سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نبوت تشریعی' به 'نبوت تشریعی'
جز (جایگزینی متن - 'رده:مدخل‌' به 'رده:مدخل')
جز (جایگزینی متن - 'نبوت تشریعی' به 'نبوت تشریعی')
خط ۱۴: خط ۱۴:
*یکی از عوامل پیدایی سکولاریسم در [[غرب]]، نارسایی [[کلیسا]] در عرصه مفاهیم الهیات و [[رفتار]] غیر انسانی‌اش با [[مردم]]- به ویژه با طبقه دانشمند و آزاداندیش- بوده است<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۱/ ۴۷۹؛ کتاب نقد، ۱/ ۷۵.</ref>. در دو دهه گذشته این [[پیش‌بینی]] میان متفکران غربی رایج بوده است که سکولاریسم، [[سرنوشت]] محتوم همه [[جوامع بشری]] است. در برابر، برخی دیگر معتقدند- با توجه به بازگشت حکومت‌های [[دینی]] به عرصه جهانی- سکولاریسم دیگر پیشروی نخواهد کرد<ref>سنت و سکولاریسم‌، ۱۰۵.</ref>. روی هم رفته، اصول و مبانی سکولاریسم‌ به صورت کامل تنقیح نشده‌اند و قابل اثبات و [[دفاع]] منطقی نیستند و این نوع [[تفکر]]، در دوران جدید، سخت دچار چالش شده است<ref>قبسات‌، ۱/ ۹۷؛ کتاب نقد، ۱/ ۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 285.</ref>.
*یکی از عوامل پیدایی سکولاریسم در [[غرب]]، نارسایی [[کلیسا]] در عرصه مفاهیم الهیات و [[رفتار]] غیر انسانی‌اش با [[مردم]]- به ویژه با طبقه دانشمند و آزاداندیش- بوده است<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۱/ ۴۷۹؛ کتاب نقد، ۱/ ۷۵.</ref>. در دو دهه گذشته این [[پیش‌بینی]] میان متفکران غربی رایج بوده است که سکولاریسم، [[سرنوشت]] محتوم همه [[جوامع بشری]] است. در برابر، برخی دیگر معتقدند- با توجه به بازگشت حکومت‌های [[دینی]] به عرصه جهانی- سکولاریسم دیگر پیشروی نخواهد کرد<ref>سنت و سکولاریسم‌، ۱۰۵.</ref>. روی هم رفته، اصول و مبانی سکولاریسم‌ به صورت کامل تنقیح نشده‌اند و قابل اثبات و [[دفاع]] منطقی نیستند و این نوع [[تفکر]]، در دوران جدید، سخت دچار چالش شده است<ref>قبسات‌، ۱/ ۹۷؛ کتاب نقد، ۱/ ۷۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 285.</ref>.
*رشد و استقرار [[تفکر]] سکولاریسم در [[جهان اسلام]] با مشکلات بیشتری رو به رو است؛ زیرا [[اسلام]] ارج و اجر بس والایی برای [[علم]] و عالِم قائل است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }}؛ سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref> و [[مقام]] انسانی را بسیار بالا می‌شمارد<ref>{{متن قرآن| يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۲۰ و ۲۱.</ref> و [[عقل]] و [[اجتهاد]] در [[فرهنگ شیعی]] [[جایگاه]] مهمی دارد و نظام‌های [[حقوقی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[تربیتی]] [[توانمندی]] از آن پدید می‌آید<ref>کتاب نقد، ۱/ ۷۹.</ref>. [[دین]] مجموعه‌ای از [[معارف]] و [[تعالیم]] و احکامی است که هم [[مصالح دنیوی]] و هم [[اخروی]] [[انسان]] را پی می‌جویند<ref>المیزان‌، ۲/ ۱۳۰.</ref>. [[پیامبران الهی]] برای راه نمودن [[انسان‌ها]] به [[توحید]] و [[معارف الهی]] [[مأموریت]] دارند با [[مفاسد]] و معضلات و ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] نیز [[مبارزه]] کنند و [[جامعه]] را از [[عدل و قسط]] برخوردار سازند<ref>{{متن قرآن|هُوَ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}؛ سوره حدید، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286.</ref>.
*رشد و استقرار [[تفکر]] سکولاریسم در [[جهان اسلام]] با مشکلات بیشتری رو به رو است؛ زیرا [[اسلام]] ارج و اجر بس والایی برای [[علم]] و عالِم قائل است<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }}؛ سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref> و [[مقام]] انسانی را بسیار بالا می‌شمارد<ref>{{متن قرآن| يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}؛ سوره بقره، آیه ۲۰ و ۲۱.</ref> و [[عقل]] و [[اجتهاد]] در [[فرهنگ شیعی]] [[جایگاه]] مهمی دارد و نظام‌های [[حقوقی]]، [[اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[تربیتی]] [[توانمندی]] از آن پدید می‌آید<ref>کتاب نقد، ۱/ ۷۹.</ref>. [[دین]] مجموعه‌ای از [[معارف]] و [[تعالیم]] و احکامی است که هم [[مصالح دنیوی]] و هم [[اخروی]] [[انسان]] را پی می‌جویند<ref>المیزان‌، ۲/ ۱۳۰.</ref>. [[پیامبران الهی]] برای راه نمودن [[انسان‌ها]] به [[توحید]] و [[معارف الهی]] [[مأموریت]] دارند با [[مفاسد]] و معضلات و ناهنجاری‌های [[اجتماعی]] نیز [[مبارزه]] کنند و [[جامعه]] را از [[عدل و قسط]] برخوردار سازند<ref>{{متن قرآن|هُوَ الأَوَّلُ وَالآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ }}؛ سوره حدید، آیه ۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286.</ref>.
*[[اسلام]] [[کامل‌ترین]] [[دین الهی]] است و به همین [[دلیل]] است که به [[نبوت]] [[تشریعی]] پایان داده است<ref>{{متن قرآن|مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}؛ سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>. [[اسلام]]، بنیان [[تعالیم]] خود را بر پایه حیات [[اجتماعی]] قرار داده است و در هیچ یک از [[قوانین]] و برنامه‌های خود به [[جامعه]] بی‌اعتنایی نکرده است<ref>المیزان‌، ۴/ ۹۴.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} تنها موظف نبوده است که [[احکام]] و فرمان‌های [[الهی]] را [[ابلاغ]] کند؛ بلکه [[وظیفه]] [[قضاوت]] میان [[مردم]] و [[رهبری]] اجتماع انسانی را نیز برعهده داشته است<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۴۳.</ref>. نهاد [[امامت]] در [[مذهب تشیع]] همانند [[نبوت]]، افزون بر اینکه فرد و اجتماع انسانی را از نظر [[باطنی]] و [[معنوی]] راه می‌نماید، [[هدایت]] [[امور دنیوی]] آنها را نیز در شمار [[وظایف]] خویش دارد. از این رو، [[تشکیل حکومت]] و [[رهبری سیاسی]] [[مسلمانان]]- به عنوان یکی از [[شئون امامت]]- [[ضرورت]] می‌یابد<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286.</ref>.
*[[اسلام]] [[کامل‌ترین]] [[دین الهی]] است و به همین [[دلیل]] است که به [[نبوت تشریعی]] پایان داده است<ref>{{متن قرآن|مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا}}؛ سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref>. [[اسلام]]، بنیان [[تعالیم]] خود را بر پایه حیات [[اجتماعی]] قرار داده است و در هیچ یک از [[قوانین]] و برنامه‌های خود به [[جامعه]] بی‌اعتنایی نکرده است<ref>المیزان‌، ۴/ ۹۴.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} تنها موظف نبوده است که [[احکام]] و فرمان‌های [[الهی]] را [[ابلاغ]] کند؛ بلکه [[وظیفه]] [[قضاوت]] میان [[مردم]] و [[رهبری]] اجتماع انسانی را نیز برعهده داشته است<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۴۳.</ref>. نهاد [[امامت]] در [[مذهب تشیع]] همانند [[نبوت]]، افزون بر اینکه فرد و اجتماع انسانی را از نظر [[باطنی]] و [[معنوی]] راه می‌نماید، [[هدایت]] [[امور دنیوی]] آنها را نیز در شمار [[وظایف]] خویش دارد. از این رو، [[تشکیل حکومت]] و [[رهبری سیاسی]] [[مسلمانان]]- به عنوان یکی از [[شئون امامت]]- [[ضرورت]] می‌یابد<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286.</ref>.
*یکی از [[وظایف علما]]، [[اجتهاد]] است. [[اجتهاد]] یعنی کوشش عالمانه با روش درست برای [[فهم]] [[تعالیم]] و [[مقررات اسلامی]] از منابع معتبر. [[اجتهاد]] باعث [[پویایی]] [[فقه]] [[شیعه]] و پاسخگویی به نیازهای روز می‌شود. یکی دیگر از [[وظایف علما]]، احراز [[منصب]] [[قضا]] است. فقهای [[عادل]]، افزون بر [[ولایت]] در بیان [[احکام]] و [[قضا]]، دارای [[ولایت]] در حکومت‌ هستند و از طرف [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} مأمورند [[حکومت]] تشکیل دهند و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کنند<ref>کتاب البیع‌، امام خمینی/ ۲/ ۴۸۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286-287.</ref>.
*یکی از [[وظایف علما]]، [[اجتهاد]] است. [[اجتهاد]] یعنی کوشش عالمانه با روش درست برای [[فهم]] [[تعالیم]] و [[مقررات اسلامی]] از منابع معتبر. [[اجتهاد]] باعث [[پویایی]] [[فقه]] [[شیعه]] و پاسخگویی به نیازهای روز می‌شود. یکی دیگر از [[وظایف علما]]، احراز [[منصب]] [[قضا]] است. فقهای [[عادل]]، افزون بر [[ولایت]] در بیان [[احکام]] و [[قضا]]، دارای [[ولایت]] در حکومت‌ هستند و از طرف [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} مأمورند [[حکومت]] تشکیل دهند و [[احکام اسلام]] را [[اجرا]] کنند<ref>کتاب البیع‌، امام خمینی/ ۲/ ۴۸۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 286-287.</ref>.


۲۱۸٬۴۷۸

ویرایش