←نگاه کلی قرآن به برکت
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
*گونه دیگر [[برکت]]، اکتسابی و ویژه [[انسان]] است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است. (برای نمونه ر. ک: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>). | *گونه دیگر [[برکت]]، اکتسابی و ویژه [[انسان]] است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است. (برای نمونه ر. ک: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه میکردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>). | ||
*[[برکت]] اکتسابی به دو گونه پدید میآید: نخست با دریافت [[فیض]] و خیری از جانب [[خداوند]] در [[کارها]] و دیگری با بهرهمندی از [[برکت]] موجودات مبارکی چون [[پیامبران]] یا زمان و [[مکانهای مقدس]]. [[علامه طباطبایی]] برای حل مشکل [[تعارض]] [[برکت]] با [[علل]] و عوامل طبیعی پدید آمدن [[برکت]] را سازگار با دیگر عوامل و اسباب میداند و [[معتقد]] است که [[اراده خداوند]] برای [[برکت]]، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا [[باطل]] شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع [[برکت]] و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون [[سازگاری]] پدید میآورد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.</ref>. | *[[برکت]] اکتسابی به دو گونه پدید میآید: نخست با دریافت [[فیض]] و خیری از جانب [[خداوند]] در [[کارها]] و دیگری با بهرهمندی از [[برکت]] موجودات مبارکی چون [[پیامبران]] یا زمان و [[مکانهای مقدس]]. [[علامه طباطبایی]] برای حل مشکل [[تعارض]] [[برکت]] با [[علل]] و عوامل طبیعی پدید آمدن [[برکت]] را سازگار با دیگر عوامل و اسباب میداند و [[معتقد]] است که [[اراده خداوند]] برای [[برکت]]، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا [[باطل]] شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع [[برکت]] و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون [[سازگاری]] پدید میآورد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.</ref>. | ||
==اشخاص و پدیدههای با [[برکت]]== | |||
*[[قرآن]] از اشخاص و پدیدههایی با [[وصف]] [[برکت]] یا مفهومی که به معنای خیر فراوان است یاد میکند. [[مفسران]] بر پایه دو معنای «ثبوت» یا «فزونی»[[خیر]] که برای [[برکت]] بازگو شده است، چگونگی [[برکت]] را در این اشخاص و پدیدهها توضیح دادهاند: | |||
===اشخاص با [[برکت]]=== | |||
*[[قرآن]] بعضی از [[پیامبران]] مانند [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[اسحاق]]، [[اسماعیل]]، [[موسی]] و [[عیسی]] را بهرهمند از [[برکت]] و [[پیامبر اسلام]] را دارای «[[کوثر]]» میداند. مطابق [[آیه]] ۲۹ مؤمنون / ۲۳ پس از [[سوار شدن]] [[نوح]] به کشتی، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد که از [[پروردگار]] خود [[برکت]] بخواهد: «و قُل رَبِّ اَنزِلنی مُنزَلاً مُبارَکـًا». در قرائت واژه «مُنزَلاً» و معنای آن [[اختلاف]] است؛ [[ابوبکر]] از عاصم آن را مَنزِلاً (به [[فتح]] میم و کسر زاء) و دیگران آن را مُنزَلاً (به ضمم میم و [[فتح]] زاء) خواندهاند <ref>جامعالبیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۵؛ مجمعالبیان، ج ۷، ص ۱۶۶.</ref>، که در صورت نخست، [[آیه]] بر درخواست [[نوح]] برای فرود آمدن در جایی [[مبارک]] دلالت دارد و بر مبنای قرائت مشهور معناهای گوناگونی برای «مُنزَلاً مُبارَکا» وجود دارد؛ [[مجاهد]] آن را به معنای فرود آمدن [[مبارک]] (انزال یا [[نزول]] [[مبارک]]) از کشتی دانسته و جبائی آن را به [[جایگاه]] (منزل) [[مبارک]] معنا کرده و منظور از آن را کشتی دانسته است. کلبی این تعبیر را به معنای فرود آمدن در مکانی [[برکت]] یافته از [[آب]] و درختان گرفته است. به نظر مقاتل، منظور از [[برکت]] افزایش [[فرزندان]] و [[نسل]] ساکنان کشتی است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۶۶.</ref>، به هر روی این درخواست [[نوح]] در [[آیه]] ۴۸ [[هود]] / ۱۱ پاسخی فراتر از دعای او گرفته و [[خداوند]] فرود [[نوح]] از کوه یا کشتی را با [[سلام]] و [[برکات]] خود همراه کرده است: «قیلَ یـنوحُ اهبِط بِسَلـمٍ مِنّا وبَرَکـتٍ عَلَیکَ». [[مفسران]] [[برکات]] را به معنای نعمتها و خیرهای همیشگی<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۵.</ref> و اشاره به [[نعمت]] [[توحید]] و فراوانی [[نسل]] [[نوح]] <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۲۶۶.</ref> دانستهاند. | |||
