بحث:آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی صفحه با '==نویسنده: آقای واثق و تکمیل کننده: بهمنی== ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}'
(جایگزینی صفحه با '==نویسنده: آقای واثق و تکمیل کننده: بهمنی== ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}')
برچسب: جایگزین شد
خط ۱: خط ۱:
==نویسنده: آقای واثق==
==نویسنده: آقای واثق و تکمیل کننده: بهمنی==
==پاسخ تفصیلی==
 
==تأثیرگذاری [[اجتماعی]] [[انتظار]]==
*[[جامعه]] از انسان‌های مختلف با افکار، اهداف، [[آرزوها]]، [[رفتار]] و گفتار گوناگون و با سطوح مختلف مادی و [[معنوی]] تشکیل می‌شود. هر یک از افراد اجتماع از یکسو بر جامعه‌ای که در آن [[زندگی]] می‌کنند، به [[میزان]] شخصیت وجودی خود تأثیر می‌گذارند و از سوی دیگر، از [[جامعه]] تأثیر می‌پذیرند. این تأثیرپذیری تا حدود زیادی متقابل بوده، انکارناپذیر است. بنابراین، تغییر افکار، اهداف، [[رفتار]] و گفتار تک تک [[انسان‌ها]] در حد خود به منزلۀ تغییر مکانیسم و ساختار [[جامعه]] محسوب می‌شود. [[انتظار فرج]] و [[امید]] به آینده‌ای درخشان، تغییر اساسی در [[رفتار]] و گفتار [[انسان]] ایجاد می‌کند؛ پس همان گونه که [[انتظار فرج]] در [[سازندگی]] یکایک [[انسان‌ها]] مؤثر است، در [[سازندگی]] [[جامعه]] نیز که از همان [[انسان‌ها]] تشکیل شده است، تأثیر خواهد گذاشت<ref>ر.ک. ان‍ص‍اری، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۳</ref>.
*[[انتظار]] نه تنها در [[زندگی فردی]] [[منتظر]]، مؤثر است که در [[حوزه]] رابطه فرد با [[جامعه]] نیز مطرح و برنامه دارد و او را به تأثیرگذاری مثبت در [[جامعه]] وا می‌دارد. از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه [[توان]] خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند<refر.ک. زهادت، عبدالمجید، [[معارف]] و [[عقاید]] ۵ ج۲، ص۲۴۲.</ref>.
*[[آثار اجتماعی انتظار]] جدای از پی‌آمدهای فردی آن نیست، زیرا اجتماع از افراد شکل می‌گیرد و هرچه آثار فردی بیشتر و کارآمدتر باشد، تأثیرش در [[جامعه]] و نهادهای [[اجتماعی]] جلوۀ فزون‌تری خواهد داشت. شاید بتوان گفت پی‌آمد [[اجتماعی]] [[انتظار]]، در گرو تحقق پی‌آمد فردی آن است<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵</ref>.
*گفتار، [[رفتار]] و تقریرات [[امام]] برای او [[حجت]] است و این سه، [[وظایف]] فردی و [[اجتماعی]] او را تنظیم می‌کند. [[وظیفه]] یک [[شیعه]] [[منتظر]] در [[خودسازی]] خلاصه نمی‌شود. این آغاز کار است؛ زیرا او باید بعد از [[تزکیه]] و تصفیه [[نفس]] در پی [[تطهیر]] و [[اصلاح جامعه]] باشد<ref>ر.ک. هدایت‌نیا، فرج‌الله، ابعاد انتظار در قرآن کریم و روایات، ص۱۲۲.</ref>.
 
==[[آثار اجتماعی انتظار]]==
*برخی از آثار و پیامدهای [[اجتماعی]] [[انتظار]] عبارتند از:
===[[امیدواری]]===
*[[امیدواری]]: [[امیدواری]] و [[خوش‌بینی]] معقول نسبت به [[آینده]]، ایجاد و تقویت [[خوش‌بینی]] به [[آینده]] و [[امید]] به تحقق آرزوهای [[دینی]] و انسانی و برآورده شدن آنها و سعادت‌مند شدن [[انسان]] بعد از سال‌ها [[فساد]] و [[تباهی]] و [[پیروزی]] نهایی [[صلاح]] و [[تقوا]] و [[عدالت]] و [[دوستی]] و [[محبت]] و...<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
*در جامعۀ [[منتظر]]، همۀ افراد آن امیدوارند و از هرگونه عوامل [[ناامیدی]] به دور است، زیرا [[مهدویت]] یعنی نگاه روشن به [[آینده]]، پس [[تاریکی]] از [[دل‌ها]] رخت برمی‌بندد و این بزرگ‌ترین ارمغان [[اجتماعی]] [[انتظار]] است. جوامعی که به وعدۀ [[الهی]] [[امیدوار]] باشند ـ با توجه به پایان‌ناپذیری [[امید]] [[الهی]] ـ ناکام نمی‌گردند و به موفقیت و کام‌یابی دست خواهند یافت<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵</ref>.
*تحقّق [[خوف]] و رجای معقول در تمام تلاش‌های [[اجتماعی]] از [[آثار اجتماعی انتظار]] راستنی است البته رجای معقول ([[خوش‌بینی]] به [[آینده]] [[بشر]])؛ زیرا درباره [[آینده]] [[بشر]] نظرات مختلف است. برخی می‌گویند [[شر]] و [[فساد]] و [[بدبختی]]، لازمه لاینفک حیات بشری است و لذا [[زندگی]] بی‌ارزش است و عاقلانه‌ترین [[کارها]] خاتمه دادن به حیات و [[زندگی]] است. برخی هم معتقدند: [[بشر]] در اثر [[پیشرفت]] حیرت‌‌آور تکنیک و [[ذخیره]] کردن انبارهای وحشتناک وسایل تخریبی، به مرحله‌ای رسیده که بیش از یک گام با گوری که با دست خود [[کنده]] فاصله ندارد؛ در حالی که در منظر ما، ریشة [[فسادها]] و [[تباهی‌ها]] [[نقص]] روحی و [[معنوی]] [[انسان]] است. [[انسان]] هنوز [[دوره جوانی]] و ناپختگی را طی می‌کند و [[خشم]] و [[شهوت]] بر او و عقلش [[حاکم]] است. [[انسان]] بالفطره در راه [[تکامل]] [[فکری]] و [[اخلاقی]] و [[معنوی]] پیش می‌رود. نه [[شر]] و [[فساد]] لازم لاینفک [[طبیعت]] [[بشر]] است و نه [[جبر]] تمدّن، فاجعه خودکشی دسته جمعی را پیش خواهد آورد؛ بلکه جریان [[مبارزه]] [[حقّ]] و [[باطل]] ادامه می‌یابد و جلو می‌رود تا آنجا که در نهایت منجر به [[حکومت عدل]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} خواهد شد و چنین نیست که زحمات اصلاحگران به سرانجام نرسد. [[انسان]] در حالت عادی وقتی [[فراوانی ظلم و فساد]] و [[غلبه]] ظاهریِ [[ظالمان]] را در [[جهان]] می‌بیند، گاه با خود می‌اندیشد که آیا می‌توانیم در مقابل این موج [[عظیم]] کاری از پیش ببریم و [[وعده]] [[ظهور]] به ما می‌گوید که همه کارهای شما به سرانجام می‌رسد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. [[خوف]] معقول ([[امید]] واهی نداشتن به تلاش‌های خود): [[وعده]] [[منجی]] [[جهان]] در عین حال به ما می‌گوید که به تلاش‌های خودتان فی نفسه [[امید]] نامحدود نداشته باشید؛ یعنی از خودتان [[انتظار]] نداشته باشید که کلّ عالم را به تنهایی [[اصلاح]] کنید. اقدامات شما شرط لازم برای [[اصلاح]] جهانی است؛ امّا شرط کافی نیست؛ یعنی خلاصه [[جامعه بشری]] در سیر تکاملی‌اش از [[مهدی]] بی‌نیاز نخواهد بود<ref>ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱، ص ۷۶ـ ۷۸.</ref>.
*انسانی که از [[بینش]] [[الهی]] برخوردار بوده و [[معتقد]] است زمانی فرا می‌رسد که [[حق]] و [[عدالت]] به [[پیروزی]] نهایی خواهد رسید، هیچ‌‌گاه با خود نمی‌اندیشد کار از کار گذشته و دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست و تلاش و کوشش برای [[اصلاح جامعه]] بیهوده است، زیر این [[نومیدی]] و [[یأس]] با روحیۀ انسانی که واقعاً [[منتظر ظهور]] [[حضرت بقیة الله]] {{ع}} است، به هیچ وجه تناسب ندارد، چون [[انسان]] [[مؤمن]]، [[یأس]] و [[نومیدی]] را از بزرگ‌ترین [[گناهان]] می‌داند، همان طور که [[انسان]] آلوده به [[گناه]] [[حق]] ندارد از درگاه [[الهی]] [[ناامید]] باشد، چرا که این [[نومیدی]]، خود بزرگترین [[گناه]] است و باعث می‌شود به [[فکر]] جُبران [[گناه]] خود نباشد و بیش از پیش به [[گناه]] و [[انحراف]] آلوده شود<ref>ر.ک. ان‍ص‍اری، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۳</ref>.
 
===حرکت، ره‌آورد طبیعی [[انتظار]]===
*حرکت: حرکت، ره‌آورد طبیعی [[انتظار]] است و با [[امید]] به [[آینده]]، حرکت به سمت مطلوب شکل می‌گیرد، زیرا [[امید]]، چنان نیرویی به کالبد اجتماع می‌بخشد که نمی‌تواند در جا بایستد، مگر آنکه گرفتار آفت [[انتظار منفی]] شود. ثمرۀ این حرکت، می‌تواند [[دعوت]] [[مردم]] به [[امر به معروف و نهی از منکر]]، [[دعوت]] به سوی [[خدا]]، [[آماده‌سازی]] زمینه [[ظهور امام عصر]]{{ع}} و برپایی [[دولت جهانی]] او و ایجاد آمادگی‌های بینشی، ایمانی و تشکیلاتی و ایجاد [[توانایی]] در [[نسل]] مؤمنانی باشد که برای [[یاری امام]] و برای [[زمینه‌سازی]] ظهورش [[قیام]] می‌کنند<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵</ref>.
===[[مقاومت]] و [[پایداری]]===
*[[مقاومت]]: [[مقاومت]] و برخورد [[فکری]] و [[رفتاری]] با حرکت‌های [[اجتماعی]] منحط و تخریب‌گر و یا نهضت‌های مخالف و حفظ [[امت اسلام]] از [[مبتلا]] شدن به انحراف‌های [[فکری]] و [[رفتاری]] در سطح اجتماع، همچنین [[ظلم‌ستیزی]] و [[بیداری]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] در برابر حکومت‌های [[جور]] و [[ستم]] و مدعیان [[غاصب]] [[منصب ولایت]]، از کارکردهای [[اجتماعی]] [[انتظار]] است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
*اگر [[امید]] بود و حرکت به دنبالش تحقق یافت و اگر افراد [[جامعه]] [[بصیرت]] روشنی درباره [[منتظر]] خود داشته و مهدی‌باور باشند و حضورش را لمس کنند و در تکاپوی [[حضرت]] باشند، دیگر جایی برای عقب‌نشینی نیست، بلکه نیروی لازم برای [[مقاومت]] در برابر [[جبهه]] [[باطل]] فراهم خواهد شد. اصولاً نتیجه همه [[امیدها]] و حرکت‌ها، همان [[مقاومت]] در برابر جریان باطلی است که در مقابل [[انتظار]] [[صف‌آرایی]] کرده است. مانند کسی که در حال [[غرق]] شدن است و ناگهان از دور، گروه [[نجات]] را می‌بیند که به سوی او در حرکت‌اند. در این حالت فرد، بر امواج [[آب]] [[غلبه]] خواهد کرد و برای این کار نیرویی شگرف در خود احساس می‌کند<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵.</ref>.
*از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه [[توان]] خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.</ref>.
*[[مسلمان]] [[معتقد]] به اصل [[انتظار]] در برابر [[بی‌عدالتی‌ها]] [[ایستادگی]] می‌‌کند و هرگز [[تسلیم]] زورگویی‌های [[مستکبران]] نمی‌شود و همواره تلاش می‌‌نماید تا از طریق برطرف ساختن تمام نارسایی‌ها زمینه برای تشکیل [[حکومت عدل جهانی]] فراهم شود و در این راستا اگر در برهه‌ای از زمان به جهت تسلط بیش از [[حد]][[زورمداران]] و [[طاغوت‌ها]] دچار انواع شکنجه‌ها و فشارها شد نه تنها [[روحیه]] خود را نمی‌بازد بلکه ضمن یادآوری [[وعده]] [[صدق]] [[پیامبر اکرم]] که فرمودند: «اگر از [[عمر]] [[دنیا]] فقط یک روز [[باقی]] می‌‌باشد [[خداوند متعال]] آن یک روز را به اندازه‌ای طولانی خواهند ساخت تا مردی از [[فرزندان]] من که نامش نام من و کنیه‌اش [[کنیه]] من است [[ظهور]] نماید و [[زمین]] را پس از پر شدن از [[ظلم و ستم]] با [[عدل و داد]] پر سازد»<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّی یُخْرِجَ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص۷۴.</ref> هر لحظه بیش از بیش به [[مقاومت]] و [[پایداری]] خود خواهند افزود تا سهم بیشتری را در [[زمینه‌سازی]] [[پیروزی حق بر باطل]] به خود اختصاص دهند<ref>ر.ک. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.</ref>.
*[[منتظر]] به هنجارهای [[جامعه]] نظر می‌‌اندازد، هنجارهای مثبت و متعالی و مناسب با ارزش‌های [[جامعه موعود]] را در خود درونی می‌‌کند، شخصیت خود را توسعه می‌‌بخشد و آرمان‌هایی همچون عدالت‌طلبی، [[مبارزه]] با [[ظلم]] و [[فساد]] را معیار [[رفتار]] [[اجتماعی]] خود قرار می‌دهد. [[منتظر]] با هنجارهای منفی و نامتناسب با [[جامعه موعود]] [[مبارزه]] می‌کند و تمام تلاش‌های خود را برای برهم زدن آن انجام می‌دهد. بنابراین [[انسان]] [[منتظر]] در اثر اجتماعی‌شدن [[مهدوی]] با ناهنجارهای درونی و ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] [[مبارزه]] می‌‌کند<ref>ر.ک. ضمیری، محمد رضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌های اجتماعی، ص ۲۹۲-۲۹۳.</ref>.
 
===کنترل [[اجتماعی]]===
*کنترل و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]: ایجاد شور و [[نشاط]] [[اجتماعی]] و انگیزه طهارت‌خواهی و برخورداری از اوصاف [[حمیده]] در تمام سطوح حیات [[اجتماعی]]، [[بلوغ]] [[خردورزی]] و [[تکامل]] [[فکری]] [[بشر]] و [[آزادی]] [[عقل]] و [[اندیشه]] از بند اسارت‌های [[طبیعت]] و [[تعصب]] و [[غرایز]] و مقررات خودساخته و [[خرافه]]<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
*[[انسان]] در حال [[انتظار]] می‌‌بایست [[محاسن]] [[اخلاقی]] را در خود نهادینه کند و [[ارزش‌ها]] و هنجارهای [[اخلاقی]] را در معیار [[زندگی]] خود قرار دهد. در این صورت است که [[انتظار]] [[مانع]] وقوع ناهنجاری‌های اجتماع می‌شود و فرد را در برابر انواع کجروی‌های [[اجتماعی]] مصون‌ نگه می‌دارد<ref>ر.ک. ضمیری، محمد رضا، کارکردهای انتظار سازنده در اصلاح ناهنجاری‌­های اجتماعی، ص ۲۹۲-۲۹۳.</ref>.
*از کارکردهای [[اجتماعی]] [[انتظار حضرت مهدی]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، [[آراستگی]] [[جامعه]] به [[هنجارها]] و [[خوبی‌ها]] و پیراستن از ناهنجاری‌ها و بدی‌هاست. کنترل [[اجتماعی]]، یعنی دوری از [[انحرافات]] و ناهنجاری‌ها و [[گرایش]] به [[ارزش‌ها]] و هنجارهای [[دینی]] است؛ چنانچه [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: «هرکس [[دوست]] دارد از [[یاران امام]] [[قائم]] باشد باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]] و بر اساس [[ورع]] و [[محاسن اخلاق]] عمل کند».<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلاَقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</ref> در این [[کلام]] [[منتظر واقعی]] کسی است که خود را با [[ورع]] و [[پرهیزکاری]] و دوری از ناهنجاری‌ها و آراستن به [[هنجارها]] و [[خوبی‌ها]] وفق می‌دهد. پس یکی از [[وظایف منتظران امام زمان]]{{ع}} در [[عصر غیبت]]، دوری جستن از [[انحرافات]] و ناهنجاری‌هاست. علاوه بر اینکه با توجه به ناگهانی بودن امر [[ظهور امام زمان]]{{ع}}، خود آن [[حضرت]] همه [[شیعیان]] و [[منتظران]] را به [[اعمال پسندیده]] و دوری از [[بدی‌ها]] و ناهنجاری‌ها فراخوانده، و می‌فرمایند: «هریک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازید و از هر آنچه موجب [[خشم]] و [[ناخشنودی]] ما می‌گردد، دوری گزینید؛ زیرا [[فرمان]] ما به یک‌باره و ناگهانی فرا می‌رسد و در آن زمان [[توبه]] و بازگشت برای کسی نفع و سودی ندارد و [[پشیمانی]] از [[گناه]]، کسی را از [[کیفر]] ما [[نجات]] نمی‌بخشد». <ref>{{متن حدیث|فَیَعْمَلُ کُلُّ اِمْرِئٍ مِنْکُمْ مَا یَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنَا وَ لِیَتَجَنَّبَ مَا یُدْنِیهِ مِنْ کَرَاهِیَتِنَا وَ سَخَطِنَا فَإِنَّ اِمْرَأً یَبْغَتُهُ فَجْأَةٌ حِینَ لاَ تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ وَ لاَ یُنَجِّیهِ مِنْ عِقَابِنَا نَدَمٌ عَلَی حَوْبَةٍ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.</ref> بنابراین از آثار و کارکردهای [[اجتماعی]] [[انتظار حقیقی]] [[امام زمان]]{{ع}}، کنترل [[اجتماعی]] و دوری از [[انحرافات]] و ناهنجاری‌ها بوده، [[منتظر واقعی]]، هرگز خود را به [[گناه]]، [[بدی‌ها]] و [[زشتی‌ها]] آلوده نمی‌کند<ref>ر.ک. ربانی‌ خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۴۵.</ref>.
*زمینه مورد نظر در امر [[انتظار]] این است که روابط انسانی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گردد، [[مفاسد اخلاقی]]، سرقت، جنایت، آدم‌کشی، بهره‌گیری، [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] از [[جامعه]] رخت بربندد. [[فضیلت‌ها]] بر فضیحت‌ها باز شناخته شده و طرد و محکوم کردند در [[جامعه]] [[برادری]] و [[تعاون]] باشد، تضامن و تکافل [[اجتماعی]] جای پایی پیدا کند. [[انتظار]] این است که روزی ستم‌بارگی‌ها در هم شکنند و [[انسان‌ها]] [[قدرت]] یابند که ریشه [[دوروئی]] و [[نفاق]] را از [[جامعه]] برکنند، پایه‌های کج‌روی و [[انحراف]] را ویران سازند، قدرت‌های [[ناصالح]] را از [[جامعه]] طرد نمایند، افراد [[صالح]] و [[رشید]] [[سرپرستی]] روابط را بر عهده گیرند. [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد. و بالاخره در جنبه [[اجتماعی]] [[انتظار]] این است که عوامل اغواکننده در [[جامعه]] [[حق حیات]] نداشته باشند، وسایل ارتباط جمعی در طریق [[هدایت]] و رشد و ارتقاء [[مردم]] باشند، روزنامه‌ها و کتب و مجلات به تنویر [[افکار]] بپردازند و از هر چه که مایه [[گمراهی]] و [[فساد]] وانحطاط است دور و برکنار گردند<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.</ref>.
*از جهات [[تربیتی]] و [[اخلاقی]] فرد سالم، [[زمینه‌ساز]] [[جامعه]] سالم است و [[جامعه]] سالم، عامل تداوم و بقای فرد سالم است و این دو در تعامل با یک‌دیگرند. بنابراین نوعی [[التزام]] منطقی میان [[سلامت]] [[اخلاقی]] فرد و [[سلامت]] [[اخلاقی]] [[جامعه]]، وجود دارد. گفتنی است که منظور از واژه [[سلامت]]، [[مصونیت]] [[دین]] در سطح فرد و [[جامعه]] است. [[مصونیت]] [[دین]]، در پرتو [[تقوا]] امکان‌پذیر است. همان عاملی که عمل به آن، یکی از مهم‌ترین [[وظایف شیعیان]] و [[پیروان]] [[امام عصر]]{{ع}} در زمان غیبت‌ است<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، معرفت امام عصر{{ع}}، ص ۳۱۰.</ref>؛ زیرا آن [[حضرت]]، معنای [[تقوا]] است و [[انتظار]] منطقی آن است که منتظرانش نیز از نوعی سنخیت نسبی با ایشان برخوردار باشند تا در اظهار [[محبت]] و ارادت آنان به آن [[حضرت]]، نشانه‌ای از [[صداقت]]، مشاهده شود. از سوی دیگر، در رأس فرمایشات [[معصومین]]{{ع}} سفارش به [[تقوا]] به چشم می‌خورد: [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرمایند: «قسم به [[خدا]]، شما بر [[دین خدا]] و [[فرشتگان]] او هستید؛ پس ما را نسبت به این امر ([[دین‌داری]] خودتان) به وسیله [[ورع]] و [[اجتهاد]] [[یاری]] نمایید»<ref>{{متن حدیث|أَمَا وَ اللَّهِ إِنَّکُمْ لَعَلَی دِینِ اللَّهِ وَ مَلَائِکَتِهِ فَأَعِینُونَا عَلَی ذَلِکَ بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ عَلَیْکُمْ بِالصَّلَاةِ وَ الْعِبَادَةِ عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۷.</ref>. هم ایشان در سفارش دیگری می‌افزایند<ref>{{متن حدیث|عَلَیْکُمْ بِالْوَرَعِ فَإِنَّهُ الدِّینُ الَّذِی نُلَازِمُهُ وَ نَدِینُ اللَّهَ تَعَالَی بِهِ وَ نُرِیدُهُ مِمَّنْ یُوَالِینَا لَا تُتْعِبُونَا بِالشَّفَاعَةِ}}؛ وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۴۸.</ref>: «بر شما است رعایت کردن [[ورع]]، به درستی که [[ورع]]، آن [[دینی]] است که ما ملتزم به آن هستیم و [[خدا]] را به وسیله آن [[بندگی]] می‌کنیم و همین را از [[اهل ولایت]] و [[محبت]] خود [[انتظار]] داریم. ما را به خاطر [[شفاعت]] کردن به [[سختی]] و زحمت نیندازید».<ref>ر.ک. شرفی، محمدرضا، مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان شناختی انتظار، گفتمان مهدویت، سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۳۷ ـ ۱۴۱.</ref>
*دور ماندن از [[فساد محیط]]، یکی از آثار مهم اصل [[انتظار]] آن که فرد را از [[تسلیم]] در برابر آلودگی‌ها و حل شدن در [[فساد محیط]] و خودباختگی در مقابل انواع عوامل [[منحرف]] کننده داخلی و خارجی باز می‌‌داد. طبق [[روایات]] زیادی در دوره [[غیبت امام زمان]] بر عوامل [[انحراف]] و موانع پای‌بندی به [[ارزش‌های الهی]] آن چنان افزایش پیدا می‌کند که بیشتر [[مردم]] به سبب [[ضعف]] [[ایمان]] و زرق و برق بیشتر [[امور مادی]] و [[وسوسه]] [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] به [[فساد]] و [[تباهی]] کشیده می‌‌شوند در چنین شرایطی یکی از عوامل مهمی که می‌‌تواند [[انسان]] را به [[خویشتن‌داری]] [[دعوت]] کند [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی است که اصل [[انتظار]] به آن دلالت دارد. بنابراین [[انتظار ظهور امام زمان]] از نظر روانی، [[انسان]] را در مقابل امواج سهمگین [[فساد]] و آلودگی مقاوم می‌‌سازد و از حل شدن وی در آلودگی محیط جلوگیری می‌‌کند. در صورتی‌که وجود یک برنامه منسجم در زمینه [[احیا]] و گسترش [[فرهنگ انتظار]] می‌‌توان با [[شبیخون]] [[فرهنگی]] [[دشمنان]] که مخصوصا [[روح]] و [[اندیشه]] قشر [[جوان]] را [[هدف]] قرار داده است مقابله کرد<ref>ر.ک. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.</ref>.
 
===احساس [[مسؤولیت]] در قبال مظلومین و محرومین===
*احساس [[مسؤولیت]] در برابر مظلومین و محرومین: از کارکردهای [[اجتماعی]] [[انتظار]] [[حاکمیت]] [[روح]] [[ایثار]] و [[از خودگذشتگی]] و [[فداکاری]] و هدایت‌گری‌ و هدایت‌طلبی است<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
*[[انتظار]] در ابعاد گوناگون حیات انسانی آثار ژرف می‌گذارد و بیشترین اثرگذاری آن در بُعد تعهدها و مسئولیت‌های [[اجتماعی]] و احساس دیگر خواهی و [[احسان]] [[دوستی]] عینیت می‌یابد؛ زیرا که در مفهوم [[انتظار]]، [[انسان‌گرایی]] نهفته است. [[انسان]] [[منتظر]] پیوندی ناگسستنی با [[هدف‌ها]] و آرمان‌های [[امام]] [[منتظر]] و [[موعود]] خود دارد و در آن راستا گام بر می‌دارد و همسان و همسوی آن اهداف و آرمان‌ها حرکت می‌کند و همۀ جهت گیری‌ها و گرایش‌ها و گزینش‌هایش در آن چارچوب قرار می‌گیرد. [[امام موعود]]، غمگسار [[راستین]] غمزدگان و [[یار]] و [[یاور]] واقعی [[مظلومان]] و حامی [[حقیقی]] [[مستضعفان]] است. پس جامعۀ [[منتظر]] و انسان‌های دارای [[خصلت]] [[انتظار]]، باید در زمینۀ خواست‌ها و هدف‌های امامشان عمل کنند و به [[یاری]] انسان‌های [[مظلوم]] و [[محروم]] بشتابند و [[دل]] آزردگان را مرهم نهند و دشواری‌ها و مشکلات [[مردم]] را تا [[حد ]][[توان]]، طبق خواسته و رضای امامشان برطرف سازند. و اگر چنین شد در قلمرو جامعۀ [[منتظر]]، [[محروم]] و تهیدست و [[بیمار]] بی درمان و دلتنگ و افسرده و [[اندوهگین]] و گرفتار [[باقی]] نخواهد ماند. شاید یکی از معانی برخی از [[احادیث]] دربارۀ [[انتظار فرج]] که گفته‌اند: "[[انتظار فرج]] خود [[فرج]] است" همین معنا باشد که جامعۀ [[منتظر]] اگر انتظاری [[راستین]] و صادقانه داشته باشد، دست کم در [[حوزه]] خود، مشکلات و نابسامانی‌های [[مردم]] را برطرف می‌کند و [[خواسته‌ها]] و آرمان‌های [[امام موعود]] را در محیط خویش تحقق می‌بخشد؛ لذا [[امام رضا]]{{ع}} فرمود<ref>«انتظار فرج جزء فرج است» مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۱، ح۲۹</ref>: {{متن حدیث|"انتظار الفرج من الفرج"}}<ref>ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۷، ۸۸</ref>
*در [[دوران غیبت حضرت مهدی]] که [[فتنه‌ها]] به فزونی می‌‌رسد و [[نابسامانی‌های اجتماعی]] افزایش می‌‌یابد، بسیارند کسانی که زیر [[ستم]] قرار می‌‌گیرند و از [[حقوق]] [[مسلم]] خویش [[محروم]] می‌‌مانند. [[شیعه]] [[منتظر]] اگر چه نتواند تغییری بنیادین در [[جامعه]] ایجاد کند، حداقل تا آنجا که [[توان]] دارد [[ضعیفان]] و [[بیچارگان]] را دست‌گیری می‌‌نماید، به [[فقیران]] و [[مستمندان]]، عطوفت می‌‌ورزد و در [[خیرخواهی]] دیگران کوتاهی نمی‌کند. حفظ [[اسرار]] دیگران می‌‌کند، [[تحمل]] [[مسئولیت]] می‌‌نماید، در رفع مشکلات دیگران می‌‌کوشد و هرگز کمبودهای [[مردم]] را به گردن [[رهبران]] [[معصوم]] خویش نمی‌اندازد. [[امام باقر]] می‌‌فرماید: «باید نیرومندان شما به [[ناتوانان]] [[کمک]] کنند و [[توانگران]] به [[مستمندان]] برسند، هر یک از شما باید چنان که نیکخواه خود است، در مقابل [[برادر دینی]] خود هم چنین باشد. شما باید [[اسرار]] آل محمدی را فاش نسازید و [[مردم]] را بر سر ما نشورانید... اگر این چنین بودید و بدین‌گونه که سفارش می‌کنیم [[رفتار]] کردید... هر یک از شما اگر از [[جهان]] درگذرد و [[قائم]] ما را [[درک]] نکرده باشد، [[شهید]] به شمار خواهد آمد»<ref>صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص۵۱۲.</ref>. به [[راستی]] یکی از زیباترین جلوه‌های کارکرد [[اجتماعی]] [[انتظار]]، همین یاری‌رسانی‌هاست. کسی که خود را آماده می‌‌کند تا در [[دوران ظهور]] در رکاب [[امام]] [[قائم]] خویش برای براندازی [[ستم]] و [[برقراری عدالت]] در سراسر [[گیتی]] [[جهاد]] و [[مبارزه]] کند، اکنون در [[دوران غیبت]] چگونه می‌‌تواند در برابر [[رنج]] [[ستم‌دیدگان]] و محرومان و [[بیچارگان]] ساکت و بی‌تفاوت باشد<ref>ر.ک. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.</ref>.
 
===[[اصلاحات]] [[اجتماعی]]===
*[[اصلاحات]] [[اجتماعی]]: از آنجا که [[شرط ظهور]] [[دولت حق]]، [[آمادگی]] جمعی است، هر کس به اندازه [[توان]] خود برای [[اصلاح جامعه]] می‌کوشد و در برابر ناهنجاری‌های [[اجتماعی]]، ساکت و بی‌تفاوت نمی‌ماند؛ چرا که [[منتظر]] [[مصلح جهانی]] در [[اندیشه]] و عمل، مسیر [[صلاح]] و [[راستی]] را طی می‌کند<ref>ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۲.</ref>.
*[[اعتقاد]] به [[ظهور]] [[مصلح]] کلّ و اینکه زمانی می‌رسد که تمام نابسامانی‌های [[اجتماعی]] برطرف خواهد شد و [[مساوات]] و [[عدالت]] در [[جامعه]] [[حاکم]] گشته، [[انسان‌های صالح]] و [[شایسته]] پست‌های کلیدی [[حکومت]] را به عهده خواهند گرفت و محلی برای افراد [[فرصت]] طلب و [[چاپلوس]] [[باقی]] نمی‌ماند و حیله‌ها و تزویرها کنار رفته، [[حقیقت]] در تمام صحنۀ [[زندگی]] [[جایگاه]] خود را باز خواهد یافت، [[انسان]] را وادار می‌کند علاوه بر [[اصلاح]] خویش در جهت [[اصلاح]] دیگران نیز کوشش نماید، زیرا [[اصلاحات]] زیر بنایی [[اجتماعی]] که انتظارش را می‌کشند، یک عمل فردی نیست، بلکه کاری است که تمام انسان‌های [[متعهد]] و متقی باید در آن شرکت کنند و تلاش‌های آنان هماهنگ و یکپارچه باشد. در یک فعالیت بزرگ و گسترده که پهنه [[گیتی]] را در بر می‌گیرد، هیچ‌کس نمی‌تواند از حال دیگران غافل باشد، بلکه باید بر اساس مسؤولیتی که به عهدۀ هر [[انسان]] صالحی هست، هر جا ضعفی مشاهده کرد، برای [[اصلاح]] آن بکوشد و با تلاش پیگیر خود موضع‌های آسیب پذیر را ترمیم کند<ref>ر.ک. ان‍ص‍اری، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌، در انتظار خورشید ولایت، ص ۱۲۳</ref>.
*جامعۀ [[منتظر]] درصدد [[اصلاحات]] [[اجتماعی]] است، زیرا شخصی که جامعۀ ما در [[انتظار]] اوست، خود یک [[مصلح]] و اصلاح‌گر است. اگر [[جامعه]] به سمت [[اصلاحات]] حرکت نکند، بسترهای [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد و هرقدر جهت [[جامعه]] به سوی [[اصلاحات]] باشد، [[زمینه‌سازی]] بیشتری برای [[ظهور]] صورت می‌گیرد. این زمینه‌سازی‌ها و [[اصلاحات]] چند شاخص دارد: [[شناخت]] ویژگی‌های جامعۀ آرمانی [[مهدوی]]؛ شناسایی نقاط [[ضعف]] [[اجتماعی]] که در آن [[زندگی]] می‌کنیم و [[برنامه‌ریزی]] برای دگرگونی و [[اصلاحات]] با توجه به ویژگی‌های [[جامعه مطلوب]] و آرمانی<ref>ر.ک. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۱۱۲ الی ۱۱۵</ref>.
===تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] [[جبهه حق]]===
*تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] [[جبهه حق]]: تقویت جای‌گاه [[دین]] و استمرار عملی خط [[امامت]] در شریان‌های حیات [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] و [[فکری]] و [[فرهنگی]] [[جامعه]] و [[برنامه‌ریزی]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] جهت تقویت [[روحیه]] مهدی‌باوری و ایجاد دلبستگی [[عاطفی]] و ارتباط [[فکری]] با آن [[حضرت]]<ref>ر.ک. زینتی، علی، انتظار و امنیت روانی، ص: ۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
*در تلاش‌های [[اجتماعی]] آن‌چه مهم است، تقویت [[فرهنگی]] و [[معنوی]] جبهة [[حق]] است که این [[اقدام]] کیفی است، نه کمّی؛ یعنی آن‌چه مقدّمه [[ظهور]] است این نیست که به لحاظ شناسنامه‌ای تعداد [[مسلمانان]] یا [[شیعیان]] افزایش یابد؛ بلکه آن‌چه [[اولویت]] بیش‌تری دارد، این است که [[انسان‌ها]] تشنه [[حقیقت]] و [[عدالت]] شوند؛ پس تعداد [[یاران]] اوّلیه و اصلی [[حضرت]] شاید کم باشد؛ امّا چنان‌که گفتیم، به لحاظ کیفیت در زمرة [[برترین]] انسان‌هایند که هر یک می‌تواند انقلابی در [[جان‌ها]] ایجاد کند. به تعبیر یکی از بزرگان، [[یاران مهدی]] اشخاصی از سنخ [[امام خمینی]] یا بالاتر از او خواهند بود. در واقع اینکه خوبان هم باید به نهایت کار خود برسند، تاکید مهمّی است بر اینکه بیش از کمّیت به کیفیت باید اندیشید. [[خروج]] از پارادایم‌های رایج در [[تفکر]] غربی: دوره [[جدید]]، دورة سیطره [[فرهنگی]] [[جهان]] [[غرب]] بر عالم است و [[منتظر واقعی]] انسانی است که تحت این سیطره واقع نمی‌شود. ما امروزه بسیاری از سخنان، [[گرایش‌ها]]، رفتارها و... را به گونه‌ای تنظیم می‌کنیم که در [[جهان]] مدرن و با الگوهای مدرن [[مقبولیت]] داشته باشد. از باب نمونه می‌توان به همین مسأله جهانی‌شدن اشاره کرد؛ در حالی‌که [[معتقد]] به [[ظهور مهدی]]، با معادلاتی [[رفتار]] می‌کند که در ظرف محدود معادلات [[دنیایی]] رایج در [[جهان]] مدرن نمی‌گنجد؛ بدین سبب، تمام معادلات آنها را به راحتی به هم می‌ریزد که باز در این زمینه, نگاهی به [[سیره]] زندگانی [[امام خمینی]] می‌تواند [[عبرت]] آموز باشد<ref>ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری ۱، ص ۷۶ـ ۷۸.</ref>.
 
===[[استقامت]]===
*مشکلات گوناگونی که از جوانب مختلف برای [[انسان]] پیش می‌‌آید و [[فتنه‌ها]] و [[مصائب]] [[طاقت]] فرسایی که بر سر راه، باورمندانی چشم [[انتظار]] وارد می‌‌آید، احساس تنهایی، آنان را چنان می‌‌شکند که برای [[ناامید]] نشدن، استقامتی کوه‌سان می‌‌طلبد. از این روست که [[رسول خدا]]{{صل}} می‌‌فرماید: «خوشا به حال صبرکنندگان در [[دوران غیبت مهدی]]، خوشا به حال پا برجایان در [[مقام]] [[محبت]] او»<ref>{{متن حدیث|طُوبَی لِلصَّابِرِینَ فِی غَیْبَتِهِ طُوبَی لِلْمُقِیمِینَ عَلَی مَحَبَّتِهِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۰۶.</ref>؛ در جای دیگر دست به [[دعا]] برداشت و عرض کرد: «پروردگارا، برادرانم را به من بنمایان. یکی از [[یاران پیامبر]] که درجمع حاضر بود گفت: آیا ما [[برادران]] شما نیستیم ای [[رسول خدا]]؟! آن [[حضرت]] فرمود: نه، شما [[اصحاب]] من هستید و [[برادران]] من قومی در [[آخر زمان]] هستند فرمود: «[[سختی]] [[استقامت]] هریک از آنان بر [[دین]] خود، بیشتر از [[سختی]] کسی است که در شبی ظلمانی بخواهد بوته خاری را با دست خود از خار بپیراید، یا کسی‌که بخواهد ذغال گداخته سوزانی را در مشت بگیرد. آنان چراغ‌های فروزان شب‌های ظلمانی‌اند»<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِهِ‏ اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانَکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّکُمْ أَصْحَابِی وَ إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۳.</ref>. [[امتحانات الهی]] یکی پس از دیگری برای [[مؤمنین]] پیش می‌‌آید و [[میزان]] [[صبر]] و [[استقامت]] آنان را به بوته [[امتحان]] می‌‌گذارد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌‌فرماید: «امر [[فرج]] برای شما نمی‌رسد مگر پس از نابودی، نه به [[خدا]] [[سوگند]]، نمی‌رسد مگر پس از آن‌که خوب و بد از هم جدا شوند، نه به [[خدا]] نمی‌رسد مگر پس از آن‌که در اثر آزمایش‌های گوناگون [[خالص]] و [[پاک]] شوید»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَیَّزُوا لَا وَ اللَّهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا}}؛ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ج۲، ص۳۴۶؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۱۱.</ref>. اساساً [[انتظار]] با آن همه [[فضایل]] و برکتی که دارد جز با [[صبر]] و [[شکیبایی]] حاصل نمی‌شود، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: «با [[صبر]] و [[استقامت]]، [[منتظر فرج]] بودن [[عبادت]] است»<ref>{{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ عِبَادَةٌ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۴۵.</ref>، [[امام رضا]]{{ع}} هم می‌‌فرماید: «چه نیکوست [[شکیبایی]] به همراه [[انتظار فرج]]. بر شما [[باد]]، [[استقامت]] و شکیب‌ورزی»<ref>{{متن حدیث|مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ... فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.</ref>.<ref>ر.ک. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.</ref>
===[[وحدت]]===
*[[وحدت]]: [[انتظار]] این است که [[مفاسد اجتماعی]]، رذالت‌ها، [[آشوب‌ها]]، طنین‌های نابجا و امواج تلاطم‌انگیز از میان برداشته شوند و روابط بر اساس تفاهم، [[همکاری]] و [[همیاری]] و [[خیرخواهی]] گردد. [[انسان‌ها]] چون دشمنانی نباشند که روبروی هم قرار می‌گیرند، و رابطه مشتری و فروشنده چون رابطه دو خصم نسبت به هم نباشد<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.</ref>.
*از بعد [[اجتماعی]]، [[وحدت]] قابل تأمل است. وجود [[هدف]] مشترک در یک [[ملت]] یا [[جامعه]]، موجب نوعی پیوند، دل‌بستگی و [[وحدت]] میان معتقدان به آن [[هدف]] می‌شود. در میان جامعه‌ای که بزرگ‌ترین آرمانش، [[ظهور امام عصر]]{{ع}} است، نوعی هم‌دلی، هم‌نوایی و هم‌اندیشی پدید می‌آید. چنین هدفی از چند جهت از هدف‌های دیگر متمایز است: این [[هدف]] چون در واژه "[[انتظار]]"، معنا می‌یابد، دارای [[قداست]] ویژه‌ای است و هیچ [[هدف]] دیگری در [[معنویت]] و [[قداست]] به پایه آن نمی‌رسد؛ چراکه این یک [[انتظار]] معمولی نیست، بلکه طولانی‌ترین [[انتظار]] برای [[ظهور]] [[کامل‌ترین]] [[انسان]] عصر است.
*چنین هدفی که با مسئله [[امامت]] و [[رهبری]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} در [[عصر ظهور]] ایشان، ارتباط می‌یابد، از لحاظ مراتب ارزشی، در اوج اهداف و آرمان‌های یک [[جامعه]] قرار می‌گیرد؛ زیرا هیچ موضوع دیگری به سان این امر، به حیات و بقای [[جامعه]]، بستگی پیدا نمی‌کند؛ چه، آن‌که «به [[یمن]] وجود اوست که به خلق، روزی می‌رسد و [[زمین]] و [[آسمان]] به وجودش برقرار است و به واسطه او [[خدا]] [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند پس از آن‌که پر از [[بیداد]] و [[ستم]] شده باشد»<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان،(نشر فیض)، ص ۱۲۸.</ref>. وقتی از جای‌گاه [[امام]]{{ع}} در برپایی جامعه‌ای مبتنی بر [[عدالت]]، سخن به میان آید، بی‌مناسبت نخواهد بود که تا اندازه‌ای چنین جای‌گاهی، روشن شود<ref>ر.ک. شرفی، محمد رضا، مقدمه‌ای بر آثار تربیتی و روان‌شناختی انتظار، گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم، ص ۱۳۷-۱۴۱.</ref>.
===ایجاد حساسیت در برابر [[وضعیت اجتماعی]]===
*از دیگر آثار و [[کارکردهای انتظار]]، [[اعتراض]] است. [[انسان]] [[منتظر]]، معترض به وضع موجود است و می‌‌خواهد وضعیت موجود را به وضعیت ایده‌آل و آرمانی تبدیل نماید. [[انسان]] [[منتظر]] به وضع موجود نه می‌‌گوید و از وضع فردی و [[اجتماعی]] خود [[خشنود]] نیست؛ حتی اگر این وضع موجود پذیرفتنی و بر [[حق]] باشد باز می‌‌خواهد این وضع را به شرایط مطلوب‌تر متحول نماید. در [[حقیقت]]، [[انتظار]] فعال سنتز تضاد میان دو اصل متناقض [[حقیقت]] و واقعیت است، تضاد میان واقعیت [[باطل]] [[حاکم]] و [[حقیقت]] [[نجات]] بخشی محکوم را جز به [[انتظار]] به [[پیروزی]] جبری و قطعی [[حقیقت]] نمی‌توان حل کرد. [[انتظار]] یعنی نه گفتن به آن‌چه که هست، کسی که [[منتظر]] است در [[نفس]] [[انتظار]] خود [[اعتراض به وضع موجود]] را [[پنهان]] می‌‌دارد. حتی [[انتظار منفی]]، خود یک [[اعتراض]] است، کسی که از "حال" [[خشنود]] است [[منتظر]] نیست و برعکس، محافظه‌کار از [[آینده]] می‌‌هراسد. [[اعتقاد]] به [[انتظار]]، [[حفظ وحدت]] و تسلسل [[تاریخی]] در آغاز [[بشریت]] ([[خلقت]] [[آدم]] و [[حوا]]) تا [[انقلاب]] نهایی [[حضرت مهدی]] است. در [[حقیقت انتظار]] چهار اصل اساسی [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و [[غیبت]] را به هم اتصال میدهد، چرا که [[انبیای الهی]] از [[آدم]] تا خاتم‌النبیین پیام‌آور فرمان‌های [[خداوند]] برای [[بشر]] بودند. پس [[امامان]] بزرگوار این [[رسالت]] را بر دوش گرفتند و در نهایت، [[حضرت مهدی]] این [[رسالت الهی]] و [[پرچم]] عدالت‌خواهی را بردوش دارد. بنابراین [[فلسفه انتظار]] نشان می‌‌دهد که در [[جهان‌بینی]] [[توحیدی]] [[انقطاع]] [[تاریخی]] معنا ندارد و هیچ گاه اعوجاج، بریدگی و [[انحرافی]] در مسیر عدالت‌خواهی در [[فلسفه]] [[تاریخی]] [[شیعه]] وجود ندارد. نقش این [[وحدت]] [[تاریخی]] در [[زندگی]] عینی و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]]، اعطای [[هویت]] [[فرهنگی]] و [[دینی]] به آنان است، چرا که اصل [[انتظار]] به ما می‌‌آموزد که [[هویت]] [[فرهنگی]] ما از آغاز [[خلقت]] تشکیل یافته است و تا انتهای [[تاریخ]] از یک مسیر و [[قوانین]] مشخص [[پیروی]] می‌‌نماید. نکته این که [[اشتیاق به وضع مطلوب]]، تصویر [[جامعه آرمانی]] یا [[مدینه فاضله]] اساساً چه فوایدی برای ما دارد. [[بهترین]] و واقعی‌ترین شکل اداره [[جامعه]]، در [[حکومت امام مهدی]] است و معیار مناسبی است برای ارزیابی وضع موجود و [[درک]] فاصله با وضع مطلوب، به تعبیر برخی متفکران، داشتن تیپ‌های ایده‌آل می‌‌تواند در ارزیابی وضع موجود و کاهش فاصله‌ آن با شرایط مطلوب رهنمون باشد، مسئله [[جامعه آرمانی]] هم این اثر را دارد که [[جامعه]] موجود را در آینه آن [[جامعه]] می‌‌توان جست‌وجو کرد و همواره وضع موجود را در مقایسه با آن [[جامعه]] دید و فاصله خود را نسبت به آن دریافت<ref>ر.ک. عبدی‌پور، حسن، نقش اجتماعی انتظار، ص ۵۳-۶۱.</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش