آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۴۱
، ۲ ژوئن ۲۰۲۰جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی'
جز (جایگزینی متن - 'جهان آفرینش' به 'جهان آفرینش') |
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
::::#'''رسیدن به حیات معنوی:''' وقتی [[انسان]] به [[وجود امام]] خویش عارف شد به [[ماء معین]] دست پیدا کرده است و ثمره وصول به این عرفان رسیدن به حیات [[معنوی]] است، همانگونه که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: ای [[مردم]] هرکس بخواهد در [[زندگی]] همانند من باشد و همانند من از [[دنیا]] برود [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را بپذیرد و از [[امامان]] پس از او [[پیروی]] نماید<ref>مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. نهایت آرزوی هرکسی این است که مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] کند و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] برود، و به این [[آرزو]] وقتی میتوان رسید که طبق فرمایش [[پیامبر خاتم|نبی مکرّم اسلام]] {{صل}} عارف به [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{ع}} شد. | ::::#'''رسیدن به حیات معنوی:''' وقتی [[انسان]] به [[وجود امام]] خویش عارف شد به [[ماء معین]] دست پیدا کرده است و ثمره وصول به این عرفان رسیدن به حیات [[معنوی]] است، همانگونه که [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} میفرمایند: ای [[مردم]] هرکس بخواهد در [[زندگی]] همانند من باشد و همانند من از [[دنیا]] برود [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را بپذیرد و از [[امامان]] پس از او [[پیروی]] نماید<ref>مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>. نهایت آرزوی هرکسی این است که مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[زندگی]] کند و مانند [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} از [[دنیا]] برود، و به این [[آرزو]] وقتی میتوان رسید که طبق فرمایش [[پیامبر خاتم|نبی مکرّم اسلام]] {{صل}} عارف به [[ولایت]] [[ائمه|ائمه معصومین]] {{ع}} شد. | ||
::::#'''رهایی از [[مرگ]] جاهلیت:''' در [[روایات]] فراوانی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است تصریح شده، که هرکس [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] میرود. که ذیلاً به دو نمونه اشاره میگردد: | ::::#'''رهایی از [[مرگ]] جاهلیت:''' در [[روایات]] فراوانی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است تصریح شده، که هرکس [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] میرود. که ذیلاً به دو نمونه اشاره میگردد: | ||
::::::[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: هرکس بمیرد و | ::::::[[امام باقر]] {{ع}} فرمود: هرکس بمیرد و امامی نداشته باشد [[مرگ]] او [[مرگ جاهلیت]] است و هیچ کسی در این جهت معذور نیست تا [[امام]] خود را بشناسد<ref>محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.</ref>. و منظور از [[مرگ جاهلیت]] این است که مانند افرادی که پیش از [[اسلام]]، در حال [[شرک]] و [[کفر]] مردند، از [[دنیا]] خواهد رفت. | ||
::::::در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} میفرمایند: {{متن حدیث|"مَنْ أَنْكَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِي فِي زَمَانِ غَيْبَتِهِ فَمَاتَ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۱۲.</ref>؛ هرکسی منکر [[قائم]] از فرزندانم شود در زمان غیبتش و در همان حال بمیرد، قطعاً به [[مرگ جاهلیت]] مرده است. | ::::::در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} میفرمایند: {{متن حدیث|"مَنْ أَنْكَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِي فِي زَمَانِ غَيْبَتِهِ فَمَاتَ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج ۲، ص ۴۱۲.</ref>؛ هرکسی منکر [[قائم]] از فرزندانم شود در زمان غیبتش و در همان حال بمیرد، قطعاً به [[مرگ جاهلیت]] مرده است. | ||
::::::خداوندا! [[توفیق]] [[شناخت]] [[امام مهدی|یوسف زهرا]] {{س}} را به همه ما [[عنایت]] بفرما.»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۶۲-۶۵.</ref>. | ::::::خداوندا! [[توفیق]] [[شناخت]] [[امام مهدی|یوسف زهرا]] {{س}} را به همه ما [[عنایت]] بفرما.»<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۶۲-۶۵.</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
::::#'''سعادتآفرینی:''' از برکات مهم معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} و پیروی از ایشان، راهیابی به بهشت سعادت در جهان پس از مرگ است؛ زیرا همانگونه که هدایت گری پیشوایان معصوم {{عم}} چراغ راه پیروان آنان در این دنیاست، در آخرت نیز مایه نورانیت و شادمانی آنان خواهند بود. [[امام هادی]]{{ع}} ثمره شیرین پیروی از پیشوایان معصوم {{عم}} را مسکن گزیدن در بهشت برین و برخورداری از نعمتهای بیپایان الهی در سرای آخرت شمرده و فرموده است: "هرکه شما را پیروی کند، جایگاهش در بهشت است"<ref>{{عربی|"مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"}}؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.</ref>؛ استقرار در این منزلگاه سعادت آفرین و بهرهمندی از مواهب بیپایان الهی در گرو پیروی از اولیای معصوم {{عم}} است؛ چنان که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} خود را راهنمای پیروانش به بهشت میداند: "اگر از من پیروی کنید، شما را اگر خدا بخواهد به بهشت برین رهنمون میکنم"<ref>{{عربی|"فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.</ref>؛ [[ابو بصیر]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر قول خدای عزوجل، {{متن قرآن|قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref> سؤال کردم. ایشان فرمود: هنگامی که روز قیامت شود، [[پیامبر خاتم|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} از فرزندانش را صدا میکنند و آنها را در مقابل چشم مردم قرار میدهند. پس هنگامی که [[شیعیان]]، آنها را میبینند، میگویند: "سپاس از آن خدا است که ما را به این راه هدایت کرد و اگر خدا به ما راه نمینمود، ما هدایت نمیشدیم"، یعنی ما را به ولایت [[امام علی|امیرمؤمنان]] و اولادش راهنمایی کرد"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ {{صل}} وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ {{عم}} فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ}} يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۵۹ - ۶۲.</ref>. | ::::#'''سعادتآفرینی:''' از برکات مهم معرفت [[امامان معصوم]]{{عم}} و پیروی از ایشان، راهیابی به بهشت سعادت در جهان پس از مرگ است؛ زیرا همانگونه که هدایت گری پیشوایان معصوم {{عم}} چراغ راه پیروان آنان در این دنیاست، در آخرت نیز مایه نورانیت و شادمانی آنان خواهند بود. [[امام هادی]]{{ع}} ثمره شیرین پیروی از پیشوایان معصوم {{عم}} را مسکن گزیدن در بهشت برین و برخورداری از نعمتهای بیپایان الهی در سرای آخرت شمرده و فرموده است: "هرکه شما را پیروی کند، جایگاهش در بهشت است"<ref>{{عربی|"مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"}}؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.</ref>؛ استقرار در این منزلگاه سعادت آفرین و بهرهمندی از مواهب بیپایان الهی در گرو پیروی از اولیای معصوم {{عم}} است؛ چنان که [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} خود را راهنمای پیروانش به بهشت میداند: "اگر از من پیروی کنید، شما را اگر خدا بخواهد به بهشت برین رهنمون میکنم"<ref>{{عربی|"فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.</ref>؛ [[ابو بصیر]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسیر قول خدای عزوجل، {{متن قرآن|قَالُواْ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ}}<ref>سوره اعراف، آیه ۴۳.</ref> سؤال کردم. ایشان فرمود: هنگامی که روز قیامت شود، [[پیامبر خاتم|پیغمبر]]{{صل}} و [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} و [[ائمه]]{{عم}} از فرزندانش را صدا میکنند و آنها را در مقابل چشم مردم قرار میدهند. پس هنگامی که [[شیعیان]]، آنها را میبینند، میگویند: "سپاس از آن خدا است که ما را به این راه هدایت کرد و اگر خدا به ما راه نمینمود، ما هدایت نمیشدیم"، یعنی ما را به ولایت [[امام علی|امیرمؤمنان]] و اولادش راهنمایی کرد"<ref>{{عربی|" إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ {{صل}} وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ {{عم}} فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ}} يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "}}؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.</ref>»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۵۹ - ۶۲.</ref>. | ||
:::::«'''۱. ذکر و [[یاد امام]]{{ع}}''': یک [[منتظر واقعی]] میباید همواره سعی کند به [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} باشد. هر روز صبح با [[خواندن]] [[دعای عهد]]<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.</ref> با [[امام]] خود [[تجدید پیمان]] کند، برای [[سلامتی]] و [[فرج]] او همیشه [[دعا]] کند و یاد و نام [[حضرت]] را در هر محفل و [[مجلسی]] زنده نگهدارد تا احساس [[انتظار ظهور]] تبدیل به یک امر همگانی گردد و الا ما خود از فضای [[انتظار]] و حضور، [[غائب]] خواهیم بود. در این راه قدم اول، [[لزوم]] [[پیراستگی]] از آلودگیهای مادی و [[روحی]] است. چون این آلودگیها از یکسو موجب [[غفلت]] [[حجاب]] [[قلبی]] است که چشم [[بصیرت]] [[آدمی]] را میپوشاند و از سوی دیگر قابلیت و [[لیاقت]] [[درک]] حضور و ذکر و یاد [[حضرت]] را از ما سلب میکند. در این داستان، غالباً ما غائبایم و چشمان [[حقیقت]] بین خود را از دست دادهایم، ما خود باعث دوری از [[امام]] شدهایم {{عربی|و غيبته منّا}}، وگرنه او حاضر و ناظر است و تا زمانی که [[بشر]] به هوش آید، از سر ناچاری، [[پنهانزیستی]] را [[برگزیده]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴.</ref> | :::::«'''۱. ذکر و [[یاد امام]]{{ع}}''': یک [[منتظر واقعی]] میباید همواره سعی کند به [[یاد حضرت مهدی]]{{ع}} باشد. هر روز صبح با [[خواندن]] [[دعای عهد]]<ref>مفاتیح الجنان، دعای عهد، بعد از دعای ندبه.</ref> با [[امام]] خود [[تجدید پیمان]] کند، برای [[سلامتی]] و [[فرج]] او همیشه [[دعا]] کند و یاد و نام [[حضرت]] را در هر محفل و [[مجلسی]] زنده نگهدارد تا احساس [[انتظار ظهور]] تبدیل به یک امر همگانی گردد و الا ما خود از فضای [[انتظار]] و حضور، [[غائب]] خواهیم بود. در این راه قدم اول، [[لزوم]] [[پیراستگی]] از آلودگیهای مادی و [[روحی]] است. چون این آلودگیها از یکسو موجب [[غفلت]] [[حجاب]] [[قلبی]] است که چشم [[بصیرت]] [[آدمی]] را میپوشاند و از سوی دیگر قابلیت و [[لیاقت]] [[درک]] حضور و ذکر و یاد [[حضرت]] را از ما سلب میکند. در این داستان، غالباً ما غائبایم و چشمان [[حقیقت]] بین خود را از دست دادهایم، ما خود باعث دوری از [[امام]] شدهایم {{عربی|و غيبته منّا}}، وگرنه او حاضر و ناظر است و تا زمانی که [[بشر]] به هوش آید، از سر ناچاری، [[پنهانزیستی]] را [[برگزیده]] است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴.</ref> | ||
:::::'''۲. [[محبت]] [[امام]]{{ع}}''': لازمه طبیعی [[معرفت]] و یاد [[حضرت]]، [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با [[امام عصر]]{{ع}} است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] بدرستی بشناسد، اما به یاد وی نباشد و یا [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بیقرار در طلب او برنیاید. | :::::'''۲. [[محبت]] [[امام]]{{ع}}''': لازمه طبیعی [[معرفت]] و یاد [[حضرت]]، [[محبت]] و انس و [[ارتباط روحی]] با [[امام عصر]]{{ع}} است. ممکن نیست کسی [[حضرت]] بدرستی بشناسد، اما به یاد وی نباشد و یا [[محبت]] وی [[قلب]] او را تسخیر ننماید و پیوسته و بیقرار در طلب او برنیاید. امامی که در قلبها و دلهای [[مردم]] جادارد و [[حکومت]] او [[حکومت]] بر [[دلها]] و [[جانها]] است که بر پایه [[ایمان]]، [[معرفت]]، [[عشق]] و عاطفه [[استوار]] است، [[مردم]] از عمق [[قلب]] به [[امام]] خود [[عشق]] میورزند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مورد [[محبوبیت]] [[امام مهدی]]{{ع}} در میان [[مردم]] میفرماید: "شما را به آمدن [[مهدی]] [[بشارت]] میدهم که اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] و خشنودند"<ref>{{متن حدیث|أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي... يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً... يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ}}؛ الغیبه طوسی، ص ۱۷۸.</ref>. در جای دیگر میفرماید: "[[مهدی]] کسی است که همه اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از [[حکومت]] او [[راضی]] است حتی پرندگان [[آسمان]]"<ref>{{متن حدیث| الْمَهْدِيُّ ... يَرْضَى بِخِلَافَتِهِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ فِي الهواء}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. این [[محبوبیت]] و [[مقبولیت]] به خاطر آن است که [[مردم]] [[جهان]] [[دولت مهدی]]{{ع}} را نماد تحقق آرزوهای خود میدانند و لذا با میل و رغبت به سوی او روی میآورند. در [[روایت]] دیگری آمده است: "شور و علاقه و [[دلبستگی]] [[مردم]] به [[رهبر]] [[حکومت جهانی امام مهدی]]{{ع}} بهگونهای است که [[مردم]] همانند [[زنبور عسل]] نسبت به ملکه آن، علاقهمندند و به او [[پناه]] میآورند"<ref>{{متن حدیث| تَأْوِي إِلَيْهِ أَمَتَهُ كَمَا تَأْوِي النِّحْلَةُ إِلَى يعسوبها}}؛ حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، فصل هشتم، ص ۱۷۵.</ref>. [[محبوبیت]] مردمی، یکی از [[ویژگیهای حکومت]] [[مهدوی]] است که در هیچ دولتی، مشابه آن دیده نمیشود. بدیهی است که نمود این [[محبت]] و [[عشق]]، بیش از همه در [[عصر انتظار]]، زیبنده و نکوهیده است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴.</ref> | ||
:::::'''۳. [[رضایت]] [[امام]]{{ع}}''': از لوازم دیگر [[معرفت امام زمان]]{{ع}}، اهتمام نسبت به رضایتمندی و جلب [[خشنودی]] [[امام عصر]]{{ع}} است که [[رضایت خداوند]] در گرو آن است؛ زیرا اگر بنا است ما در پی کسب [[رضایت الهی]] باشیم، قطعاً راهش [[تبعیت]] از [[حجت الهی]] و جلب [[رضایت]] [[حضرت]]، در این عصر است آن وقت [[خداوند]] نیز از ما [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند شد. براساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>"بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، [[رضایت]] [[حضرت]] نیز فقط از راه [[تبعیت]] از [[دستورات]] [[دین]]، یعنی عمل به [[تقوی]] و آراستن به [[اخلاق نیکو]]، میسر است. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} به مرحوم [[شیخ مفید]]، صادر گردیده است، [[اعمال ناشایست]] و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر میزند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که ما میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناخوشایندی که از آنان [[انتظار]] نمیرود، از آنان سر میزند و ما آن را نمیپسندیم"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم، و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است"<ref>{{متن حدیث| اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>. ازاینرو، [[پیروی]] از خواستههای [[امام]]{{ع}} و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]]، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به [[امام]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | :::::'''۳. [[رضایت]] [[امام]]{{ع}}''': از لوازم دیگر [[معرفت امام زمان]]{{ع}}، اهتمام نسبت به رضایتمندی و جلب [[خشنودی]] [[امام عصر]]{{ع}} است که [[رضایت خداوند]] در گرو آن است؛ زیرا اگر بنا است ما در پی کسب [[رضایت الهی]] باشیم، قطعاً راهش [[تبعیت]] از [[حجت الهی]] و جلب [[رضایت]] [[حضرت]]، در این عصر است آن وقت [[خداوند]] نیز از ما [[راضی]] و [[خشنود]] خواهند شد. براساس مفاد [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>"بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است" سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>، [[رضایت]] [[حضرت]] نیز فقط از راه [[تبعیت]] از [[دستورات]] [[دین]]، یعنی عمل به [[تقوی]] و آراستن به [[اخلاق نیکو]]، میسر است. در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] [[حضرت صاحب الامر]]{{ع}} به مرحوم [[شیخ مفید]]، صادر گردیده است، [[اعمال ناشایست]] و گناهانی که از [[شیعیان]] آن [[حضرت]] سر میزند، یکی از اسباب و یا تنها سبب طولانی شدن [[غیبت]] و دوری [[شیعیان]] از لقای آن [[حضرت]] شمرده شده است: "تنها چیزی که ما میان ما و [[شیعیان]] فاصله انداخته است، همانا [[اعمال]] و [[رفتار]] ناخوشایندی که از آنان [[انتظار]] نمیرود، از آنان سر میزند و ما آن را نمیپسندیم"<ref>{{متن حدیث|فَمَا يَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا يَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَكْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ}}؛ الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳.</ref>؛ "[[هدف]] و مقصد خویش را نسبت به [[محبت]] و [[دوستی]] ما [[اهل بیت]]، بر مبنای عمل به [[سنت]] و [[اجرای احکام الهی]] قرار دهید؛ پس همانا که موعظهها و سفارشهای لازم را نمودم، و [[خداوند متعال]] نسبت به [[رفتار]] همه ما و شما [[شاهد]] و [[گواه]] است"<ref>{{متن حدیث| اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُمْ}}؛ بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۷۹.</ref>. ازاینرو، [[پیروی]] از خواستههای [[امام]]{{ع}} و دوری گزیدن از [[گناهان]] و [[اعمال ناشایست]]، لازمه [[معرفت]]، [[دوستی]] و [[محبت]] صادقانه نسبت به [[امام]]{{ع}} است<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایستههای ظهور (مقاله)|بایستههای ظهور]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | ||
:::::'''۴. [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل]] [[ظهور امام]]{{ع}}''': از آثار مهم دیگری [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] و پیوند نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}، [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی احساس [[قلبی]] وعشق است. یعنی همچنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، میباید بزرگترین دغدغه [[انسان منتظر]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نمایند. زیرا -چنانچه قبلاً اشاره گردید- [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] میباشد و پیدایش هر پدیدهای مشروط به وجود شرایط و زمینههای آن است. طبق [[آموزههای دینی]]، [[دعا]] یکی از اساب و عوامل تحجیل [[ظهور]] است. یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینههای آن میباشد و [[دعا]] یکی از اسباب [[تعجیل فرج]] و جزء سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]]، تأکید شده است و آن را موجب [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] عنوان نموده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]]، صادر فرموده است، [[شیعیان]] را توصیه نموده است که برای [[تعجیل]] در ظهورش زیاد [[دعا]] نمایند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] میفرماید: "برای زودرس بودن امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>. گرچه کلمه "[[فرج]]" به معنای مطلق [[گشایش]] است. اما در اینجا به قرینه سیاق [[توقیع]] و کلمه "[[تعجیل]]" که بیانگر موضوع [[دعا]] است، مراد از "[[فرج]]"، [[ظهور]] [[حضرت]] است. ضمن اینکه خود "[[ظهور]]" بارزترین مصداق [[فرج]] است لذا [[ظهور]] [[حضرت]] که [[فرج]] اکبر و مصداق اتم آن است، مشمول کلمه "[[فرج]]" میباشد. همچنین، تأکید با کلمه {{متن حدیث|إِنَّ}} و کاربرد {{متن حدیث|ذَلِكَ}} به جای ضمیر "ه"، بر اهمیت موضوع [[دعا]] و تأثیر قطعی آن در [[تعجیل]] [[ظهور]]، دلالت دارد. این [[دعوت]]، خطاب به عموم [[مردم]] است نه فرد و یا افراد خاصی. [[پیام]] [[حضرت]] در این فراز از [[توقیع]] این است که: | :::::'''۴. [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل]] [[ظهور امام]]{{ع}}''': از آثار مهم دیگری [[معرفت]] و احساس [[نیاز]] و پیوند نسبت به [[امام زمان]]{{ع}}، [[دعا برای سلامتی]] و [[تعجیل فرج]] آن [[حضرت]] است. مراد از "[[دعا]]" صرفاً [[خواندن]] زبانی نیست بلکه خواستن از روی احساس [[قلبی]] وعشق است. یعنی همچنان که [[امام زمان]]{{ع}} نماد همه [[آمال]] و آرزوهای [[انسان منتظر]] است، میباید بزرگترین دغدغه [[انسان منتظر]] نیز، [[تعجیل]] [[ظهور]] [[حضرت]] باشد و با [[الحاح]] و التماس، آن را از پیشگاه [[خداوند]] مسئلت نمایند. زیرا -چنانچه قبلاً اشاره گردید- [[جهان آفرینش]] بر پایه اسباب و مسببات، [[استوار]] میباشد و پیدایش هر پدیدهای مشروط به وجود شرایط و زمینههای آن است. طبق [[آموزههای دینی]]، [[دعا]] یکی از اساب و عوامل تحجیل [[ظهور]] است. یعنی پدیده [[ظهور]] وابسته به تحقق شرایط و زمینههای آن میباشد و [[دعا]] یکی از اسباب [[تعجیل فرج]] و جزء سلسله [[علل ظهور]] است. به همین جهت در [[ادعیه]] و [[روایات]]، بر کثرت [[دعا برای تعجیل فرج]] [[حضرت]]، تأکید شده است و آن را موجب [[فرج]] و [[گشایش]] [[شیعیان]] عنوان نموده است. خود [[امام عصر]]{{ع}} در توقیعی که خطاب به [[اسحاق بن یعقوب]]، صادر فرموده است، [[شیعیان]] را توصیه نموده است که برای [[تعجیل]] در ظهورش زیاد [[دعا]] نمایند. [[حضرت]] در فرازی از این [[توقیع]] میفرماید: "برای زودرس بودن امر [[فرج]]، بسیار [[دعا]] کنید زیرا [[گشایش]] شما در آن است"<ref>{{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}؛ الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۸۴؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۹۲.</ref>. گرچه کلمه "[[فرج]]" به معنای مطلق [[گشایش]] است. اما در اینجا به قرینه سیاق [[توقیع]] و کلمه "[[تعجیل]]" که بیانگر موضوع [[دعا]] است، مراد از "[[فرج]]"، [[ظهور]] [[حضرت]] است. ضمن اینکه خود "[[ظهور]]" بارزترین مصداق [[فرج]] است لذا [[ظهور]] [[حضرت]] که [[فرج]] اکبر و مصداق اتم آن است، مشمول کلمه "[[فرج]]" میباشد. همچنین، تأکید با کلمه {{متن حدیث|إِنَّ}} و کاربرد {{متن حدیث|ذَلِكَ}} به جای ضمیر "ه"، بر اهمیت موضوع [[دعا]] و تأثیر قطعی آن در [[تعجیل]] [[ظهور]]، دلالت دارد. این [[دعوت]]، خطاب به عموم [[مردم]] است نه فرد و یا افراد خاصی. [[پیام]] [[حضرت]] در این فراز از [[توقیع]] این است که: |