*[[ابراهیم]]، [[اسماعیل]] و [[اسحاق]] (صافّات / ۳۷، ۱۱۳) و [[اهلبیت]] [[ابراهیم]] ([[هود]] / ۱۱، ۷۳) نیز از بهرهمندان از [[برکت]] [[خداوند]] هستند. برخی [[مفسران]] تعبیر «و بـرَکنا عَلَیهِ» در «وبـرَکنا عَلَیهِ وعَلی اِسحـقَ» (صافّات / ۳۷، ۱۱۳) را درباره [[ابراهیم]] و بعضی اشاره به [[اسماعیل]] دانستهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.</ref>. [[نزول]] [[برکت]] بر [[ابراهیم]] و [[اسحاق]] میتواند به معنای فراوانی [[فرزندان]] و ماندگاری [[نسل]] آنان تا [[قیامت]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.</ref> باشد. بعضی هم [[برکت]] بر [[ابراهیم]] را [[برکت]] در [[فرزندان]] و [[برکت]] بر [[اسحاق]] را به پیامبرانِ از [[نسل]] او دانسته<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.</ref> و در معنای [[برکت]] بر [[اسماعیل]] به داستان [[ذبح]] او اشاره کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.</ref>. [[آیه]] ۷۳ [[هود]] / ۱۱ نیز پس از بیان نازایی [[همسر]] [[ابراهیم]] و مژده بچهدار شدن به همسرش و شگفتی او از این خبر در [[آیات]] پیشین، بهرهمندی [[اهلبیت]] [[ابراهیم]] از [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] را بازگو میکند: «قالوا اَتَعجَبینَ مِن اَمرِ اللّهِ رَحمَتُ اللّهِ وبَرَکـتُهُ عَلَیکُم اَهلَ البَیتِ اِنَّهُ حَمیدٌ مَجید». [[مفسران]] [[سخن]] [[ملائکه]]: «رَحمَتُ اللّهِ وبَرَکـتُهُ عَلَیکُم اَهلَ البَیتِ» را در ادامه «اَتَعجَبینَ مِن اَمرِ اللّهِ» به این معنا دانستهاند که این مسئله جای شگفتی ندارد، زیرا شگفتی در جایی رخ مینماید که سبب پدیدهها بر [[انسان]] پوشیده باشد، در حالی که [[خداوند]] بر هر کاری تواناست و [[نعمت]] و خیر فراوان او، [[اهلبیت]] [[ابراهیم]] را در برگرفته است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۵.</ref>.[[سخن]] [[فرشتگان]] میتواند خبری از ثبوت [[نعمت]] و [[برکات]] [[خدا]] و [[یادآوری]] آن برای [[اهلبیت]] [[ابراهیم]] یا دعایی از سوی [[ملائکه]] برای آنان باشد<ref>.مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.</ref> بر اساس این [[آیه]] [[ساره]] [[همسر]] [[ابراهیم]] از [[اهلبیت]] او محسوب شده، از [[برکات]] [[خداوند]] بهرهمند است<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.</ref>. [[مفسران]] در اینکه [[ساره]] به اعتبار همسری<ref>تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.</ref> یا [[خویشاوندی]] دیگرش با [[ابراهیم]]<ref>مجمعالبیان، ج ۵، ص ۲۷۴.</ref>، از [[اهلبیت]] او به شمار رفته است، [[اختلاف]] دارند. بعضی از [[مفسران]] با توجه به اینکه همه [[پیامبران]] بعد از [[ابراهیم]] را از [[نسل]] [[اسحاق]] و [[اسماعیل]] میدانند، [[برکات]] را به «[[برکات]] [[نبوت]]» معنا کرده <ref>کشف الاسرار، ج ۴، ص ۴۱۶.</ref>، صفات حمید و [[مجید]] در [[آیه]] را نیز بازگو کننده علت [[رحمت]] * و [[برکات]] [[خداوند]] دانستهاند<ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۶.</ref>. | |||
* [[آیه]] دیگری که در آن از [[برکت]] سخن رفته درباره [[برانگیخته شدن]] [[حضرت موسی]]{{ع}} به [[پیامبری]] است. [[موسی]] پس از آنکه برای گرفتن خبر یا شعلهای به آتشی نزدیک شد که از دور دیده بود (نمل / ۲۷، ۷) ندایی شنید که آنکه در [[آتش]] و پیرامون آن است [[مبارک]] است: «فَلَمّا جاءَها نودِیَ اَن بورِکَ مَن فِی النّارِ ومَن حَولَها». (نمل / ۲۷، ۸) برخی [[مفسران]]، منظور از «مَن فِی النارِ» را [[خداوند]] و «[[نار]]» را «[[نور]]» و «بورِکَ» را به «قُدِّس» معنا کرده و تعبیر «مَن حَولَها» را شامل [[موسی]] و [[ملائکه]] دانستهاند<ref>جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۳ ـ ۱۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۰۶.</ref>. گروهی دیگر معتقدند که «مَن فِی النارِ» بر [[ملائکه]] و «مَن حَولَها» بر [[موسی]] دلالت دارد<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۳۰.</ref>. از [[سعید بن جبیر]] [[نقل]] است که پس از «[[حجاب]] [[عزت]]»، «[[حجاب]] [[ملک]]» و «[[حجاب]] [[سلطان]]»، «[[حجاب]] [[نار]]» است و مراد از «[[نار]]» در [[آیه]] «[[حجاب]] [[نار]]» است که از آن ندا داده شده است<ref>جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۴.</ref>. از [[پیامبران]] [[حضرت عیسی]]{{ع}} تنها [[پیامبری]] است که [[قرآن]] [[گواهی]] او را بر [[مبارک]] بودن خود [[نقل]] کرده است: «و جَعَلَنی مُبارَکا اَینَ ما کُنتُ». ([[مریم]] / ۱۹، ۳۱) بعضی از [[مفسران]] [[مبارک]] را در این [[آیه]] به نفع رسانی بسیار<ref>جامعالبیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۶، ص ۷۹۳.</ref> و خیر<ref> رحمة منالرحمن، ج ۳، ص ۴۸.</ref> در [[دین]] و [[دعوت]] به آن <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۱۴.</ref> معنا کردهاند. بعضی نیز آن را به سبب [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[راهنمایی]] [[گمراهان]] و [[یاری]] [[مظلومان]] دانستهاند<ref>کشف الاسرار، ج ۶، ص ۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۷۰.</ref>. [[خداوند]]، [[عیسی]] را به [[وسیله]] [[روحالقدس]] [[تأیید]] کرده است: «و اَیَّدنـهُ بِروحِ القُدُس». (بقره / ۲، ۸۷) بعضی از [[مفسران]] «[[قُدس]]» را به معنای [[برکت]] دانستهاند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۷۰؛ التبیان، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref>. [[قرآن]] [[پیامبر اسلام]] را دارای [[کوثر]] میداند: «اِنّا اَعطَینـکَ الکَوثَر». ([[کوثر]] / ۱۰۸، ۱) [[مفسران]] [[کوثر]] را به خیر فراوان<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۴۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۲۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۷۰.</ref> معنا کردهاند که به معنای [[برکت]]، بسیار نزدیک است، افزون بر این، آیاتی که از [[نزول قرآن]] [[مبارک]] بر [[پیامبر]] یاد میکند (ر. ک: ص / ۳۸، ۲۹) به گونهای بر [[برکت]] وجود [[پیامبر]] نیز دلالت دارد. [[ابن عربی]] در [[تفسیر]] «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةٍ مُبـرَکَة» (دخان / ۴۴، ۳) با رویکردی [[عرفانی]] منظور از شب [[مبارک]] را [[پیامبر اسلام]] دانسته است<ref>تفسیر ابنعربی، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>. افزون بر [[پیامبران]]، میتوان [[مؤمنان]] و صاحبان [[حکمت]] را نیز برخوردار از [[برکت]] ([[هود]] / ۱۱، ۴۸) و خیر فراوان (بقره / ۲، ۲۶۹) دانست. در ادامه [[آیه]] ۴۸ [[هود]] / ۱۱ که سخن از [[برکات]] [[خداوند]] بر [[نوح]] دارد، [[برکات]] [[خداوند]] بر امتهای همراه [[نوح]] و امتهای دیگری که در [[آینده]] از [[نعمت خداوند]] بهرهمند میشوند بازگو شده است: «... و بَرَکـتٍ عَلَیکَ وعَلی اُمَمٍ مِمَّن مَعَکَ.»... [[مفسران]] تعبیر «اُمَمٍ مِمَّن مَعَکَ» را شامل [[مؤمنان]] همراه [[نوح]] و هر مؤمنی از [[نسل]] آنان تا [[قیامت]] دانستهاند<ref>جامع البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۳۳.</ref>. [[خداوند]] هرکه را خواهد [[حکمت]] میدهد و دارندگان [[حکمت]] از خیری فراوان بهرهمندند: «یُؤتِی الحِکمَةَ مَن یَشاءُ و مَن یُؤتَ الحِکمَةَ فَقَد اوتِیَ خَیرا کَثیرا و ما یَذَّکَّرُ اِلاّ اُولوا الاَلبـب». (بقره / ۲، ۲۶۹) |