تعیین امام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست'
جز (جایگزینی متن - 'ذکر' به 'ذکر')
جز (جایگزینی متن - 'نادرست' به 'نادرست')
خط ۱۵: خط ۱۵:
*[[شیعه امامیه]] چنان که اشاره شد [[معتقد]] است یگانه راه معتبر برای [[تعیین]] [[امام]]، [[نص]] است، زیرا به [[اعتقاد]] آنان در [[امام]] شرایطی چون [[عصمت]] و [[افضلیت]] معتبر است که راه [[فهم]] آنها منحصر در [[نص]] است. البته، [[معجزه]] نیز نقش [[نص]] را ایفا می‌کند و به عبارت دیگر [[نص]] فعلی است، زیرا اعطای [[معجزه]] به کسی که مدعی [[امامت]] است [[تأیید]] عملی اوست؛ چنان که [[نص]] [[تأیید]] قولی او می‌باشد <ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۴؛ الشافی فی الإمامه، ج۲، ص۵ـ۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۹۶؛ کشف المراد، ص ۴۹۶؛ گوهر مراد، ص۴۸۱.</ref> [[سیره]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز اقتضا می‌کند که [[پیشوای مسلمانان]] پس از خود را [[تعیین]] کرده باشد، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به [[سرنوشت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بسیار حساس و نگران بود، او برای سعادتمندی آنان از بیان ساده‌ترین مسائل دریغ نمی‌ورزیدند، چگونه ممکن است درباره [[جانشین]] خود که مهم ترین تأثیر را در [[سرنوشت]] [[مسلمانان]] داشت هیچ گونه اقدامی‌ نکرده و فرد یا افراد شایسته‌ای را برای این مهم [[تعیین]] نکرده باشد <ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۲۱ـ ۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>.
*[[شیعه امامیه]] چنان که اشاره شد [[معتقد]] است یگانه راه معتبر برای [[تعیین]] [[امام]]، [[نص]] است، زیرا به [[اعتقاد]] آنان در [[امام]] شرایطی چون [[عصمت]] و [[افضلیت]] معتبر است که راه [[فهم]] آنها منحصر در [[نص]] است. البته، [[معجزه]] نیز نقش [[نص]] را ایفا می‌کند و به عبارت دیگر [[نص]] فعلی است، زیرا اعطای [[معجزه]] به کسی که مدعی [[امامت]] است [[تأیید]] عملی اوست؛ چنان که [[نص]] [[تأیید]] قولی او می‌باشد <ref>اللوامع الإلهیة، ص۳۳۴؛ الشافی فی الإمامه، ج۲، ص۵ـ۷؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص۲۹۶؛ کشف المراد، ص ۴۹۶؛ گوهر مراد، ص۴۸۱.</ref> [[سیره]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز اقتضا می‌کند که [[پیشوای مسلمانان]] پس از خود را [[تعیین]] کرده باشد، زیرا [[پیامبر]]{{صل}} نسبت به [[سرنوشت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]] بسیار حساس و نگران بود، او برای سعادتمندی آنان از بیان ساده‌ترین مسائل دریغ نمی‌ورزیدند، چگونه ممکن است درباره [[جانشین]] خود که مهم ترین تأثیر را در [[سرنوشت]] [[مسلمانان]] داشت هیچ گونه اقدامی‌ نکرده و فرد یا افراد شایسته‌ای را برای این مهم [[تعیین]] نکرده باشد <ref>الشافی فی الإمامة، ج۲، ص۲۱ـ ۲۴.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>.
*در نقد [[استدلال]] یاد شده گفته شده است اولاً، مطلب مزبور صرف استبعاد است و در مباحث [[علمی]]، استبعاد اعتباری ندارد و ثانیاً، واگذار کردن مسئله [[امامت]] به [[انتخاب]] [[نخبگان]] [[جامعه]] و [[اجتهاد]] [[خردمندان]] نوعی [[تعیین جانشین]] است؛ همان گونه که بسیاری از [[فروع دین]] به [[اجتهاد]] [[صاحب نظران]] واگذار شده است <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶ـ ۲۵۷.</ref>.
*در نقد [[استدلال]] یاد شده گفته شده است اولاً، مطلب مزبور صرف استبعاد است و در مباحث [[علمی]]، استبعاد اعتباری ندارد و ثانیاً، واگذار کردن مسئله [[امامت]] به [[انتخاب]] [[نخبگان]] [[جامعه]] و [[اجتهاد]] [[خردمندان]] نوعی [[تعیین جانشین]] است؛ همان گونه که بسیاری از [[فروع دین]] به [[اجتهاد]] [[صاحب نظران]] واگذار شده است <ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۶ـ ۲۵۷.</ref>.
*نقد مزبور [[نادرست]] است، زیرا [[استدلال]] یاد شده صرف استبعاد نیست، بلکه مبتنی بر [[قیاس]] [[اولویت]] است که از اعتبار منطقی بالایی برخوردار است. مانند [[استدلال]] بر [[حرمت]] زدن [[پدر]] و [[مادر]] به [[حرمت]] گفتن اُف به آنان. مقتضای این قاعده [[بدیهی]] [[عقلی]] این است که [[پیامبر]]{{صل}} که نسبت به مسائل ساده [[زندگی]] [[مسلمانان]] بی تفاوت نبود و آنان را در آن زمینه [[راهنمایی]] می‌کرد، در [[مسند]] مهم [[رهبری]] [[مسلمانان]] پس از خود، بی‌تفاوت نبوده و حتماً [[جانشین]] خود را [[تعیین]] کرده است. [[قیاس]] [[انتخاب امام]] توسط [[نخبگان]] به [[استنباط]] [[احکام دینی]] توسط [[مجتهدان]]، مع الفارق است. [[استنباط]] [[احکام دینی]] توسط [[مجتهدان]] آن گاه پذیرفته است که به [[کتاب و سنت]] یا [[احکام]] قطعی [[عقل]] بازگردد، اما [[اجتهاد]] بر اساس مستندات ظنّی چون [[قیاس]] و [[استحسان]] که [[حجیت شرعی]] ندارند، پذیرفته نخواهد بود و چون منابع [[استنباط]] [[احکام]] در حد لازم در [[کتاب و سنت]] [[نبوی]] وجود ندارد چنان که مؤلف [[غایة المرام]] به آن تصریح کرده است <ref>غایة المرام، ص۳۸۰.</ref> بدون [[شک]] [[پیامبر]]{{صل}} تمام [[احکام شرعی]] را به [[جانشین]] خود سپرده است، تا در شرایط مناسب به [[مردم]] بیاموزد. بر این اساس، تمامیت [[اجتهاد]] در [[احکام شریعت]] وابسته به [[امامت]] [[معصوم]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>.
*نقد مزبور نادرست است، زیرا [[استدلال]] یاد شده صرف استبعاد نیست، بلکه مبتنی بر [[قیاس]] [[اولویت]] است که از اعتبار منطقی بالایی برخوردار است. مانند [[استدلال]] بر [[حرمت]] زدن [[پدر]] و [[مادر]] به [[حرمت]] گفتن اُف به آنان. مقتضای این قاعده [[بدیهی]] [[عقلی]] این است که [[پیامبر]]{{صل}} که نسبت به مسائل ساده [[زندگی]] [[مسلمانان]] بی تفاوت نبود و آنان را در آن زمینه [[راهنمایی]] می‌کرد، در [[مسند]] مهم [[رهبری]] [[مسلمانان]] پس از خود، بی‌تفاوت نبوده و حتماً [[جانشین]] خود را [[تعیین]] کرده است. [[قیاس]] [[انتخاب امام]] توسط [[نخبگان]] به [[استنباط]] [[احکام دینی]] توسط [[مجتهدان]]، مع الفارق است. [[استنباط]] [[احکام دینی]] توسط [[مجتهدان]] آن گاه پذیرفته است که به [[کتاب و سنت]] یا [[احکام]] قطعی [[عقل]] بازگردد، اما [[اجتهاد]] بر اساس مستندات ظنّی چون [[قیاس]] و [[استحسان]] که [[حجیت شرعی]] ندارند، پذیرفته نخواهد بود و چون منابع [[استنباط]] [[احکام]] در حد لازم در [[کتاب و سنت]] [[نبوی]] وجود ندارد چنان که مؤلف [[غایة المرام]] به آن تصریح کرده است <ref>غایة المرام، ص۳۸۰.</ref> بدون [[شک]] [[پیامبر]]{{صل}} تمام [[احکام شرعی]] را به [[جانشین]] خود سپرده است، تا در شرایط مناسب به [[مردم]] بیاموزد. بر این اساس، تمامیت [[اجتهاد]] در [[احکام شریعت]] وابسته به [[امامت]] [[معصوم]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]؛ ج۱، ص ۶۹.</ref>.


==آیا [[وجوب تعیین امام]] بدعت‌آمیز است؟==
==آیا [[وجوب تعیین امام]] بدعت‌آمیز است؟==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش