فقر در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ آوریل ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
==انواع [[فقر در نهج البلاغه]]==
==انواع [[فقر در نهج البلاغه]]==
*میدان معنایی [[فقر در نهج البلاغه]] به دو مفهوم مذموم و غیرمذموم تقسیم می‌شود. فقر مذموم فقری است که [[امام]]{{ع}} با آن به [[مبارزه]] برخاست و با [[برنامه‌ریزی]] در دوران حکومتش برای رفع آن کوشید. مصادیق فقر مذموم عبارت‌اند:
*میدان معنایی [[فقر در نهج البلاغه]] به دو مفهوم مذموم و غیرمذموم تقسیم می‌شود. فقر مذموم فقری است که [[امام]]{{ع}} با آن به [[مبارزه]] برخاست و با [[برنامه‌ریزی]] در دوران حکومتش برای رفع آن کوشید. مصادیق فقر مذموم عبارت‌اند:
#'''[[فقر اقتصادی]]:''' محرومیت از امکانات ضروری، [[غذا]] و [[خوراک]]. در این حالت [[طاقت]] و توان [[انسان]] از دست می‌رود، سلامتش به‌مخاطره می‌افتد و در مرز [[زندگی]] و [[مرگ]] در تکاپوست. در [[فقر اقتصادی]] [[انسان]] در چشم‌ها [[خوار]] می‌شود. فقر، بر خلاف تصور برخی، هرگز محصول [[مشیت]] و [[قضا و قدر الهی]] نیست. [[قرآن کریم]] نیز [[فقر اقتصادی]] را در مواردی چند مطرح کرده و از آن به‌عنوان پدیده‌ای شوم یاد می‌کند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: بارخدایا! با [[توانگری]]، آبرویم را پاس دار و با فقر و [[تنگ‌دستی]]، فر و شکوهم را ناچیز مدار<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. هم‌چنین فقر را [[مرگ]] بزرگ می‌داند<ref>نک: حکمت ۱۵۴</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[فقر اقتصادی]] را ابزار [[خواری]] [[نفس]] می‌داند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621- 622.</ref>.
#'''[[فقر اقتصادی]]:''' محرومیت از امکانات ضروری، [[غذا]] و [[خوراک]]. در این حالت [[طاقت]] و توان [[انسان]] از دست می‌رود، سلامتش به‌مخاطره می‌افتد و در مرز [[زندگی]] و [[مرگ]] در تکاپوست. در [[فقر اقتصادی]] [[انسان]] در چشم‌ها [[خوار]] می‌شود. فقر، بر خلاف تصور برخی، هرگز محصول [[مشیت]] و [[قضا و قدر الهی]] نیست. [[قرآن کریم]] نیز [[فقر اقتصادی]] را در مواردی چند مطرح کرده و از آن به‌عنوان پدیده‌ای شوم یاد می‌کند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: بارخدایا! با [[توانگری]]، آبرویم را پاس دار و با فقر و [[تنگ‌دستی]]، فر و شکوهم را ناچیز مدار<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. هم‌چنین فقر را [[مرگ]] بزرگ می‌داند<ref>نک: حکمت ۱۵۴</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[فقر اقتصادی]] را ابزار [[خواری]] [[نفس]] می‌داند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621- 622.</ref>.
#'''[[فقر روحی]] و [[فقر معنوی|معنوی]]:''' [[انسان]] آمیزه‌ای از جسم و [[روح]] است و اگر از نظر روحی تقویت نشود، دچار [[فقر معنوی]] خواهد شد، که همان فقر [[نفس]]، [[قلب]] و روان است. فقر [[نفس]] عبارت است از [[حرص]] و آزی که [[نفس]] دارد. [[امام علی]]{{ع}} فقر [[نفس]] را بدترین فقر می‌داند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 622.</ref>.
#'''[[فقر روحی]] و [[فقر معنوی|معنوی]]:''' [[انسان]] آمیزه‌ای از جسم و [[روح]] است و اگر از نظر روحی تقویت نشود، دچار [[فقر معنوی]] خواهد شد، که همان فقر [[نفس]]، [[قلب]] و روان است. فقر [[نفس]] عبارت است از [[حرص]] و آزی که [[نفس]] دارد. [[امام علی]]{{ع}} فقر [[نفس]] را بدترین فقر می‌داند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 622.</ref>.
#'''[[فقر فرهنگی]] ([[فقر علمی|علمی]]):''' بروز [[فقر اقتصادی]] در [[جامعه]] در نهایت به فقر [[فرهنگی]] می‌انجامد. این‌گونه فقر آثار درازمدتی در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] برجای می‌گذارد که مدت‌ها پس از فقر باقی می‌ماند و در [[جامعه]] حیات پیدا می‌کند و رهایی از آن بسیار مشکل است. [[تعصب‌ها]]، [[خودپسندی‌ها]]، [[لجاجت‌ورزی‌ها]]، پای‌بندی به سنت‌ها و روش‌های نابخردانه نیکاکان از این فقر ناشی می‌شود. [[امام علی]]{{ع}} فقر [[فرهنگی]] را درد بی‌درمان و [[بیماری]] علاج‌ناپذیر برمی‌شمرد. هم‌چنین بدترین مصداق فقر را [[نادانی]] می‌داند. در [[نهج البلاغه]] نیز می‌فرماید: هیچ [[بینوایی]] چون [[جهل]] [نیست]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 622.</ref>.
#'''[[فقر فرهنگی]] ([[فقر علمی|علمی]]):''' بروز [[فقر اقتصادی]] در [[جامعه]] در نهایت به فقر [[فرهنگی]] می‌انجامد. این‌گونه فقر آثار درازمدتی در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] برجای می‌گذارد که مدت‌ها پس از فقر باقی می‌ماند و در [[جامعه]] حیات پیدا می‌کند و رهایی از آن بسیار مشکل است. [[تعصب‌ها]]، [[خودپسندی‌ها]]، [[لجاجت‌ورزی‌ها]]، پای‌بندی به سنت‌ها و روش‌های نابخردانه نیکاکان از این فقر ناشی می‌شود. [[امام علی]]{{ع}} فقر [[فرهنگی]] را درد بی‌درمان و [[بیماری]] علاج‌ناپذیر برمی‌شمرد. هم‌چنین بدترین مصداق فقر را [[نادانی]] می‌داند. در [[نهج البلاغه]] نیز می‌فرماید: هیچ [[بینوایی]] چون [[جهل]] [نیست]<ref>{{متن حدیث|وَ لَا فَقْرَ كَالْجَهْلِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۵۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 622.</ref>.


==[[حقیقت]] فقر ==
==[[حقیقت]] فقر ==
خط ۲۶: خط ۲۶:
*'''[[حکمت الهی]] ([[آزمایش]]):''' [[حضرت علی]]{{ع}} گاه [[فقر اقتصادی]] را نوعی [[امتحان الهی]] برمی‌شمرند: بسا [[احسان]] پیاپی [[خدا]]، گناه‌کار را گرفتار کند و [[پرده‌پوشی]] [[خدا]] او را [[مغرور]] سازد و با [[ستایش]] [[مردم]] [[فریب]] خورد و [[خداوند]] هیچ کس را همانند مهلت دادن مورد [[آزمایش]] قرار نداد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*'''[[حکمت الهی]] ([[آزمایش]]):''' [[حضرت علی]]{{ع}} گاه [[فقر اقتصادی]] را نوعی [[امتحان الهی]] برمی‌شمرند: بسا [[احسان]] پیاپی [[خدا]]، گناه‌کار را گرفتار کند و [[پرده‌پوشی]] [[خدا]] او را [[مغرور]] سازد و با [[ستایش]] [[مردم]] [[فریب]] خورد و [[خداوند]] هیچ کس را همانند مهلت دادن مورد [[آزمایش]] قرار نداد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*ویژگی‌های افراد: برخی از ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
*ویژگی‌های افراد: برخی از ویژگی‌ها عبارت‌اند از:
*'''[[سستی]] و [[تنبلی]] و [[بیکاری]]:''' یکی از مهم‌ترین حلقه‌های پیوند میان [[دنیا]] و [[آخرت]]، اصل تناسب [[تلاش]] و [[پاداش]] است. این اصل در [[دنیا]] نیز نقش اساسی دارد. [[انسان‌ها]] [[سست]] و تنبل و بیکار درِ [[نعمت‌ها]] را به روی خود می‌بندند و به‌تدریج به فقر [[مبتلا]] می‌شوند. افزایش [[بیکاری]] و کاهش در پوشش نیازهای اساسی هر یک به‌طور مستقیم در [[میزان]] فقر تأثیر دارند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: هر کس تن به [[سستی]] دهد [[حقوق]] را پایمال کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*'''[[سستی]] و [[تنبلی]] و [[بیکاری]]:''' یکی از مهم‌ترین حلقه‌های پیوند میان [[دنیا]] و [[آخرت]]، اصل تناسب [[تلاش]] و [[پاداش]] است. این اصل در [[دنیا]] نیز نقش اساسی دارد. [[انسان‌ها]] [[سست]] و تنبل و بیکار درِ [[نعمت‌ها]] را به روی خود می‌بندند و به‌تدریج به فقر [[مبتلا]] می‌شوند. افزایش [[بیکاری]] و کاهش در پوشش نیازهای اساسی هر یک به‌طور مستقیم در [[میزان]] فقر تأثیر دارند. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: هر کس تن به [[سستی]] دهد [[حقوق]] را پایمال کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*'''اندیشه‌های نادرست:''' در بررسی علل عقب‌ماندگی [[مسلمانان]] گفته می‌شود که شاید [[رسوخ]] [[باورهای نادرست]] در [[جامعه]]، [[مسلمانان]] را دچار [[انحطاط]] کرده باشد. همه چیز را در [[آخرت]] خلاصه کردن و [[تحقیر]] [[زندگی]] [[دنیا]] از جمله این باورهاست. [[امام علی]]{{ع}} گرچه در سخنان خود به [[حقیقت دنیا]] اشاره داشته و [[مردمان]] را به پرهیز از [[دنیاطلبی]] [[دعوت]] کرده است، اما [[حقیقت دنیا]] را در [[تعارض]] با [[آخرت]] نمی‌داند؛ چنان‌که به یکی از [[مردمان]] که گوشه [[عزلت]] گزیده بود و به کار [[دنیا]] نمی‌پرداخت، فرمود: ای [[دشمن]] [[جان]] خویش! [[شیطان]] سرگردانت کرده است! آیا به [[زن]] و فرزندانت رحم نمی‌کنی؟ [[گمان]] می‌کنی که [[خداوند]] [[نعمت‌ها]] را بر تو [[حلال]] کرده و از اینکه از آنها استفاده می‌کنی ناخشنود می‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.  
*'''اندیشه‌های نادرست:''' در بررسی علل عقب‌ماندگی [[مسلمانان]] گفته می‌شود که شاید [[رسوخ]] [[باورهای نادرست]] در [[جامعه]]، [[مسلمانان]] را دچار [[انحطاط]] کرده باشد. همه چیز را در [[آخرت]] خلاصه کردن و [[تحقیر]] [[زندگی]] [[دنیا]] از جمله این باورهاست. [[امام علی]]{{ع}} گرچه در سخنان خود به [[حقیقت دنیا]] اشاره داشته و [[مردمان]] را به پرهیز از [[دنیاطلبی]] [[دعوت]] کرده است، اما [[حقیقت دنیا]] را در [[تعارض]] با [[آخرت]] نمی‌داند؛ چنان‌که به یکی از [[مردمان]] که گوشه [[عزلت]] گزیده بود و به کار [[دنیا]] نمی‌پرداخت، فرمود: ای [[دشمن]] [[جان]] خویش! [[شیطان]] سرگردانت کرده است! آیا به [[زن]] و فرزندانت رحم نمی‌کنی؟ [[گمان]] می‌کنی که [[خداوند]] [[نعمت‌ها]] را بر تو [[حلال]] کرده و از اینکه از آنها استفاده می‌کنی ناخشنود می‌شود<ref>{{متن حدیث|يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ، لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.  
*'''کوتاهی ثروتمندان در [[انجام وظیفه]] خود:''' تمام عوامل پدید آمدن و گسترش فقر را نمی‌توان به [[فقیران]] نسبت داد. به کار بردن روش‌های نادرست به وسیله اغنیا نیز موجب پیدایی فقر می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*'''کوتاهی ثروتمندان در [[انجام وظیفه]] خود:''' تمام عوامل پدید آمدن و گسترش فقر را نمی‌توان به [[فقیران]] نسبت داد. به کار بردن روش‌های نادرست به وسیله اغنیا نیز موجب پیدایی فقر می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>.
*'''انباشته شدن [[ثروت]] نزد توانگران و ثروتمندان:''' [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: همانا [[خدای سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] [[سرمایه‌داران]] قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمی‌ماند جز به کام‌یابی توانگران و [[خداوند]] از آنان درباره [[گرسنگی]] گرسنگان خواهد پرسید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''انباشته شدن [[ثروت]] نزد توانگران و ثروتمندان:''' [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: همانا [[خدای سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] [[سرمایه‌داران]] قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمی‌ماند جز به کام‌یابی توانگران و [[خداوند]] از آنان درباره [[گرسنگی]] گرسنگان خواهد پرسید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''[[بخل]]:''' [[بخل]] آن است که شخص [[بخیل]] نتواند دیگری را به حالت [[نعمت]] و [[ثروت]] مادی و معنوی ببیند، چه رسد به آن‌که خود [[احسان]] و [[انفاق]] کند. این افراد با به کار نگرفتن [[سرمایه]] خود نه‌تنها خویش را از دست‌یابی به سود [[محروم]] می‌کنند، بلکه با بی‌حرکت شدن چرخه سرمایه‌گذاری و در نتیجه [[ظهور]] [[بیکاری]]، فقر را برای [[جامعه]] به ارمغان می‌آورند، از سوی دیگر از جهت [[مصرف]]، [[بخل]]، توانمندان را وادار می‌کند تا [[نیاز]] حاجتمندان را برطرف نکنند و از [[مسئولیت]] خود سرباز زنند. [[امام]] می‌فرماید: [[بخل]] ورزیدن کانون تمام [[عیب‌ها]] و مهاری است که [[انسان]] را به‌سوی هر بندی می‌کشاند.<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''[[بخل]]:''' [[بخل]] آن است که شخص [[بخیل]] نتواند دیگری را به حالت [[نعمت]] و [[ثروت]] مادی و معنوی ببیند، چه رسد به آن‌که خود [[احسان]] و [[انفاق]] کند. این افراد با به کار نگرفتن [[سرمایه]] خود نه‌تنها خویش را از دست‌یابی به سود [[محروم]] می‌کنند، بلکه با بی‌حرکت شدن چرخه سرمایه‌گذاری و در نتیجه [[ظهور]] [[بیکاری]]، فقر را برای [[جامعه]] به ارمغان می‌آورند، از سوی دیگر از جهت [[مصرف]]، [[بخل]]، توانمندان را وادار می‌کند تا [[نیاز]] حاجتمندان را برطرف نکنند و از [[مسئولیت]] خود سرباز زنند. [[امام]] می‌فرماید: [[بخل]] ورزیدن کانون تمام [[عیب‌ها]] و مهاری است که [[انسان]] را به‌سوی هر بندی می‌کشاند.<ref>{{متن حدیث|الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''احتکار و گران‌فروشی بازرگانان:''' این عمل اغلب به‌منظور کسب سود بیشتر در اوضاع نابسامان [[اقتصادی]] صورت می‌گیرد. مالکیت در [[اسلام]] به‌معنای [[اختیار]] تام و کامل نیست و [[انسان‌ها]] نمی‌توانند هرگونه که بخواهند و بی‌هیچ مسئولیتی در [[اموال]] [[تصرف]] کنند. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگ‌نظر و بدمعامله و [[بخیل]] و احتکار کننده‌اند که تنها با زورگیی به سود خود می‌اندیشند و کالا را به هر قیمتی که می‌خواهند می‌فروشند... پس، از احتکار جلوی کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''احتکار و گران‌فروشی بازرگانان:''' این عمل اغلب به‌منظور کسب سود بیشتر در اوضاع نابسامان [[اقتصادی]] صورت می‌گیرد. مالکیت در [[اسلام]] به‌معنای [[اختیار]] تام و کامل نیست و [[انسان‌ها]] نمی‌توانند هرگونه که بخواهند و بی‌هیچ مسئولیتی در [[اموال]] [[تصرف]] کنند. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگ‌نظر و بدمعامله و [[بخیل]] و احتکار کننده‌اند که تنها با زورگیی به سود خود می‌اندیشند و کالا را به هر قیمتی که می‌خواهند می‌فروشند... پس، از احتکار جلوگیری کن<ref>{{متن حدیث|أَنَّ فِي کَثِير مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً وَ شُحّاً قَبِيحاً وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ وَتَحَکُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذَلِکَ بَابُ مَضَرَّة لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَى الْوُلاَةِ؛ فَامْنَعْ مِنَ الاِحْتِکَارِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''[[ربا]]:''' [[سرمایه‌دار]] با به‌کارگیری [[سرمایه]] بدون کار و استفاده از بهره [[پول]]، [[ثروت‌ها]] می‌اندوزد و گروه زیادی را [[تهی‌دست]] می‌سازد. [[اموال]] مانند [[خون]] باید در یک [[سیستم]] و [[نظام]] متعادل و متوازن [[اقتصادی]] در تمام اندام اجتماع جریان یاد و در هر جا [[نیاز انسان‌ها]] را برآورده سازد. اما در [[نظام]] ربوی در عضوی از اندام اجتماع متراکم می‌شود و دیگر اعضای دچار کم‌خونی یا بی‌خونی می‌شوند. بنابراین [[فساد]] [[اموال]] که [[علت]] [[تحریم]] [[ربا]] شمرده شده است ناظر به [[اموال]] [[جامعه]] و مردمی است که روابط ربوی میان ایشان [[حاکم]] باشد. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، از [[خدا]] پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از [[ربا]] باقی مانده است واگذارید<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز می‌فرماید: [[لعنت]] کرد [[پیامبر]] [[ربا]] را و خورنده آن و دهنده آن را و فروشنده و خریدار و نویسنده آن را<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''[[ربا]]:''' [[سرمایه‌دار]] با به‌کارگیری [[سرمایه]] بدون کار و استفاده از بهره [[پول]]، [[ثروت‌ها]] می‌اندوزد و گروه زیادی را [[تهی‌دست]] می‌سازد. [[اموال]] مانند [[خون]] باید در یک [[سیستم]] و [[نظام]] متعادل و متوازن [[اقتصادی]] در تمام اندام اجتماع جریان یاد و در هر جا [[نیاز انسان‌ها]] را برآورده سازد. اما در [[نظام]] ربوی در عضوی از اندام اجتماع متراکم می‌شود و دیگر اعضای دچار کم‌خونی یا بی‌خونی می‌شوند. بنابراین [[فساد]] [[اموال]] که [[علت]] [[تحریم]] [[ربا]] شمرده شده است ناظر به [[اموال]] [[جامعه]] و مردمی است که روابط ربوی میان ایشان [[حاکم]] باشد. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید، از [[خدا]] پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از [[ربا]] باقی مانده است واگذارید<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز می‌فرماید: [[لعنت]] کرد [[پیامبر]] [[ربا]] را و خورنده آن و دهنده آن را و فروشنده و خریدار و نویسنده آن را<ref>{{متن حدیث|لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الرِّبا و آکلَهُ وَ بایعَهُ وَ مُشْتَرِیهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیهِ}}؛ وسايل الشيعه- جلد 12- صفحه 430</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>.
*'''[[مدیریت]] غیر متخصص (ناواردان و کم‌فهمان):''' [[امام رضا]]{{ع}} نابسامانی، [[بی‌عدالتی]]، [[تبعیض]] و فقر را به عللی نسبت می‌دهد که از آن جمله به کار گماردن [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]] و غیر متخصصان است. [[امام علی]]{{ع}} نیز [[بدی]] [[تدبیر]] را [[علت]] فقر می‌پندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.  
*'''[[مدیریت]] غیر متخصص (ناواردان و کم‌فهمان):''' [[امام رضا]]{{ع}} نابسامانی، [[بی‌عدالتی]]، [[تبعیض]] و فقر را به عللی نسبت می‌دهد که از آن جمله به کار گماردن [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]] و غیر متخصصان است. [[امام علی]]{{ع}} نیز [[بدی]] [[تدبیر]] را [[علت]] فقر می‌پندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.  
*'''[[مدیریت]] [[خائن]]:''' در امور کارگزارانت [[نیکو]] بنگر و آنان را پس از [[آزمایش]] به کار گمار<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۵۳ تا ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''[[مدیریت]] [[خائن]]:''' در امور کارگزارانت [[نیکو]] بنگر و آنان را پس از [[آزمایش]] به کار گمار<ref>نهج البلاغه، نامه‌های ۵۳ تا ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''انحصار منابع در دست طبقه خاصی از [[مردم]]:''' [[ظلم]] و [[حاکمان]] برای [[برتری]] دادن گروهی خاص بر توده [[مردم]] سبب تمرکز امکانات [[جامعه]] در نقطه‌ای خاص و [[فقیر]] شدن دیگران خواهد شد. این گروه که معمولاً از [[نزدیکان]] [[حاکمان]] ستم‌کارند با جمع‌آوری [[اموال]] از قرار گرفتن [[فقیران]] در چرخه گردش درآمد جلوگیری می‌کنند. [[امام]] می‌فرماید: از این اندوهناکم که [[بی‌خردان]] و [[تباه‌کاران]] این [[امت]] امور آنان را به‌دست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را بین خود دست به دست بگردانند و [[بندگان]] او را [[محروم]] و برده خود کنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''انحصار منابع در دست طبقه خاصی از [[مردم]]:''' [[ظلم]] و [[حاکمان]] برای [[برتری]] دادن گروهی خاص بر توده [[مردم]] سبب تمرکز امکانات [[جامعه]] در نقطه‌ای خاص و [[فقیر]] شدن دیگران خواهد شد. این گروه که معمولاً از [[نزدیکان]] [[حاکمان]] ستم‌کارند با جمع‌آوری [[اموال]] از قرار گرفتن [[فقیران]] در چرخه گردش درآمد جلوگیری می‌کنند. [[امام]] می‌فرماید: از این اندوهناکم که [[بی‌خردان]] و [[تباه‌کاران]] این [[امت]] امور آنان را به‌دست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را بین خود دست به دست بگردانند و [[بندگان]] او را [[محروم]] و برده خود کنند<ref>{{متن حدیث|وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ [هَذِهِ الْأُمَّةَ] أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''[[نظام]] مالیاتی ناکارآمد:''' اگر مالیات‌ها پرداخت و جمع‌آوری شوند، اما [[دولت]] در تخصیص بهینه آن برای [[آبادانی]] کوتاهی کند، فقر در [[جامعه]] نفوذ می‌کند. [[امام علی]]{{ع}} نیز می‌فرماید: حاکمی که مالیات بگیرد اما به [[آبادانی]] نپردازد، [[کشور]] را نابود و [[مردم]] آن را هلاک می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''[[نظام]] مالیاتی ناکارآمد:''' اگر مالیات‌ها پرداخت و جمع‌آوری شوند، اما [[دولت]] در تخصیص بهینه آن برای [[آبادانی]] کوتاهی کند، فقر در [[جامعه]] نفوذ می‌کند. [[امام علی]]{{ع}} نیز می‌فرماید: حاکمی که مالیات بگیرد اما به [[آبادانی]] نپردازد، [[کشور]] را نابود و [[مردم]] آن را هلاک می‌کند<ref>{{متن حدیث|وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
 
==آثار فقر==
==آثار فقر==
*'''پدیده فقر آثاری را از خود برجای می‌گذارد:''' ضربه به [[کرامت انسانی]] و ریخته شدن آبروی [[انسان]]: کیان وجودی [[انسان]] گاهی به خاطر طلب درهم می‌شکند. خواستن، [[دلیل]] بر [[احتجاج]] است و نشانه فقر و [[نداری]]. گاهی یک آبرو در گروه درخواست قرار دارد و با گشودن دست [[نیاز]]، آن آبرو بر باد می‌رود. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: آبروی تو آبی است بسته و با سؤال و درخواست، قطره‌قطره می‌ریزد. بنگر که قطرات آبرو را پیش چه کسی می‌ریزی<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۴۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''پدیده فقر آثاری را از خود برجای می‌گذارد:''' ضربه به [[کرامت انسانی]] و ریخته شدن آبروی [[انسان]]: کیان وجودی [[انسان]] گاهی به خاطر طلب درهم می‌شکند. خواستن، [[دلیل]] بر [[احتجاج]] است و نشانه فقر و [[نداری]]. گاهی یک آبرو در گروه درخواست قرار دارد و با گشودن دست [[نیاز]]، آن آبرو بر باد می‌رود. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: آبروی تو آبی است بسته و با سؤال و درخواست، قطره‌قطره می‌ریزد. بنگر که قطرات آبرو را پیش چه کسی می‌ریزی<ref>{{متن حدیث|مَاءُ وَجْهِكَ جَامِدٌ، يُقْطِرُهُ السُّؤَالُ؛ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تُقْطِرُهُ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۴۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''نقصان در [[دین]]:''' گاهی [[تنگ‌دستی]] و فقر زمینه‌ای برای پیدایش برخی [[شبهات]] [[عقیدتی]] در ذهن می‌شود، چنان‌که [[امام]] می‌فرماید: فقر، مایه [[نقصان دین]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''نقصان در [[دین]]:''' گاهی [[تنگ‌دستی]] و فقر زمینه‌ای برای پیدایش برخی [[شبهات]] [[عقیدتی]] در ذهن می‌شود، چنان‌که [[امام]] می‌فرماید: فقر، مایه [[نقصان دین]] است<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''پریشانی [[فکر]]:''' روان‌شناسان در نتیجه پژوهش‌های خود، دریافته‌اند که فقر و نابسامانی و عدم [[تأمین اجتماعی]] طبقات پایین [[جامعه]] می‌تواند در ایجاد بیماری‌های روانی مؤثر باشد. [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: همانا فقر و [[تهی‌دستی]] موجب تحیر و پریشانی [[عقل]] می‌شود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''پریشانی [[فکر]]:''' روان‌شناسان در نتیجه پژوهش‌های خود، دریافته‌اند که فقر و نابسامانی و عدم [[تأمین اجتماعی]] طبقات پایین [[جامعه]] می‌تواند در ایجاد بیماری‌های روانی مؤثر باشد. [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: همانا فقر و [[تهی‌دستی]] موجب تحیر و پریشانی [[عقل]] می‌شود<ref>{{متن حدیث|مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>.
*'''[[انزوا]]:''' کسی که [[فقیر]] است از طرفی باید شبانه‌روز به‌دنبال پیداکردن لقمه‌نانی برای سد جوع خود و خانواده‌اش باشد و از طرفی به [[علت]] [[خرد]] شدن شخصیتش نمی‌تواند حضوری فعال در [[جامعه]] داشته باشد. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: [[ثروتمندی]] در غربت، مانند در وطن بودن است و [[تهی‌دستی]] در وطن، غربت است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[انزوا]]:''' کسی که [[فقیر]] است از طرفی باید شبانه‌روز به‌دنبال پیداکردن لقمه‌نانی برای سد جوع خود و خانواده‌اش باشد و از طرفی به [[علت]] [[خرد]] شدن شخصیتش نمی‌تواند حضوری فعال در [[جامعه]] داشته باشد. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: [[ثروتمندی]] در غربت، مانند در وطن بودن است و [[تهی‌دستی]] در وطن، غربت است<ref>{{متن حدیث|الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ، وَ الْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۵۶</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[ناتوانی]] در ارائه [[فکر]] و [[اندیشه]]:''' چون [[جامعه]] شخص [[فقیر]] را [[پست]] و حقیر می‌شمارد، هنگامی که بخواهد از خود [[دفاع]] کند، زبانش را یارای [[دفاع]] از خود نیست و در نتیجه از بیان [[حق]] خود باز می‌ماند. [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: فقر و [[نداری]]، [[انسان]] زیرک را در بیان دلیلش لال می‌کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[ناتوانی]] در ارائه [[فکر]] و [[اندیشه]]:''' چون [[جامعه]] شخص [[فقیر]] را [[پست]] و حقیر می‌شمارد، هنگامی که بخواهد از خود [[دفاع]] کند، زبانش را یارای [[دفاع]] از خود نیست و در نتیجه از بیان [[حق]] خود باز می‌ماند. [[علی]]{{ع}} می‌فرماید: فقر و [[نداری]]، [[انسان]] زیرک را در بیان دلیلش لال می‌کند<ref>{{متن حدیث|وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ [حَاجَتِهِ] حُجَّتِهِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
 
==راهکارهای [[مبارزه با فقر]]==
==راهکارهای [[مبارزه با فقر]]==
*از مسائل [[فکری]] و [[عقیدتی]] نادرستی که زمینه درونی فقر و محرومیت را می‌سازد و رویارویی با آن را غلط و ناممکن جلوه می‌دهد، نسبت دادن فقر به عوامل طبیعی و کمبود موارد [[زمین]] و سلب [[مسئولیت]] از [[انسان‌ها]] و [[سیستم]] [[نظام اجتماعی]] است. در این نوع اندیشه‌‌ها [[مبارزه با فقر]] غیرممکن و بیرون از [[حوزه]] [[اختیار]] و [[قدرت]] [[انسان]] معرفی می‌شود و این اشتباه بزرگ بدآموزی زیان‌بار از عوامل [[فکری]] و [[فرهنگی]] [[پایداری]] فقر در [[جامعه]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*از مسائل [[فکری]] و [[عقیدتی]] نادرستی که زمینه درونی فقر و محرومیت را می‌سازد و رویارویی با آن را غلط و ناممکن جلوه می‌دهد، نسبت دادن فقر به عوامل طبیعی و کمبود موارد [[زمین]] و سلب [[مسئولیت]] از [[انسان‌ها]] و [[سیستم]] [[نظام اجتماعی]] است. در این نوع اندیشه‌‌ها [[مبارزه با فقر]] غیرممکن و بیرون از [[حوزه]] [[اختیار]] و [[قدرت]] [[انسان]] معرفی می‌شود و این اشتباه بزرگ بدآموزی زیان‌بار از عوامل [[فکری]] و [[فرهنگی]] [[پایداری]] فقر در [[جامعه]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
===راهکارهای شخصی===
===راهکارهای شخصی===
*'''[[صدقه]]:''' [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: هرگاه [[تهی‌دست]] شدید، با [[صدقه]] دادن با [[خدا]] [[تجارت]] کنید<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۵۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[صدقه]]:''' [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: هرگاه [[تهی‌دست]] شدید، با [[صدقه]] دادن با [[خدا]] [[تجارت]] کنید<ref>{{متن حدیث|إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۵۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[قناعت]]:''' هیچ گنجی بی‌نیازکننده‌تر از [[قناعت]] و برای فقرزدایی و از بین بردن [[تنگ‌دستی]]، هیچ [[مالی]] بهتر از [[رضایت]] دادن به روزی نیست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[قناعت]]:''' هیچ گنجی بی‌نیازکننده‌تر از [[قناعت]] و برای فقرزدایی و از بین بردن [[تنگ‌دستی]]، هیچ [[مالی]] بهتر از [[رضایت]] دادن به روزی نیست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۷۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[صله رحم]]:''' [[صله رحم]]، عاملی برای رشد و افزایش [[مال]] است؛ افزایش، چه از نظر ارزیابی ذهنی و چه از نظر عینی در خارج از ذهن. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: [[صله رحم]] مایه [[فزونی مال]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''[[صله رحم]]:''' [[صله رحم]]، عاملی برای رشد و افزایش [[مال]] است؛ افزایش، چه از نظر ارزیابی ذهنی و چه از نظر عینی در خارج از ذهن. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: [[صله رحم]] مایه [[فزونی مال]] است<ref>{{متن حدیث|وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ فِي الْمَالِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''تنظیم [[خانواده]]:''' [[خانواده]] نقش مؤثری در تنظیم ساختار نیازهای فردی دارد. هر چه تعداد اعضا بیشتر باشد، نیازهای مادی بیشتر است و برای برطرف کردن آنها باید بیشتر [[تلاش]] کرد. از سویی هر انسانی توان محدودی برای کار و [[تلاش]] دارد. بنابراین پرشمار بودن [[خانواده]] باعث عدم موفقیت در [[مبارزه با فقر]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: آن را که نان‌خور کم است یکی از دو [[توانگری]] برایش فراهم است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''تنظیم [[خانواده]]:''' [[خانواده]] نقش مؤثری در تنظیم ساختار نیازهای فردی دارد. هر چه تعداد اعضا بیشتر باشد، نیازهای مادی بیشتر است و برای برطرف کردن آنها باید بیشتر [[تلاش]] کرد. از سویی هر انسانی توان محدودی برای کار و [[تلاش]] دارد. بنابراین پرشمار بودن [[خانواده]] باعث عدم موفقیت در [[مبارزه با فقر]] است. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: آن را که نان‌خور کم است یکی از دو [[توانگری]] برایش فراهم است<ref>{{متن حدیث|قِلَّةُ الْعِيَالِ، أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 626.</ref>.
*'''کار:''' در نگاه [[دین]]، شانس و [[اقبال]]، ایام هفته، سال و [[ستارگان]] هیچ‌گونه دخالتی در [[سرنوشت انسان]] ندارند و فقر یا [[ثروت]] را برای فردی رقم نمی‌زنند. در [[بینش]] [[دین]]، [[سرنوشت]] هر فرد و جامعه‌ای تغییرپذیر و وابسته به اقدامی است که وی انجام می‌دهد. از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}، فرد و جامعه‌ای که راحت‌طلبی و [[سستی]] و کم‌کاری آنها را از رشد و [[پیشرفت]] بازداشته است، پیشینه درخشان نمی‌‌تواند آنها را از انواع امکانات بهره‌مند سازد و در کانال رشد و توسعه قرار دهد و سرعت بخشد. هر [[قدر]] ملتی در وادی کار و [[تلاش]] کوشاتر باشد، درصد دست‌یابی به کمال‌های مطلوب در آن بیشتر است. از این‌روست که [[اسلام]] توصیه می‌کند [[انسان‌ها]] فرصت را [[غنیمت]] شمارند و از کار و [[تلاش]] [[غفلت]] نورزند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 627.</ref>.
*'''کار:''' در نگاه [[دین]]، شانس و [[اقبال]]، ایام هفته، سال و [[ستارگان]] هیچ‌گونه دخالتی در [[سرنوشت انسان]] ندارند و فقر یا [[ثروت]] را برای فردی رقم نمی‌زنند. در [[بینش]] [[دین]]، [[سرنوشت]] هر فرد و جامعه‌ای تغییرپذیر و وابسته به اقدامی است که وی انجام می‌دهد. از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}، فرد و جامعه‌ای که راحت‌طلبی و [[سستی]] و کم‌کاری آنها را از رشد و [[پیشرفت]] بازداشته است، پیشینه درخشان نمی‌‌تواند آنها را از انواع امکانات بهره‌مند سازد و در کانال رشد و توسعه قرار دهد و سرعت بخشد. هر [[قدر]] ملتی در وادی کار و [[تلاش]] کوشاتر باشد، درصد دست‌یابی به کمال‌های مطلوب در آن بیشتر است. از این‌روست که [[اسلام]] توصیه می‌کند [[انسان‌ها]] فرصت را [[غنیمت]] شمارند و از کار و [[تلاش]] [[غفلت]] نورزند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 627.</ref>.
===راهکارهای [[اجتماعی]]===
===راهکارهای [[اجتماعی]]===
*'''پرداخت وام (قرض):''' پرداخت وام به نیازمندان نوعی [[جهاد مالی]] است که می‌تواند به‌صورت اهرمی برای تحقق جامعل مطلوب [[اسلامی]] درآید. قرض دادن وظیفه‌ای است بر دوش ثروتمندان [[جامعه]] و صاحبان اندوخته‌های [[مالی]] در راستای حفظ نوع انسانی از فشار و برخورداری از [[جامعه]] سالم. [[امام علی]]{{ع}} وام‌دهی در زمان برخورداری از امکانات را به‌مثابه غنیمتی برمی‌شمرد برای روز [[نیاز]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 627.</ref>.
*'''پرداخت وام (قرض):''' پرداخت وام به نیازمندان نوعی [[جهاد مالی]] است که می‌تواند به‌صورت اهرمی برای تحقق جامعل مطلوب [[اسلامی]] درآید. قرض دادن وظیفه‌ای است بر دوش ثروتمندان [[جامعه]] و صاحبان اندوخته‌های [[مالی]] در راستای حفظ نوع انسانی از فشار و برخورداری از [[جامعه]] سالم. [[امام علی]]{{ع}} وام‌دهی در زمان برخورداری از امکانات را به‌مثابه غنیمتی برمی‌شمرد برای روز [[نیاز]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 627.</ref>.
۱۱۲٬۹۹۸

ویرایش