خنثیسازی ویرایش 274290 از Msadeq (بحث)
بدون خلاصۀ ویرایش |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*امام سجاد{{ع}} [[فرزند]] [[حضرت]] [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و یکی از [[امامان]] [[اهلبیت]]{{عم}} است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۴.</ref> | *امام سجاد{{ع}} [[فرزند]] [[حضرت]] [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} و یکی از [[امامان]] [[اهلبیت]]{{عم}} است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۴.</ref> | ||
*نام گرامی وی "[[علی]]" و مشهورترین القابش "[[زین العابدین]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{عم}}، ص۷؛ منتهی الآمال؛ ارشاد؛ | *نام گرامی وی "[[علی]]" و مشهورترین القابش "[[زین العابدین]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{عم}}، ص۷؛ منتهی الآمال؛ ارشاد؛ کشف الغمة؛ مناقب؛ حلیة الاولیاء.</ref>، "[[سجاد]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{عم}}، ص۷؛ منتهی الآمال؛ مناقب؛ علل الشرایع.</ref>، "[[سید الساجدین]]"<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴.</ref>، "ذوالثفنات"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}، ص۷؛ منتهی الآمال: زندگانی امام سجاد{{ع}} (جمعی از علمای لبنان)؛ مناقب؛ کشف الغمه؛ علل الشرایع.</ref>، "[[سید العابدین]]"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ مناقب؛ کشف الغمه.</ref>، "قدوه الزاهدین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ کشف الغمه.</ref>، "[[امام]] المؤمنین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ کشف الغمه؛ مناقب.</ref>، "الامین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ منتهی الآمال؛ کشف الغمه.</ref>، "الزکی"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ منتهی الآمال؛ کشف الغمه.</ref>، "زین الصالحین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ مناقب.</ref>،"منار القانتین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ حلیة الأولیاء؛ مناقب.</ref>، "العدل"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}.</ref>، "الامام الامه"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}.</ref>، "البکا"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}.</ref>، "سیدالمتقین"<ref>زندگانی علی بن الحسین{{عم}}؛ کشف الغمه.</ref>، "العابدین"<ref>شیخ عباس قمی، ص۱۴.</ref>، است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۴-۳۵.</ref> | ||
*[[حضرت سجاد]]{{ع}} و جد بزرگوارش [[حضرت امیر]] طبق [[روایات]]، دعّاء (کسی که زیاد [[دعا]] میخواند) بودند. این [[گواه]] بر آن است که از شخص [[پیغمبر]]{{صل}} تا [[امام زمان]]{{ع}} که [[مکتب]] [[دعا]] را به وجود آورند یک "سلسله" بودهاند. | *[[حضرت سجاد]]{{ع}} و جد بزرگوارش [[حضرت امیر]] طبق [[روایات]]، دعّاء (کسی که زیاد [[دعا]] میخواند) بودند. این [[گواه]] بر آن است که از شخص [[پیغمبر]]{{صل}} تا [[امام زمان]]{{ع}} که [[مکتب]] [[دعا]] را به وجود آورند یک "سلسله" بودهاند. | ||
*امام سجاد{{ع}} در باب [[دعا]] چنان تمرکزی داشتهاند که به ایشان "دعّاء" گفته میشود. همچنانکه ایشان را جزءالبکاء (کسی که زیاد [[گریه]] میکند) میدانند. در عالم پنج نفر را البکاء ذکر کردهاند که عبارتند از: [[حضرت آدم]]{{ع}}، [[یعقوب]]{{ع}}، [[یوسف]]{{ع}}، زهرا{{ع}} و [[سجاد]]{{ع}}"<ref>( گفتگو با آیت الله محمد باقر موحد ابطحی)، سفینه، ۷، تابستان ۸۴، ص۱۳۹-۱۳۸.</ref>. | *امام سجاد{{ع}} در باب [[دعا]] چنان تمرکزی داشتهاند که به ایشان "دعّاء" گفته میشود. همچنانکه ایشان را جزءالبکاء (کسی که زیاد [[گریه]] میکند) میدانند. در عالم پنج نفر را البکاء ذکر کردهاند که عبارتند از: [[حضرت آدم]]{{ع}}، [[یعقوب]]{{ع}}، [[یوسف]]{{ع}}، زهرا{{ع}} و [[سجاد]]{{ع}}"<ref>( گفتگو با آیت الله محمد باقر موحد ابطحی)، سفینه، ۷، تابستان ۸۴، ص۱۳۹-۱۳۸.</ref>. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
*عموم مورخان و [[محدثان]] قدیم چون [[کلینی]]، [[مفید]]، [[ابن شهر آشوب]]، [[علی بن عیسی اربلی]]، [[مصعب زبیری]]، [[ابن سعد]]، [[بلاذری]]، [[سبط ابن الجوزی]]، [[ابن خلکان]] و [[ابن حجر عسقلانی]] (از [[اهل سنت و جماعت]]) ولادت [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} را در [[مدینه]] سال سی و هشتم و یا سی و هفتم بعد از [[هجرت]] دانستهاند. متقدمان و متأخران جز تنی چند همگی این شهرت را پذیرفتهاند<ref>سید جعفر شهیدی، زندگی علی بن الحسین{{ع}}، ص۲۹. شیخ عباس قمی میگوید: بدان که در تاریخ میلاد آن حضرت، اختلاف بسیار است؛ شاید اصح اقوال، نیمه جمادی الاول سنه سی و پنج، یا شش یا سنه سی و هشت بوده باشد.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۵.</ref> | *عموم مورخان و [[محدثان]] قدیم چون [[کلینی]]، [[مفید]]، [[ابن شهر آشوب]]، [[علی بن عیسی اربلی]]، [[مصعب زبیری]]، [[ابن سعد]]، [[بلاذری]]، [[سبط ابن الجوزی]]، [[ابن خلکان]] و [[ابن حجر عسقلانی]] (از [[اهل سنت و جماعت]]) ولادت [[امام علی بن الحسین]]{{ع}} را در [[مدینه]] سال سی و هشتم و یا سی و هفتم بعد از [[هجرت]] دانستهاند. متقدمان و متأخران جز تنی چند همگی این شهرت را پذیرفتهاند<ref>سید جعفر شهیدی، زندگی علی بن الحسین{{ع}}، ص۲۹. شیخ عباس قمی میگوید: بدان که در تاریخ میلاد آن حضرت، اختلاف بسیار است؛ شاید اصح اقوال، نیمه جمادی الاول سنه سی و پنج، یا شش یا سنه سی و هشت بوده باشد.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۵.</ref> | ||
*اقوال مورخان درباره روز ولادت [[امام]]{{ع}}: پنجم [[شعبان]]، هشتم [[شعبان]]، ، نهم [[شعبان]]، یازدهم [[شعبان]]، یازدهم [[رجب]]، هشتم [[ربیع الاول]]، نیمه [[جمادی الاول]] و نیمه [[جمادی الثانی]] را ذکر کردهاند و در تعیین سال [[تولد]] نیز [[اختلاف]] است برخی ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۴۸، و ۴۹ را ذکر کردهاند. | *اقوال مورخان درباره روز ولادت [[امام]]{{ع}}: پنجم [[شعبان]]، هشتم [[شعبان]]، ، نهم [[شعبان]]، یازدهم [[شعبان]]، یازدهم [[رجب]]، هشتم [[ربیع الاول]]، نیمه [[جمادی الاول]] و نیمه [[جمادی الثانی]] را ذکر کردهاند و در تعیین سال [[تولد]] نیز [[اختلاف]] است برخی ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸، ۴۸، و ۴۹ را ذکر کردهاند. | ||
*کنیت او را "[[ابو محمد]]"<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوالحسن]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوبکر]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوالحسن]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref> و "ابوالنعیم"<ref>محدث اربلی، | *کنیت او را "[[ابو محمد]]"<ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوالحسن]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوبکر]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref>، "[[ابوالحسن]]"<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸.</ref> و "ابوالنعیم"<ref>محدث اربلی، کشف الغمه، ترجمه و شرح علی بن حسین زوارهای، ج۲، ص۲۹۷.</ref> نوشتهاند. | ||
*امام سجاد{{ع}} را "ابن خیرتین" یعنی "پسر دو [[بهترین]]" یعنی "[[قریش]] در میان [[عرب]] و [[ایرانیان]] در میان [[عجم]]" نام نهادهاند<ref>محدث اربلی، | *امام سجاد{{ع}} را "ابن خیرتین" یعنی "پسر دو [[بهترین]]" یعنی "[[قریش]] در میان [[عرب]] و [[ایرانیان]] در میان [[عجم]]" نام نهادهاند<ref>محدث اربلی، کشف الغمه، ترجمه و شرح علی بن حسین زوارهای، ج۲، ص۲۹۷.</ref>. | ||
*در اسناد دست اول و نزدیک به عصر اول نام [[مادر]] [[امام چهارم]] به [[اسامی]]: شهربانو، شهربانویه، شاه [[زنان]]، [[جهان]] شاه، شهرناز، [[جهان]] بانویه، خوله، برَّه، سلافه، غزاله، سلامه، حرّار، [[مریم]] و [[فاطمه]] آمده است. از میان این ۱۴ نام، شهربانو از همه مشهورتر است... نام شهربانو شهرتی هزار و یکصد ساله دارد<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۱۰-۱۲. در کتاب سیره پیشوایان آمده است: «در کتب تاریخی و زندگی ائمه، نام مادر امام چهارم سخت مورد اختلاف است و علاوه بر شهربانویه، به دوازده صورت دیگر نیز همچون: شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، جهان بانویه، خوله، سلافه و... آمده است». (مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۲۳۳).</ref>. | *در اسناد دست اول و نزدیک به عصر اول نام [[مادر]] [[امام چهارم]] به [[اسامی]]: شهربانو، شهربانویه، شاه [[زنان]]، [[جهان]] شاه، شهرناز، [[جهان]] بانویه، خوله، برَّه، سلافه، غزاله، سلامه، حرّار، [[مریم]] و [[فاطمه]] آمده است. از میان این ۱۴ نام، شهربانو از همه مشهورتر است... نام شهربانو شهرتی هزار و یکصد ساله دارد<ref>سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۱۰-۱۲. در کتاب سیره پیشوایان آمده است: «در کتب تاریخی و زندگی ائمه، نام مادر امام چهارم سخت مورد اختلاف است و علاوه بر شهربانویه، به دوازده صورت دیگر نیز همچون: شاه زنان، جهان شاه، شهرناز، جهان بانویه، خوله، سلافه و... آمده است». (مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۲۳۳).</ref>. | ||
*با بررسی [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] در منابع [[اهل سنت]]، بر نامهای سلافه، سلامه، غزاله تأکید شده است در حالی که در کتابهای [[شیعی]] نام شهربانو بیشتر ذکر شده است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۶.</ref> | *با بررسی [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] در منابع [[اهل سنت]]، بر نامهای سلافه، سلامه، غزاله تأکید شده است در حالی که در کتابهای [[شیعی]] نام شهربانو بیشتر ذکر شده است<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۶.</ref> | ||
*براساس برخی از [[روایات]] و کتب [[تاریخی]] "شهربانو" دختر یزدگرد سوم [[پادشاه]] ساسانی [[ایران]] بوده است. | *براساس برخی از [[روایات]] و کتب [[تاریخی]] "شهربانو" دختر یزدگرد سوم [[پادشاه]] ساسانی [[ایران]] بوده است. | ||
*[[شیخ عباس قمی]] در منتهی الآمال آورده است: والده مکرمه آن [[حضرت]]، علیای مخدره، شهربانو، دختر یزدگرد بن شهریار بن [[پرویز]] بن هرمز بن انوشیروان، [[پادشاه]] [[عجم]] بوده... . | *[[شیخ عباس قمی]] در منتهی الآمال آورده است: والده مکرمه آن [[حضرت]]، علیای مخدره، شهربانو، دختر یزدگرد بن شهریار بن [[پرویز]] بن هرمز بن انوشیروان، [[پادشاه]] [[عجم]] بوده... . | ||
*چنانچه شیخنا [[حر عاملی]] در ارجوزه خود فرمود: [[علامه مجلسی]]در جلاء العیون فرموده: [[ابن بابویه]] به [[سند]] معتبر از [[حضرت امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که [[عبدالله بن عامر]]، چون [[خراسان]] را [[فتح]] کرد، دو دختر از یزدجرد، [[پادشاه]] [[عجم]] گرفت، و برای [[عثمان]] فرستاد، سپس یکی را به [[حضرت]] [[امام حسین]]{{ع}} و... <ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸؛ شیخ مفید در الارشاد مادر ایشان را دختر یزدگرد سوم میداند. (الارشاد ترجمه رسولی محلاتی، ص۱۳۸) | *چنانچه شیخنا [[حر عاملی]] در ارجوزه خود فرمود: [[علامه مجلسی]]در جلاء العیون فرموده: [[ابن بابویه]] به [[سند]] معتبر از [[حضرت امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که [[عبدالله بن عامر]]، چون [[خراسان]] را [[فتح]] کرد، دو دختر از یزدجرد، [[پادشاه]] [[عجم]] گرفت، و برای [[عثمان]] فرستاد، سپس یکی را به [[حضرت]] [[امام حسین]]{{ع}} و... <ref>شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص۱۴؛ سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین{{ع}}، ص۸؛ شیخ مفید در الارشاد مادر ایشان را دختر یزدگرد سوم میداند. (الارشاد ترجمه رسولی محلاتی، ص۱۳۸) کشف الغمه زوارهای (صفحه ۲۶۰) مادر ایشان را دختر یزدجرد میداند.</ref>. | ||
*"قدیمیترین مورخ که مادرش را دختر یزدگرد دانسته، [[یعقوبی]] است که کتابش را در نیمه دوم هجری نوشته است. وی میگوید [[امام حسین]]{{ع}} او را که "احرار" بود، غزاله خواند و حتی برخی در نسبت او به یزدگرد نیز تشکیک کردهاند"<ref>علی اکبر [[حسنی]]، [[امام چهارم]]{{ع}} پاسدار [[انقلاب خونین]] [[کربلا]]، ص۲۲. از جمله افرادی که انتساب [[مادر]] [[امام چهارم]]{{ع}} به دختر یزدگرد را مورد تشکیک قرار دادهاند، [[شهید مرتضی مطهری]] است. ایشان میفرمایند: «آری این است توجیهی که برخی از مستشرقین و ایرانیانی که تحت تأثیر سخنان آنان واقع شدهاند، راجع به ماهیت [[مذهب شیعه]] و [[علت]] پیدایش آن مینمایند.»..([[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۱۶).</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۷.</ref> | *"قدیمیترین مورخ که مادرش را دختر یزدگرد دانسته، [[یعقوبی]] است که کتابش را در نیمه دوم هجری نوشته است. وی میگوید [[امام حسین]]{{ع}} او را که "احرار" بود، غزاله خواند و حتی برخی در نسبت او به یزدگرد نیز تشکیک کردهاند"<ref>علی اکبر [[حسنی]]، [[امام چهارم]]{{ع}} پاسدار [[انقلاب خونین]] [[کربلا]]، ص۲۲. از جمله افرادی که انتساب [[مادر]] [[امام چهارم]]{{ع}} به دختر یزدگرد را مورد تشکیک قرار دادهاند، [[شهید مرتضی مطهری]] است. ایشان میفرمایند: «آری این است توجیهی که برخی از مستشرقین و ایرانیانی که تحت تأثیر سخنان آنان واقع شدهاند، راجع به ماهیت [[مذهب شیعه]] و [[علت]] پیدایش آن مینمایند.»..([[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۱۶).</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۳۷.</ref> | ||
*در [[تاریخ]] [[وفات]] [[امام چهارم]]{{ع}} نیز [[اختلاف]] نظرهایی بین مورخان هست که مشهورترین آنها عبارتند از: [[ابن خلکان]] و [[ابن سعد]] در طبقات و [[ابن حجر]]، سال ۹۴ هجری را نوشتهاند. در [[کشف | *در [[تاریخ]] [[وفات]] [[امام چهارم]]{{ع}} نیز [[اختلاف]] نظرهایی بین مورخان هست که مشهورترین آنها عبارتند از: [[ابن خلکان]] و [[ابن سعد]] در طبقات و [[ابن حجر]]، سال ۹۴ هجری را نوشتهاند. در [[کشف الغمه]]، ۸ [[محرم]] سال ۹۴ یا ۹۵ هجری را تأکید میکند. ولی بنا به مشهور، [[امام]] در بیست و پنجم [[محرم]] سال ۹۵ هجری در ۵۷ سالگی پس از یک دوره [[زندگی]] سراسر [[رنج]] و [[اندوه]] و [[مبارزه]] و [[جهاد]] به [[دستور]] [[ولید بن عبدالمالک]] [[خلیفه]] [[ستمگر]] [[اموی]] و به وسیله [[هشام بن عبدالملک]] [[مسموم]] و [[شهید]] گردید و در [[قبرستان بقیع]] در [[مدینه]] کنار [[قبر]] [[امام حسن]]{{ع}} [[دفن]] گردید. این مطلب در مصباح کفعمی، [[بحارالانوار]]، (ج ۴۶) و [[مناقب]]، (ج ۳) آمده است<ref>علیاکبر [[حسنی]]، [[امام چهارم]]{{ع}} پاسدار [[انقلاب خونین]] [[کربلا]]، ص۲۱۵؛ برخی نیز [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} را در ۲۵ [[محرم]] سال ۹۴ یا ۹۵ هجری به [[دلیل]] [[مسموم]] شدن و [[عمر]] بابرکت ایشان را ۵۷ سال میداند. (محمدعلی [[مجد]] فقیهی، آشنایی با [[صحیفه]]، ص۱۱). | ||
عدهای هم [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} را به استناد کتاب [[اصول کافی]] (ج ۲ ترجمه مصطفوی ص۳۸۶) در ۵۷ سالگی [[امام]]{{ع}} میداند. (الف. کاویانی، امام سجاد{{ع}}، ص۷؛ [[سید جعفر شهیدی]]، زندگانی [[علی بن الحسین]]{{ع}}، ص۲۰۲).</ref>. | عدهای هم [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} را به استناد کتاب [[اصول کافی]] (ج ۲ ترجمه مصطفوی ص۳۸۶) در ۵۷ سالگی [[امام]]{{ع}} میداند. (الف. کاویانی، امام سجاد{{ع}}، ص۷؛ [[سید جعفر شهیدی]]، زندگانی [[علی بن الحسین]]{{ع}}، ص۲۰۲).</ref>. | ||
*از میان نظرات [[بیان]] شده، سال ۹۴، ۹۵ از اعتبار بیشتری برخوردار است. | *از میان نظرات [[بیان]] شده، سال ۹۴، ۹۵ از اعتبار بیشتری برخوردار است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==[[فضائل]] و [[مناقب]]== | ==[[فضائل]] و [[مناقب]]== | ||
*مؤلف کتاب [[کشف الغمة فی معرفة الأئمة (کتاب)|کشف الغمة فی معرفة الأئمة]] میفرمایند: [[مناقب]] [[علی بن الحسین]]{{ع}}، در کثرت به عدد نجوم سماوات است، و در وقوع و [[ظهور]]، از اجلای [[بینات]] است، و چگونه چنین نباشد که او فوق عالمیان است، و سلاله [[اولاد]] [[بهترین]] هر دو [[جهان]] است. او [[امام]] ربانی و هیکل [[نورانیت]]، بدل [[ابدال]]، [[زاهد]] زهاد، [[قطب]] اقطاب، عابد عباد، [[نور]] مشکات [[رسالت]]، و نقطه دایره [[امامت]] است، و ابن الخیرتین و الکریم الطرفین، قرار القلب و قرةالعین، [[علی بن الحسین]] است. و چه دانی که کیست [[علی بن الحسین]]؟<ref>محدث اربلی، | *مؤلف کتاب [[کشف الغمة فی معرفة الأئمة (کتاب)|کشف الغمة فی معرفة الأئمة]] میفرمایند: [[مناقب]] [[علی بن الحسین]]{{ع}}، در کثرت به عدد نجوم سماوات است، و در وقوع و [[ظهور]]، از اجلای [[بینات]] است، و چگونه چنین نباشد که او فوق عالمیان است، و سلاله [[اولاد]] [[بهترین]] هر دو [[جهان]] است. او [[امام]] ربانی و هیکل [[نورانیت]]، بدل [[ابدال]]، [[زاهد]] زهاد، [[قطب]] اقطاب، عابد عباد، [[نور]] مشکات [[رسالت]]، و نقطه دایره [[امامت]] است، و ابن الخیرتین و الکریم الطرفین، قرار القلب و قرةالعین، [[علی بن الحسین]] است. و چه دانی که کیست [[علی بن الحسین]]؟<ref>محدث اربلی، کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ج۲، ص٣٠۴ و ٣١٣.</ref> | ||
*"[[زید بن اسامه]]" به حال [[احتضار]] در بستر افتاده بود، امام سجاد{{ع}}، به رسم [[عیادت]] به بالین او آمد. [[زید]] میگریست، آن [[امام همام]] پرسید: از چه میگریی؟ گفت: پانزده هزار [[دینار]] قرض دارم و اموالم به [[میزان]] بدهکاریم نیست. فرمود: "[[گریه]] مکن، بدهی تو بر عهده من، همه را میپردازم، و همچنانکه فرموده بود پرداخت"<ref>سید هاشم رسولی محلاتی، ترجمه الارشاد (شیخ مفید)، ج٢، ص١۴٩؛ محسن فیض کاشانی، محجه البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص٢٧٨. | *"[[زید بن اسامه]]" به حال [[احتضار]] در بستر افتاده بود، امام سجاد{{ع}}، به رسم [[عیادت]] به بالین او آمد. [[زید]] میگریست، آن [[امام همام]] پرسید: از چه میگریی؟ گفت: پانزده هزار [[دینار]] قرض دارم و اموالم به [[میزان]] بدهکاریم نیست. فرمود: "[[گریه]] مکن، بدهی تو بر عهده من، همه را میپردازم، و همچنانکه فرموده بود پرداخت"<ref>سید هاشم رسولی محلاتی، ترجمه الارشاد (شیخ مفید)، ج٢، ص١۴٩؛ محسن فیض کاشانی، محجه البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص٢٧٨. کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ج٢، ص٢٧۴.</ref>. | ||
*امام سجاد{{ع}} به تنهایی ۴۰۰ [[خانواده]] در [[مدینه]] را در زمان [[هجوم]] [[لشکر]] [[یزید]]، تحت [[سرپرستی]] خود گرفته و تمام مخارج آنان را میپرداخت<ref>محدث اربلی، | *امام سجاد{{ع}} به تنهایی ۴۰۰ [[خانواده]] در [[مدینه]] را در زمان [[هجوم]] [[لشکر]] [[یزید]]، تحت [[سرپرستی]] خود گرفته و تمام مخارج آنان را میپرداخت<ref>محدث اربلی، کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ج۲، ص٣٠۴.</ref>. در سایر ایام صدها [[خانواده]] همیشه تحت [[سرپرستی]] آن [[حضرت]] بودند. او خود نیمههای شب [[غلات]] و خواربار به در خانه [[فقرا]] میبرد، و سعی بر آن داشت تا او را نشناسند، و این امر پس از فوت آن [[حضرت]] مشخص شد<ref>علی اکبر حسنی، امام چهارم{{ع}} پاسدار انقلاب خونین کربلا، ص۱۵۸ - ۱۵۹؛ کشف الغمه، ترجمه زوارهای ص۳۰۴ - ۳۰۵.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۴.</ref> | ||
*امام سجاد{{ع}} در یک نشست در ضمن ۵۰ ماده، [[حقوق]] [[انسانها]] را [[بیان]] میدارد. [[رساله حقوق]] امام سجاد{{ع}} یکی از [[آثار مکتوب امام]]{{ع}} است. | *امام سجاد{{ع}} در یک نشست در ضمن ۵۰ ماده، [[حقوق]] [[انسانها]] را [[بیان]] میدارد. [[رساله حقوق]] امام سجاد{{ع}} یکی از [[آثار مکتوب امام]]{{ع}} است. | ||
*سازمان [[ملل]] پس از تلفات ۵۰ میلیونی [[جنگ]] جهانی دوم، با شرکت ۵۶ [[کشور]] مختلف [[جهان]] در ۸۶ جلسه در طول هفتصد روز، سی ماده به نام [[حقوق بشر]] تنظیم کرد. اما [[امام]]{{ع}} در "[[رساله حقوق]]" [[حقوق]] [[انسانها]] را در ضمن ۵۰ ماده [[بیان]] میکند"<ref>عقیقی بخشایشی، زندگینامه پیشوایان، ص۱۲۹.</ref>. | *سازمان [[ملل]] پس از تلفات ۵۰ میلیونی [[جنگ]] جهانی دوم، با شرکت ۵۶ [[کشور]] مختلف [[جهان]] در ۸۶ جلسه در طول هفتصد روز، سی ماده به نام [[حقوق بشر]] تنظیم کرد. اما [[امام]]{{ع}} در "[[رساله حقوق]]" [[حقوق]] [[انسانها]] را در ضمن ۵۰ ماده [[بیان]] میکند"<ref>عقیقی بخشایشی، زندگینامه پیشوایان، ص۱۲۹.</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
*امام سجاد{{ع}} صدها [[بنده]] را از صاحبانشان میخرید و آزاد میکرد. او هر سال تعداد زیادی از بردهها را به قصد آزاد کردن میخرید، مخصوصاً در [[عید]] بزرگ [[مسلمانان]] آنان را آزاد میکرد. به همین [[دلیل]] او را "آزاد کننده بردهها" نامیدهاند<ref>جمعی از علمای لبنان، زندگی امام سجاد{{ع}}، ترجمه حمیدرضا کفاش، ص۲۲-۳۲.</ref>. | *امام سجاد{{ع}} صدها [[بنده]] را از صاحبانشان میخرید و آزاد میکرد. او هر سال تعداد زیادی از بردهها را به قصد آزاد کردن میخرید، مخصوصاً در [[عید]] بزرگ [[مسلمانان]] آنان را آزاد میکرد. به همین [[دلیل]] او را "آزاد کننده بردهها" نامیدهاند<ref>جمعی از علمای لبنان، زندگی امام سجاد{{ع}}، ترجمه حمیدرضا کفاش، ص۲۲-۳۲.</ref>. | ||
*اصولاً یکی از مصارف [[زکات]] این است که برده بخرند و آزاد کنند<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۴۲۹.</ref>. | *اصولاً یکی از مصارف [[زکات]] این است که برده بخرند و آزاد کنند<ref>مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۲۶، ص۴۲۹.</ref>. | ||
*یکی از پسر عموهای [[امام زینالعابدین]]{{ع}} از نظر معیشت در [[سختی]] و [[مشقت]] بود. [[امام چهارم]]{{ع}} شبانه بدون اینکه شناسایی شود برای او [[پول]] میبرد، او هر کجا مینشست میگفت: [[علی بن الحسین]]{{ع}} اهل [[صله رحم]] نیست، [[خدا]] جزایش را از وی دریغ کند. [[امام چهارم]]{{ع}}، میشنید و برای حفظ آبروی او [[سکوت]] میکرد. چون از [[دنیا]] رفت، پسر عمش متوجه داستان شد<ref> | *یکی از پسر عموهای [[امام زینالعابدین]]{{ع}} از نظر معیشت در [[سختی]] و [[مشقت]] بود. [[امام چهارم]]{{ع}} شبانه بدون اینکه شناسایی شود برای او [[پول]] میبرد، او هر کجا مینشست میگفت: [[علی بن الحسین]]{{ع}} اهل [[صله رحم]] نیست، [[خدا]] جزایش را از وی دریغ کند. [[امام چهارم]]{{ع}}، میشنید و برای حفظ آبروی او [[سکوت]] میکرد. چون از [[دنیا]] رفت، پسر عمش متوجه داستان شد<ref>کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ص٣٠٣.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۵.</ref> | ||
*امام سجاد{{ع}}، روزی با غلامانش از راهی میگذشت؛ مردی به آن [[حضرت]] [[ناسزا]] گفت؛ غلامان به سوی او [[هجوم]] بردند؛ [[حضرت]] فرمود دست نگه دارید. خودش روبهروی آن مرد آمد و فرمود: "آنچه از ما بر تو پوشیده است خیلی بیشتر از آن است که میدانی، اگر نیازی داری بگو تا برآورده کنم". آن شخص خجالت کشید، [[حضرت]] عبای خود را به او داد، و [[دستور]] فرمود هزار درهم به او بپردازند<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص۲۷۷.</ref>. | *امام سجاد{{ع}}، روزی با غلامانش از راهی میگذشت؛ مردی به آن [[حضرت]] [[ناسزا]] گفت؛ غلامان به سوی او [[هجوم]] بردند؛ [[حضرت]] فرمود دست نگه دارید. خودش روبهروی آن مرد آمد و فرمود: "آنچه از ما بر تو پوشیده است خیلی بیشتر از آن است که میدانی، اگر نیازی داری بگو تا برآورده کنم". آن شخص خجالت کشید، [[حضرت]] عبای خود را به او داد، و [[دستور]] فرمود هزار درهم به او بپردازند<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص۲۷۷.</ref>. | ||
*همچنین برای آن [[حضرت]] میهمان رسید. [[غلام]] [[حضرت]] در آوردن غذای گرم در یک سینی بزرگ [[عجله]] کرد، سینی از دستش رها شد و از بالای پلهها به سر یکی از [[فرزندان حضرت]] فرود آمد و او را از بین برد. [[امام]]{{ع}}، در حالی که [[غلام]] در [[اضطراب]] [[سختی]] قرار داشت فرمود: "برو در [[راه خدا]] [[آزادی]]، تو در این برنامه عمدی نداشتی"<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص۲۷۷؛ | *همچنین برای آن [[حضرت]] میهمان رسید. [[غلام]] [[حضرت]] در آوردن غذای گرم در یک سینی بزرگ [[عجله]] کرد، سینی از دستش رها شد و از بالای پلهها به سر یکی از [[فرزندان حضرت]] فرود آمد و او را از بین برد. [[امام]]{{ع}}، در حالی که [[غلام]] در [[اضطراب]] [[سختی]] قرار داشت فرمود: "برو در [[راه خدا]] [[آزادی]]، تو در این برنامه عمدی نداشتی"<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضا، ترجمه محمد صادق عارف، ج۴، ص۲۷۷؛ کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ص٢٧٣.</ref>. | ||
*امام سجاد{{ع}}، که از [[اندوه]] فراوان و بیپایان حادثه [[عاشورا]]، چشمانش از بسیار [[گریستن]]، سرخ و متورم شده بود، یکی از یارانش از او میپرسد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! آیا [[اندوه]] شما پایانی ندارد؟ میترسم که صدمهای به خودتان وارد سازید! [[امام]]{{ع}} به او فرمودند: وای بر تو! [[یعقوب]] [[پیغمبر]]، [[دوازده]] پسر داشت؛ [[خدا]] یکی را از نظرش ناپدید کرد؛ او از بسیاری [[گریستن]]، چشمانش [[نابینا]] گردید، موی سرش از [[اندوه]] سپید شد و پشتش از [[غم]] خمیده گشت؛ با اینکه پسرش زنده بود؛ اما من به چشم خود دیدم که [[پدر]]، [[برادران]]، عموها و بسیاری دیگر از افراد خانوادهام در کنارم کشته افتاده بودند؛ پس چگونه اندوهم به پایان رسد<ref>رضا شیرزادی، شام غریبان، ص۸۰.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۶.</ref> | *امام سجاد{{ع}}، که از [[اندوه]] فراوان و بیپایان حادثه [[عاشورا]]، چشمانش از بسیار [[گریستن]]، سرخ و متورم شده بود، یکی از یارانش از او میپرسد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! آیا [[اندوه]] شما پایانی ندارد؟ میترسم که صدمهای به خودتان وارد سازید! [[امام]]{{ع}} به او فرمودند: وای بر تو! [[یعقوب]] [[پیغمبر]]، [[دوازده]] پسر داشت؛ [[خدا]] یکی را از نظرش ناپدید کرد؛ او از بسیاری [[گریستن]]، چشمانش [[نابینا]] گردید، موی سرش از [[اندوه]] سپید شد و پشتش از [[غم]] خمیده گشت؛ با اینکه پسرش زنده بود؛ اما من به چشم خود دیدم که [[پدر]]، [[برادران]]، عموها و بسیاری دیگر از افراد خانوادهام در کنارم کشته افتاده بودند؛ پس چگونه اندوهم به پایان رسد<ref>رضا شیرزادی، شام غریبان، ص۸۰.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۶.</ref> | ||
*و نیز [[حسن بن محمد]] (به سندش) از [[محمد بن جعفر]] و دیگران [[حدیث]] کند که گفتند: مردی از [[خویشان]] و [[فامیل]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} در برابر آن [[حضرت]] [[ایستاده]] و سخنان [[تندی]] به او گفته، دشنامش داد. [[حضرت]]، پاسخش را نگفت تا آن مرد برفت، [[امام]]{{ع}} به او فرمود: "ای [[برادر]] همانا تو اندک زمانی پیش از این به نزد من [[آمدی]] و آنچه خواستی به من گفتی، پس اگر آنچه گفتی در من است، هماکنون هم از [[خداوند]] برای آن چیزها [[آمرزش]] میخواهم، و اگر چیزی به من گفتی که در من نیست پس [[خدا]] تو را بیامرزد". آن مرد پشیمان شد و میان دیدگان [[امام]]{{ع}} را بوسید. وی [[حسن بن حسن]] رضی [[الله]] عنه بود<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الارشاد، شرح و ترجمه رسولی محلاتی، ج۲، ص۱۴۵ - ۱۴۶؛ | *و نیز [[حسن بن محمد]] (به سندش) از [[محمد بن جعفر]] و دیگران [[حدیث]] کند که گفتند: مردی از [[خویشان]] و [[فامیل]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} در برابر آن [[حضرت]] [[ایستاده]] و سخنان [[تندی]] به او گفته، دشنامش داد. [[حضرت]]، پاسخش را نگفت تا آن مرد برفت، [[امام]]{{ع}} به او فرمود: "ای [[برادر]] همانا تو اندک زمانی پیش از این به نزد من [[آمدی]] و آنچه خواستی به من گفتی، پس اگر آنچه گفتی در من است، هماکنون هم از [[خداوند]] برای آن چیزها [[آمرزش]] میخواهم، و اگر چیزی به من گفتی که در من نیست پس [[خدا]] تو را بیامرزد". آن مرد پشیمان شد و میان دیدگان [[امام]]{{ع}} را بوسید. وی [[حسن بن حسن]] رضی [[الله]] عنه بود<ref>محمد بن محمد بن نعمان مفید، الارشاد، شرح و ترجمه رسولی محلاتی، ج۲، ص۱۴۵ - ۱۴۶؛ کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ص۲۶۲.</ref>. | ||
*در [[کشف الغمة فی معرفة الأئمة (کتاب)|کشف الغمة فی معرفة الأئمة]] از [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} [[نقل]] شده است: کنیز امام سجاد [[آب]] میریخت تا آن [[حضرت]] برای [[نماز]] [[وضو]] بسازد، پس چرت او را فرا گرفت، آفتابه از دستش افتاد و [[امام]] را مجروح کرد. [[امام]]{{ع}} سرش را به سمت او بلند کرد، کنیز گفت: [[خداوند]] میفرمایند: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم...» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref> فرمود: "من [[خشم]] خود را فرو خوردم". فرمود: "[[خدا]] از تو درگذرد". عرض کرد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. فرمود: "برو، تو برای [[خدا]] [[آزادی]]"<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۵۴۱ - ۵۴۲؛ الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ص۱۴۶، | *در [[کشف الغمة فی معرفة الأئمة (کتاب)|کشف الغمة فی معرفة الأئمة]] از [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} [[نقل]] شده است: کنیز امام سجاد [[آب]] میریخت تا آن [[حضرت]] برای [[نماز]] [[وضو]] بسازد، پس چرت او را فرا گرفت، آفتابه از دستش افتاد و [[امام]] را مجروح کرد. [[امام]]{{ع}} سرش را به سمت او بلند کرد، کنیز گفت: [[خداوند]] میفرمایند: {{متن قرآن|وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ}}<ref>«و فروخورندگان خشم...» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref> فرمود: "من [[خشم]] خود را فرو خوردم". فرمود: "[[خدا]] از تو درگذرد". عرض کرد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. فرمود: "برو، تو برای [[خدا]] [[آزادی]]"<ref>محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۵۴۱ - ۵۴۲؛ الارشاد، ترجمه رسولی محلاتی، ص۱۴۶، کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۷.</ref> | ||
*امام سجاد{{ع}} غلامش را دو مرتبه صدا زد و او جواب نداد [[غلام]] بار سوم جواب داد. [[حضرت]] فرمود: "پسرم آیا صدای مرا نشنیدی؟" عرض کرد: چرا شنیدم. فرمود: "پس چرا جواب ندادی؟" گفت چون از طرف تو در [[امان]] بودم. فرمود: "[[سپاس]] خدای را که غلامم را از من در [[امان]] داشته است"<ref> | *امام سجاد{{ع}} غلامش را دو مرتبه صدا زد و او جواب نداد [[غلام]] بار سوم جواب داد. [[حضرت]] فرمود: "پسرم آیا صدای مرا نشنیدی؟" عرض کرد: چرا شنیدم. فرمود: "پس چرا جواب ندادی؟" گفت چون از طرف تو در [[امان]] بودم. فرمود: "[[سپاس]] خدای را که غلامم را از من در [[امان]] داشته است"<ref>کشف الغمه، ترجمه زوارهای، ص۵۸.</ref>. | ||
*[[واقدی]] (به [[سند]] خود) از [[عمر بن علی]] ([[فرزند]] آن [[حضرت]]) [[حدیث]] کرده که او گفت: [[هشام بن اسماعیل]] (فرماندار [[مدینه]]) با ما بدرفتاری میکرد، و پدرم [[علی بن الحسین]]{{ع}} [[آزار]] بسیار [[سختی]] از او کشید، و چون [[فرمان]] [[عزل]] او آمد و از کار برکنار شد، [[ولید بن عبدالملک ]]([[خلیفه]]) [[دستور]] داد او را در جایی بازدارند که هرکس از [[مردم]] از او آزاری دیده برود و انتقامش را گیرد. گویند: [[علی بن الحسین]]{{ع}} بر او [[گذشت]] و او را نزدیک خانه [[مروان]] باز داشته بودند، [[حضرت]] بر او [[سلام]] کرد و پیش از آن نیز به [[نزدیکان]] خود سپرده بود که هیچ کس معترض او نگردد<ref>ارشاد، ج۲، ص۱۴۷؛ رسول جعفریان، «اسوههای بشریت امام سجاد{{ع}}»، نورعلم ۲۸، مهر ۶۷، ص۵۸.</ref>. | *[[واقدی]] (به [[سند]] خود) از [[عمر بن علی]] ([[فرزند]] آن [[حضرت]]) [[حدیث]] کرده که او گفت: [[هشام بن اسماعیل]] (فرماندار [[مدینه]]) با ما بدرفتاری میکرد، و پدرم [[علی بن الحسین]]{{ع}} [[آزار]] بسیار [[سختی]] از او کشید، و چون [[فرمان]] [[عزل]] او آمد و از کار برکنار شد، [[ولید بن عبدالملک ]]([[خلیفه]]) [[دستور]] داد او را در جایی بازدارند که هرکس از [[مردم]] از او آزاری دیده برود و انتقامش را گیرد. گویند: [[علی بن الحسین]]{{ع}} بر او [[گذشت]] و او را نزدیک خانه [[مروان]] باز داشته بودند، [[حضرت]] بر او [[سلام]] کرد و پیش از آن نیز به [[نزدیکان]] خود سپرده بود که هیچ کس معترض او نگردد<ref>ارشاد، ج۲، ص۱۴۷؛ رسول جعفریان، «اسوههای بشریت امام سجاد{{ع}}»، نورعلم ۲۸، مهر ۶۷، ص۵۸.</ref>. | ||
*[[حق]] هم این است که [[فرزدق]] قصیده [[معروف]] خود را در [[مناقب امام سجاد]]{{ع}} بسراید و در میان پنجاه قصیده که در [[مدح]] [[امویان]] گفته است<ref>فضل الله میرقادری، «ادبیات سخنان امام سجاد{{ع}} در صحیفه سجادیه». اندیشه دینی، ۱۵(تابستان ۸۴): ۱۳۲.</ref>، این قصیده چون نگینی بر [[تاریخ]] [[ادبیات عرب]] بدرخشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۸.</ref> | *[[حق]] هم این است که [[فرزدق]] قصیده [[معروف]] خود را در [[مناقب امام سجاد]]{{ع}} بسراید و در میان پنجاه قصیده که در [[مدح]] [[امویان]] گفته است<ref>فضل الله میرقادری، «ادبیات سخنان امام سجاد{{ع}} در صحیفه سجادیه». اندیشه دینی، ۱۵(تابستان ۸۴): ۱۳۲.</ref>، این قصیده چون نگینی بر [[تاریخ]] [[ادبیات عرب]] بدرخشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص:۴۸.</ref> |