تعقل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۷۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


 
===[[جایگاه]] [[عقل]]===
==مقدمه==
*اصلی‌ترین وجه تمایز [[انسان]] از سایر موجودات، [[قوه]] [[عقل]] است که به‌کارگیری آن را "[[خردورزی]]" یا "[[تعقل]]" گویند که موجب هر گونه دانستن، [[شناخت]] و [[معرفت]] است. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[قرآن کریم]] در فرازهایی چند بر مسئلۀ [[عقل]] و [[تعقل]] تأکید کرده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ}}«در آفرينش آسمانها و زمين، و در آمد و شد شب و روز، و در كشتيهايى كه در دريا مى‏روند و مايه سود مردمند، و در بارانى كه خدا از آسمان فرو مى‏فرستد تا زمين مرده را بدان زنده سازد و جنبندگان را در آن پراكنده كند، و در حركت بادها، و ابرهاى مسخّر ميان زمين و آسمان براى خردمندانى كه در مى‏يابند نشانه هاست.» سوره بقره، آیه ۱۶۴. و....</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۶۷.</ref>  
*[[عقل]] در وجود [[انسان]] به ودیعت نهاده شده است و [[انسان]] در صورت به‌کارگیری آن در مسیر کمال قرار می‌گیرد. [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: [[خداوند]] [[عقل]] را به [[انسان]] ودیعت نداد، مگر این‌که [[روزی]] سبب [[نجات]] او شود<ref>نهج البلاغه، حکمت  ۳۹۹</ref>. [[آدمی]] در مرحله به‌کارگیری، [[حکم عقل]] واقع‌بین را بر دیگر قوا (از جمله [[نفس]]، وهم، [[غضب]]، [[شهوت]] و...) [[برتری]] می‌دهد و به [[حکم]] آن عمل می‌کند. بدین‌ترتیب [[عقل]] خویش را فعال می‌سازد. [[امام]] {{ع}} [[حضور]] [[عقل]] فعال را بزرگ‌ترین [[بی‌نیازی]] برای [[انسان]] می‌داند، همان‌طور که از [[نادانی]] با عنوان بزرگ‌ترین تهی‌دستی یا می‌کند<ref>نک: حکمت ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 568.</ref>.
*[[ارزش]] [[تعقل]] و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" در کنار [[پیامبران]] ظاهری خوانده و راه [[شکوفایی]] و [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«پس به بندگان من مژده بده! آنان همان کسانی‌اند که خداوند راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند» سوره زمر، آیه ۱۷.</ref>. این پافشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: «من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم، از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند»<ref>{{متن حدیث|مَا أَخَافُ عَلَی أُمَّتِی الْفَقْرَ وَ لَکِنْ أَخَافُ عَلَیْهِمْ سُوءَ التَّدْبِیر}}؛ عوالی اللئالی‌،ج ۴، ص۳۹.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز [[انسانیت]] [[انسان]] را با عقلش می‌سنجد و فقدان [[عقل]] را با فقدان [[زندگی]] برابر می‌داند از این رو به [[فرزند]] خویش می‌‌فرماید: «بزرگ‌ترین [[بی‌نیازی]] [[عقل]] است و بزرگ‌ترین [[فقر]] و [[ناداری]]، [[نادانی]]»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْق}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>.<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۶۷؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴.</ref>
*در مفهوم کلی، هر گونه دانستن را "[[خردورزی]]" یا "تعقل" گویند. دانستنی گاه از راه [[تدبر]] و تأمل به دست می‌آید و گاه از گذر تتبع و تحصل. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[اسلام]]، [[خرد]] را نیرویی [[نورانی]] می‌داند که [[انسان]] را به [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] راه می‌نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد و [[دانشمندان شیعه]] برآن‌اند که هر مسلمانی باید با [[تعقل]] و [[تدبر]] [[اصول دین]] را بپذیرد نه با [[تقلید]]؛ و [[عقل]] در کنار [[قرآن]]، [[سنت]] و [[اجماع]]، یکی از منابع [[استنباط]] [[احکام دینی]] است<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۴-۲۳۵.</ref>.
*ارج و [[قدر]] تعقل و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" خوانده و کنار [[پیامبران]] ظاهری جای داده است. در نظرگاه [[اسلام]] اگر [[خردورزی]] پیش‌زمینه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان]] شود، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.</ref>. بدین سان، [[آموزه‌های اسلامی]]- برخلاف آموزه‌های [[ادیان]] دیگر- راه [[شکوفایی]] و بالندگی [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[بشارت]] بر بندگانی که گفته‌های گوناگون را می‌شنوند و نیکوترینشان را برمی‌گزینند. آنان همان کسانی‌اند که [[خداوند]] راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند"<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}؛ سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸.</ref>. این پای فشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم. از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند"<ref>عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.</ref>. از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} درباره [[خردورزی]] آمده است: "[[خداوند]] در [[سرشت]] [[فرشتگان]]، [[خرد]] برنهاد بی‌شهوت، و در [[سرشت]] حیوانات، [[شهوت]] نهاد [[بی‌خرد]]، و در [[سرشت]] [[آدمیان]] هم [[شهوت]] نهاد و هم [[خرد]]. پس هر کس [[خرد]] بر شهوتش غالب آید، از [[فرشتگان]] [[برتر]] است، و هر کس [[شهوت]] بر خردش پیروز شود، از حیوانات فروتر است"<ref>علل الشرائع‌، ۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
===[[عقل]] [[رسول باطنی]]===
*[[عقل]]، [[رسول باطنی]] و همان [[نور]] و [[نیروی درونی]] است که [[خداپرستان]]، [[خدا]] را به واسطۀ آن می‌پرستند و می‌شناسند و لذا [[عقل]]، [[حجت]] میان [[خدا]] و [[بندگان]] است. از این‌رو [[رجوع]] به [[عقل]] در مسائل گوناگون و به‌کارگیری و [[استنتاج]] از آن امری اساسی و بنیادین است و [[مکتب اسلام]] [[آدمی]] را از ترک [[عقل]] و گوش ندادن به ندای درونی آن به شدت برحذر می‌دارد<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۶۷.</ref>.
*فعال‌سازی [[عقل]] [[نیازمند]] [[رسول]] ظاهری ([[الهی]]) است تا [[آدمی]] بر اساس آموزه‌های آنها با [[تعقل]] [[فطری]] خویش آشنا شود و مسیر اندیشۀ خود را مطابق با [[حقیقت]] هستی برگزیند. [[امام علی]] {{ع}} نیز نقش [[پیامبران]] را زدودن [[غفلت]] از [[عقل]] [[آدمیان]] برمی‌شمرد: «پس [[پیامبران]] را به میانشان فرستاد. [[پیامبران]] از پی یکدیگر آمدند تا از [[مردم]] بخواهند آن [[عهد]] را که خلقتشان بر آن سرشته شده، به جای آورند و [[نعمت]] او را که از یاد برده‌اند، یاد آورند و از آنان [[حجت]] گیرند که [[رسالت]] [[حق]] به آنان رسیده است و خردهاشان را که در پرده [[غفلت]] مستور گشته، برانگیزند»<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول}}؛‏ نهج البلاغه، خطبه ۱.</ref>. تعبیر [[امام]] از فعال‌سازی خردی که در پردۀ [[غفلت]] [[پنهان]] شده، استخراج گنجینه‌های [[پنهان]] است. از چنین [[عقلی]] تعبیر به "[[عقل دفائنی]]" می‌شود<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۶۷- ۵۶۸.</ref>.
===عوامل رشد [[تعقل]]===
*در [[آموزه‌های اسلامی]] از عواملی یاد شده است که [[خرد]] را می‌پرورانند و به [[خردورزی]] [[انسان]] جهت می‌بخشند. از آن جمله است: [[دل]] سپردن به [[کلام الهی]] و تن دادن به فرمان‌های آسمانی؛ دانشجویی و تجربه‌آموزی؛ همنشینی با [[خردمندان]]؛ سیر در آفاق و نظر کردن در [[سرنوشت]] گذشتگان؛ سیر در انفس و اندیشیدن دربارۀ خود<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۵.</ref>.
===موانع [[تعقل]]===
*از [[آیات قرآنی]] و [[روایات]] [[شیعی]] بر می‌آید که گاه موانعی پیش راه [[خردورزی]] قد بلند می‌کنند و [[انسان]] را از این [[نعمت]] بس بزرگ، بی‌نصیب می‌سازند. مهمترین آنها عبارتند از: [[خواهش‌های نفسانی]]؛ عادات و سنت‌های [[نادرست]]؛ [[خودپسندی]] و بی‌نیاز پنداشتن خویش از [[عقل]]؛ همنشینی با نادانان و روی‌گردانی از [[خردمندان]]<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۵.</ref>.
===فواید [[تعقل]]===
*همچنین [[خردورزی]] و [[به‌کارگیری عقل]] در [[زندگی]] [[آدمی]] فوایدی دارد که به برخی از آنها اشاره می‌‌شود: [[عدالت]]؛ [[دین‌داری]]؛ [[ادب‌ورزی]]؛ [[حق‌ورزی]]؛ [[حق‌گرایی]]؛ [[عمل صالح]]؛ [[رفق و مدارا]]؛ [[بخشش]] و [[گذشت]]؛ [[تدبیر در امور]]؛ [[راستی]] و [[صداقت]]؛ [[فهم]] و [[درک]] مواضع و مسائل؛ [[دوری از دنیا]]؛ [[آخرت‌گرایی]]؛ [[پاک‌دامنی]]؛ [[تجربه‌اندوزی]] و [[عبرت‌پذیری]]<ref>ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۶۸.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۳٬۶۸۰

ویرایش