سیره امام علی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص'
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ']] صفحه' به ']]، ص')
خط ۴۰: خط ۴۰:
* حفظ وحدت در جامعه نوپای مسلمانان از مهم‌ترین هدف‌های آن حضرت بود؛ از این‌رو هنگامی که ابوسفیان می‌خواست به بهانه حمایت از علی {{ع}} فتنه‌ای به پا کند [[امام علی]] {{ع}} فرمود: امواج دریای فتنه را با کشتی‌های نجات بشکافید و از راه خلاف و تفرقه دوری گزینید.<ref>همان، خطبه ۵.</ref> همچنین در شورای شش نفره که برای تعیین جانشین عمر تشکیل شده بود، پس از انتخاب شدن عثمان فرمود: شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم اما به خدا سوگند، مادامی که کار مسلمانان مرتب باشد و تنها بر شخص من جور و جفا کنند، مخالفتی نمی‌کنم.<ref>همان، خطبه ۷۳.</ref>  
* حفظ وحدت در جامعه نوپای مسلمانان از مهم‌ترین هدف‌های آن حضرت بود؛ از این‌رو هنگامی که ابوسفیان می‌خواست به بهانه حمایت از علی {{ع}} فتنه‌ای به پا کند [[امام علی]] {{ع}} فرمود: امواج دریای فتنه را با کشتی‌های نجات بشکافید و از راه خلاف و تفرقه دوری گزینید.<ref>همان، خطبه ۵.</ref> همچنین در شورای شش نفره که برای تعیین جانشین عمر تشکیل شده بود، پس از انتخاب شدن عثمان فرمود: شما خود می‌دانید من از همه برای خلافت شایسته‌ترم اما به خدا سوگند، مادامی که کار مسلمانان مرتب باشد و تنها بر شخص من جور و جفا کنند، مخالفتی نمی‌کنم.<ref>همان، خطبه ۷۳.</ref>  
* [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در پاسخ به [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه]] {{س}} که او را دعوت به اعتراض و قیام کرد، به صدای مؤذن اشاره کرد که بانگ می‌زد: اشهد انّ محمداً رسول الله و فرمود: سکوت من تنها برای باقی ماندن این فریاد است. ایشان می‌دانست هر گونه قیام سبب پاشیده شدن اتحاد مسلمانان و نتیجۀ آن از بین رفتن ثمره تلاش بیست‌وسه ساله [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} خواهد بود. علی {{ع}} که هرگز پشت به دشمن نکرده و پشت دلاوران از بیم او می‌لرزید برای حفظ یکپارچگی و وحدت جامعۀ نوپای اسلام حتی در برابر اهانت به همسرش نیز واکنش تند نشان نداده و سکوت کرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۸۵.</ref>
* [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در پاسخ به [[حضرت زهرا|حضرت فاطمه]] {{س}} که او را دعوت به اعتراض و قیام کرد، به صدای مؤذن اشاره کرد که بانگ می‌زد: اشهد انّ محمداً رسول الله و فرمود: سکوت من تنها برای باقی ماندن این فریاد است. ایشان می‌دانست هر گونه قیام سبب پاشیده شدن اتحاد مسلمانان و نتیجۀ آن از بین رفتن ثمره تلاش بیست‌وسه ساله [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} خواهد بود. علی {{ع}} که هرگز پشت به دشمن نکرده و پشت دلاوران از بیم او می‌لرزید برای حفظ یکپارچگی و وحدت جامعۀ نوپای اسلام حتی در برابر اهانت به همسرش نیز واکنش تند نشان نداده و سکوت کرد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۸۵.</ref>
* ایشان در تمام مدت ۲۵ سال پس از رحلت [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} صلح‌جو و وحدت‌طلب بود و در حوادثی چون صبر در مقابل ظلم به همسرش، میانجی‌گری میان شورشیان و عثمان، پذیرش حکمیت، انتقاد از خلفا و راهنمایی آنان؛ حفظ وحدت و یکپارچگی جامعۀ اسلامی هدف اصلی او بود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref>
* ایشان در تمام مدت ۲۵ سال پس از رحلت [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} صلح‌جو و وحدت‌طلب بود و در حوادثی چون صبر در مقابل ظلم به همسرش، میانجی‌گری میان شورشیان و عثمان، پذیرش حکمیت، انتقاد از خلفا و راهنمایی آنان؛ حفظ وحدت و یکپارچگی جامعۀ اسلامی هدف اصلی او بود.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


==[[عدالت‌محوری]]==
==[[عدالت‌محوری]]==
خط ۴۹: خط ۴۹:
* همچنین وقتی ابن عباس، پسر عمو و یاور دانایش مرتکب خلافی شد در نامه‌ای به او نوشتند: اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را ادب خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزده‌ام مگر اینکه وارد جهنم شده است. به خدا قسم، اگر حسن و حسین هم مرتکب این جرم می‌شدند، به آنان ارفاق نمی‌کردم.<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>  
* همچنین وقتی ابن عباس، پسر عمو و یاور دانایش مرتکب خلافی شد در نامه‌ای به او نوشتند: اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را ادب خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزده‌ام مگر اینکه وارد جهنم شده است. به خدا قسم، اگر حسن و حسین هم مرتکب این جرم می‌شدند، به آنان ارفاق نمی‌کردم.<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>  
* روزی میان زنی از اعراب و زنی ایرانی اختلاف افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} شرفیاب شدند. علی {{ع}} میان آن دو هیچ‌گونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب اعتراض زن عرب شد. [[امام علی|علی]] {{ع}} دو مشت خاک از زمین برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه تأمل می‌کنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمی‌بینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که معاویه در نامه‌ای به زیاد بن ابیه والی عراق توصیه کرده بود که هیچ‌گاه ایرانیان را هم‌رتبۀ اعراب نداند. کارهای پست را به آنها واگذار کرده و مرزبانی و قضاوت را از ایشان دریغ کند، ایرانیان حق ارث از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>
* روزی میان زنی از اعراب و زنی ایرانی اختلاف افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} شرفیاب شدند. علی {{ع}} میان آن دو هیچ‌گونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب اعتراض زن عرب شد. [[امام علی|علی]] {{ع}} دو مشت خاک از زمین برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه تأمل می‌کنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمی‌بینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که معاویه در نامه‌ای به زیاد بن ابیه والی عراق توصیه کرده بود که هیچ‌گاه ایرانیان را هم‌رتبۀ اعراب نداند. کارهای پست را به آنها واگذار کرده و مرزبانی و قضاوت را از ایشان دریغ کند، ایرانیان حق ارث از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>
* سخت‌گیری [[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به اجرای عدالت اجتماعی عامل اصلی قتل ایشان بود. سایر مسائل همچون تسلیم کردن قاتلان عثمان و كينه از علی {{ع}} به دلیل کشتن خویشان مخالفان در جنگ‌های صدر اسلام، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]] {{ع}} به اینکه عدالت را برای آینده اجرا کرده و به تبعیض‌های گذشته بی‌اعتنا باشد قانع نمی‌شد؛ از این‌رو گفته‌اند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در محراب به شهادت رسید.<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref>
* سخت‌گیری [[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به اجرای عدالت اجتماعی عامل اصلی قتل ایشان بود. سایر مسائل همچون تسلیم کردن قاتلان عثمان و كينه از علی {{ع}} به دلیل کشتن خویشان مخالفان در جنگ‌های صدر اسلام، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]] {{ع}} به اینکه عدالت را برای آینده اجرا کرده و به تبعیض‌های گذشته بی‌اعتنا باشد قانع نمی‌شد؛ از این‌رو گفته‌اند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در محراب به شهادت رسید.<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


==[[پایبندی به اصول]]==
==[[پایبندی به اصول]]==
خط ۵۹: خط ۵۹:
* علی {{ع}} نمی‌خواست پیروزی را به بهای یک عمل ناجوانمردانه به دست آورد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۱۱.</ref>
* علی {{ع}} نمی‌خواست پیروزی را به بهای یک عمل ناجوانمردانه به دست آورد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۱۱.</ref>
* در همین جنگ پیکار تن به تنی میان [[امام علی|علی]] {{ع}} و عمروعاص درگرفت. عمروعاص که مشاور قدرتمند و حیله‌گر معاویه و طراح بسیاری از فتنه‌ها ضد علی {{ع}} بود وقتی از پیکار ناتوان شد و هنگام فرار روی زمین افتاد عورت خود را نمایان ساخت. علی {{ع}} با اینکه می‌دانست کشتن عمروعاص ضربه مهمی به سپاه معاویه وارد می‌کند روی خود را برگرداند و به سمت سپاه خود برگشت. [[امام علی]] {{ع}} هنگام رویارویی با دشمن نیز از مکارم اخلاق دست برنداشته و از هر وسیله‌ای برای هدف سود نمی‌جست.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶ ص ۱۱۲.</ref>
* در همین جنگ پیکار تن به تنی میان [[امام علی|علی]] {{ع}} و عمروعاص درگرفت. عمروعاص که مشاور قدرتمند و حیله‌گر معاویه و طراح بسیاری از فتنه‌ها ضد علی {{ع}} بود وقتی از پیکار ناتوان شد و هنگام فرار روی زمین افتاد عورت خود را نمایان ساخت. علی {{ع}} با اینکه می‌دانست کشتن عمروعاص ضربه مهمی به سپاه معاویه وارد می‌کند روی خود را برگرداند و به سمت سپاه خود برگشت. [[امام علی]] {{ع}} هنگام رویارویی با دشمن نیز از مکارم اخلاق دست برنداشته و از هر وسیله‌ای برای هدف سود نمی‌جست.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶ ص ۱۱۲.</ref>
* علی {{ع}} در مسائل اصولی و آنچه مربوط به مقررات الهی و حقوق اجتماعی است بسیار صلابت داشت و انعطاف‌پذیری و مماشات در او راه نداشت، ولی در مسائل شخصی بسیار نرم، انعطاف‌پذیر، شوخ و خنده‌رو بود و تا جایی که به حد باطل نرسد، با مردم مزاح می‌کرد.<ref>همان، ص ۱۷۶.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref>
* علی {{ع}} در مسائل اصولی و آنچه مربوط به مقررات الهی و حقوق اجتماعی است بسیار صلابت داشت و انعطاف‌پذیری و مماشات در او راه نداشت، ولی در مسائل شخصی بسیار نرم، انعطاف‌پذیر، شوخ و خنده‌رو بود و تا جایی که به حد باطل نرسد، با مردم مزاح می‌کرد.<ref>همان، ص ۱۷۶.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


==[[مخالفان امام علی|علی و مخالفان]]==
==[[مخالفان امام علی|علی و مخالفان]]==
خط ۶۹: خط ۶۹:
* [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} تفاوت میان دشمنان خود را به خوبی می‌دانست. معاویه آگاهانه دنبال باطل بود ولی خوارج انسان‌های حق‌جویی بودند که از روی نادانی و حماقت اشتباه کرده بودند؛ از این‌رو علی {{ع}} بین این دو دسته از دشمنان خود تفاوت قائل شدند و در بستر شهادت فرمودند: گرچه خوارج اقدام به قتل من کردند، اما بعد از من ایشان را نکشید، چون کشته شدن اینها پس از من به نفع معاویه و به ضرر حقیقت است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۳.</ref> گرچه کشته شدن اینها در زمان من به نفع من بود ولی پس از من به نفع معاویه خواهد بود.<ref>یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۶۹.</ref>
* [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} تفاوت میان دشمنان خود را به خوبی می‌دانست. معاویه آگاهانه دنبال باطل بود ولی خوارج انسان‌های حق‌جویی بودند که از روی نادانی و حماقت اشتباه کرده بودند؛ از این‌رو علی {{ع}} بین این دو دسته از دشمنان خود تفاوت قائل شدند و در بستر شهادت فرمودند: گرچه خوارج اقدام به قتل من کردند، اما بعد از من ایشان را نکشید، چون کشته شدن اینها پس از من به نفع معاویه و به ضرر حقیقت است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۳.</ref> گرچه کشته شدن اینها در زمان من به نفع من بود ولی پس از من به نفع معاویه خواهد بود.<ref>یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۶۹.</ref>
* [[امام علی|علی]] {{ع}} به خوبی می‌دانست ابن ملجم دشمن خطرناکی برای او است. اما در برابر توصیه دیگران برای از بین بردن او قصاص قبل از جنایت نکرد و فرمود: من خواهان زندگی او هستم در حالی که او خواهان مرگ من است، من می‌خواهم او زنده بماند و سعادت او را دوست دارم، اما او می‌خواهد مرا بکشد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۲۲۹.</ref>
* [[امام علی|علی]] {{ع}} به خوبی می‌دانست ابن ملجم دشمن خطرناکی برای او است. اما در برابر توصیه دیگران برای از بین بردن او قصاص قبل از جنایت نکرد و فرمود: من خواهان زندگی او هستم در حالی که او خواهان مرگ من است، من می‌خواهم او زنده بماند و سعادت او را دوست دارم، اما او می‌خواهد مرا بکشد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۲۲۹.</ref>
* پس از آنکه خوارج فعالیت خود را از بحث‌های فکری به مخالفت عملی و آشوبگری توسعه دادند، [[امام علی|علی]] {{ع}} با شجاعت ایشان را سرکوب کردند و در توضیح این کار فرمودند: اینها مثل سگ هاری شده‌اند که به هر کس می‌رسند او را هم هار می‌کنند. همان‌گونه که هر کس به خود حق می‌دهد سگ هار را از بین ببرد تا دیگران را هار نکند، من نیز چاره‌ای جز از بین بردن اینها نداشتم وگرنه طولی نمی‌کشید که بیماری هاری خود را به جامعه اسلامی سرایت داده و جامعه را در جمود و تحجر و حماقت و نادانی فرو می‌بردند. من خطر این گروه را برای اسلام پیش‌بینی کرده بودم.<ref>همان، ج ۱۶، ص ۶۰۷.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref>
* پس از آنکه خوارج فعالیت خود را از بحث‌های فکری به مخالفت عملی و آشوبگری توسعه دادند، [[امام علی|علی]] {{ع}} با شجاعت ایشان را سرکوب کردند و در توضیح این کار فرمودند: اینها مثل سگ هاری شده‌اند که به هر کس می‌رسند او را هم هار می‌کنند. همان‌گونه که هر کس به خود حق می‌دهد سگ هار را از بین ببرد تا دیگران را هار نکند، من نیز چاره‌ای جز از بین بردن اینها نداشتم وگرنه طولی نمی‌کشید که بیماری هاری خود را به جامعه اسلامی سرایت داده و جامعه را در جمود و تحجر و حماقت و نادانی فرو می‌بردند. من خطر این گروه را برای اسلام پیش‌بینی کرده بودم.<ref>همان، ج ۱۶، ص ۶۰۷.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


==[[امام علی]] و [[مردم]]==
==[[امام علی]] و [[مردم]]==
خط ۷۷: خط ۷۷:
* [[امام علی]] {{ع}} با تشریفات مخالف بود. در مسیر عزیمت به کوفه وارد شهر انبار شد که اهالی آن ایرانی بودند. ایشان خرسند از ورود خلیفه به استقبال او آمده و پس از حرکت مرکب [[امام علی|علی]] {{ع}} در مقابل او شروع به دویدن کردند. [[امام علی|علی]] {{ع}} از آنها درباره این کار سؤال کرد و ایشان پاسخ دادند: این نوعی احترام از سوی ما به حاکمان و افراد مورد احترام است. امام {{ع}} فرمود: چنین رفتاری شما را در دنیا به رنج می‌اندازد و در آخرت به شقاوت می‌کشاند. از کارهایی که شما را پست و خوار می‌کند پرهیز کنید. این کارها سودی به حال آن افراد ندارد.<ref>همان، ص ۲۰۷.</ref>
* [[امام علی]] {{ع}} با تشریفات مخالف بود. در مسیر عزیمت به کوفه وارد شهر انبار شد که اهالی آن ایرانی بودند. ایشان خرسند از ورود خلیفه به استقبال او آمده و پس از حرکت مرکب [[امام علی|علی]] {{ع}} در مقابل او شروع به دویدن کردند. [[امام علی|علی]] {{ع}} از آنها درباره این کار سؤال کرد و ایشان پاسخ دادند: این نوعی احترام از سوی ما به حاکمان و افراد مورد احترام است. امام {{ع}} فرمود: چنین رفتاری شما را در دنیا به رنج می‌اندازد و در آخرت به شقاوت می‌کشاند. از کارهایی که شما را پست و خوار می‌کند پرهیز کنید. این کارها سودی به حال آن افراد ندارد.<ref>همان، ص ۲۰۷.</ref>
* [[امام علی]] {{ع}} به کمترین استفاده از عنوان خلافت راضی نبود. نیازهای خود را از کسی می‌خرید که او را نشناسد تا به احترام مقام خلافت به او ارزان‌تر نفروشد.
* [[امام علی]] {{ع}} به کمترین استفاده از عنوان خلافت راضی نبود. نیازهای خود را از کسی می‌خرید که او را نشناسد تا به احترام مقام خلافت به او ارزان‌تر نفروشد.
* در روزهای گرم بیرون دارالاماره و در سایه مینشست تا مبادا مراجعه‌کننده‌ای بیاید و به او دسترسی پیدا نکند. در نامه‌ای به والی حجاز و مالک اشتر والی مصر توصیه کرد: ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهند.<ref>بیست گفتار، ص ۲۹.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref>
* در روزهای گرم بیرون دارالاماره و در سایه مینشست تا مبادا مراجعه‌کننده‌ای بیاید و به او دسترسی پیدا نکند. در نامه‌ای به والی حجاز و مالک اشتر والی مصر توصیه کرد: ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهند.<ref>بیست گفتار، ص ۲۹.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref>


==منابع==
==منابع==
۲۱۸٬۶۵۸

ویرایش