←قیام در برابر حکومت جائر
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
===[[قیام در برابر حکومت جائر]]=== | ===[[قیام در برابر حکومت جائر]]=== | ||
* از مواردی که میتوان از آن به عنوان [[وظیفه]] و [[شأن]] [[امام]] یاد کرد، [[قیام]] در برابر [[طاغوت]] زمان است؛ بدین معنا که وقتی [[امام]] ببیند اصل و جوهر [[اسلام]] در خطر است و ادامه این روند، نتیجهای جز نابودی [[دین]] در پی نخواهد داشت، لازم است در برابر این وضعیت [[قیام]] کرده، تا پای [[جان]] پیش رود. [[قیام]] خونین [[عاشورا]] از همین موارد است. بیگمان، هر امامی در آن شرایط به جای [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بود، چنین قیامی را به راه میانداخت.[[سخن]] در [[فساد]] و فحشای علنی [[یزید]] و از میان برداشتن مظاهر [[توحیدی]] از سوی او فراوان است. در چنین وضعیت اسفناکی است که [[امام]]{{ع}} فریاد برمیآورد: "آیا نمیبینید که به [[حق]] عمل نمیشود و از [[باطل]] جلوگیری به عمل نمیآید؟"<ref>نعمان بن محمد بن حیون، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۳، ص۱۵۰.</ref> [[امام حسین]]{{ع}} خطر نابودی [[اسلام]] را [[احساس]] میکند که [[قیام]] علیه این وضعیت را بر خود لازم دانسته، میفرماید: "ما از خداییم و به سوی او بازمیگردیم. آنگاه که [[امت]]، به [[رهبری]] مانند [[یزید]] گرفتار شود، باید با [[اسلام]] خداحافظی کرد"<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۲۵؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، اللهوف، ص۲۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۶.</ref> در همین راستاست که ایشان [[هدف]] خود از [[قیام]] را [[اصلاح امت]] جد خود اعلام میکند.<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>. | * از مواردی که میتوان از آن به عنوان [[وظیفه]] و [[شأن]] [[امام]] یاد کرد، [[قیام]] در برابر [[طاغوت]] زمان است؛ بدین معنا که وقتی [[امام]] ببیند اصل و جوهر [[اسلام]] در خطر است و ادامه این روند، نتیجهای جز نابودی [[دین]] در پی نخواهد داشت، لازم است در برابر این وضعیت [[قیام]] کرده، تا پای [[جان]] پیش رود. [[قیام]] خونین [[عاشورا]] از همین موارد است. بیگمان، هر امامی در آن شرایط به جای [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]]{{ع}} بود، چنین قیامی را به راه میانداخت.[[سخن]] در [[فساد]] و فحشای علنی [[یزید]] و از میان برداشتن مظاهر [[توحیدی]] از سوی او فراوان است. در چنین وضعیت اسفناکی است که [[امام]]{{ع}} فریاد برمیآورد: "آیا نمیبینید که به [[حق]] عمل نمیشود و از [[باطل]] جلوگیری به عمل نمیآید؟"<ref>نعمان بن محمد بن حیون، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۳، ص۱۵۰.</ref> [[امام حسین]]{{ع}} خطر نابودی [[اسلام]] را [[احساس]] میکند که [[قیام]] علیه این وضعیت را بر خود لازم دانسته، میفرماید: "ما از خداییم و به سوی او بازمیگردیم. آنگاه که [[امت]]، به [[رهبری]] مانند [[یزید]] گرفتار شود، باید با [[اسلام]] خداحافظی کرد"<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۲۵؛ علی بن موسی بن طاووس حسنی، اللهوف، ص۲۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۶.</ref> در همین راستاست که ایشان [[هدف]] خود از [[قیام]] را [[اصلاح امت]] جد خود اعلام میکند.<ref>جعفر بن محمد بن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۴؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۹.</ref><ref>ر. ک. [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۴۲ تا ۲۴۷.</ref>. | ||
==[[ضرورت]] وجود [[حافظ دین]]== | |||
*بعد از قبول [[ضرورت]] وجود [[شریعت]] و [[وجوب]] تعبّد نسبت به همه [[فرامین الهی]] و نیز قبول [[خاتمیت]][[دین مبین اسلام]]، میتوان نتیجه گرفت که [[امّت اسلام]] در همه ادوار موظّف به اتیان مجموعه [[فرامین الهی]]، همانند [[مسلمین]] زمان [[رسول خدا]]{{صل}} هستند. | |||
===[[ضرورت]] [[حفظ دین]] از [[تحریف]]=== | |||
*به [[حکم عقل]]، [[دین الهی]] باید برای همیشه از [[تحریف]] [[حفظ]] گردد، تا [[امّت اسلام]]: | |||
#دچار اعوجاج و [[انحراف]] و در نتیجه، ضایع شدن اصل [[شریعت]] - که [[سعادت]] [[انسانها]] در گرو آن است- نگردد. | |||
#مطمئن باشد که به همه آنچه [[خداوند]] [[امر]] فرموده و [[نبیّ]] اکرم{{صل}} آورده، عمل نموده است. در صورت نبود چنین حافظی، [[امّت]] دچار تحیّر و سردرگمی میشود؛ زیرا نمیداند آیا به همه آنچه [[مأمور]] بوده عمل کرده است و یا خیر. اساساً امر به مأمورٌبه مبهمی که راهی برای [[امتثال]] آن وجود ندارد، از [[خداوند]] [[قبیح]] و محال است. | |||
#در قبال [[انحراف]] و [[اختلاف در دین]] که از طریق [[تحریف]] و [[جعل]] صورت میپذیرد، [[گمراه]] نگردد؛ زیرا [[تحریف]] ممکن است از طریق [[تفاسیر]] ناصحیح و یا با [[جعل]] مطالب خلاف واقع انجام شود. منظور از [[تحریف]] این است که شخص به جای از بین بردن اصل مطلب، با روشی پیچیدهتر، ضمن [[حفظ]] اصل موضوع، آن را به گونهای که مورد نظر خودش است [[تفسیر]] نماید؛ در مقابل، منظور از [[جعل]] آن است که با بیان مطالبی [[کذب]] و انتساب آن به [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}}، امری غیردینی به نام [[دین]] ارائه شود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۰۹-۴۱۰.</ref>. | |||
===[[ضرورت]] [[حفظ دین]] پس از [[پیامبر]]{{صل}}=== | |||
*در زمان [[حیات]] [[رسول اکرم]]{{صل}}، وجود حضرتش تضمینی بر عدم [[تحریف]] [[کتاب آسمانی]] است؛ چنانکه [[خداوند]] نیز خود [[عدم تحریف قرآن]] در مراحل مختلف [[نزول]] تا [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] را تضمین نموده است: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد» سوره جن، آیه ۲۶-۲۸.</ref> | |||
*این [[آیات]] به خوبی نشانگر [[عنایت پروردگار]] در عدم [[تحریف]] و یا [[جعل]] [[آیات قرآن]] و مصونیّت آن تا مرحله [[ابلاغ]] به [[مردم]] است. [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز در زمان [[حیات]] خود، همین حساسیت را در خصوص [[حفظ قرآن]] از [[تحریف]] داشتند. | |||
*از سوی دیگر، [[خداوند]] [[مسئولیّت]] [[تبیین]] و [[تفسیر آیات قرآن]] و یا تفصیل [[احکام دین]] و سایر امور مجمل [[قرآن]] را به عهده [[رسول خدا]]{{صل}} [[قرارداد]] و فرمود: {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>. | |||
*به این ترتیب، با وجود حضرتش{{صل}}، راه [[تحریف]] [[معنوی]] [[قرآن]] نیز بسته شد. بر این اساس، [[خداوند]] صحّت بیانات و تفصیل [[رسول خدا]]{{صل}} را در حدّ [[آیات الهی]] ضمانت نمود و با صراحت فرمود: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref>. | |||
*لذا بیانات [[رسول خدا]]{{صل}} در زمان [[حیات]] ایشان، حجّتی مستقل و همطراز [[قرآن]] در تفصیل [[شریعت]] قرارگرفت<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۰-۴۱۱.</ref>. | |||
===[[امام]]؛ [[حافظ دین]] [[الهی]] پس از [[پیامبر]]{{صل}}=== | |||
*با [[ظهور اسلام]]، [[دشمنان]] ابتدا با [[جنگ]] و رویارویی نظامی و ضرب و شتم [[مسلمانان]] و اخراج و [[تبعید]] و یا [[محاصره اقتصادی]] آنان، وارد میدان شدند؛ تا جایی که در زمان [[حیات رسول خدا]]{{صل}}، [[طمع]] به [[ترور]] و از بین بردن شخص [[نبیّ]] اکرم{{صل}} داشتند. با [[قدرت]] گرفتن [[اسلام]]، به ویژه پس از [[فتح]] [[مکّه]]، هرچند [[دشمنان اسلام]] به ظاهر [[مسلمان]] شدند، ولی در عین حال، منافقانه برای [[رحلت]] ایشان{{صل}} لحظه شماری میکردند تا با [[پرچم]] اسلامخواهی، [[قرآن]] و [[سنّت نبوی]] را [[تحریف]] نمایند و گروه تازه [[مسلمانان]] را - که [[آگاهی]] عمیقی از [[قرآن]] و [[معارف دینی]] نداشتند - نیز [[فریب]] دهند و از این طریق به [[امیال]] خود دست پیدا کنند. چنین افرادی میخواستند که بعد از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}}، به هر قیمت، از یک سو [[کتاب خدا]] را [[تحریف]] نمایند و از سوی دیگر، مانعی برای اجرای نقشههایشان در زمینه [[تحریف دین]] وجود نداشته باشد{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref> «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>. در این میان، علمای [[اهل کتاب]] نقشی کلیدی داشتند؛ آنها همانگونه که [[کتاب آسمانی]] خود را به نفع اغراضشان [[تحریف]] کردند و قرنها از [[امّت]] خود بهرهبرداری نمودند، با همه توان در [[تضعیف]] و [[تحریف قرآن]] و [[دین اسلام]] کوشیدند. آنان حتّی [[بشارت ظهور]] [[دین خاتم]] و [[رسالت]] [[نبیّ]] مکرّم [[اسلام]]{{صل}} را که خود قبل از [[بعثت پیامبر]]{{صل}} به [[اعراب]] [[جاهلی]] میدادند، منکر شدند<ref>خداوند درباره تحریفهای علمای اهل کتاب، در موارد متعدّد به امّت اسلام هشدار داده است؛ مثلاً در سوره بقره، آیه ۸۹، انکار رسول خدا{{صل}} را- که آنها قبلاً وعده بعثت حضرتش را میدادند- بیان میدارد و میفرماید: {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} «و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد» سوره بقره، آیه ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«آیا امید دارید که (آن یهودیان) به (خاطر دعوت) شما ایمان بیاورند با آنکه دستهای از آنان سخن خداوند را میشنیدند و آن را پس از آنکه در مییافتند آگاهانه دگرگون میکردند؟» سوره بقره، آیه ۷۵.</ref>. | |||
*بنابراین، چنانچه موضوع [[امامت]] و [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} را نادیده بگیریم، در این صورت نه تنها احتمال [[تحریف]] لفظی و یا [[معنوی]] [[قرآن]] بعد از [[رحلت رسول اکرم]]{{صل}} دور از [[انتظار]] نیست، بلکه امری قابل [[پیشبینی]] است. اگر اینگونه [[تحریفها]] در [[کتب آسمانی پیشین]] پیش میآمد، [[سعادت ابدی]] بشریّت خدشهدار نمیشد؛ زیرا همه [[امیدها]] به [[دین خاتم]] بود. اما اگر [[دین خاتم]] [[جعل]] و یا [[تحریف]] شود، چه راهی برای [[اصلاح]] آن و بیان [[حقیقت]] و [[هدایت]] [[انسان]] به [[سعادت ابدی]] فراروی [[مردم]] باقی میماند؟<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش، محمد تقی]] و [[فرید محسنی|محسنی، فرید]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص:۴۱۱-۴۱۲.</ref>. | |||
==منابع== | ==منابع== |