جز
جایگزینی متن - 'پروردگار متعال' به 'پروردگار متعال'
جز (جایگزینی متن - 'پروردگار متعال' به 'پروردگار متعال') |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==روایات مرتبط== | ==روایات مرتبط== | ||
#[[حضرت صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[صبر]] آنچه را که در [[باطن]] [[انسان]] از مراتب [[صفات نیکو]] و [[نورانیت]] و [[صفا]] است، [[آشکار]] میکند؛ و [[جزع]] ظاهر میکند آنچه را که در [[قلب]] [[آدمی]] است از [[ضعف]] و تیرگی و [[اضطراب]] و [[وحشت]]. و همه دعوی دارند که دارای [[صبر]] هستند، و در مقابلْ [[جزع]] و [[اضطراب]] را همه از خود نفی کرده و منکر میشوند؛ ولی فقط آنانکه در مقابل [[عظمت]] و [[فرمان خداوند]] [[متعال]] [[خاضع]] و به [[حکم]] او گردن نهادهاند، [[صابر]] هستند. و مفهوم [[جزع]] درباره [[منافقین]] و در وجود آنان بهتر روشن و معلوم میشود، و چون ابتلایی برای آنان پیشآمد کرد [[حقیقت]] [[اضطراب]] و تردید و [[وحشت]] و تیرگیِ [[باطن]] آنان ظاهر گشته و در قدم اوّل [[اطمینان]] و [[تظاهر]] به [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم را از دست میدهند، و [[دروغ]] بودن دعوی آنان [[آشکار]] میشود. و [[حقیقت]] [[صبر]] آنکه ادامه بدهد و بطلبد چشیدن تلخی امری را، یعنی در موردی که ناگوار است برقرار و [[ثابت قدم]] باشد، پس قید ناگوار بودن موضوع و ادامه قبول کردن این موضوع در مفهوم [[صبر]] مأخوذ است؛ و در صورتی که ناگوار نباشد و یا روی [[اضطراب]] و تزلزل و نارحتی در آن قسمت ادامه و [[ایستادگی]] کند، از مفهوم [[صبر]] بیرون میشود. و [[جزع]] بر عکس [[صبر]] ادامه دادن امری یا حالتی است که توأم با [[اضطراب]] و [[اندوه]] و [[ناراحتی]] [[قلب]] و متغیّر شدن حالت و رنگ و سیمای [[انسان]] باشد. و معلوم شد که [[صبر]] ممدوح آغاز آن قرین [[خضوع]] و [[خشوع]] و [[تسلیم]] و توجّه به [[خداوند متعال]] و [[تضرّع]] بوده، و سپس ادامه دادن آن حالت است. و چون توأم با این حالات و قیود نگردد، [[جزع]] خواهد بود. و [[صبر]] آغاز آن تلخ است و پایانش شیرین میشود برای جمعی، و برای جمعی دیگر اوّل و آخر آن تلخ است؛ پس کسی که وارد در خطّ [[صبر]] میشود و پایان و نتیجه آن را در نظر گرفته است، به طور مسلّم از افراد [[صابرین]] به شمار رفته و [[توفیق]] به دست آوردن نتیجه مطلوب [[صبر]] را پیدا خواهد کرد. و کسی که توجّه و نظر او به تلخی آغاز و ابتدای آن است، هرگز مصداق [[صبر]] قرار نگرفته و از راه [[صبر]] خارج شده است. و چون کسی [[مقام]] و [[منزلت]] [[صبر]] را [[شناخت]]، هرگز [[راضی]] نخواهد بود که در مقدّمات و موجبات [[صبر]] توقّف و [[تسامح]] ورزیده و خود را آماده نسازد. [[خداوند متعال]] در قصّه [[حضرت موسی]] و [[حضرت خضر]] - [[علی]] نبیِّنا و{{عم}}! - میفرماید: {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا}}<ref>«و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۸.</ref>. پس از آن کسی که روی کراهت و ناچاری [[صبر]] ورزیده و در عین حال [[مراقبت]] کامل دارد که شکایت و اظهار گلهای نکرده و با [[اضطراب]] و جزعْ [[باطن]] و [[اسرار]] خود را [[آشکار]] نسازد، او از صبرکنندگان عمومی به شمار رفته و از جهت نصیب و حظ، مشمول فرمایش [[خداوند متعال]] خواهد بود که میفرماید: {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. و امّا اگر از [[جان]] و [[دل]] از [[ابتلا]] استقبال کرده و بدون کوچکترین [[اضطراب]] و زحمت و در مضیقه واقع شدن [[صبر]] نماید، و با کمال [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش]] [[دل]] و سنگینی و [[وقار]] [[ثبات]] و [[استقامت]] داشته باشد، از [[خواصّ]] [[صابرین]] محسوب گشته و مشمول قول [[پروردگار | #[[حضرت صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[صبر]] آنچه را که در [[باطن]] [[انسان]] از مراتب [[صفات نیکو]] و [[نورانیت]] و [[صفا]] است، [[آشکار]] میکند؛ و [[جزع]] ظاهر میکند آنچه را که در [[قلب]] [[آدمی]] است از [[ضعف]] و تیرگی و [[اضطراب]] و [[وحشت]]. و همه دعوی دارند که دارای [[صبر]] هستند، و در مقابلْ [[جزع]] و [[اضطراب]] را همه از خود نفی کرده و منکر میشوند؛ ولی فقط آنانکه در مقابل [[عظمت]] و [[فرمان خداوند]] [[متعال]] [[خاضع]] و به [[حکم]] او گردن نهادهاند، [[صابر]] هستند. و مفهوم [[جزع]] درباره [[منافقین]] و در وجود آنان بهتر روشن و معلوم میشود، و چون ابتلایی برای آنان پیشآمد کرد [[حقیقت]] [[اضطراب]] و تردید و [[وحشت]] و تیرگیِ [[باطن]] آنان ظاهر گشته و در قدم اوّل [[اطمینان]] و [[تظاهر]] به [[ایمان]] و [[ثبات]] قدم را از دست میدهند، و [[دروغ]] بودن دعوی آنان [[آشکار]] میشود. و [[حقیقت]] [[صبر]] آنکه ادامه بدهد و بطلبد چشیدن تلخی امری را، یعنی در موردی که ناگوار است برقرار و [[ثابت قدم]] باشد، پس قید ناگوار بودن موضوع و ادامه قبول کردن این موضوع در مفهوم [[صبر]] مأخوذ است؛ و در صورتی که ناگوار نباشد و یا روی [[اضطراب]] و تزلزل و نارحتی در آن قسمت ادامه و [[ایستادگی]] کند، از مفهوم [[صبر]] بیرون میشود. و [[جزع]] بر عکس [[صبر]] ادامه دادن امری یا حالتی است که توأم با [[اضطراب]] و [[اندوه]] و [[ناراحتی]] [[قلب]] و متغیّر شدن حالت و رنگ و سیمای [[انسان]] باشد. و معلوم شد که [[صبر]] ممدوح آغاز آن قرین [[خضوع]] و [[خشوع]] و [[تسلیم]] و توجّه به [[خداوند متعال]] و [[تضرّع]] بوده، و سپس ادامه دادن آن حالت است. و چون توأم با این حالات و قیود نگردد، [[جزع]] خواهد بود. و [[صبر]] آغاز آن تلخ است و پایانش شیرین میشود برای جمعی، و برای جمعی دیگر اوّل و آخر آن تلخ است؛ پس کسی که وارد در خطّ [[صبر]] میشود و پایان و نتیجه آن را در نظر گرفته است، به طور مسلّم از افراد [[صابرین]] به شمار رفته و [[توفیق]] به دست آوردن نتیجه مطلوب [[صبر]] را پیدا خواهد کرد. و کسی که توجّه و نظر او به تلخی آغاز و ابتدای آن است، هرگز مصداق [[صبر]] قرار نگرفته و از راه [[صبر]] خارج شده است. و چون کسی [[مقام]] و [[منزلت]] [[صبر]] را [[شناخت]]، هرگز [[راضی]] نخواهد بود که در مقدّمات و موجبات [[صبر]] توقّف و [[تسامح]] ورزیده و خود را آماده نسازد. [[خداوند متعال]] در قصّه [[حضرت موسی]] و [[حضرت خضر]] - [[علی]] نبیِّنا و{{عم}}! - میفرماید: {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا}}<ref>«و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟» سوره کهف، آیه ۶۸.</ref>. پس از آن کسی که روی کراهت و ناچاری [[صبر]] ورزیده و در عین حال [[مراقبت]] کامل دارد که شکایت و اظهار گلهای نکرده و با [[اضطراب]] و جزعْ [[باطن]] و [[اسرار]] خود را [[آشکار]] نسازد، او از صبرکنندگان عمومی به شمار رفته و از جهت نصیب و حظ، مشمول فرمایش [[خداوند متعال]] خواهد بود که میفرماید: {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.</ref>. و امّا اگر از [[جان]] و [[دل]] از [[ابتلا]] استقبال کرده و بدون کوچکترین [[اضطراب]] و زحمت و در مضیقه واقع شدن [[صبر]] نماید، و با کمال [[اطمینان]] خاطر و [[آرامش]] [[دل]] و سنگینی و [[وقار]] [[ثبات]] و [[استقامت]] داشته باشد، از [[خواصّ]] [[صابرین]] محسوب گشته و مشمول قول [[پروردگار متعال]] قرار خواهد گرفت: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳.</ref><ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ{{ع}} الصَّبْرُ يُظْهِرُ مَا فِي بَوَاطِنِ الْعِبَادِ مِنَ النُّورِ وَ الصَّفَاءِ وَ الْجَزَعُ يُظْهِرُ مَا فِي بَوَاطِنِهِمْ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ الْوَحْشَةِ وَ الصَّبْرُ يَدَّعِيهِ كُلُّ أَحَدٍ وَ لَا يَثْبُتُ عِنْدَهُ إِلَّا الْمُخْبِتُونَ وَ الْجَزَعُ يُنْكِرُهُ كُلُّ أَحَدٍ وَ هُوَ أَبْيَنُ عَلَى الْمُنَافِقِينَ لِأَنَّ نُزُولَ الْمِحْنَةِ وَ الْمُصِيبَةِ يُخْبِرُ عَنِ الصَّادِقِ وَ الْكَاذِبِ. وَ تَفْسِيرُ الصَّبْرِ مَاءٌ يُسْتَمَرُّ مَذَاقُهُ وَ مَا كَانَ عَنِ اضْطِرَابٍ لَا يُسَمَّى صَبْراً وَ تَفْسِيرُ الْجَزَعِ اضْطِرَابُ الْقَلْبِ وَ تَحَزُّنُ الشَّخْصِ وَ تَغَيُّرُ السُّكُونِ وَ تَغَيُّرُ الْحَالِ وَ كُلُّ نَازِلَةٍ خَلَتْ أَوَائِلُهَا مِنَ الْإِخْبَاتِ وَ الْإِنَابَةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَصَاحِبُهَا جَزُوعٌ غَيْرُ صَابِرٍ وَ الصَّبْرُ مَاءٌ أَوَّلُهُ مُرٌّ وَ آخِرُهُ حُلْوُ مَنْ دَخَلَهُ مِنْ أَوَاخِرِهِ فَقَدْ دَخَلَ وَ مَنْ دَخَلَهُ مِنْ أَوَائِلِهِ فَقَدْ خَرَجَ وَ مَنْ عَرَفَ قَدْرَ الصَّبْرِ لَا يَصْبِرُ عَمَّا مِنْهُ الصَّبْرُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ مُوسَى وَ خَضِرٍ وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا فَمَنْ صَبَرَ كُرْهاً وَ لَمْ يَشْكُ إِلَى الْخَلْقِ وَ لَمْ يَجْزَعْ بِهَتْكِ سِتْرِهِ فَهُوَ مِنَ الْعَامِّ وَ نَصِيبُهُ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ أَيْ بِالْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ وَ مَنِ اسْتَقْبَلَ الْبَلَاءَ بِالرُّحْبِ وَ صَبَرَ عَلَى سَكِينَةٍ وَ وَقَارٍ فَهُوَ مِنَ الْخَاصِّ وَ نَصِيبُهُ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۹۰.</ref>. | ||
#"اگر [[صبر]] پیشه کنی [[تقدیر الهی]] به انجام میرسد و تو از اجر آن برخوردار میشوی، و اگر بیتابی کنی باز [[تقدیر الهی]] به انجام میرسد و تو بیاجر خواهی بود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}: إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ }}؛ نهجالبلاغه، کلمه ۲۹۱.</ref>. | #"اگر [[صبر]] پیشه کنی [[تقدیر الهی]] به انجام میرسد و تو از اجر آن برخوردار میشوی، و اگر بیتابی کنی باز [[تقدیر الهی]] به انجام میرسد و تو بیاجر خواهی بود"<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}: إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ }}؛ نهجالبلاغه، کلمه ۲۹۱.</ref>. | ||
#[[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمودند: "ناشکیبایی به هنگام [[بلاء]] کامل شدن [[سختی]] است"<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}: الْجَزَعُ عِنْدَ الْبَلَاءِ تَمَامُ الْمِحْنَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۹۳.</ref>. | #[[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمودند: "ناشکیبایی به هنگام [[بلاء]] کامل شدن [[سختی]] است"<ref>{{متن حدیث|قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}}: الْجَزَعُ عِنْدَ الْبَلَاءِ تَمَامُ الْمِحْنَةِ}}؛ بحار الأنوار، ج۶۸، ص۹۳.</ref>. |