امت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فطرت [[الهی]' به 'فطرت الهی'
جز (جایگزینی متن - 'فطرت [[الهی]' به 'فطرت الهی')
خط ۳۰: خط ۳۰:
*در برخی از [[آیات]] تصریح شده که [[حکم]] [[امّت]] و گروه گاه چنان فراگیر است که همه افراد را در بر می‌گیرد؛ نظیر [[فتنه‌ها]] و آشوبهای [[اجتماعی]] که در عین اختصاص به [[ستمکاران]] از [[مؤمنین]]، خطاب متوجه همه [[مؤمنان]] شده است، زیرا آثار سوء آن گریبانگیر همه می‌شود: {{متن قرآن|وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است؛ سوره انفال، آیه: ۲۵.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۱.</ref> و نیز مانند عذابهای [[الهی]] که به هنگام [[نزول]] در برخی از موارد حتی اشخاص فاقد نقش را نیز  در بر گرفت و تنها [[ناهیان از منکر]] [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ }}<ref> آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۵.</ref><ref>الکافی، ج۸، ص۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج۴، ص ۷۵۸.</ref>
*در برخی از [[آیات]] تصریح شده که [[حکم]] [[امّت]] و گروه گاه چنان فراگیر است که همه افراد را در بر می‌گیرد؛ نظیر [[فتنه‌ها]] و آشوبهای [[اجتماعی]] که در عین اختصاص به [[ستمکاران]] از [[مؤمنین]]، خطاب متوجه همه [[مؤمنان]] شده است، زیرا آثار سوء آن گریبانگیر همه می‌شود: {{متن قرآن|وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است؛ سوره انفال، آیه: ۲۵.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۱.</ref> و نیز مانند عذابهای [[الهی]] که به هنگام [[نزول]] در برخی از موارد حتی اشخاص فاقد نقش را نیز  در بر گرفت و تنها [[ناهیان از منکر]] [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ }}<ref> آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۵.</ref><ref>الکافی، ج۸، ص۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج۴، ص ۷۵۸.</ref>
*حتی در برخی [[آیات]] گاهی کار یک فردبه همه افراد [[جامعه]] نسبت داده می‌شود؛ مانند داستان [[قوم ثمود]] که شتر [[صالح]] را تنها یک نفر از آنان پی کرد؛ اما [[قرآن]] آن را به همه [[قوم]] نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا }}<ref> اما آنان او را دروغزن شمردند و آن (شتر) را پی کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهشان یکسره نابود ساخت و (با خاک) یکسان کرد؛ سوره شمس، آیه: ۱۴.</ref>، زیرا اگر [[حمایت]] جمعی نبود یا اگر همگان به [[وظیفه]] خویش چنان‌که باید، عمل می‌کردند هیچ‌گاه چنان حادثه‌ای رخ نمی‌داد<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*حتی در برخی [[آیات]] گاهی کار یک فردبه همه افراد [[جامعه]] نسبت داده می‌شود؛ مانند داستان [[قوم ثمود]] که شتر [[صالح]] را تنها یک نفر از آنان پی کرد؛ اما [[قرآن]] آن را به همه [[قوم]] نسبت می‌دهد: {{متن قرآن|فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا }}<ref> اما آنان او را دروغزن شمردند و آن (شتر) را پی کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهشان یکسره نابود ساخت و (با خاک) یکسان کرد؛ سوره شمس، آیه: ۱۴.</ref>، زیرا اگر [[حمایت]] جمعی نبود یا اگر همگان به [[وظیفه]] خویش چنان‌که باید، عمل می‌کردند هیچ‌گاه چنان حادثه‌ای رخ نمی‌داد<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*در [[قرآن]] گاهی کار یک [[نسل]] به نسلهای بعدی نسبت داده شده است، چنان‌که [[اعمال]] گذشته [[قوم بنی‌اسرائیل]] را به [[مردمان]] زمان [[پیغمبر اسلام]]{{صل}} نسبت می‌دهد و می‌گوید: چرا هرگاه [[پیامبری]] چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان آورد [[کبر]] ورزیدید و گروهی را [[دروغگو]] خواندید و گروهی را کشتید؟ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref> و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟؛ سوره بقره، آیه: ۸۷.</ref> این بدان جهت است که اینها از نظر [[قرآن]] ادامه و امتداد همان نسلهای پیشین، بلکه از نظر [[روح جمعی]] عین آنها هستند که هنوز هم ادامه دارند؛ ولی با وجود همه آنچه گفته شد فرد در [[جامعه]] به‌طور مطلق ذوب نمی‌شود، بلکه بر [[سرپیچی]] از [[فرمان]] جمع تواناست و ازاین‌رو [[قرآن]] بر وجود [[فطرت]] [[الهی]] در افراد تکیه کرده و تعلیماتش یکسره براساس [[مسئولیت]] هر یک از فرد و [[جامعه]] است. توصیه به [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز [[فرمان]] [[طغیان]] فرد علیه [[فساد]] و [[تبهکاری]] [[جامعه]] است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۴۷ـ۳۴۸، «جامعه وتاریخ».</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*در [[قرآن]] گاهی کار یک [[نسل]] به نسلهای بعدی نسبت داده شده است، چنان‌که [[اعمال]] گذشته [[قوم بنی‌اسرائیل]] را به [[مردمان]] زمان [[پیغمبر اسلام]]{{صل}} نسبت می‌دهد و می‌گوید: چرا هرگاه [[پیامبری]] چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان آورد [[کبر]] ورزیدید و گروهی را [[دروغگو]] خواندید و گروهی را کشتید؟ {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref> و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟؛ سوره بقره، آیه: ۸۷.</ref> این بدان جهت است که اینها از نظر [[قرآن]] ادامه و امتداد همان نسلهای پیشین، بلکه از نظر [[روح جمعی]] عین آنها هستند که هنوز هم ادامه دارند؛ ولی با وجود همه آنچه گفته شد فرد در [[جامعه]] به‌طور مطلق ذوب نمی‌شود، بلکه بر [[سرپیچی]] از [[فرمان]] جمع تواناست و ازاین‌رو [[قرآن]] بر وجود [[فطرت الهی]]] در افراد تکیه کرده و تعلیماتش یکسره براساس [[مسئولیت]] هر یک از فرد و [[جامعه]] است. توصیه به [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز [[فرمان]] [[طغیان]] فرد علیه [[فساد]] و [[تبهکاری]] [[جامعه]] است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۴۷ـ۳۴۸، «جامعه وتاریخ».</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
==[[وحدت امت|وحدت]] یا تکثر [[امت]]==
==[[وحدت امت|وحدت]] یا تکثر [[امت]]==
*از نگاه [[قرآن]] [[انسان‌ها]] در آغاز [[امت]] [[واحد]] بوده‌اند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۳.</ref> بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که مقصود از [[وحدت]] در این [[آیه]] همسانی در [[دین]] و [[عقیده]] است<ref>جامع‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۴۵۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۲.</ref> برخی دیگر از [[مفسران]] مراد از [[وحدت]] را همرنگی و همزیستی مسالمت‌آمیز [[اجتماعی]] [[مردم]] بر اثر [[سادگی زندگی]] اولیه [[انسان‌ها]] دانسته‌اند<ref>نمونه، ج ۲، ص ۹۵.</ref>. بیشتر [[مفسران]] در این جهت هم عقیده‌اند که در [[آیه]] مَجاز حذف رخ داده و در واقع [[آیه]] چنین  بوده است: {{عربی|" کان الناس امّة واحدة واختلفوا فبعث الله‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>التبیان، ج ۲، ص ۱۹۷؛ الصافی، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>؛ یعنی پس از [[وحدت]] و همزیستی مسالمت‌آمیز دچار [[اختلاف]] و [[تفرقه]] شدند و [[خداوند]] برای رفع این [[اختلاف]] [[پیامبران]]{{عم}} را گسیل داشت. [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ }}<ref> و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری می‌شد؛ سوره یونس، آیه: ۱۹.</ref> این تقدیر را [[تأیید]] می‌کند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۲.</ref> در این صورت از [[آیه]] می‌توان برداشت کرد که خواست اولیه [[فطرت]] و طبع [[انسانی]] که بنیان [[آفرینش]] بر آن متکی است، [[وحدت]] و همسانی امتهاست، و [[اختلاف]] و چندگانگی به عنوان پدیده‌ای عارضی و غیر [[الهی]] این [[وحدت]] را از هم می‌گسلد.
*از نگاه [[قرآن]] [[انسان‌ها]] در آغاز [[امت]] [[واحد]] بوده‌اند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref> مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده  خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۳.</ref> بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که مقصود از [[وحدت]] در این [[آیه]] همسانی در [[دین]] و [[عقیده]] است<ref>جامع‌البیان، مج ۲، ج ۲، ص ۴۵۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۲.</ref> برخی دیگر از [[مفسران]] مراد از [[وحدت]] را همرنگی و همزیستی مسالمت‌آمیز [[اجتماعی]] [[مردم]] بر اثر [[سادگی زندگی]] اولیه [[انسان‌ها]] دانسته‌اند<ref>نمونه، ج ۲، ص ۹۵.</ref>. بیشتر [[مفسران]] در این جهت هم عقیده‌اند که در [[آیه]] مَجاز حذف رخ داده و در واقع [[آیه]] چنین  بوده است: {{عربی|" کان الناس امّة واحدة واختلفوا فبعث الله‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>التبیان، ج ۲، ص ۱۹۷؛ الصافی، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>؛ یعنی پس از [[وحدت]] و همزیستی مسالمت‌آمیز دچار [[اختلاف]] و [[تفرقه]] شدند و [[خداوند]] برای رفع این [[اختلاف]] [[پیامبران]]{{عم}} را گسیل داشت. [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ }}<ref> و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند و اگر سخنی از پروردگارت پیشی نگرفته بود میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داوری می‌شد؛ سوره یونس، آیه: ۱۹.</ref> این تقدیر را [[تأیید]] می‌کند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۱۲.</ref> در این صورت از [[آیه]] می‌توان برداشت کرد که خواست اولیه [[فطرت]] و طبع [[انسانی]] که بنیان [[آفرینش]] بر آن متکی است، [[وحدت]] و همسانی امتهاست، و [[اختلاف]] و چندگانگی به عنوان پدیده‌ای عارضی و غیر [[الهی]] این [[وحدت]] را از هم می‌گسلد.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش