مقداد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۲۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ ژوئن ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقداد در زمان [[رسول اکرم]]{{صل}}==
==مقداد در زمان [[رسول اکرم]]{{صل}}==
[[مقداد بن اسود کندی]]، صحابۀ بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} و [[یار وفادار امام علی]]{{ع}}، از اولین کسانی است که به [[رسول خدا]]{{صل}}[[ایمان]] آورد و اسلامِ خود را علنی کرد. او در نبردهای [[صدر اسلام]] حضور داشت و در [[جنگ بدر]] از کسانی بود که برای [[جنگ]] اعلام [[آمادگی]] کرد و در [[جنگ اُحد]] جزء تیراندازان بود. در [[فتح]] "[[مصر]]" و "اسکندریه" از برجستگان [[سپاه اسلام]] بود<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۹؛ حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقداد بن اسود، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۱۸-۳۱۹؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۸۹.</ref>.
[[مقداد بن اسود کندی]]، صحابۀ بزرگ [[پیامبر]]{{صل}} و [[یار وفادار امام علی]]{{ع}}، از اولین کسانی است که به [[رسول خدا]]{{صل}}[[ایمان]] آورد و اسلامِ خود را علنی کرد. او در نبردهای [[صدر اسلام]] حضور داشت و در [[جنگ بدر]] از کسانی بود که برای [[جنگ]] اعلام [[آمادگی]] کرد و در [[جنگ اُحد]] جزء تیراندازان بود. در [[فتح]] "[[مصر]]" و "اسکندریه" از برجستگان [[سپاه اسلام]] بود<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۹؛ [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مقداد بن اسود (مقاله)|مقداد بن اسود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۱۸-۳۱۹؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۸۹.</ref>.
مقداد، مردی بلند قد و سیه چرده، با شکمی بزرگ و سری پر مو با چشم‌های درشت و ابروهای پیوستۀ مشکی بود که ریش زیبای خود را زرد می‌کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} صباغه، دختر [[زبیر بن عبدالمطلب]] را به [[ازدواج]] وی در آورد<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقداد بن اسود، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۱۷.</ref>.
مقداد، مردی بلند قد و سیه چرده، با شکمی بزرگ و سری پر مو با چشم‌های درشت و ابروهای پیوستۀ مشکی بود که ریش زیبای خود را زرد می‌کرد. [[رسول خدا]]{{صل}} صباغه، دختر [[زبیر بن عبدالمطلب]] را به [[ازدواج]] وی در آورد<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مقداد بن اسود (مقاله)|مقداد بن اسود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۱۷.</ref>.
==مقداد پس از [[رسول خدا]]{{صل}}==
==مقداد پس از [[رسول خدا]]{{صل}}==
پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}}، مقداد با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و همراه با [[سلمان]]، [[ابوذر]] و تعداد اندکی از [[مسلمانان]] به [[امام علی]]{{ع}} [[وفادار]] ماند و در موقعیت‌های مختلف، [[مقام]] و [[منزلت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را یادآور ‌شد. در دوران [[خانه‌نشینی]] [[امام]]، همواره در تمام [[سختی‌ها]]، [[یار]] و [[مطیع]] [[فرامین]] ایشان بود. در جریان [[شورای شش نفره]]  برای [[تعیین خلیفه]]، به عبدالرحمان [[اعتراض]] کرد که چرا [[علی]]{{ع}} را ترک کردید<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقداد بن اسود، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>.
پس از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}}، مقداد با [[ابوبکر]] [[بیعت]] نکرد و همراه با [[سلمان]]، [[ابوذر]] و تعداد اندکی از [[مسلمانان]] به [[امام علی]]{{ع}} [[وفادار]] ماند و در موقعیت‌های مختلف، [[مقام]] و [[منزلت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را یادآور ‌شد. در دوران [[خانه‌نشینی]] [[امام]]، همواره در تمام [[سختی‌ها]]، [[یار]] و [[مطیع]] [[فرامین]] ایشان بود. در جریان [[شورای شش نفره]]  برای [[تعیین خلیفه]]، به عبدالرحمان [[اعتراض]] کرد که چرا [[علی]]{{ع}} را ترک کردید<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مقداد بن اسود (مقاله)|مقداد بن اسود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>.
==[[مدح]] مقداد در [[روایات]]==
==[[مدح]] مقداد در [[روایات]]==
[[پیامبر]]{{صل}} درباره مقداد فرمود: «مقداد از ماست. [[خداوند]]، [[دشمن]] است با کسی که [[دشمن]] اوست و [[دوست]] است با کسی که [[دوست]] اوست»<ref>{{متن حدیث|ذَاکَ مِنَّا أَبْغَضَ اللَّهُ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّهُ}}؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۲۳.</ref>. همچنین فرمود: «[[خداوند]] مرا به [[دوستی]] با چهار نفر [[مأمور]] کرده است: [[علی]]، [[سلمان]]، مقداد و [[ابوذر]]»<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ سَکَتَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ سَکَتَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ أَسْوَدَ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِی}}؛‏ شیخ مفید، الاختصاص، ص۹؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. لذا مقداد از ارکان چهارگانه [[ایمان]] به شمار می‌آید. در [[روایت]] دیگری آمده: «[[بهشت]]، [[مشتاق]] مقداد است»<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آیۀ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]! کسی به این [[آیه]] عمل نکرد، مگر هفت نفر و مقداد یکی از آنها بود»<ref>{{متن حدیث|فَوَ اللَّهِ مَا وَفَی بِهَا إِلَّا سَبْعَةُ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ مَوْلًی لِرَسُولِ اللَّهِ ص یُقَالُ لَهُ شَبِیبٌ وَ زَیْدُ بْنُ أَرْقَم}}؛‏ شیخ مفید، الاختصاص، ص۶۳؛ عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۱.</ref>. هنگامی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند، بیست و هفت نفر را زنده می‌‌کند که یکی از آنان مقداد است<ref>نجم الدین طبسی، چشم‌اندازی به حکومت مهدی عج، ص ۱۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقداد بن اسود، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۸۹.</ref>
[[پیامبر]]{{صل}} درباره مقداد فرمود: «مقداد از ماست. [[خداوند]]، [[دشمن]] است با کسی که [[دشمن]] اوست و [[دوست]] است با کسی که [[دوست]] اوست»<ref>{{متن حدیث|ذَاکَ مِنَّا أَبْغَضَ اللَّهُ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّهُ}}؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۲۳.</ref>. همچنین فرمود: «[[خداوند]] مرا به [[دوستی]] با چهار نفر [[مأمور]] کرده است: [[علی]]، [[سلمان]]، مقداد و [[ابوذر]]»<ref>{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ سَکَتَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ثُمَّ سَکَتَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَنِی بِحُبِّ أَرْبَعَةٍ قَالُوا وَ مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الْمِقْدَادُ بْنُ أَسْوَدَ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِی}}؛‏ شیخ مفید، الاختصاص، ص۹؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. لذا مقداد از ارکان چهارگانه [[ایمان]] به شمار می‌آید. در [[روایت]] دیگری آمده: «[[بهشت]]، [[مشتاق]] مقداد است»<ref>معجم رجال الحدیث، ج ۸، ص ۳۱۴.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آیۀ: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref> فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]! کسی به این [[آیه]] عمل نکرد، مگر هفت نفر و مقداد یکی از آنها بود»<ref>{{متن حدیث|فَوَ اللَّهِ مَا وَفَی بِهَا إِلَّا سَبْعَةُ نَفَرٍ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ وَ عَمَّارٌ وَ الْمِقْدَادُ وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ مَوْلًی لِرَسُولِ اللَّهِ ص یُقَالُ لَهُ شَبِیبٌ وَ زَیْدُ بْنُ أَرْقَم}}؛‏ شیخ مفید، الاختصاص، ص۶۳؛ عبدالله بن جعفر حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۱.</ref>. هنگامی که [[حضرت قائم]]{{ع}} [[قیام]] کند، بیست و هفت نفر را زنده می‌‌کند که یکی از آنان مقداد است<ref>[[نجم الدین طبسی|طبسی، نجم الدین]]، [[چشم‌اندازی به حکومت مهدی (کتاب)|چشم‌اندازی به حکومت مهدی]]، ص ۱۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مقداد بن اسود (مقاله)|مقداد بن اسود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۲۰-۳۲۱؛ [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۸۹.</ref>
==رحلت مقداد==
==رحلت مقداد==
مقداد اواخر عمرش در "[[جرف]]"[[سکونت]] داشت و سال ۳۳ [[هجری]] در هفتاد سالگی، بر اثر فتق شکم یا خوردن روغن کرچک از [[دنیا]] رفت. پیکر مطهرش را به [[مدینه]] آوردند و [[عثمان بن عفان]] بر او [[نماز]] گزارد و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>ر.ک: حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مقداد بن اسود، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۱۹.</ref>.
مقداد اواخر عمرش در "[[جرف]]"[[سکونت]] داشت و سال ۳۳ [[هجری]] در هفتاد سالگی، بر اثر فتق شکم یا خوردن روغن کرچک از [[دنیا]] رفت. پیکر مطهرش را به [[مدینه]] آوردند و [[عثمان بن عفان]] بر او [[نماز]] گزارد و در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>ر.ک: [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مقداد بن اسود (مقاله)|مقداد بن اسود]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۳۲۰-۳۲۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۱۹.</ref>.


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۳۵۵

ویرایش