آیا مسئله انتظار قابل تحقق است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۹
، ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰جایگزینی متن - '، ص: ' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{پرسمان انتظار فرج}} {{مدخل انتظار}} ==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} * کتابشناسی مهدویت؛ * مقالهشناسی مهدویت؛ * پایاننامهشناسی مهدویت. {{پایان}} {{پایان}} ==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پرسمان انتظار فرج}} ==منبعشناسی جامع مهدویت== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مه...) |
جز (جایگزینی متن - '، ص: ' به '، ص') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
:::::#'''از نظر مکاتب:''' مکاتب و فلسفههای مادی و [[الهی]] نیز در این زمینه با هم اشتراک نظر دارند. چند قرن قبل دانته، آن [[الهی]] بزرگ و آن دانشمند ایتالیائی میگفت: تمام [[مردم]] کره [[زمین]] باید و میتوانند [[تسلیم]] یک [[فرمانده]] شوند و این امکان وجود دارد که [[صلح]] برقرار و [[مردم]] نسبت به هم [[برادر]] شوند... انعکاس این [[عقیده]]، یعنی [[عقیده]] به [[انتظار]] و [[ظهور]] و تحقق [[عدل]] و [[حق]] در نزد [[فلاسفه]] ماتریالیست نیز به چشم میخورد. آنها هم [[عقیده]] دارند که روزی میرسد که تضادها از میان برود و [[سازش]] و آشتی بر [[جهان]] [[حاکم]] گردد. [[فلاسفه]] ماتریالیست میگویند [[ناموس]] [[طبیعت]] بر حسب [[فلسفه]] رشد و ارتقاء در سیر تکاملی است. [[آدمی]] از مرحله جماد و حیوان به مرحله انسانی راه یافته و نیز از مرحله بهرهبرداری سنگ و چوب به مرحله استفاده از [[قوه]] بخار و رسیده ارتقاء است. این [[تکامل]] اگر چه مادی است، میتواند نردبانی برای تصاعد و در نتیجه جنبههای روانی و [[عقلانی]] باشد که نتیجه آن [[تکامل]] [[اخلاق]] و [[انسانیت]] رسیدن به [[صلح]] و صفاست. بر این اساس صاحبان اندیشهاند و مکتبها هم همین سخن را دارند اگر چه درباره مصداق آن بحثی نکردهاند، اصولاً تلاش صاحبان و طرفداران مکاتب در نشر و اشاعه تعلیماتشان خود گویای وجود همین [[فکر]] و نظر است. اگر آنان را [[امید]] و انتظاری به [[آینده]] روشن و تحقق آن نباشد چگونه به خود جرات میدهند که [[مردم]] را به گرد خود جمع کنند و با [[وعده]] و وعیدها آنان را به [[آینده]] خوشبین سازند. | :::::#'''از نظر مکاتب:''' مکاتب و فلسفههای مادی و [[الهی]] نیز در این زمینه با هم اشتراک نظر دارند. چند قرن قبل دانته، آن [[الهی]] بزرگ و آن دانشمند ایتالیائی میگفت: تمام [[مردم]] کره [[زمین]] باید و میتوانند [[تسلیم]] یک [[فرمانده]] شوند و این امکان وجود دارد که [[صلح]] برقرار و [[مردم]] نسبت به هم [[برادر]] شوند... انعکاس این [[عقیده]]، یعنی [[عقیده]] به [[انتظار]] و [[ظهور]] و تحقق [[عدل]] و [[حق]] در نزد [[فلاسفه]] ماتریالیست نیز به چشم میخورد. آنها هم [[عقیده]] دارند که روزی میرسد که تضادها از میان برود و [[سازش]] و آشتی بر [[جهان]] [[حاکم]] گردد. [[فلاسفه]] ماتریالیست میگویند [[ناموس]] [[طبیعت]] بر حسب [[فلسفه]] رشد و ارتقاء در سیر تکاملی است. [[آدمی]] از مرحله جماد و حیوان به مرحله انسانی راه یافته و نیز از مرحله بهرهبرداری سنگ و چوب به مرحله استفاده از [[قوه]] بخار و رسیده ارتقاء است. این [[تکامل]] اگر چه مادی است، میتواند نردبانی برای تصاعد و در نتیجه جنبههای روانی و [[عقلانی]] باشد که نتیجه آن [[تکامل]] [[اخلاق]] و [[انسانیت]] رسیدن به [[صلح]] و صفاست. بر این اساس صاحبان اندیشهاند و مکتبها هم همین سخن را دارند اگر چه درباره مصداق آن بحثی نکردهاند، اصولاً تلاش صاحبان و طرفداران مکاتب در نشر و اشاعه تعلیماتشان خود گویای وجود همین [[فکر]] و نظر است. اگر آنان را [[امید]] و انتظاری به [[آینده]] روشن و تحقق آن نباشد چگونه به خود جرات میدهند که [[مردم]] را به گرد خود جمع کنند و با [[وعده]] و وعیدها آنان را به [[آینده]] خوشبین سازند. | ||
:::::#'''از نظر [[ادیان]]:''' [[ادیان الهی]] قابلیت تحقق این امر است را متفقاً قبول دارند. زیرا نظر [[ادیان]] این است که اصالت با [[عدل]] و [[حق]] است. و [[ظلم]] و [[فساد]] و [[تباهی]] امری عارضی و [[بیماریها]] است. اصولاً امور عارضی و [[بیماریها]] با برنامهریزیها و تلاشها [[اصلاح]] خواهد شد. [[باطل]] از بین میرود و [[حق]] بر جای میماند. [[ادیان]] میگویند [[بشریت]] در سیر تدریجی حیات بالاخره بر سر دوراهی میرسد و از این دو یکی را میبایست برگزیند، [[مادیت]] محض، [[معنویت]] محض، اما [[مادیت]] همان است که در طول قرون آن را دیده و تجربهاش را چشیده است. حاصل آن جز درگیری و [[نفاق]]، تصادم و [[اختلاف]]، نگرانی و [[اضطراب]] نبوده است. اما [[معنویت]] ثمرات شیرینش لااقل در عصر [[حکومت]] [[انبیاء]] و دوران [[زمامداری]] آنها به چشم خورده و [[مردم]] بر اساس آن چه که [[تاریخ]] [[شهادت]] [[آسایش]] میدهد و هم بر آن اساس که بیش یا کم در نزد [[جوامع]] مذهبی میبینیم [[آسایش]] و تنعمی داشتهاند. [[ادیان]] میگویند امروزه هم از این بابت منعی نیست، اگرچه تحقق آن به نظر دشوار میآید ولی محال نیست که [[بشریت]] روزی گرد هم آید و [[آینده]] خود را بسازد. گذشت زمان خود را زمینه را برای [[پیشرفت]] و توسعه امکانات پدید آورده و [[آدمی]] میتواند موانع را از سر راهها بردارد.[[مذاهب]] [[هندی]] مدعی هستند که [[بشر]] در سایه فرو رفتن در خود به آن درجه از کمال و امکان میرسد که بتواند خود را بکارد و بشناسد و نیز خود را بسازد و [[شایسته]] [[نجات]] گردد. چون نجاتها از درون آغاز میگردند. بدینسان فراهم آوردن زمینه برای تحقق [[انتظار]] و درنتیجه امکان محیطسازی وجود دارد. | :::::#'''از نظر [[ادیان]]:''' [[ادیان الهی]] قابلیت تحقق این امر است را متفقاً قبول دارند. زیرا نظر [[ادیان]] این است که اصالت با [[عدل]] و [[حق]] است. و [[ظلم]] و [[فساد]] و [[تباهی]] امری عارضی و [[بیماریها]] است. اصولاً امور عارضی و [[بیماریها]] با برنامهریزیها و تلاشها [[اصلاح]] خواهد شد. [[باطل]] از بین میرود و [[حق]] بر جای میماند. [[ادیان]] میگویند [[بشریت]] در سیر تدریجی حیات بالاخره بر سر دوراهی میرسد و از این دو یکی را میبایست برگزیند، [[مادیت]] محض، [[معنویت]] محض، اما [[مادیت]] همان است که در طول قرون آن را دیده و تجربهاش را چشیده است. حاصل آن جز درگیری و [[نفاق]]، تصادم و [[اختلاف]]، نگرانی و [[اضطراب]] نبوده است. اما [[معنویت]] ثمرات شیرینش لااقل در عصر [[حکومت]] [[انبیاء]] و دوران [[زمامداری]] آنها به چشم خورده و [[مردم]] بر اساس آن چه که [[تاریخ]] [[شهادت]] [[آسایش]] میدهد و هم بر آن اساس که بیش یا کم در نزد [[جوامع]] مذهبی میبینیم [[آسایش]] و تنعمی داشتهاند. [[ادیان]] میگویند امروزه هم از این بابت منعی نیست، اگرچه تحقق آن به نظر دشوار میآید ولی محال نیست که [[بشریت]] روزی گرد هم آید و [[آینده]] خود را بسازد. گذشت زمان خود را زمینه را برای [[پیشرفت]] و توسعه امکانات پدید آورده و [[آدمی]] میتواند موانع را از سر راهها بردارد.[[مذاهب]] [[هندی]] مدعی هستند که [[بشر]] در سایه فرو رفتن در خود به آن درجه از کمال و امکان میرسد که بتواند خود را بکارد و بشناسد و نیز خود را بسازد و [[شایسته]] [[نجات]] گردد. چون نجاتها از درون آغاز میگردند. بدینسان فراهم آوردن زمینه برای تحقق [[انتظار]] و درنتیجه امکان محیطسازی وجود دارد. | ||
:::::#'''از نظر [[اسلام]]:''' [[اسلام]] به مانند دیگر [[ادیان]] آن را امری قابل تحقق و حتی بدیهی میداند بگونهای که منعی برای تحقق آن نمیبیند. [[بینش]] [[اسلامی]] براساس [[احادیث]] و [[روایات]] اینست که وضع موجود [[جهان]]، بدینگونه که امور براساس هوی و [[هوسها]]، [[خواستهها]] و تمنیات قدرتمندان باشد پایدار نیست. قدرتمندان همه گاه نمیتوانند علیه [[ضعفا]] بایستند و استثمارشان بپردازند. این امکان وجود دارد که روزی این استضعافها و استبعادها از میان بروند و [[بشریت]] [[صراط مستقیم]] خود را طی کند. [[اسلام]] میگوید قدرتمندان همه گاه نخواهند توانست علیه طبقه [[مستضعفان]] بایستند. [[قدرت]] [[مردم]] در آنگاه که پخته شود و برسد عالیترین و نیرومندترین قدرتها خواهد بود و خواهد توانست هر آنچه که در سر راه است از میان بردارد. امکان تحقق این امر وجود دارد اگرچه برای عدهای غیرقابل [[باور]] باشد. تعلیمات و تبلیغات [[اسلامی]] در طول مدت حیات [[اسلام]] بر همین مبنا و اساس بوده است. قابل تحقق دانستن [[حکومت حق]] و [[عدل]] [[پیروان]] را وادار ساخته است که به تلاش و کوشش دامنهدار در این زمینه است دست بزنند و با نوید به [[فتح]] و [[پیروزی]] و [[ظفر]] [[مردم]] را وادارند که با حقایق [[حقوق]] خویش بپردازند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، | :::::#'''از نظر [[اسلام]]:''' [[اسلام]] به مانند دیگر [[ادیان]] آن را امری قابل تحقق و حتی بدیهی میداند بگونهای که منعی برای تحقق آن نمیبیند. [[بینش]] [[اسلامی]] براساس [[احادیث]] و [[روایات]] اینست که وضع موجود [[جهان]]، بدینگونه که امور براساس هوی و [[هوسها]]، [[خواستهها]] و تمنیات قدرتمندان باشد پایدار نیست. قدرتمندان همه گاه نمیتوانند علیه [[ضعفا]] بایستند و استثمارشان بپردازند. این امکان وجود دارد که روزی این استضعافها و استبعادها از میان بروند و [[بشریت]] [[صراط مستقیم]] خود را طی کند. [[اسلام]] میگوید قدرتمندان همه گاه نخواهند توانست علیه طبقه [[مستضعفان]] بایستند. [[قدرت]] [[مردم]] در آنگاه که پخته شود و برسد عالیترین و نیرومندترین قدرتها خواهد بود و خواهد توانست هر آنچه که در سر راه است از میان بردارد. امکان تحقق این امر وجود دارد اگرچه برای عدهای غیرقابل [[باور]] باشد. تعلیمات و تبلیغات [[اسلامی]] در طول مدت حیات [[اسلام]] بر همین مبنا و اساس بوده است. قابل تحقق دانستن [[حکومت حق]] و [[عدل]] [[پیروان]] را وادار ساخته است که به تلاش و کوشش دامنهدار در این زمینه است دست بزنند و با نوید به [[فتح]] و [[پیروزی]] و [[ظفر]] [[مردم]] را وادارند که با حقایق [[حقوق]] خویش بپردازند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص46-50.</ref>. | ||
{{پرسمان انتظار فرج}} | {{پرسمان انتظار فرج}} |