بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت خدیجه' به 'حضرت خدیجه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==[[نسب]] [[خدیجه]]{{س}}== | ||
*[[همسر]] | *[[خدیجه]] "دختر [[خویلد بن اسد]] بن عبدالعزی بن قصی بن [[کلاب]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۹؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۹۹.</ref> و نام مادرش "[[فاطمه]] بنت زائدة بن اصم" است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱ و ص۱۰۶؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۹؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۱۷.</ref>. بنابر روایتی در سال پانزده پیش از [[عام الفیل]] در [[مکه]] به [[دنیا]] آمد و اولین و شایستهترین [[همسر رسول خدا]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸-۹۹.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص ۱۰۸.</ref> | ||
*[[خدیجه]] | ==[[ازدواج با پیامبر]]{{صل}}== | ||
*[[حضرت | *[[خدیجه]]{{س}} از [[زنان]] نامور و ثروتمند [[حجاز]] و زنی [[عاقل]]، [[دانا]] و [[شریف]] بود و مردان با [[ثروت]] او [[تجارت]] میکردند. [[خدیجه]]{{س}} زمانی که [[راستگویی]] و [[امانتداری]] [[رسول خدا]]{{صل}} را شنید از ایشان درخواست کرد تا برای [[تجارت]] به [[شام]] سفر کند و ایشان هم قبول کردند. در این [[سفر تجاری]] [[میسره]]، [[غلام]] [[خدیجه]]{{س}} همراه ایشان بود که پس از بازگشت از سفر برای [[خدیجه]]{{س}} اتفاقات پیش آمده را گزارش داد و او هم که زنی [[دانا]] و [[شریف]] بود برای [[پیامبر]]{{صل}} پیغام فرستاد و برای [[ازدواج]] با ایشان ابراز [[آمادگی]] کرد، [[پیامبر]]{{صل}} نیز موضوع را با عموهای خود مطرح کرد و سپس به [[اتفاق]] [[ابوطالب]] و چند تن از عموهای خود نزد [[ورقة بن نوفل]]، پسر عموی [[خدیجه]]{{س}} رفتند و ایشان را از او خواستگاری کردند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۳۷۴.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص ۱۰۸.</ref> مهریهای که برای ایشان در نظر گرفته شد، [[دوازده]] اوقیه [[طلا ]](هر اوقیه معادل [[چهل]] درهم)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳؛ دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهره، ص۲۸.</ref> یا بیست ماده شتر [[جوان]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۰.</ref> بود و بعد از [[عقد]]، ایشان به منزل [[رسول خدا]]{{صل}} رفتند<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامۀ تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۱۰.</ref>. این [[ازدواج]]، دو [[ماه]] پس از بازگشت [[پیامبر]]{{صل}} از سفر [[شام]] به وقوع پیوست<ref>مجمل التواریخ والقصص، ص۲۳۸؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. | ||
*پس از [[ازدواج]]، [[خدیجه]]{{س}} برای درهم شکستن نقشۀ [[پلید]] [[قریشیان]] که [[یتیمی]] و [[فقر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را دستاویز قرار داده بودند و [[پیامبر]]{{صل}} را [[تحقیر]] میکردند به پسر عمویش، [[وکالت]] داد تا تمامی داراییهایش را به [[محمد]]{{صل}} هدیه دهد و به همگان اعلام کند تمامی [[اموال]] از این پس، [[ملک]] [[محمد]]{{صل}} است و او میتواند هر گونه که بخواهد در آن [[تصرف]] کند. سپس یادآور شد که از قول من به [[محمد]]{{صل}} بگو: خودم و همۀ [[ثروت]] و سرمایهام و تمام عمال و کارگزارانی که امر [[تجارت]] مرا سامان میدادند، همه و همه را به او بخشیدم. ورقه هم در میان جمعیت حاضر در کنار [[کعبه]] با صدایی بلند، این مطلب را به اطلاع عموم رسانید و آنان را بر این امر [[شاهد]] گرفت<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار{{ع}}، ج۱۶، ص۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۰۵ـ۳۰۶.</ref> | |||
*بنابر آنچه در کتب بیشتر [[مؤرخان]] ثبت شده است، [[خدیجه]]{{س}} در زمان [[ازدواج]]، [[چهل]] سال و [[پیامبر]]{{صل}} بیست و پنج سال سن داشت<ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۲۸۰.</ref>. | |||
==[[فرزندان خدیجه]]{{س}}== | |||
*[[مؤرخان]] و نسبشناسان ثمرۀ [[ازدواج خدیجه]]{{س}} با [[پیامبر]]{{صل}} را دو پسر و چهار دختر دانستهاند: قاسم و [[عبدالله]] معروف به طیب و [[طاهر]]، [[زینب]]، [[امکلثوم]]، [[رقیه]] و [[فاطمه]]{{س}}. دربارۀ بعضی از [[فرزندان]] منتسب به [[خدیجه]]{{س}} از جمله [[رقیه]] و [[زینب]] گفته شده اینها دختر خواندههای [[پیامبر]]{{صل}} بودند و چون [[عرب]] ربیبه را دختر شخص میدانستند، این دختران را به [[حضرت رسول]]{{صل}} منسوب میکردند و مؤیداتی نیز این مطلب را [[تأیید]] میکند<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، ازدواج پیامبر با خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. | |||
