حقوق اقلیت‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'باقی' به 'باقی')
خط ۱۸: خط ۱۸:


==[[پیامبر]] و [[حقوق]] اقلیت‌ها ==
==[[پیامبر]] و [[حقوق]] اقلیت‌ها ==
*[[حقوق]] اقلیت‌ها از موضوعات مهم در [[تاریخ اسلام]] است که از زوایای مختلف، توجه متفکران [[مسلمان]] را برانگیخته است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز در [[سیره]] و [[رفتار]] خویش به خوبی [[احترام]] به [[حقوق]] اقلیت‌ها را به نمایش گذاشته و بدون [[شک]]، ایشان الگوی [[رفتاری]] همه [[مسلمانان]] در این موضوع و موضوعات دیگر است و در [[تاریخ]]، [[رفتار پیامبر]] {{صل}} با اقلیت‌های در [[پناه]] [[حکومت]] ایشان در [[مدینه]] و اطراف آن ثبت شده است. [[خداوند]] همه [[انسان‌ها]] را از نظر [[اجتماعی]] برابر می‌داند و [[رسول خدا]] علیه و اولیای گرامی‌اش با [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. [[پیامبر]] علیه می‌داند و [[رسول خدا]] {{صل}} و اولیای گرامی‌اش با [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] نیز با بستن پیمان‌نامه‌های عمومی، [[برابری]] [[حقوق]] [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] را به رسمیت [[شناخت]] و به آنان اجازه داد بر [[اعتقادات]] خود [[باقی]] بمانند. [[رسول]] خاتم {{صل}} در برابر همه حسادت‌ها و دشمنی‌های [[یهودیان]] با آنها صبور بود و [[یهودیان]] و [[مسلمانان]] را برابر می‌دانست و دینشان را محترم می‌شمرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹ و نویری، نهایة الأرب، ج ۱۶، ص ۳۴۸ - ۳۵۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۲.</ref>.
*[[حقوق]] اقلیت‌ها از موضوعات مهم در [[تاریخ اسلام]] است که از زوایای مختلف، توجه متفکران [[مسلمان]] را برانگیخته است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز در [[سیره]] و [[رفتار]] خویش به خوبی [[احترام]] به [[حقوق]] اقلیت‌ها را به نمایش گذاشته و بدون [[شک]]، ایشان الگوی [[رفتاری]] همه [[مسلمانان]] در این موضوع و موضوعات دیگر است و در [[تاریخ]]، [[رفتار پیامبر]] {{صل}} با اقلیت‌های در [[پناه]] [[حکومت]] ایشان در [[مدینه]] و اطراف آن ثبت شده است. [[خداوند]] همه [[انسان‌ها]] را از نظر [[اجتماعی]] برابر می‌داند و [[رسول خدا]] علیه و اولیای گرامی‌اش با [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. [[پیامبر]] علیه می‌داند و [[رسول خدا]] {{صل}} و اولیای گرامی‌اش با [[رفتار]] خود این [[برابری]] را عینیت بخشیده، جاودانه ساخته‌اند. [[پیامبر]] {{صل}} پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] نیز با بستن پیمان‌نامه‌های عمومی، [[برابری]] [[حقوق]] [[مسلمانان]] و [[یهودیان]] را به رسمیت [[شناخت]] و به آنان اجازه داد بر [[اعتقادات]] خود باقی بمانند. [[رسول]] خاتم {{صل}} در برابر همه حسادت‌ها و دشمنی‌های [[یهودیان]] با آنها صبور بود و [[یهودیان]] و [[مسلمانان]] را برابر می‌دانست و دینشان را محترم می‌شمرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱ - ۵۰۴؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ - ۲۲۹ و نویری، نهایة الأرب، ج ۱۶، ص ۳۴۸ - ۳۵۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۲.</ref>.


==انواع [[حقوق]] اقلیت‌های [[دینی]] ==
==انواع [[حقوق]] اقلیت‌های [[دینی]] ==
===[[احترام]] به [[شریعت]] و [[آداب و رسوم]] اقلیت‌ها‌===
===[[احترام]] به [[شریعت]] و [[آداب و رسوم]] اقلیت‌ها‌===
*از [[حقوق]] اقلیت‌های ساکن در [[مدینه]]، [[احترام]] به [[دین]] آنان بود. [[اسلام]]، [[اهل کتاب]] را به پذیرش [[دین]] [[حقیقی]] و اصیل [[دعوت]] می‌کند؛ ولی [[مردم]] را در [[انتخاب]] آن آزاد می‌گذارد و هرگز پذیرش اجباری [[دین]] را جایز نمی‌داند<ref>ر.ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. بر این اساس، اقلیت‌ها [[حق]] دارند، به طور علنی و رسمی بر [[دین]] خود [[باقی]] بمانند و [[اعمال عبادی]] خویش را انجام دهند، این [[حق]] را [[نبی اکرم]] {{صل}} نیز برای اقلیت‌های [[دینی]] که در [[مدینه]] یا اطراف آن [[زندگی]] می‌کردند، قائل بودند و به [[حق]] آنان [[احترام]] می‌گذاشتند. [[پیامبر]] {{صل}} از همان آغاز که به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد،‌ [[یهود]] را به [[پیمان]] هم‌زیستی مسالمت آمیز [[دعوت]] کرد و آنان و [[مسلمانان]] و همه هم پیمانان آنان را جزو یک [[امت]] خواند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ و نهایة الأرب، ص ۳۴۸.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۲-۳۶۳.</ref>.
*از [[حقوق]] اقلیت‌های ساکن در [[مدینه]]، [[احترام]] به [[دین]] آنان بود. [[اسلام]]، [[اهل کتاب]] را به پذیرش [[دین]] [[حقیقی]] و اصیل [[دعوت]] می‌کند؛ ولی [[مردم]] را در [[انتخاب]] آن آزاد می‌گذارد و هرگز پذیرش اجباری [[دین]] را جایز نمی‌داند<ref>ر.ک: سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. بر این اساس، اقلیت‌ها [[حق]] دارند، به طور علنی و رسمی بر [[دین]] خود باقی بمانند و [[اعمال عبادی]] خویش را انجام دهند، این [[حق]] را [[نبی اکرم]] {{صل}} نیز برای اقلیت‌های [[دینی]] که در [[مدینه]] یا اطراف آن [[زندگی]] می‌کردند، قائل بودند و به [[حق]] آنان [[احترام]] می‌گذاشتند. [[پیامبر]] {{صل}} از همان آغاز که به [[مدینه]] [[مهاجرت]] کرد،‌ [[یهود]] را به [[پیمان]] هم‌زیستی مسالمت آمیز [[دعوت]] کرد و آنان و [[مسلمانان]] و همه هم پیمانان آنان را جزو یک [[امت]] خواند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۰۱؛ عیون الاثر، ج ۱، ص ۲۲۷ و نهایة الأرب، ص ۳۴۸.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۲-۳۶۳.</ref>.
*آن [[حضرت]] در ابتدا، محدودیت خاصی برای [[دین یهود]] و [[پیروان]] آن در [[مدینه]] قائل نشد و همچنان که [[مسلمانان]] در [[مسجد]] [[مدینه]] [[نماز]] می‌خواندند، آنان هم در معابد خویش آزادانه به [[عبادت]] می‌پرداختند و هیچ مسلمانی [[حق]] تعرض به معابد آنان و [[اعتراض]] به حضور علنی آنان را نداشت؛ تا زمانی که این اقلیت‌ها بر [[پیمان]] خود با [[پیامبر]] {{صل}} [[استوار]] بودند. حتی زمانی که گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] برای تحقیق درباره [[اسلام]] به [[مدینه]] آمدند، [[رسول الله]] {{صل}} آنان را در [[مسجد]] به حضور پذیرفت و به آنان اجازه داد در همان جا [[عبادت]] کنند، [[مسیحیان]] نیز به سوی [[مشرق]] ایستادند و [[عبادت]] خویش را به جا آوردند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۷۴؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۱۴، ص ۶۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۵، ص ۳۸۲ و شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۶۹۵.</ref> که این، به معنای پذیرش [[حقوق]] اقلیت‌ها در عرصه مذهبی و [[دینی]] است<ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۳.</ref>.
*آن [[حضرت]] در ابتدا، محدودیت خاصی برای [[دین یهود]] و [[پیروان]] آن در [[مدینه]] قائل نشد و همچنان که [[مسلمانان]] در [[مسجد]] [[مدینه]] [[نماز]] می‌خواندند، آنان هم در معابد خویش آزادانه به [[عبادت]] می‌پرداختند و هیچ مسلمانی [[حق]] تعرض به معابد آنان و [[اعتراض]] به حضور علنی آنان را نداشت؛ تا زمانی که این اقلیت‌ها بر [[پیمان]] خود با [[پیامبر]] {{صل}} [[استوار]] بودند. حتی زمانی که گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] برای تحقیق درباره [[اسلام]] به [[مدینه]] آمدند، [[رسول الله]] {{صل}} آنان را در [[مسجد]] به حضور پذیرفت و به آنان اجازه داد در همان جا [[عبادت]] کنند، [[مسیحیان]] نیز به سوی [[مشرق]] ایستادند و [[عبادت]] خویش را به جا آوردند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۷۴؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۱۴، ص ۶۵؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۵، ص ۳۸۲ و شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۶۹۵.</ref> که این، به معنای پذیرش [[حقوق]] اقلیت‌ها در عرصه مذهبی و [[دینی]] است<ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۳.</ref>.
*آزادیِ داشتنِ معابد نیز در [[اسلام]] پذیرفته شده است و بر همین اساس به معابد [[اهل کتاب]] در جنگ‌های [[صدر اسلام]] تعرض نشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۰.</ref>. نکته دیگر اینکه [[پیامبر]] {{صل}} به اقلیت‌ها اجازه می‌داد در مسائل [[اعتقادی]] و [[دینی]] به [[مناظره]] و حتی به [[مناظره]] با ایشان بپردازند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۷ - ۵۷۵ و احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۸۲.</ref> و [[نبی خاتم]] {{صل}} [[مأمور]] بود که در صورت [[لزوم]] به [[مناظره]] بپردازد؛ البته آن [[حضرت]] غالباً از [[مناظره]] پرهیز می‌کرد. براین اساس، [[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: "[[آیه]] ۲۵۶ سوره بقره بر این دلالت دارد که [[اسلام]] بر اساس [[شمشیر]] و [[خون]] بنا نشده و به اکراه و [[زور]] [[فتوا]] نداده است؛ برخلاف آن‌چه برخی از افراد محقق تازه وارد، چنین می‌پندارند"<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج، ۲، ص ۳۴۳.</ref>. این مطلب به خوبی نشان می‌دهد که آن [[حضرت]] هیچ کس را بر پذیرش [[عقیده]] و [[شریعت اسلامی]] مجبور نکرد و غیر [[مسلمانان]] هم بر آن اعتراف کرده‌اند<ref>گوستاو لوبون می‌گوید «قوت و قدرت، عامل انتشار اسلام نبود... حق، آن است که امت‌ها فاتحانی رحیم و با گذشت‌تر از عرب ندیدند». ر.ک: حضارة العرب، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
*آزادیِ داشتنِ معابد نیز در [[اسلام]] پذیرفته شده است و بر همین اساس به معابد [[اهل کتاب]] در جنگ‌های [[صدر اسلام]] تعرض نشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۵۰.</ref>. نکته دیگر اینکه [[پیامبر]] {{صل}} به اقلیت‌ها اجازه می‌داد در مسائل [[اعتقادی]] و [[دینی]] به [[مناظره]] و حتی به [[مناظره]] با ایشان بپردازند<ref>السیرة النبویه، ج ۱، ص ۵۲۷ - ۵۷۵ و احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۸۲.</ref> و [[نبی خاتم]] {{صل}} [[مأمور]] بود که در صورت [[لزوم]] به [[مناظره]] بپردازد؛ البته آن [[حضرت]] غالباً از [[مناظره]] پرهیز می‌کرد. براین اساس، [[علامه طباطبایی]] می‌فرماید: "[[آیه]] ۲۵۶ سوره بقره بر این دلالت دارد که [[اسلام]] بر اساس [[شمشیر]] و [[خون]] بنا نشده و به اکراه و [[زور]] [[فتوا]] نداده است؛ برخلاف آن‌چه برخی از افراد محقق تازه وارد، چنین می‌پندارند"<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج، ۲، ص ۳۴۳.</ref>. این مطلب به خوبی نشان می‌دهد که آن [[حضرت]] هیچ کس را بر پذیرش [[عقیده]] و [[شریعت اسلامی]] مجبور نکرد و غیر [[مسلمانان]] هم بر آن اعتراف کرده‌اند<ref>گوستاو لوبون می‌گوید «قوت و قدرت، عامل انتشار اسلام نبود... حق، آن است که امت‌ها فاتحانی رحیم و با گذشت‌تر از عرب ندیدند». ر.ک: حضارة العرب، ص۱۴۵-۱۴۶.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۳۶۳-۳۶۴.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش