صفیه بنت حیی بن اخطب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==نسب==
==نسب==
*"[[صفیه]]"، دختر [[حیی بن اخطب]] از تیره [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] بود. [[بنی‌نضیر]] از [[فرزندان]] [[لاوی بن یعقوب]] و از [[نسل]] [[نضیر بن نحام بن ینحوم]] از [[فرزندان]] [[هارون بن مران]]، [[برادر]] [[حضرت موسی|موسای کلیم]]{{ع}} به شمار می‌آمدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۶۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و امتاع، ج۶، ص۱۸۷.</ref>. [[صفیه بنت حیی بن اخطب]]، در [[کودکی]] بسیار مورد توجه [[پدر]] و عمویش [[ابویاسر بن اخطب]] قرار شمار داشت‌. آنها از سران [[یهود]] [[بنی‌نضیر]] و از اشراف [[مدینه]] به شمار می‌آمدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۳.</ref> و با [[ظهور اسلام]] و [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]]، از بزرگ‌ترین [[دشمنان]] [[فرستاده خدا]]{{صل}} شدند.
*"[[صفیه]]"، دختر [[حیی بن اخطب]] از تیره [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] بود. [[بنی‌نضیر]] از [[فرزندان]] [[لاوی بن یعقوب]] و از [[نسل]] [[نضیر بن نحام بن ینحوم]] از [[فرزندان]] [[هارون بن مران]]، [[برادر]] [[حضرت موسی|موسای کلیم]]{{ع}} به شمار می‌آمدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۰؛ عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶، ص۱۶۹؛ احمد بن علی مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحقدة و امتاع، ج۶، ص۱۸۷.</ref>. صفیه بنت حیی بن اخطب، در [[کودکی]] بسیار مورد توجه [[پدر]] و عمویش [[ابویاسر بن اخطب]] قرار شمار داشت‌. آنها از سران [[یهود]] [[بنی‌نضیر]] و از اشراف [[مدینه]] به شمار می‌آمدند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۱۸-۵۱۹؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۵۳۳.</ref> و با [[ظهور اسلام]] و [[هجرت]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]]، از بزرگ‌ترین [[دشمنان]] [[فرستاده خدا]]{{صل}} شدند.
*[[مادر]] او "بره" نام داشت؛ دختر سموئیل<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref> و [[خواهر]] [[رفاعه]]، از شاخه [[یهودیان]] [[بنی‌قریظه]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref>. [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] در [[مدینه]] متولد شد. او نخست به [[ازدواج]] [[سلام بن مشکم قریظی]] درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.</ref> و با [[کنانة بن ربیع بن ابی‌الحقیق]] از [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]]، [[ازدواج]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref>.
*[[مادر]] او "بره" نام داشت؛ دختر سموئیل<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۱۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref> و [[خواهر]] [[رفاعه]]، از شاخه [[یهودیان]] [[بنی‌قریظه]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref>. صفیه بنت حیی بن اخطب در [[مدینه]] متولد شد. او نخست به [[ازدواج]] [[سلام بن مشکم قریظی]] درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۲۰۶.</ref> و با [[کنانة بن ربیع بن ابی‌الحقیق]] از [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]]، [[ازدواج]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵.</ref>.
*در [[سال چهارم هجرت]] و در پی [[جنگی]] که بین [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] و [[مسلمانان]] به [[رهبری]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پیش آمد، [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] [[شکست]] خوردند و ملزم به ترک [[مدینه]] شدند. پس از طرد از [[مدینه]]، عده‌ای از سران [[بنی‌نضیر]] از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفتند و در قلعه‌های آنجا ساکن شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۱.</ref>.
*در [[سال چهارم هجرت]] و در پی [[جنگی]] که بین [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] و [[مسلمانان]] به [[رهبری]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پیش آمد، [[یهودیان]] [[بنی‌نضیر]] [[شکست]] خوردند و ملزم به ترک [[مدینه]] شدند. پس از طرد از [[مدینه]]، عده‌ای از سران [[بنی‌نضیر]] از جمله [[حیی بن اخطب]] و [[کنانة بن ربیع]] و دیگران به [[خیبر]] رفتند و در قلعه‌های آنجا ساکن شدند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۴۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۵۵۴؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۱۹۱.</ref>.
*پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل [[سال هفتم هجرت]]، [[رسول خدا]]{{صل}} با [[یهودیان]] [[خیبر]] وارد [[جنگ]] شد و این منطقه را -که به صورت مرکزی برای آشوب‌های نظامی، توطئه‌ها و جنگ‌افروزی‌ها علیه [[مسلمانان]] در آمده بود- [[فتح]] کرد. در این [[جنگ]]، [[کنانة ابی‌العقیق]] -شوهر [[صفیه بنت حیی بن اخطب]]- کشته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و [[غنایم]] بسیاری به دست [[مسلمانان]] افتاد. در جریان [[فتح]] قلعه قموص که یکی از قلعه‌های هفت‌گانه [[خیبر]] و دژ [[فرزندان]] ابی‌الحقیق بود، زنانی نیز به [[اسارت]] گرفته شدند. [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] و یکی از دختر عموهایش جزء این [[اسیران]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|صفیه بنت حیی بن اخطب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۹-۳۰.</ref>.
*پس از [[صلح حدیبیه]]، در اوایل [[سال هفتم هجرت]]، [[رسول خدا]]{{صل}} با [[یهودیان]] [[خیبر]] وارد [[جنگ]] شد و این منطقه را -که به صورت مرکزی برای آشوب‌های نظامی، توطئه‌ها و جنگ‌افروزی‌ها علیه [[مسلمانان]] در آمده بود- [[فتح]] کرد. در این [[جنگ]]، [[کنانة ابی‌العقیق]] -شوهر صفیه بنت حیی بن اخطب- کشته شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۲.</ref> و [[غنایم]] بسیاری به دست [[مسلمانان]] افتاد. در جریان [[فتح]] قلعه قموص که یکی از قلعه‌های هفت‌گانه [[خیبر]] و دژ [[فرزندان]] ابی‌الحقیق بود، زنانی نیز به [[اسارت]] گرفته شدند. [[صفیه دختر حیی بن اخطب]] و یکی از دختر عموهایش جزء این [[اسیران]] بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|صفیه بنت حیی بن اخطب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۹-۳۰.</ref>.


==[[ازدواج با پیامبر]]{{صل}}==
==[[ازدواج با پیامبر]]{{صل}}==
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} به [[بلال حبشی]] [[فرمان]] داد [[صفیه]] و دختر عمویش را کنار بارها و [[جایگاه]] خود ببرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. یکی از [[مسلمانان]] به نام [[دحیه کلبی]] در نظر داشت تا [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را از [[رسول خدا]]{{صل}} بخواهد؛ امّا [[حضرت]] از کنار [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. به این ترتیب، [[مسلمانان]] متوجه شدند که [[حضرت]]، او را برای خود [[برگزیده]] است. ایشان، دختر عموی [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را به [[دحیه کلبی]] بخشید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.</ref>. [[حضرت]]، [[اسلام]] را بر [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر [[خدا]] و [[رسول]] او را برگزینی، تو را به همسری خود بر می‌گزینیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>. [[صفیه]] گفت: "حتماً [[خدا]] و [[پیامبر]] او را بر می‌گزینم". [[حضرت]] او را [[آزاد]] کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی راآزادی‌اش قرار داد<ref>ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.</ref>.
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} به [[بلال حبشی]] [[فرمان]] داد [[صفیه]] و دختر عمویش را کنار بارها و [[جایگاه]] خود ببرد<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۶۷۳؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۶.</ref>. یکی از [[مسلمانان]] به نام [[دحیه کلبی]] در نظر داشت تا صفیه بنت حیی بن اخطب را از [[رسول خدا]]{{صل}} بخواهد؛ امّا [[حضرت]] از کنار صفیه بنت حیی بن اخطب عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۶۶.</ref>. به این ترتیب، [[مسلمانان]] متوجه شدند که [[حضرت]]، او را برای خود [[برگزیده]] است. ایشان، دختر عموی صفیه بنت حیی بن اخطب را به [[دحیه کلبی]] بخشید<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۳۱؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۴، ص۲۳۲.</ref>. [[حضرت]]، [[اسلام]] را بر صفیه بنت حیی بن اخطب عرضه فرمود و گفت: "اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمی‌کنم؛ ولی اگر [[خدا]] و [[رسول]] او را برگزینی، تو را به همسری خود بر می‌گزینیم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>. [[صفیه]] گفت: "حتماً [[خدا]] و [[پیامبر]] او را بر می‌گزینم". [[حضرت]] او را [[آزاد]] کرد و سپس به همسری خویش درآورد و مهریه وی راآزادی‌اش قرار داد<ref>ابن حنبل، مسند، ج۳، ص۹۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۲.</ref>.
[[نقل]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را بعد از [[اسارت]] نزد خود نگه داشت. در این هنگام، [[پیامبر]]{{صل}} در چهره [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای دید که به سبزی می‌زد. از او پرسید: "این چیست؟" گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! در [[خواب]] چنان دیدم که ماهی از سوی [[آسمان]] یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت. این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت که گویا [[دوست]] داری [[همسر]] [[پادشاهی]] شوی که از [[مدینه]] می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۱-۹۱.</ref>.
[[نقل]] است که [[رسول خدا]]{{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را بعد از [[اسارت]] نزد خود نگه داشت. در این هنگام، [[پیامبر]]{{صل}} در چهره صفیه بنت حیی بن اخطب و نزدیک چشم او نشانه کبود شده‌ای دید که به سبزی می‌زد. از او پرسید: "این چیست؟" گفت: "ای [[رسول خدا]]{{صل}}! در [[خواب]] چنان دیدم که ماهی از سوی [[آسمان]] یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت. این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت که گویا [[دوست]] داری [[همسر]] [[پادشاهی]] شوی که از [[مدینه]] می‌آید؟ پس ضربه‌ای بر من وارد کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۹۱-۹۱.</ref>.
*[[صفیه بنت حیی بن اخطب]] هفده ساله بود که به [[ازدواج]] [[پیغمبر]]{{صل}} درآمد<ref>دائرة المعارف، الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹.</ref>. [[ازدواج]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[صفیه]]، دختر [[حیی بن اخطب]]، بعد از [[ازدواج حضرت]] با [[جویریه]] و در میان راه [[خیبر]] به [[مدینه]] اتفاق افتاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. گفته شده است در زمین‌های هموار بین راه، سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی که از خرما و روغن، آرد و کشک درست شده بود از میهمانان [[پذیرایی]] شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>.
*صفیه بنت حیی بن اخطب هفده ساله بود که به [[ازدواج]] [[پیغمبر]]{{صل}} درآمد<ref>دائرة المعارف، الاسلامیه، ج۱۴، ص۲۴۹.</ref>. [[ازدواج]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[صفیه]]، دختر [[حیی بن اخطب]]، بعد از [[ازدواج حضرت]] با [[جویریه]] و در میان راه [[خیبر]] به [[مدینه]] اتفاق افتاد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳.</ref>. گفته شده است در زمین‌های هموار بین راه، سفره‌های چرمی گستردند و با غذایی که از خرما و روغن، آرد و کشک درست شده بود از میهمانان [[پذیرایی]] شد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۶.</ref>.
*[[حضرت]] چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] افکند. او را ترک شترش نشاند و به [[مدینه]] آورد. چون [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] آمد، [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را در خانه‌ای از خانه‌های [[انصار]] منزل داد. [[زنان]] [[انصار]] به دیدن او می‌رفتند. [[عایشه]] [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} هم در حالی که نقاب زده بود، به دیدن او رفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۹.</ref>.
*[[حضرت]] چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه بنت حیی بن اخطب افکند. او را ترک شترش نشاند و به [[مدینه]] آورد. چون [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] آمد، صفیه بنت حیی بن اخطب را در خانه‌ای از خانه‌های [[انصار]] منزل داد. [[زنان]] [[انصار]] به دیدن او می‌رفتند. [[عایشه]] [[همسر پیامبر اکرم]]{{صل}} هم در حالی که نقاب زده بود، به دیدن او رفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۴۴۴؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۹.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را نیز به رعایت [[حجاب]] ملزم کرد. همچنین مانند [[همسران]] دیگر، برایش نوبت معین کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب]] را تنها [[همسر]] [[غیر عرب]] [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته‌اند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸؛ قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۲، ص۱۱۰۲.</ref>. در [[تاریخ]] از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|صفیه بنت حیی بن اخطب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۰-۳۲.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]]{{صل}} صفیه بنت حیی بن اخطب را نیز به رعایت [[حجاب]] ملزم کرد. همچنین مانند [[همسران]] دیگر، برایش نوبت معین کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱.</ref>. مؤرخان و [[سیره‌نویسان]]، صفیه بنت حیی بن اخطب را تنها [[همسر]] [[غیر عرب]] [[رسول خدا]]{{صل}} دانسته‌اند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۴۸؛ قاضی ابر قوه، سیرت رسول الله{{صل}}، ج۲، ص۱۱۰۲.</ref>. در [[تاریخ]] از او به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است<ref>ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۴۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۲۱۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[صفیه بنت حیی بن اخطب (مقاله)|صفیه بنت حیی بن اخطب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۰-۳۲.</ref>.


==[[زندگی]] ایشان پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}}==
==[[زندگی]] ایشان پس از [[رحلت پیامبر اکرم]]{{صل}}==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش