بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==حدیث منزلت<ref>ر.ک: الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج۴، ص۷۹؛ امامشناسی، ج۱۰، ص۱۱۵؛ تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج۳، ص۱۷۲؛ تلخیص الشافی، ج۲، ص۲۰۵؛ دلائل الصدق، ج۶، ص۸۰؛ الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۵؛ عبقات الأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۱۱، ص۳؛ کشف الیقین فی فضائل أمیرالمؤمنین، ص۲۷۹؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، ص۸۸۳؛ محاضرات فی الإلهیات، ص۳۶۴.</ref>== | ||
*این [[حدیث]] در دو محور [[تبیین]] میشود: | *این [[حدیث]] در دو محور [[تبیین]] میشود: | ||
===محور نخست: بررسی [[سند]]=== | ===محور نخست: بررسی [[سند]]=== | ||
*این [[حدیث]] از [[احادیث]] صحیحی است که [[شیعه]] و [[سنّی]] صحت آن را پذیرفتهاند. حتّی [[بخاری]] و [[مسلم]] که [[حدیث غدیر]] را در [[صحاح]] خود نیاوردهاند، این [[حدیث]] را [[نقل]] نمودهاند. [[صحاح]] دیگر [[اهل سنت]] نیز، این [[حدیث]] را آوردهاند<ref>مسند احمد حنبل، ج۲، ص۲۶؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۲۵.</ref>. | *این [[حدیث]] از [[احادیث]] صحیحی است که [[شیعه]] و [[سنّی]] صحت آن را پذیرفتهاند. حتّی [[بخاری]] و [[مسلم]] که [[حدیث غدیر]] را در [[صحاح]] خود نیاوردهاند، این [[حدیث]] را [[نقل]] نمودهاند. [[صحاح]] دیگر [[اهل سنت]] نیز، این [[حدیث]] را آوردهاند<ref>مسند احمد حنبل، ج۲، ص۲۶؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۲۵.</ref>. | ||
*[[علامه امینی]]<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۰۲-۲۱۵.</ref> و [[علامه]] [[بحرانی]]<ref>غایةالمرام، ج۲، ص۲۳-۷۳، باب ۲۰.</ref> درباره این [[حدیث]] ۱۷۰ [[روایت]] [[نقل]] نمودهاند که ۱۰۰ مورد از [[منابع اهل سنت]] و ۷۰ مورد از [[مصادر شیعه]] است. | *[[علامه امینی]]<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۰۲-۲۱۵.</ref> و [[علامه]] [[بحرانی]]<ref>غایةالمرام، ج۲، ص۲۳-۷۳، باب ۲۰.</ref> درباره این [[حدیث]] ۱۷۰ [[روایت]] [[نقل]] نمودهاند که ۱۰۰ مورد از [[منابع اهل سنت]] و ۷۰ مورد از [[مصادر شیعه]] است. | ||
*مرحوم [[کلینی]] | *مرحوم [[کلینی]] حدیث منزلت را اینگونه از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] میکند:{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}<ref>الکافی، ج۸، ص۱۰۶.</ref>. | ||
*و در [[نقل]] [[مرحوم مجلسی]] آمده است: "[[یا علی]] تو [[خشنود]] نیستی که در نزد من، مانند [[هارون]] در نزد [[موسی]] باشی، جز آنکه پس از من [[پیغمبری]] نخواهد بود؟"<ref>{{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۳۹-۱۴۰.</ref>. | *و در [[نقل]] [[مرحوم مجلسی]] آمده است: "[[یا علی]] تو [[خشنود]] نیستی که در نزد من، مانند [[هارون]] در نزد [[موسی]] باشی، جز آنکه پس از من [[پیغمبری]] نخواهد بود؟"<ref>{{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۲۰.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۳۹-۱۴۰.</ref>. | ||
*[[بخاری]] در کتاب صحیح خود، | *[[بخاری]] در کتاب صحیح خود، حدیث منزلت را اینگونه از [[رسول خدا]]{{صل}} [[نقل]] میکند: {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}<ref>صحیح بخاری، ج۵، ص۲۴.</ref>. | ||
*و [[مسلم]] در صحیح خود مینویسد:{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۰، ح۲۴۰۴.</ref>. | *و [[مسلم]] در صحیح خود مینویسد:{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۰، ح۲۴۰۴.</ref>. | ||
*[[ابن تیمیه]] که در بیشتر [[فضایل]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}[[تردید]] و تشکیک کرده است، درباره | *[[ابن تیمیه]] که در بیشتر [[فضایل]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}[[تردید]] و تشکیک کرده است، درباره حدیث منزلت مینویسد: "این [[حدیث]]، بیشک صحیح است؛ در [[صحیحین]] ([[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]]) و غیر آن دو ثبت گردیده است"<ref>{{عربی|ان هذا الحدیث صحیح بلا ریب ثبت فی الصحیحین و غیرهما}}؛ منهاج السنة، ج۷، ص۳۲۰.</ref>. | ||
* | *حدیث منزلت در مواقع گوناگون از [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[امیرمؤمنان]]{{ع}} صادر شده است که مجموعاً به ۴ واقعه میرسد<ref>مجموعه این موارد چهاردهگانه در کتاب امامشناسی، ج۱۰، علامه سید محمدحسین حسینی تهرانی گردآوری شده است.</ref>. از جمله آنها میتوان به [[غزوه تبوک]] اشاره نمود<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۰.</ref>. | ||
*در این [[غزوه]] [[رسول خدا]]{{صل}} برخلاف همه [[غزوات]]، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را با خود همراه نبرده و او را در [[مدینه]]، [[جانشین]] خود قرار دادند. [[دشمنان]] آن [[حضرت]] با شایعهپراکنی، چنین وانمود کردند که [[رسول خدا]]{{صل}} چون از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} ناراحت است، او را همراه خود نبرده است. هنگامیکه این شایعات به گوش آن [[حضرت]] رسید، خود را به اردوگاه [[جنگی]] که در دو فرسخی [[مدینه]] بود رساند و از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدند: آیا شما از من ناراحتید که من را در میان [[زنان]] و [[کودکان]] باقی گذاشتهاید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: هرگز چنین نیست. من تو را در [[مدینه]] در راستای امر مهمیگذاشتهام که یا تو باید در [[مدینه]] باشی یا من. سپس فرمودند: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. حال باید دید این امر مهم چیست که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: در [[مدینه]] یا من باید باشم یا تو؟ پاسخ این [[پرسش]] آن است که [[غزوه تبوک]]، یکی از [[غزوات]] بسیار حساس از سوی [[دشمنان خارجی]] و داخلی [[حکومت]] [[اسلام]] بود. شخصی به نام [[عبدالله بن عمر]] که از سران سرّی حزب [[نفاق]] بود و برای نابودی [[پیامبر]]{{صل}} فعالیت زیادی داشت و در پشت پرده [[جنگ احد]] و احزاب فعالیت مینمود، پس از [[شکست]] در این [[جنگها]]، عازم دیار [[شام]] شد. در آنجا با [[قیصر روم]]، صحبتهای فراوانی کرد تا او را علیه [[پیامبر]]{{صل}} آماده کند. خبر [[آمادگی]] [[قیصر روم]] برای حمله به سرزمین [[اسلام]]، توسط بازرگانانی که از [[شام]] به [[حجاز]] میآمدند به [[گوش]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید. ایشان برای [[پیشگیری]] از هر گونه حمله غافلگیرانه، [[دستور]] [[آمادگی]] به [[مسلمانان]] دادند. از سویی دیگر [[عبدالله بن عامر]] به [[منافقان]] [[مدینه]] پیامی سرّی فرستاد، هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مدینه]] بیرون رفتند، شما همراه او حرکت نکنید و در [[شهر]] بمانید تا با یک کودتای نظامی، [[شهر]] را به تصرّف خود در آورید. ما نیز، با [[پادشاه]] [[رومیان]] کار [[پیامبر]]{{صل}} و [[اصحاب]] او را یکسره میکنیم؛ از این رو، پس از اعلان [[آمادگی]] عمومی منافقان، یک به یک به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} میآمدند و با عذرهای [[سست]] خود، از حضور در [[جبهه]]، عذرخواهی میکردند، در حالی که نقشه سرّی آنها چیز دیگری بود. [[رسول خدا]]{{صل}} دریافتند که اگر [[مدینه]] از [[شخصیت]] ویژهای همچون [[حضرت علی]]{{ع}}، که همه [[دشمنان]] از او میترسیدند، خالی باشد، نقشه [[منافقان]] عملی خواهد شد؛ از اینرو فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِك}}<ref>ر.ک: عبقاتالأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۱۱، ص۸۸۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۱-۱۴۲.</ref>. | *در این [[غزوه]] [[رسول خدا]]{{صل}} برخلاف همه [[غزوات]]، [[امیرمؤمنان]]{{ع}} را با خود همراه نبرده و او را در [[مدینه]]، [[جانشین]] خود قرار دادند. [[دشمنان]] آن [[حضرت]] با شایعهپراکنی، چنین وانمود کردند که [[رسول خدا]]{{صل}} چون از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} ناراحت است، او را همراه خود نبرده است. هنگامیکه این شایعات به گوش آن [[حضرت]] رسید، خود را به اردوگاه [[جنگی]] که در دو فرسخی [[مدینه]] بود رساند و از [[رسول خدا]]{{صل}} پرسیدند: آیا شما از من ناراحتید که من را در میان [[زنان]] و [[کودکان]] باقی گذاشتهاید؟ [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: هرگز چنین نیست. من تو را در [[مدینه]] در راستای امر مهمیگذاشتهام که یا تو باید در [[مدینه]] باشی یا من. سپس فرمودند: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}. حال باید دید این امر مهم چیست که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: در [[مدینه]] یا من باید باشم یا تو؟ پاسخ این [[پرسش]] آن است که [[غزوه تبوک]]، یکی از [[غزوات]] بسیار حساس از سوی [[دشمنان خارجی]] و داخلی [[حکومت]] [[اسلام]] بود. شخصی به نام [[عبدالله بن عمر]] که از سران سرّی حزب [[نفاق]] بود و برای نابودی [[پیامبر]]{{صل}} فعالیت زیادی داشت و در پشت پرده [[جنگ احد]] و احزاب فعالیت مینمود، پس از [[شکست]] در این [[جنگها]]، عازم دیار [[شام]] شد. در آنجا با [[قیصر روم]]، صحبتهای فراوانی کرد تا او را علیه [[پیامبر]]{{صل}} آماده کند. خبر [[آمادگی]] [[قیصر روم]] برای حمله به سرزمین [[اسلام]]، توسط بازرگانانی که از [[شام]] به [[حجاز]] میآمدند به [[گوش]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید. ایشان برای [[پیشگیری]] از هر گونه حمله غافلگیرانه، [[دستور]] [[آمادگی]] به [[مسلمانان]] دادند. از سویی دیگر [[عبدالله بن عامر]] به [[منافقان]] [[مدینه]] پیامی سرّی فرستاد، هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[مدینه]] بیرون رفتند، شما همراه او حرکت نکنید و در [[شهر]] بمانید تا با یک کودتای نظامی، [[شهر]] را به تصرّف خود در آورید. ما نیز، با [[پادشاه]] [[رومیان]] کار [[پیامبر]]{{صل}} و [[اصحاب]] او را یکسره میکنیم؛ از این رو، پس از اعلان [[آمادگی]] عمومی منافقان، یک به یک به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} میآمدند و با عذرهای [[سست]] خود، از حضور در [[جبهه]]، عذرخواهی میکردند، در حالی که نقشه سرّی آنها چیز دیگری بود. [[رسول خدا]]{{صل}} دریافتند که اگر [[مدینه]] از [[شخصیت]] ویژهای همچون [[حضرت علی]]{{ع}}، که همه [[دشمنان]] از او میترسیدند، خالی باشد، نقشه [[منافقان]] عملی خواهد شد؛ از اینرو فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْمَدِينَةَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِي أَوْ بِك}}<ref>ر.ک: عبقاتالأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۱۱، ص۸۸۸.</ref><ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۱-۱۴۲.</ref>. | ||
*با [[تأمّل]] در این شرایط [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] میتوان نتیجه گرفت که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} حتّی در زمان [[پیامبر]]{{صل}} شخص دوم [[حکومتی]] بودند، به گونهای که خلا وجودی [[رسول خدا]]{{صل}} را تنها ایشان میتوانست پر کند و در کارهای مهم مانند این رویداد یا [[ابلاغ]] [[برائت]] [[مشرکان]]، کسی جز [[حضرت]]، [[شایستگی]] چنین کاری را نداشت و این خود [[دلیل]] گویایی بر [[امامت]] و [[خلافت]] آن بزرگوار است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۲.</ref>. | *با [[تأمّل]] در این شرایط [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] میتوان نتیجه گرفت که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} حتّی در زمان [[پیامبر]]{{صل}} شخص دوم [[حکومتی]] بودند، به گونهای که خلا وجودی [[رسول خدا]]{{صل}} را تنها ایشان میتوانست پر کند و در کارهای مهم مانند این رویداد یا [[ابلاغ]] [[برائت]] [[مشرکان]]، کسی جز [[حضرت]]، [[شایستگی]] چنین کاری را نداشت و این خود [[دلیل]] گویایی بر [[امامت]] و [[خلافت]] آن بزرگوار است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]،[[ درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]، ص:۱۴۲.</ref>. |