کس پس از آشنایی با [[قرآن]] [[احتجاج]] و بینوایی وجود ندارد و برای هیچ‌کس بیش از [[قرآن]]، [[بی‌نیازی]] تصور نمی‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷۶: {{متن حدیث|"وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 229.</ref>
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش