جز
جایگزینی متن - 'غضب الهی' به 'غضب الهی'
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==انواع [[خوف]]== | ==انواع [[خوف]]== | ||
*[[خوف]] بر دو نوع است: | *[[خوف]] بر دو نوع است: | ||
#[[خوف]] رهبت:[[خوف]] از [[قهر]] و [[غضب | #[[خوف]] رهبت:[[خوف]] از [[قهر]] و [[غضب الهی]] است؛ و به عبارت دیگر [[خوف]] از [[عدل]] او؛ و یا به تعبیر [[قرآن کریم]]، [[خوف]] از [[مقام]] ربوبی: {{متن قرآن|وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد تنها بهشت جایگاه اوست» سوره نازعات، آیه ۴۰-۴۱.</ref>. | ||
#[[خوف]] [[خشیت]]: عبارت است از [[خوف]] از [[عظمت]] و جبروت و اُبّهت [[الهی]]. این [[خوف]]، متوقّف بر [[معرفت]] [[الهی]] است؛ از اینرو بهر مقدار [[معرفت]] [[انسان]] افزایش یابد، [[خوف]] او نیز افزایش مییابد؛ بر این اساس میتوان گفت که این [[خوف]]، تنها ویژه [[عارفان]] است. [[قرآن کریم]] در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.</ref>. | #[[خوف]] [[خشیت]]: عبارت است از [[خوف]] از [[عظمت]] و جبروت و اُبّهت [[الهی]]. این [[خوف]]، متوقّف بر [[معرفت]] [[الهی]] است؛ از اینرو بهر مقدار [[معرفت]] [[انسان]] افزایش یابد، [[خوف]] او نیز افزایش مییابد؛ بر این اساس میتوان گفت که این [[خوف]]، تنها ویژه [[عارفان]] است. [[قرآن کریم]] در این رابطه میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ}}<ref>«و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان که با رنگهای گونه گونند؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او میهراسند، بیگمان خداوند پیروزمندی آمرزنده است» سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۶-۴۱۷.</ref>. | ||
*تفاوت میان این دو نوع از [[خوف]]، آنست که [[خوف]] رهبت در [[حقیقت]] از [[سخط]] [[الهی]]، و به تعبیر دیگر از گناهانی که خود [[بنده]] مرتکب شده است سرچشمه میگیرد؛ از همین روست که در برخی [[روایات]] چنین میخوانیم: [۲۰۸] {{متن حدیث| وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲.</ref>: "تنها باید از [[گناهان]] خویشتن بهراسد"؛ [[خوف]] [[خشیت]] امّا، از حبّ [[بنده]] نسبت به [[حضرت حق]] سرچشمه میگیرد. از اینرو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دعای [[خضر]] - نامبردار به [[دعای کمیل]] -، میفرمایند:"[[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گوئی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گوئی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟" <ref>{{متن حدیث| يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي يَا إِلَهِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>. | *تفاوت میان این دو نوع از [[خوف]]، آنست که [[خوف]] رهبت در [[حقیقت]] از [[سخط]] [[الهی]]، و به تعبیر دیگر از گناهانی که خود [[بنده]] مرتکب شده است سرچشمه میگیرد؛ از همین روست که در برخی [[روایات]] چنین میخوانیم: [۲۰۸] {{متن حدیث| وَ لَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲.</ref>: "تنها باید از [[گناهان]] خویشتن بهراسد"؛ [[خوف]] [[خشیت]] امّا، از حبّ [[بنده]] نسبت به [[حضرت حق]] سرچشمه میگیرد. از اینرو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در دعای [[خضر]] - نامبردار به [[دعای کمیل]] -، میفرمایند:"[[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گوئی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گوئی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟" <ref>{{متن حدیث| يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي يَا إِلَهِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۴۱۷.</ref>. |