احمد بن زین‌الدین احسایی (پدیدآورنده): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شیخ احمد احسایی' به 'شیخ احمد احسایی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیخ احمد احسایی' به 'شیخ احمد احسایی')
خط ۳۶: خط ۳۶:


==[[زندگی]] [[نامه]] [[احمد احسایی]]==
==[[زندگی]] [[نامه]] [[احمد احسایی]]==
[[شیخ]] [[احمد احسایی]]، [[فرزند]] زین الدین بن [[ابراهیم]] در [[رجب]] ۱۱۶۶ ق، در منطقه [[احساء]] در [[شرق]] [[عربستان]] به [[دنیا]] آمد و تا بیست سالگی در همان جا [[علوم دینی]] متداول را فرا گرفت. در سال ۱۱۸۶ مقارن با آشوب‌‏های ناشی از حملات [[عبد]] العزیز [[حاکم]] سعودی، به [[کربلا]] و [[نجف]] [[مهاجرت]] کرد و در درس دانشورانی چون [[سید مهدی بحر العلوم]] و آقا [[محمد باقر وحید بهبهانی]]، کاشف‌الغطاء و [[سید علی طباطبایی]] معروف به [[صاحب]] ریاض، حضور یافت و از آنها اجازه [[نقل]] [[روایت]] داشت. او علاوه بر [[فقه]] و اصول و [[حدیث]]، در طب و نجوم و ریاضی قدیم و [[علم حروف]] و اعداد و طلسمات و [[فلسفه]] مطالعاتی داشت<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
[[شیخ احمد احسایی]]، [[فرزند]] زین الدین بن [[ابراهیم]] در [[رجب]] ۱۱۶۶ ق، در منطقه [[احساء]] در [[شرق]] [[عربستان]] به [[دنیا]] آمد و تا بیست سالگی در همان جا [[علوم دینی]] متداول را فرا گرفت. در سال ۱۱۸۶ مقارن با آشوب‌‏های ناشی از حملات [[عبد]] العزیز [[حاکم]] سعودی، به [[کربلا]] و [[نجف]] [[مهاجرت]] کرد و در درس دانشورانی چون [[سید مهدی بحر العلوم]] و آقا [[محمد باقر وحید بهبهانی]]، کاشف‌الغطاء و [[سید علی طباطبایی]] معروف به [[صاحب]] ریاض، حضور یافت و از آنها اجازه [[نقل]] [[روایت]] داشت. او علاوه بر [[فقه]] و اصول و [[حدیث]]، در طب و نجوم و ریاضی قدیم و [[علم حروف]] و اعداد و طلسمات و [[فلسفه]] مطالعاتی داشت<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
[[شیخ]] [[احمد احسایی]] در سال ۱۲۲۱ عازم [[زیارت]] [[مشهد]] شد و در راه بازگشت، در یزد توقفی کرد. اهل یزد، از او استقبال گرمی به عمل آوردند و وی به [[اصرار]] ایشان، در یزد مقیم شد. در این زمان که آوازه [[احسایی]] در [[ایران]] پیچیده بود، فتحعلی شاه قاجار از وی برای اقامت در [[تهران]]، [[دعوت]] به عمل آورد. [[احسایی]] ابتدا [[دعوت]] شاه را نپذیرفت؛ اما سرانجام به [[تهران]] رفت؛ ولی [[اصرار]] شاه را مبنی بر مقیم شدن در [[تهران]] نپذیرفت و در سال ۱۲۲۳ همراه خانواده‏‌اش به یزد بازگشت<ref>ر.ک: احسایی، عبد اللّه، شرح احوال شیخ احمد احسایی، ص ۱۹ـ ۲۳؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ - ۲۸۰.</ref>.
[[شیخ احمد احسایی]] در سال ۱۲۲۱ عازم [[زیارت]] [[مشهد]] شد و در راه بازگشت، در یزد توقفی کرد. اهل یزد، از او استقبال گرمی به عمل آوردند و وی به [[اصرار]] ایشان، در یزد مقیم شد. در این زمان که آوازه [[احسایی]] در [[ایران]] پیچیده بود، فتحعلی شاه قاجار از وی برای اقامت در [[تهران]]، [[دعوت]] به عمل آورد. [[احسایی]] ابتدا [[دعوت]] شاه را نپذیرفت؛ اما سرانجام به [[تهران]] رفت؛ ولی [[اصرار]] شاه را مبنی بر مقیم شدن در [[تهران]] نپذیرفت و در سال ۱۲۲۳ همراه خانواده‏‌اش به یزد بازگشت<ref>ر.ک: احسایی، عبد اللّه، شرح احوال شیخ احمد احسایی، ص ۱۹ـ ۲۳؛ سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ - ۲۸۰.</ref>.
[[شیخ]] [[احمد]] در سال ۱۲۲۹ در راه [[زیارت]] [[عتبات]]، به [[کرمانشاه]] وارد شد و با استقبال [[مردم]] و [[حاکم]] [[کرمانشاه]] روبه‌‏رو شد. که وی را به اقامت ده ساله در آن دیار راضی‏ کرد. [[شیخ]] [[احمد]] پس از [[مرگ]] [[حاکم]] [[کرمانشاه]] به [[قزوین]] رفت و مورد استقبال علمای این [[شهر]] قرار گرفت و به [[تدریس]] و [[امامت]] [[جماعت]] در این [[شهر]] مشغول شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۵-۱۸۷؛ احسائی، عبدالله، شرح احوال شیخ احمد احسائی، ص۲۳؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵.</ref>.
[[شیخ]] [[احمد]] در سال ۱۲۲۹ در راه [[زیارت]] [[عتبات]]، به [[کرمانشاه]] وارد شد و با استقبال [[مردم]] و [[حاکم]] [[کرمانشاه]] روبه‌‏رو شد. که وی را به اقامت ده ساله در آن دیار راضی‏ کرد. [[شیخ]] [[احمد]] پس از [[مرگ]] [[حاکم]] [[کرمانشاه]] به [[قزوین]] رفت و مورد استقبال علمای این [[شهر]] قرار گرفت و به [[تدریس]] و [[امامت]] [[جماعت]] در این [[شهر]] مشغول شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۵-۱۸۷؛ احسائی، عبدالله، شرح احوال شیخ احمد احسائی، ص۲۳؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵.</ref>.
==نظریات [[احسایی]] و [[تکفیر]] او==
==نظریات [[احسایی]] و [[تکفیر]] او==
[[احسایی]]، گرچه به [[وارستگی]] و [[علم]] ستوده شده، اما آرا و نظریاتش از [[خطا]] مصون نبود. او [[معتقد]] بود [[انسان]] با [[جسم]] این [[جهان]] وارد [[قیامت]] نشده، بلکه با [[جسم]] هورقلیایی از [[قبر]] بیرون می‌‏آید. شاخص اندیشۀ غلوآمیز او که باعث [[تکفیر]] وی از سوی [[دانشمندان]] دیگر [[شهرها]] شد، این بود که وی [[امامان]]{{ع}} را [[علل]] اربعه کائنات "علت فاعلی، مادّی، صوری و غایی" معرفی می‌‏کرد. چنین دیدگاه غلوآمیزی، علاوه بر آنکه خود [[گناه]] بزرگی است، زمینه پیدایش [[افکار]] دیگری "مثل ادعای [[الوهیت]]، [[تجلی]] ذات [[حق]]، و [[حلول]] حق‏تعالی در افراد " می‌‌شد، چنانکه مؤلف کتاب روضات الجنات چنین گزارش می‌‌کند: "[[احسایی]] پس از فوت اساتید خود، ادعای [[کشف]] و [[الهام]] و [[تفویض]] و [[غلو]] و موهومات نمود و این، در مراکز [[شیعه]] و محافل [[علمی]] سر و صدایی به راه انداخت. عده‌ای از [[علما]] و متخصصین [[فلسفه]] [[الهی]] و [[حدیث]] و [[فقه]] به [[رهبری]] [[شهید]] ثالث کوشیدند، [[شیخ]] [[احمد]] را مجاب کنند، ولی [[اصرار]] او به [[رأی]] خویش باعث [[تکفیر]] او از سوی حاج [[محمدتقی]] قزوینی، (معروف به [[شهید]] ثالث)؛ آقاسید [[مهدی]] ([[فرزند]] [[صاحب]] ریاض)؛ ملاجعفر استرآبادی؛ ملا آخوند دربندی؛ شریف‌العلمای مازندرانی (استاد [[شیخ]] [[انصاری]] و [[صاحب]] کتاب جواهر) و تعداد کثیر دیگری از [[علما]] شد و در [[ایران]]، [[عراق]]، [[عربستان]] و سایر مراکز [[شیعه]] از این [[حکم]] [[تبعیت]] کردند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
[[احسایی]]، گرچه به [[وارستگی]] و [[علم]] ستوده شده، اما آرا و نظریاتش از [[خطا]] مصون نبود. او [[معتقد]] بود [[انسان]] با [[جسم]] این [[جهان]] وارد [[قیامت]] نشده، بلکه با [[جسم]] هورقلیایی از [[قبر]] بیرون می‌‏آید. شاخص اندیشۀ غلوآمیز او که باعث [[تکفیر]] وی از سوی [[دانشمندان]] دیگر [[شهرها]] شد، این بود که وی [[امامان]]{{ع}} را [[علل]] اربعه کائنات "علت فاعلی، مادّی، صوری و غایی" معرفی می‌‏کرد. چنین دیدگاه غلوآمیزی، علاوه بر آنکه خود [[گناه]] بزرگی است، زمینه پیدایش [[افکار]] دیگری "مثل ادعای [[الوهیت]]، [[تجلی]] ذات [[حق]]، و [[حلول]] حق‏تعالی در افراد " می‌‌شد، چنانکه مؤلف کتاب روضات الجنات چنین گزارش می‌‌کند: "[[احسایی]] پس از فوت اساتید خود، ادعای [[کشف]] و [[الهام]] و [[تفویض]] و [[غلو]] و موهومات نمود و این، در مراکز [[شیعه]] و محافل [[علمی]] سر و صدایی به راه انداخت. عده‌ای از [[علما]] و متخصصین [[فلسفه]] [[الهی]] و [[حدیث]] و [[فقه]] به [[رهبری]] [[شهید]] ثالث کوشیدند، [[شیخ]] [[احمد]] را مجاب کنند، ولی [[اصرار]] او به [[رأی]] خویش باعث [[تکفیر]] او از سوی حاج [[محمدتقی]] قزوینی، (معروف به [[شهید]] ثالث)؛ آقاسید [[مهدی]] ([[فرزند]] [[صاحب]] ریاض)؛ ملاجعفر استرآبادی؛ ملا آخوند دربندی؛ شریف‌العلمای مازندرانی (استاد [[شیخ]] [[انصاری]] و [[صاحب]] کتاب جواهر) و تعداد کثیر دیگری از [[علما]] شد و در [[ایران]]، [[عراق]]، [[عربستان]] و سایر مراکز [[شیعه]] از این [[حکم]] [[تبعیت]] کردند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
به دنبال این اتفاقات، [[شیخ]] [[احمد احسایی]] از [[قزوین]] به [[مشهد]] عزیمت و پس از [[زیارت]] به یزد رفت و از آنجا به [[اصفهان]] و بعد به [[کرمانشاه]] روی آورد. در تمام این [[شهرها]] با سردی از او استقبال شد. [[احسایی]] [[ایران]] را به قصد [[عراق]] ترک گفت، ولی در [[عراق]] نیز با همان روش [[مردم ایران]] روبرو شده و ناچار از [[کربلا]] به [[مکه]] رفت و پس از [[مکه]]، عازم موطن خود گردید. در این سفر، در نزدیکی‌های [[شهر مدینه]] در ذیقعده سال ۱۲۴۱ در ۷۵ سالگی درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
به دنبال این اتفاقات، [[شیخ احمد احسایی]] از [[قزوین]] به [[مشهد]] عزیمت و پس از [[زیارت]] به یزد رفت و از آنجا به [[اصفهان]] و بعد به [[کرمانشاه]] روی آورد. در تمام این [[شهرها]] با سردی از او استقبال شد. [[احسایی]] [[ایران]] را به قصد [[عراق]] ترک گفت، ولی در [[عراق]] نیز با همان روش [[مردم ایران]] روبرو شده و ناچار از [[کربلا]] به [[مکه]] رفت و پس از [[مکه]]، عازم موطن خود گردید. در این سفر، در نزدیکی‌های [[شهر مدینه]] در ذیقعده سال ۱۲۴۱ در ۷۵ سالگی درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
==[[شیخیه]]، [[پیروان]] [[احسایی]]==
==[[شیخیه]]، [[پیروان]] [[احسایی]]==
به [[پیروان]] [[شیخ احمد احسایی]]"[[شیخیه]]" گفته می‌‌شود و او موسس این [[فرقه]] شمرده می‌‌شود. [[پیروان]] این [[فرقه]]، نسبت به [[امام زمان]]، [[معاد]]، [[حدیث]]، [[معراج]]، [[امامت]] و... دیدگاه‌های خاصّی دارند که در کتب بزرگان [[شیخیّه]] آمده است. عمده [[پیروان]] [[شیخیه]]، در [[بصره]]، حلّه، [[کربلا]]، [[قطیف]]، [[بحرین]] و بعضی شهرهای [[ایران]] بودند. [[احمد احسایی]]، [[شاگردان]] بسیار داشت که از میان ایشان، [[سید کاظم رشتی]]، پس از [[وفات]] او در گسترش و [[ترویج]] [[افکار]] او، کوشید و [[جانشین]] وی بود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۵-۱۸۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵۰.</ref>.
