رازداری در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
*نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب می‌شود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از این‌رو فرمود: آن‌که [[راز]] خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را به‌دست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲: {{متن حدیث|"مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ"}}</ref>. باید توجه داشت که [[راز]] تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، [[راز]] خواهد بود. اگر کسی [[راز]] خود را فاش کرد و پس از مدتی [[راز]] او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کم‌حوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
*نزد [[امام]] رازداری از جمله عواملی است که موجب می‌شود [[اختیار]] [[آدمی]] در دست خویش باشد. از این‌رو فرمود: آن‌که [[راز]] خود را [[نهان]] داشت، [[اختیار]] را به‌دست خویش گذاشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۶۲: {{متن حدیث|"مَنْ كَتَمَ سِرَّهُ، كَانَتِ الْخِيَرَةُ بِيَدِهِ"}}</ref>. باید توجه داشت که [[راز]] تا زمانی که گفته نشود و افشا نشود، [[راز]] خواهد بود. اگر کسی [[راز]] خود را فاش کرد و پس از مدتی [[راز]] او منتشر شد نباید کسی جز خود را سرزنش کند، زیرا وقتی خود او در نگه داشتن رازش کم‌حوصله است از دیگران نباید انتظاری داشته باشد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
*[[امام]] {{ع}} تأکید دارد حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید [[حریم]] [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش می‌کند [[حریم]] [[راز]] را با نزدیک‌ترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیک‌ترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آن‌گاه [[اسرار]] [[پنهان]] تو را فاش کنند <ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها به‌ویژه در نزد برخی افراد تأکید می‌کند که از آن جمله‌اند:
*[[امام]] {{ع}} تأکید دارد حتی در صورت رفاقت و [[دوستی]] نزدیک با افراد نیز باید [[حریم]] [[اسرار]] خویش را حفظ کرد. ایشان به [[فرزند]] خویش نیز سفارش می‌کند [[حریم]] [[راز]] را با نزدیک‌ترین افراد نیز حفظ کند، چه، ممکن است نزدیک‌ترین کسان نیز روزی با تو [[دشمنی]] ورزند و آن‌گاه [[اسرار]] [[پنهان]] تو را فاش کنند <ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. در عین حال [[امام]] از [[کشف]] [[اسرار]] و گشودن رازها به‌ویژه در نزد برخی افراد تأکید می‌کند که از آن جمله‌اند:
#افرادی که بیش از حد محتاط‌اند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که می‌لغزد"<ref>جلوه‌های حکمت / ۲۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
#افرادی که بیش از حد محتاط‌اند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "رازهای خود را به [[انسان]] محتاط مسپار که می‌لغزد"<ref>{{متن حدیث|إنفرد بسرّك و لا تودعه حازما فيزلّ و لا جاهلا فيخون}}؛ جلوه‌های حکمت / ۲۹۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
#فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] می‌کند و نیز زنان و سخن‌چینان. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخن‌چین]] و احمق<ref>غررالحکم، ص ۳۳۰:{{متن حدیث|"ثَلَاثٌ لَا يُسْتَوْدَعْنَ سِرّاً: الْمَرْأَةُ، وَ النَّمَّامُ، وَ الْأَحْمَق‏"}}</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
#فرد [[جاهل]] که در [[امانت]] [[خیانت]] می‌کند و نیز زنان و سخن‌چینان. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: نزد سه تن رازهای خود را فاش مکن: [[زن]]، [[سخن‌چین]] و احمق<ref>غررالحکم، ص ۳۳۰:{{متن حدیث|"ثَلَاثٌ لَا يُسْتَوْدَعْنَ سِرّاً: الْمَرْأَةُ، وَ النَّمَّامُ، وَ الْأَحْمَق‏"}}</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
*اما گاه بنا به شرایط و ضرورت‌هایی [[آدمی]] مجبور است [[راز]] خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان می‌دارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ می‌کند. می‌فرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو [[رازی]] به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای [[ذخیره]] رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آن‌ها را برای افراد مورد [[اعتماد]] باز گوید که خود نیز از آن‌ها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
*اما گاه بنا به شرایط و ضرورت‌هایی [[آدمی]] مجبور است [[راز]] خود را با کسانی در میان بگذارد. [[امام]] در این حال شرایطی را بیان می‌دارد که در آن شرایط نیز [[امنیت]] فرد و [[اسرار]] او را حفظ می‌کند. می‌فرماید: زیرکی این است که [[انسان]] رازش را برای شخصی فاش کند که او نیز نزد تو [[رازی]] به [[امانت]] گذاشته باشد. بنابراین [[انسان]] نباید رازهای خود را فاش کند و [[بهترین]] مکان برای [[ذخیره]] رازها سینه [[انسان]] است. اما اگر مجبور به افشای [[اسرار]] شود باید آن‌ها را برای افراد مورد [[اعتماد]] باز گوید که خود نیز از آن‌ها اسراری در [[دل]] دارد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 427.</ref>.
۱۱۴٬۸۷۷

ویرایش