==اوصاف [[خدیجه]]{{س}}== | |||
*اوصافی برای [[حضرت خدیجه]]{{س}} بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از: | |||
#اولین [[زن]] [[مسلمان]] و اولین [[زن]] [[نمازگزار]]<ref>دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.</ref>؛ | |||
# [[همدلی]] و [[حمایت]] عملی از امر [[رسالت]]<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۰۶ـ۳۰۷.</ref>؛ | |||
#حمایتهای [[اقتصادی]] در امر [[رسالت]]<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۰۷ـ ۳۰۸.</ref>؛ | |||
#عدم [[اعتراض]] به اقامتهای [[پیامبر]]{{صل}} در [[غار حراء]]<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۱۱ـ۳۱۲.</ref>؛ | |||
# [[راوی حدیث]] از [[رسول خدا]]{{صل}}<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۱۲. </ref>؛ | |||
*اوصافی نیز از زبان [[رسول اکرم]]{{صل}} در مورد [[حضرت خدیجه]]{{س}} بیان شده است، مانند: | |||
#بانوی [[برگزیدۀ الهی]]: به تعبیر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[خدیجه]]{{س}} یکی از چهار [[زن]] برگزیدۀ خداست؛ [[مریم]]، [[آسیه]]، [[خدیجه]] و [[فاطمه]]{{س}}<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۹۶.</ref>. | |||
# [[سلام]] [[خداوند]] و [[جبرئیل]] بر [[خدیجه]]{{س}}: از [[رسول خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده که [[جبرئیل]] بر من نازل شد و گفت: «هم اکنون [[خدیجه]]{{س}} با ظرفی از [[غذا]] و نوشیدنی بر تو وارد میشود. پس هرگاه آمد، [[سلام]] [[خدا]] و من را به او برسان»<ref> عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۹، ص۱۰۱؛ بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ص۳۵۱ـ۳۵۲؛ این کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. | |||
#زنی [[زیبا]] و [[عاقل]] و فرزانه: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: «[[خدیجه]]{{س}} در [[زیبایی]] یکی از نیکوترین [[زنان]] و در خردورزی از کاملترین [[زنان]] و در [[فرزانگی]] از داناترین [[زنان]] بود. او عفیفترین، متدینترین، باحیاترین، با شخصیتترین و برازندهترین [[زنان]] بود»<ref>انصاری زنجانی خوئینی، اسماعیل، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا{{س}}، ج۱۲، ص۳۷۰.</ref>. | |||
==[[وفات خدیجه]]== | |||
*[[خدیجه]]{{س}} زمان کوتاهی پس از محاصرۀ [[اقتصادی]] در [[سال دهم بعثت]] در سن ۶۵ سالگی درگذشت. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} او را با دستان خویش [[غسل]] داد و در [[قبر]] نهاد. [[مصیبت]] [[مرگ]] [[خدیجه]]{{س}}، اندک زمانی پس از [[رحلت]] [[ابوطالب]]، [[عموی گرامی پیامبر]]، سنگینی از [[حزن]] و [[اندوه]] را بر سینۀ [[پیامبر]] فرو آورد از اینرو آن سال را [[عام الحزن]] نام نهادند<ref>ر.ک: دانشنامۀ نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۲۷ـ ۳۲۹.</ref>. | |||
==[[رسول خدا]]{{صل}} بعد از [[وفات خدیجه]]{{س}}== | |||
*[[شخصیت]] ممتاز [[حضرت خدیجه]]{{س}}، محبتها، حمایتهای بیدریغ او از [[رسول خدا]]{{صل}} و نیز اوصاف ممتاز و ارزندهاش چنان جاذبهای در [[رسول خدا]]{{صل}} ایجاد کرده بود که ایشان حتی سالها بعد از [[وفات]] وی نیز با تمام وجود به او اظهار [[عشق]] و علاقه میکرد. برخی از مواردی که نشان دهندۀ [[عشق]] و علاقۀ بینهایت [[پیامبر]]{{صل}} به [[خدیجه]]{{س}} است عبارتاند از: استقبال از تداعی کنندۀ نام و یاد ایشان؛ یاد کردن از [[خدیجه]]{{س}} با تمام وجود<ref>سید بن طاووس، الطرائف، ج۱، ص۲۹۹؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۲۸؛ مقریزی، تقی الدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة والمتاع، ج۲، ص۲۲۶؛ العینی، عمدة القاری، ج۱۶، ص۲۸۰.</ref>؛ [[گریه]] برای [[خدیجه]]{{س}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الاطهار، ج۴۳، ص۱۳۱.</ref>؛ هدیه به [[دوستان]] [[خدیجه]]{{س}}<ref>نویری، نهایة الارب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۷۲؛ نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۴؛ ابن اثیر، عزالدین، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۶ ص۸۴ ـ ۸۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۳، ص۱۲؛ دولابی، احمد بن محمد، الذریة الطاهره، ص۶۵.</ref> و...<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، حضرت خدیجه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||