به [[پیروان]] [[شیخ احمد احسایی]]"[[شیخیه]]" گفته می‌‌شود و او موسس این [[فرقه]] شمرده می‌‌شود. [[پیروان]] این [[فرقه]]، نسبت به [[امام زمان]]، [[معاد]]، [[حدیث]]، [[معراج]]، [[امامت]] و... دیدگاه‌های خاصّی دارند که در کتب بزرگان [[شیخیّه]] آمده است. عمده [[پیروان]] [[شیخیه]]، در [[بصره]]، حلّه، [[کربلا]]، [[قطیف]]، [[بحرین]] و بعضی شهرهای [[ایران]] بودند. [[احمد احسایی]]، [[شاگردان]] بسیار داشت که از میان ایشان، [[سید کاظم رشتی]]، پس از [[وفات]] او در گسترش و [[ترویج]] [[افکار]] او، کوشید و [[جانشین]] وی بود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۸۵-۱۸۷؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۵۰.</ref>.
==آثار [[احسایی]]==
==آثار [[احسایی]]==
از مهم‌ترین آثار او [[جوامع]] الکلام است که حاوی پاسخ‌های او به سؤالات و قصایدی در رثای [[امام حسین]]{{ع}} است. [[شرح زیارت جامعه کبیره]]، بزرگ‌ترین و معروف‌ترین اثر [[شیخ]] [[احمد احسایی]] است. کتاب دیگر او حیاة النفس فی حضیرة القدس است که کتابی مختصر در اصول و [[عقاید]] است. از آثار دیگر او می‌‌شود از شرح المشاعر، العصمة و الرجعة، الفوائد، مجموعه الرسائل، تلویح الإشارة فی تلخیص شرح الزیارة، الرسالة الخطابیة فی جواب بعض العارفین، شرح العرشیه، مختصر الرسالة الحیدریة فی [[فقه]] الصلوات الیومیة، الفائدة فی الوجودات الثلاثة و الفائدة فی کیفیة تنعم أهل الجنة و تألم أهل النار نام برد. او همچنین از علمای [[عراق]]، [[قطیف]] و [[بحرین]] دارای اجازاتی است که این اجازات به زمانی مربوط است که [[شیخ]] [[احمد]]، [[انحراف فکری]] پیدا نکرده و به [[تأویل]] و [[کشف]] روی نیاورده بود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.
از مهم‌ترین آثار او [[جوامع]] الکلام است که حاوی پاسخ‌های او به سؤالات و قصایدی در رثای [[امام حسین]]{{ع}} است. [[شرح زیارت جامعه کبیره]]، بزرگ‌ترین و معروف‌ترین اثر [[شیخ احمد احسایی]] است. کتاب دیگر او حیاة النفس فی حضیرة القدس است که کتابی مختصر در اصول و [[عقاید]] است. از آثار دیگر او می‌‌شود از شرح المشاعر، العصمة و الرجعة، الفوائد، مجموعه الرسائل، تلویح الإشارة فی تلخیص شرح الزیارة، الرسالة الخطابیة فی جواب بعض العارفین، شرح العرشیه، مختصر الرسالة الحیدریة فی [[فقه]] الصلوات الیومیة، الفائدة فی الوجودات الثلاثة و الفائدة فی کیفیة تنعم أهل الجنة و تألم أهل النار نام برد. او همچنین از علمای [[عراق]]، [[قطیف]] و [[بحرین]] دارای اجازاتی است که این اجازات به زمانی مربوط است که [[شیخ]] [[احمد]]، [[انحراف فکری]] پیدا نکرده و به [[تأویل]] و [[کشف]] روی نیاورده بود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۲۷۶ ـ ۲۸۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۰۵-۳۰۷.</ref>.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش