←ادلۀ سکولاریسم و نقد آن
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن=== | ===ادلۀ [[سکولاریسم]] و نقد آن=== | ||
*این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه میکند که به تمام آنها پاسخ داده شده است: | *این [[تفکر]] دلایلی برای خود ارائه میکند که به تمام آنها پاسخ داده شده است: | ||
*[[دلیل]] اول: ذاتیاتِ امور قابل تغییر نیستند و دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] به معنای تغییر ذات این امور است در نتیجه [[دین]] نمیتواند در [[امور اجتماعی]] دخالت کند و اگر به دنبال اسلامیسازی [[سیاست]] است بدان معناست که دیگر [[سیاست]] نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمیتواند ذاتاً [[دینی]] شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمیتواند داشته باشد لذا علمِ [[جامعهشناسی]] ذاتاً [[دینی]] نمیتوان داشت و همچنین [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اخلاق]] ذاتاً [[دینی]] نمیتواند داشت. | *'''[[دلیل]] اول''': ذاتیاتِ امور قابل تغییر نیستند و دخالت [[دین]] در [[امور دنیوی]] به معنای تغییر ذات این امور است در نتیجه [[دین]] نمیتواند در [[امور اجتماعی]] دخالت کند و اگر به دنبال اسلامیسازی [[سیاست]] است بدان معناست که دیگر [[سیاست]] نباشد. هر چیز که از پیش خود ذات و ماهیتی داشته باشد دیگر نمیتواند ذاتاً [[دینی]] شود؛ چراکه یک چیز دو ذات نمیتواند داشته باشد لذا علمِ [[جامعهشناسی]] ذاتاً [[دینی]] نمیتوان داشت و همچنین [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اخلاق]] ذاتاً [[دینی]] نمیتواند داشت. | ||
*نقد [[دلیل]] اول: | *'''نقد [[دلیل]] اول''': | ||
#بحث از ذاتیات، اختصاص به موجودات [[حقیقی]] دارد نه امور اعتباری. [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اقتصاد]] و... امور اعتباریاند پس [[تشبیه]] این امور به آن مغالطه است. | #بحث از ذاتیات، اختصاص به موجودات [[حقیقی]] دارد نه امور اعتباری. [[حکومت]] و [[فقه]] و [[اقتصاد]] و... امور اعتباریاند پس [[تشبیه]] این امور به آن مغالطه است. | ||
#[[دین]] در [[باب ]][[سیاست]] و [[اقتصاد]] و... تعالیمی دارد. آیا [[دستورات]] [[دین]] نسبت به این امور، موجب تغییر ذات آنها میشود. | #[[دین]] در [[باب ]][[سیاست]] و [[اقتصاد]] و... تعالیمی دارد. آیا [[دستورات]] [[دین]] نسبت به این امور، موجب تغییر ذات آنها میشود. | ||
*[[دلیل]] دوم: [[هدف]] [[دین]]، تأمین [[سعادت اخروی]] است بر همین اساس، تنها باید به اموری بپردازد که مربوط به [[آخرت]] است و اموری همچون [[سیاست]]، [[حقوق]] و... به مسائل [[دنیایی]] مربوط است. [[دین]] فقط مزاحمتهای [[دنیا]] را نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف میکند. | *'''[[دلیل]] دوم''': [[هدف]] [[دین]]، تأمین [[سعادت اخروی]] است بر همین اساس، تنها باید به اموری بپردازد که مربوط به [[آخرت]] است و اموری همچون [[سیاست]]، [[حقوق]] و... به مسائل [[دنیایی]] مربوط است. [[دین]] فقط مزاحمتهای [[دنیا]] را نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف میکند. | ||
*نقد [[دلیل]] دوم: | *'''نقد [[دلیل]] دوم''': | ||
#لازمۀ اصالت داشتن [[حیات اخروی]]، این نیست که [[دین]] نباید به [[امور دنیوی]] [[مردم]] بپردازد، مسائل دنیاییای که نوع نگرش به آنها در تحقق یا عدم [[سعادت اخروی]] مؤثر است باید در گسترۀ [[دین]] تعریف شود. | #لازمۀ اصالت داشتن [[حیات اخروی]]، این نیست که [[دین]] نباید به [[امور دنیوی]] [[مردم]] بپردازد، مسائل دنیاییای که نوع نگرش به آنها در تحقق یا عدم [[سعادت اخروی]] مؤثر است باید در گسترۀ [[دین]] تعریف شود. | ||
#سکولارها مدعیاند "[[دین]] مزاحمتهای [[دنیا]] را تنها نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف میکند" پس باید بدانند [[بیان]] عمل صحیح [[اجتماعی]] نیز کنار زدن مزاحمتهای [[دنیایی]] به حساب میآید. | #سکولارها مدعیاند "[[دین]] مزاحمتهای [[دنیا]] را تنها نسبت به [[سعادت اخروی]] برطرف میکند" پس باید بدانند [[بیان]] عمل صحیح [[اجتماعی]] نیز کنار زدن مزاحمتهای [[دنیایی]] به حساب میآید. | ||
*[[دلیل]] سوم: مناسبات و [[امور اجتماعی]] [[بشر]] همواره در حال تغییر و تحول است و [[دین]]، همواره درون مایۀ محتوایی ثابت دارد در نتیجه دخالت و [[راهنمایی]] [[دین]] در مناسبات و [[امور اجتماعی]]، ممکن نیست. سکولارها معتقدند "دوران [[حاکمیت]] [[کلیسا]]، [[علم]] و [[آزادی]] [[فکر]]، در قفس بود و دیگر نباید به [[دین]] اجازۀ دخالت در [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] داد تا تجربههای تلخ [[تاریخ]] تکرار شود". | *'''[[دلیل]] سوم''': مناسبات و [[امور اجتماعی]] [[بشر]] همواره در حال تغییر و تحول است و [[دین]]، همواره درون مایۀ محتوایی ثابت دارد در نتیجه دخالت و [[راهنمایی]] [[دین]] در مناسبات و [[امور اجتماعی]]، ممکن نیست. سکولارها معتقدند "دوران [[حاکمیت]] [[کلیسا]]، [[علم]] و [[آزادی]] [[فکر]]، در قفس بود و دیگر نباید به [[دین]] اجازۀ دخالت در [[امور سیاسی]] و [[اجتماعی]] داد تا تجربههای تلخ [[تاریخ]] تکرار شود". | ||
*نقد [[دلیل]] سوم: | *'''نقد [[دلیل]] سوم''': | ||
#اولاً برخی تغییرات [[اجتماعی]]، بنیادین نیست و تنها تغییر در شکل و قالب هستند. مثلاً قراردادهای بیع و اجاره هم در گذشته بوده و هم امروز که امروزه قالبی پیچیده و متفاوت یافته است. | #اولاً برخی تغییرات [[اجتماعی]]، بنیادین نیست و تنها تغییر در شکل و قالب هستند. مثلاً قراردادهای بیع و اجاره هم در گذشته بوده و هم امروز که امروزه قالبی پیچیده و متفاوت یافته است. | ||
#ثانیاً در [[فقه]] و [[شریعت اسلامی]]، عناصری مانند [[اجتهاد]]، باعث انعطاف بخشی از [[تعلیم]] با [[مقتضیات زمان]] شده است و همچنین باید دانست که [[دین اسلام]] با [[مسیحیت]] تفاوتهای عمدهای دارد<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۸۰.</ref>. | #ثانیاً در [[فقه]] و [[شریعت اسلامی]]، عناصری مانند [[اجتهاد]]، باعث انعطاف بخشی از [[تعلیم]] با [[مقتضیات زمان]] شده است و همچنین باید دانست که [[دین اسلام]] با [[مسیحیت]] تفاوتهای عمدهای دارد<ref>ر.ک: الهی راد، صفدر، انسانشناسی، ص۱۸۰.</ref>. |