بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*"حدیث ثقلین" از مهمترین احادیثی است که بر [[امامت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[فرزند]] معصومش{{ع}} دلالت میکند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} بارها، از جمله: در روز [[عرفه]]، [[مسجد]] خیف، در [[غدیر خم]] و خطبۀ [[غدیریه]]، و در روزهای آخر [[عمر]]، بر [[جایگاه]] والای [[قرآن و عترت]] تأکید فرمود و از این دو [[میراث]] گرانبها و دو یادگار سنگین یاد کرد که پس از خود برجای میگذارد و فرمود در [[قیامت]] از شما سؤال خواهم کرد که با این دو یادگار چه کردید؟ ثقل به معنای وزین و سنگین است<ref>قاموس المحیط.</ref>. همچنین به معنای متاع، توشۀ سفر، هرچیز نفیسی که [[نیازمند]] [[حفاظت]] باشد آمده است. از ابوعباس ثعلب پرسیدند چرا به این دو، [[ثقلین]] گویند؟ گفت: چون تمسّک به این دو، سنگین است<ref>معانی الاخبار، ص ۹۰؛ امالی صدوق، ص ۵۰۰. </ref>. | *"حدیث ثقلین" از مهمترین احادیثی است که بر [[امامت]] [[حضرت علی]]{{ع}} و یازده [[فرزند]] معصومش{{ع}} دلالت میکند<ref>ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۲۵.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} بارها، از جمله: در روز [[عرفه]]، [[مسجد]] خیف، در [[غدیر خم]] و خطبۀ [[غدیریه]]، و در روزهای آخر [[عمر]]، بر [[جایگاه]] والای [[قرآن و عترت]] تأکید فرمود و از این دو [[میراث]] گرانبها و دو یادگار سنگین یاد کرد که پس از خود برجای میگذارد و فرمود در [[قیامت]] از شما سؤال خواهم کرد که با این دو یادگار چه کردید؟ ثقل به معنای وزین و سنگین است<ref>قاموس المحیط.</ref>. همچنین به معنای متاع، توشۀ سفر، هرچیز نفیسی که [[نیازمند]] [[حفاظت]] باشد آمده است. از ابوعباس ثعلب پرسیدند چرا به این دو، [[ثقلین]] گویند؟ گفت: چون تمسّک به این دو، سنگین است<ref>معانی الاخبار، ص ۹۰؛ امالی صدوق، ص ۵۰۰. </ref>. | ||
==متن حدیث== | ==متن حدیث== | ||
*متن حدیث ثقلین به صورتهای مختلف [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ وَ هُوَ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا}}؛ من در میان شما چیزی به یادگار مینهم که پس از من تا وقتی بدان چنگ زنید، هرگز گم راه نگردید. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است: [[کتاب خدا]]، که ریسمانی کشیده شده از [[آسمان]] به [[زمین]] است، و عترتم، اهل بیتم. هرگز این دو از هم جدا نشوند تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد آیند. پس بنگرید در نبودنِ من، چگونه با آن دو [[رفتار]] میکنید»<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸؛ دانشنامۀ میزان الحکمة، ج ۶، ص ۲۰۳ ـ ۲۶۲.</ref>.<ref>ر.ک: محمدی ریشهری، | *متن حدیث ثقلین به صورتهای مختلف [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنَ الْآخَرِ وَ هُوَ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَخْلُفُونِّی فِیهِمَا}}؛ من در میان شما چیزی به یادگار مینهم که پس از من تا وقتی بدان چنگ زنید، هرگز گم راه نگردید. یکی از آن دو، بزرگتر از دیگری است: [[کتاب خدا]]، که ریسمانی کشیده شده از [[آسمان]] به [[زمین]] است، و عترتم، اهل بیتم. هرگز این دو از هم جدا نشوند تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد آیند. پس بنگرید در نبودنِ من، چگونه با آن دو [[رفتار]] میکنید»<ref>سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۶۳، ح ۳۷۸۸؛ دانشنامۀ میزان الحکمة، ج ۶، ص ۲۰۳ ـ ۲۶۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۱۱۰.</ref> | ||
==حدیث ثقلین و [[بیان]] [[مرجعیت اهل بیت]]{{ع}}== | ==حدیث ثقلین و [[بیان]] [[مرجعیت اهل بیت]]{{ع}}== | ||
*از جمله چارهاندیشیهای [[پیامبر خدا]] برای آیندۀ [[امت]] و جلوگیری از گسترش [[ضلالت]] و [[جهالت]] و [[حیرت]] در [[جامعه]]، تلاش برای تعیین [[مرجع]] [[علمی]] و نشان دادن جهتگیری [[استوار]] برای حرکتهای [[فکری]] و [[بیان]] چگونگی [[تفسیر قرآن]] و [[مکتب]] و سرچشمۀ آن است. این [[حقیقت]]، روشنترین گونۀ خود را در "حدیث ثقلین" نشان داده است. این [[حدیث]]، هم منقبتی برای [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است که آنان عِدل و قرین قرآنند، هم [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]] [[خاندان پیامبر]] و أئمه [[معصومین]]{{ع}} را میرساند و هم به تفکیکناپذیری [[قرآن و عترت]] در آن تصریح شده است و اینکه تمسّک به این دو با هم موجب [[سعادت]] و [[رستگاری]] است<ref>ر.ک: فرهنگ | *از جمله چارهاندیشیهای [[پیامبر خدا]] برای آیندۀ [[امت]] و جلوگیری از گسترش [[ضلالت]] و [[جهالت]] و [[حیرت]] در [[جامعه]]، تلاش برای تعیین [[مرجع]] [[علمی]] و نشان دادن جهتگیری [[استوار]] برای حرکتهای [[فکری]] و [[بیان]] چگونگی [[تفسیر قرآن]] و [[مکتب]] و سرچشمۀ آن است. این [[حقیقت]]، روشنترین گونۀ خود را در "حدیث ثقلین" نشان داده است. این [[حدیث]]، هم منقبتی برای [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است که آنان عِدل و قرین قرآنند، هم [[مرجعیت علمی]] و [[دینی]] [[خاندان پیامبر]] و أئمه [[معصومین]]{{ع}} را میرساند و هم به تفکیکناپذیری [[قرآن و عترت]] در آن تصریح شده است و اینکه تمسّک به این دو با هم موجب [[سعادت]] و [[رستگاری]] است<ref>ر.ک:[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۵.</ref>. از این [[حدیث]]، [[عصمت ائمه]]{{ع}} و [[عترت]] نیز به دست میآید. همانگونه که [[قرآن]] [[وحی الهی]] است و خطایی در آن راه ندارد، [[امامان]] نیز از [[هوای نفس]] و [[گناه]] و [[خطا]] مصونند. به همین خاطر [[فرمان]] داد که به هر دو تمسّک جویند و از آن دو جدا نشوند تا [[گمراه]] نگردند<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۵.</ref>. در [[روایات]] متعدّدی از این دو با عنوان "ثقل اکبر" و "ثقل اصغر" یاد شده است. در [[سخنان علی]]{{ع}} به [[کمیل]] آمده است: {{متن حدیث|یَا کُمَیْلُ نَحْنُ الثَّقَلُ الْأَصْغَرُ وَ الْقُرْآنُ الثَّقَلُ الْأَکْبَرُ}}<ref>اهل البیت فی الکتاب و السّنه، ص ۱۲۰؛ بشارة المصطفی، ص ۲۹؛ کمالی دزفولی، عترت، ثقل کبیر.</ref>. | ||
==حدیث ثقلین از نظر [[سند]]== | ==حدیث ثقلین از نظر [[سند]]== | ||
*حدیث ثقلین از نظر [[سند]] در کمال صحت و [[قوت]] و از [[احادیث صحیح]] و [[متواتر]] است. [[محدثان]] [[شیعه]] در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو [[سند]] از طریق [[ائمه اطهار]] آن را بازگفتهاند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰.</ref>. ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]] آن را [[روایت]] کردهاند. [[صحابه]] ای همچون: [[علی]]{{ع}}، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید]] بن ارقم، [[ابو سعید]] خُدری و [[زید بن ثابت]]<ref>فضائل الخمسة، ج۲، ص۶۱.</ref>. علمای [[اهل سنت]] معترفاند این [[حدیث]] را بیست تن از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کردهاند<ref>الصواعق المحرقة، ۲۲۸؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۵.</ref>. مرحوم [[قاضی]] [[نور]] اللّه آن را از ۷۴ [[راوی]] [[اهل سنت]] [[نقل]] کرده است و در منابع گوناگون به اسناد و [[راویان]] آن اشاره شده است<ref>احقاق الحق، ج ۸ ص ۳۰۸؛ الغدیر، ج ۱ ص ۳۲، ص ۲۹۴؛ نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۲،۱، ۳؛ شیعهشناسی و پاسخ به | *حدیث ثقلین از نظر [[سند]] در کمال صحت و [[قوت]] و از [[احادیث صحیح]] و [[متواتر]] است. [[محدثان]] [[شیعه]] در [[تواتر]] آن [[اجماع]] دارند و با هشتاد و دو [[سند]] از طریق [[ائمه اطهار]] آن را بازگفتهاند<ref>اعیان الشیعة، ج۱، ص۳۷۰ ـ ۳۱۰.</ref>. ۳۴ نفر از [[اصحاب]] و ۱۹ نفر از [[تابعین]] آن را [[روایت]] کردهاند. [[صحابه]] ای همچون: [[علی]]{{ع}}، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید]] بن ارقم، [[ابو سعید]] خُدری و [[زید بن ثابت]]<ref>فضائل الخمسة، ج۲، ص۶۱.</ref>. علمای [[اهل سنت]] معترفاند این [[حدیث]] را بیست تن از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] کردهاند<ref>الصواعق المحرقة، ۲۲۸؛ فیض القدیر، ج۳، ص۱۵.</ref>. مرحوم [[قاضی]] [[نور]] اللّه آن را از ۷۴ [[راوی]] [[اهل سنت]] [[نقل]] کرده است و در منابع گوناگون به اسناد و [[راویان]] آن اشاره شده است<ref>احقاق الحق، ج ۸ ص ۳۰۸؛ الغدیر، ج ۱ ص ۳۲، ص ۲۹۴؛ نفحات الأزهار (خلاصۀ عبقات) ج ۲،۱، ۳؛ [[شیعهشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعهشناسی و پاسخ به شبهات]]، ج ۱ ص ۸۳؛ اثبات الهداة، ج ۳ ص ۹۱، ۱۹۵.</ref>. شکی نیست دست کم دویست تن از اکابر علمای [[مذاهب مختلف اسلامی]]، حدیث ثقلین را [[روایت]] کردهاند<ref>حدیث ثقلین، ۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۰۸؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۵؛</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |