←پیدایش بهائیت
خط ۳: | خط ۳: | ||
==پیدایش بهائیت== | ==پیدایش بهائیت== | ||
*بهائیت، فرقهای منشعب از [[آیین بابیه]] که بنیانگذار آن، [[میرزا حسینعلی]] | *بهائیت، فرقهای منشعب از [[آیین بابیه]] که بنیانگذار آن، [[میرزا حسینعلی نوری]] معروف به [[بهاء الله]] است و این [[آیین]] نیز نام خود را از همین [[لقب]] گرفته است. [[میرزا حسینعلی]] در ١٢٣٣ در [[تهران]] به [[دنیا]] آمد. آموزشهای مقدماتی [[ادبیات]] [[فارسی]] و [[عربی]] را زیر نظر [[پدر]] و معلمان گذراند. پس از [[ادعای بابیت]] توسط [[سید علی محمد شیرازی]] در شمار نخستین کسانی بود که به باب پیوست و از فعالترین افراد بابی شد و به [[ترویج]] بابیگری، بهویژه در [[نور]] و مازندران پرداخت. [[برادر]] کوچکترش [[میرزا یحیی]] معروف به "[[صبح ازل]]" نیز بر اثر [[تبلیغ]] او به این مرام پیوست<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
*پس از اعدام [[علی محمد باب]] به [[دستور]] امیرکبیر، بیشتر [[بابیه]] به [[جانشینی]] [[میرزا یحیی]] [[معتقد]] شدند و چون در آن زمان [[یحیی]] بیش از [[نوزده سال]] نداشت، [[میرزا حسینعلی]] نوری [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو خودش را همان "[[من یظهره اللّه]]" معرفی کرد که در کتاب باب ذکر شده بود. رقابت دو [[برادر]] بر سر [[رهبری]] [[بابیان]] کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، [[یحیی]] [[صبح ازل]] به قبرس، و [[میرزا حسین علی نوری]] به [[عکا]] در سرزمین [[فلسطین]] [[تبعید]] شدند. اطرافیان [[صبح ازل]] به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] [[میرزا حسین علی]]، [[فرقه]] "[[بهائی]]" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] [[میرزا یحیی]]، ازلیه و به تبع آن، [[بابیان]] برای ابد فراموش شدند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. | *پس از اعدام [[علی محمد باب]] به [[دستور]] امیرکبیر، بیشتر [[بابیه]] به [[جانشینی]] [[میرزا یحیی]] [[معتقد]] شدند و چون در آن زمان [[یحیی]] بیش از [[نوزده سال]] نداشت، [[میرزا حسینعلی]] نوری [[مسئول]] تمام امور بابی بود؛ ولی هرگز به این سمت قانع نبود؛ از اینرو خودش را همان "[[من یظهره اللّه]]" معرفی کرد که در کتاب باب ذکر شده بود. رقابت دو [[برادر]] بر سر [[رهبری]] [[بابیان]] کمکم به اوج خود رسید، تا جایی که طرفین یکدیگر را به [[مرگ]] تهدید کردند؛ بنابراین در سال ۱۲۸۵ ق به [[دستور]] [[دولت]] [[عثمانی]]، [[یحیی]] [[صبح ازل]] به قبرس، و [[میرزا حسین علی نوری]] به [[عکا]] در سرزمین [[فلسطین]] [[تبعید]] شدند. اطرافیان [[صبح ازل]] به [[فرقه]] "ازلیه" و [[پیروان]] [[میرزا حسین علی]]، [[فرقه]] "[[بهائی]]" نامیده شدند. اما با [[مرگ]] [[میرزا یحیی]]، ازلیه و به تبع آن، [[بابیان]] برای ابد فراموش شدند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۸۶.</ref>. | ||
==اقدامات [[بهاء الله]]== | ==اقدامات [[بهاء الله]]== | ||
*[[میرزا حسین علی]] پس از ادعای "من یظهره اللّهی" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای [[حلول]] [[روح خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او [[کتاب ]]"[[اقدس]]" را نوشت که [[بهائیان]] آن را [[ناسخ]] همه کتابها میشمارند و [[احکام]] آن با "[[بیان]]" هیچ مشابهتی ندارد؛ چون اساس [[بابیت]]، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و [[قتل عام]] [[مخالفان]] بود، در حالی که اساس بهائیت، "[[رأفت]] کبری و [[رحمت]] عظمی و [[الفت]] با جمیع [[ملل]]" بود. مهمترین [[برهان]] او بر [[حقانیت]] کتابش، سرعت [[نگارش]] و [[زیبایی]] خط بود ولی نوشتههای باقیمانده از او مملو از غلاطهای املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین [[کتاب]] [[بهاء الله]] "ایقان" بود که در [[اثبات]] [[قائمیت]] [[سید علی محمد باب]] نگاشت. او در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در [[عکا]] همواره با [[تقیه]] و [[تظاهر]] به [[اسلام]] [[زندگی]] میکرد، در [[نماز جمعه]] [[عکا]] شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری [[تظاهر]] میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با [[بابیان]] [[ایران]] که بعدها "[[بهائی]]" نام گرفتند، [[قطع]] نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، خود را برای آنان میفرستاد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.</ref>. | *[[میرزا حسین علی]] پس از ادعای "من یظهره اللّهی" ادّعای [[رسالت]] و شارعیت و سپس ادعای [[حلول]] [[روح خدا]] در خود به نحو تجسد و تجسّم کرد. او [[کتاب ]]"[[اقدس]]" را نوشت که [[بهائیان]] آن را [[ناسخ]] همه کتابها میشمارند و [[احکام]] آن با "[[بیان]]" هیچ مشابهتی ندارد؛ چون اساس [[بابیت]]، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و [[قتل عام]] [[مخالفان]] بود، در حالی که اساس بهائیت، "[[رأفت]] کبری و [[رحمت]] عظمی و [[الفت]] با جمیع [[ملل]]" بود. مهمترین [[برهان]] او بر [[حقانیت]] کتابش، سرعت [[نگارش]] و [[زیبایی]] خط بود ولی نوشتههای باقیمانده از او مملو از غلاطهای املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین [[کتاب]] [[بهاء الله]] "ایقان" بود که در [[اثبات]] [[قائمیت]] [[سید علی محمد باب]] نگاشت. او در [[بغداد]] و اسلامبول و ادرنه و نیز در [[عکا]] همواره با [[تقیه]] و [[تظاهر]] به [[اسلام]] [[زندگی]] میکرد، در [[نماز جمعه]] [[عکا]] شرکت میجست و در [[ماه رمضان]]، به روزهداری [[تظاهر]] میکرد؛ با این حال، رابطه سرّی خود را با [[بابیان]] [[ایران]] که بعدها "[[بهائی]]" نام گرفتند، [[قطع]] نکرده و همواره مکتوبات و وحیهای ادعایی، خود را برای آنان میفرستاد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۹۳، ۱۹۵؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۹-۱۸۵.</ref>. |