←تقسیم بندی وظایف امام
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
* در [[قرآن کریم]] همواره به دوگانه [[ولی]] و [[نصیر]] اشاره مکرر شده است؛ مثلا [[آیه کریمه]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافتهای از خواستههای آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ فرمانروا و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه 120.</ref>. در [[آیه]] دیگری نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما فرمانروایی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه 75.</ref>. از سوی دیگر، [[ولایت]] به معنای [[فرمانروایی]] در جهت [[جلب منافع و دفع مفاسد]] است و این مفهوم، رکن مهمی از [[حقیقت امامت]] را روشن میسازد. رکن دیگر [[حقیقت امامت]] که در [[قرآن کریم]] به آن اشاره مکرر شده است مفهوم [[هدایت]] است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه 73.</ref> بر اساس مجموع این دسته از [[آیات]] استفاده میشود که اساس [[وظایف]] مترتب بر [[امامت]] و [[ولایت]] بر دو رکن استوارند: | * در [[قرآن کریم]] همواره به دوگانه [[ولی]] و [[نصیر]] اشاره مکرر شده است؛ مثلا [[آیه کریمه]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافتهای از خواستههای آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ فرمانروا و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه 120.</ref>. در [[آیه]] دیگری نیز میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما فرمانروایی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه 75.</ref>. از سوی دیگر، [[ولایت]] به معنای [[فرمانروایی]] در جهت [[جلب منافع و دفع مفاسد]] است و این مفهوم، رکن مهمی از [[حقیقت امامت]] را روشن میسازد. رکن دیگر [[حقیقت امامت]] که در [[قرآن کریم]] به آن اشاره مکرر شده است مفهوم [[هدایت]] است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه 73.</ref> بر اساس مجموع این دسته از [[آیات]] استفاده میشود که اساس [[وظایف]] مترتب بر [[امامت]] و [[ولایت]] بر دو رکن استوارند: | ||
# [[هدایت]]: | # [[هدایت]]: | ||
## [[هدایت عام]] ([[هدایت ارائه طریق]] یا [[هدایت تعلیمی]] یا [[تبیین]]): | ## [[هدایت عام]] ([[هدایت ارائه طریق]] یا [[هدایت تعلیمی]] یا [[تبیین]]): یکی از [[دلایل مهمّ ارسال رسل]]، [[تعلیم و تزکیه]] [[مردم]] بود{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref> «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref>، این [[فلسفه]] در مورد [[امامان]] نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از [[وظایف]] مهمّ [[امام]] این است که آموزشهای لازم [[دینی]] و غیر آن را به [[مردم]] [[تعلیم]] دهد، همچنین در [[تزکیه]] و [[تربیت]] آنان بکوشد. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این باره میفرماید: "از جمله [[حقوق]] شما بر من این است که... به شما [[تعلیم]] دهم تا [[نادان]] نمانید و شما را [[ادب]] کنم و [[تربیت]] نمایم تا ([[آداب]] لازم را) فراگیرید"<ref>نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۸.</ref>. این وظیفه نیز مصادقی دارد؛ برجسته ترین آنها موارد ذیل اند: | ||
### [[تفسیر قرآن]] یا به عبارتی: [[تفسیر دین]] (شامل: [[بیان احکام]] الهی در همه عرصه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره) | ### [[تفسیر قرآن]] یا به عبارتی: [[تفسیر دین]] (شامل: [[بیان احکام]] الهی در همه عرصه های اعتقادی، فقهی، اخلاقی و غیره): از آنجا که [[پیامبر]] در [[فرصت]] کوتاه [[نبوّت]] (با توجه به موانع و [[مشکلات]] فراوان) مجال لازم را برای [[تبیین]] و [[تفسیر]] تمام [[معارف الهی]] پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت [[اختلاف]] [[مسلمانان]] در مورد مفاهیم [[احکام]] و [[حقیقت]] آن از منظر [[پیامبر]] – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی [[مرجع]] فصل [[اختلاف]] میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و [[جدید]] - که همواره چنین خواهد بود- این [[امام]] است که میتواند راه حل آن را با توجّه به [[قرآن]] و [[سنّت]] برای [[مردم]] بیان کند. دهها هزار [[حدیث]] از ائمّه{{عم}} رسیده است که همگی در جهت شرح و [[تفسیر]] و [[تبیین]] [[آیات]] و [[احکام الهی]] است. بیان کم و کیف [[عبادات]] و [[فروع دین]]، [[اعتقادات]] و [[اصول دین]] و مکارم اخلاف به [[وسیله]] [[امامان]] انجام میگیرد. در [[حدیثی]] از [[امام رضا]]{{ع}} میخوانیم: "تمام و کمال [[نماز]]، [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[جهاد]]، گرفتن و تقسیم [[اموال عمومی]] و غنیمتها و [[صدقات]]، امضای حدود و [[احکام]] نگهداری از مرزها و حدود توسط [[امام]] تحقّق پیدا میکند. [[امام]] [[حلال]] [[الهی]] را [[حلال و حرام]] او را [[حرام]] میکند، [[حدود الهی]] را بر پا میدارد و از [[دین خدا]] [[دفاع]] میکند و [[مردم]] را با [[حکمت]] و [[موعظه]] [[نیکو]] و [[برهان]] رسا به پروردگارش فرا میخواند"<ref>احتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۲۷.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۸-۸۹.</ref>. | ||
### [[رفع اختلافات]] | ### [[رفع اختلافات]] | ||
## [[هدایت خاص]] ([[هدایت ایصال الی المطلوب]] یا [[هدایت راهبری]]): | ## [[هدایت خاص]] ([[هدایت ایصال الی المطلوب]] یا [[هدایت راهبری]]): | ||
### [[تشکیل حکومت]] | ### [[تشکیل حکومت]]: [[تشکیل حکومت]]، چنانکه برای [[پیامبر]] یک [[وظیفه]] و [[تکلیف]] است برای [[امام]] نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای [[سیاسی]] [[بشر]] [[مشاهده]] میشود، [[پذیرفتن]] [[حکومت]] برای [[امام]] یک [[حق]] و امتیاز و وسیلهای برای [[کسب قدرت]] و [[ثروت]] و... نیست، بلکه یک [[فریضه]] و یک [[تکلیف]] است؛ بنابراین از نظر [[اسلام]]، این موضوع مطرح نیست که [[امام]] میتواند و خوب است که [[حکومت]] را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای [[امام]] [[واجب]] است که اگر شرایط فراهم شود و [[مردم]] در صحنه باشند [[حکومت]] تشکیل دهد. روشن است بدون وجود [[حکومت الهی]] بسیاری از [[احکام]] و [[تعالیم]] [[الهی]] قابل [[اجرا]] نیست؛ به همین [[دلیل]] [[امامان شیعه]]{{عم}} همواره درصدد [[تشکیل حکومت]] بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی [[مردم]] و [[تخلف]] از [[وظایف]] خود و [[غفلت]] از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند [[حکومت الهی]] در [[جامعه]] تأسیس کنند و [[مردم]] را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و کمتر از شش ماه [[امام حسن مجتبی]]{{ع}}، [[حکومت الهی]] تأسیس کردند و [[مردم]] از [[حکومت الهی]] در بقیه دوران [[امامت]] [[محروم]] بودند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۶-۸۷.</ref>. | ||
### [[اجرای عدالت]] | ### [[اجرای عدالت]]: از نظر [[قرآن کریم]] یکی از [[اهداف مهمّ بعثت پیامبر]] [[اقامه قسط]] است. این [[وظیفه]] بر [[جانشینان پیامبر]] ([[امامان]]) نیز [[واجب]] است و یکی از مهمترین [[اهداف]] [[تشکیل حکومت]] نیز همین است. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به این [[حقیقت]] چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور [[مردم]] در صحنه) و [[قیام]] [[حجّت]] به سبب وجود [[یاور]] نبود و اگر نبود که [[خداوند]] از [[علما]] [[تعهّد]] گرفته که بر [[شکمبارگی]] [[ظالم]] و [[گرسنگی]] [[مظلوم]] (وجود [[نابرابری]] و [[ظلم و جور]] در [[جامعه]]) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر [[خلافت]] را بر پشت آن میانداختم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>.([[حکومت]] را نمیپذیرفتم)". پس علّت [[پذیرش حکومت]] از سوی [[علی]]{{ع}}، [[اقامه قسط]] در [[جامعه]] بود، چنانکه درباره [[حضرت]] گفته شده است: "در [[محراب]] عبادتش از شدت عدالتش کشته شد". در سخن دیگری میفرماید: "امّا از جمله [[حق]] شما بر من [[خیرخواهی]] بر شما و رساندن [[اموال عمومی]] و [[غنایم]] و [[حقوق]] شما به شما است"<ref>نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۷-۸۸.</ref>. | ||
### [[تربیت امت صالحان]] | ### [[تربیت امت صالحان]] | ||
# [[نصرت]]: | # [[نصرت]]: | ||
## [[دفاع از دین]]: | ## [[دفاع از دین]]: حوزه [[دین]] و [[مردم]] متدیّن همواره مورد [[هجوم]] [[دشمن خدا]] و [[دینداران]] قرار داشته است. این تهاجم گاهی در قالب [[شبهات]] [[علمی]] بوده و جنبه [[فرهنگی]] دارد و گاهی به صورت نظامی و گاهی در قالبهای دیگر. در طول [[تاریخ]]، [[احزاب]]، گروهها، نحلهها و قدرتهای زیادی وجود داشتهاند که از طرق گوناگون بر [[دین]] و باورهای مذهبی [[مردم]] تاختهاند و در مقابل [[امامان]]{{عم}} به [[دفاع]] از [[دین]] برخاسته و تلاشهای [[دشمنان دین]] را خنثی کردهاند. نمونههای [[تاریخی]] این مطلب بسیار فراوان است. حاصل [[احتجاجات]] ائمّه علیه [[مخالفان]] و [[پاسخگویی به شبهات]] آنها کتابها شده است. این [[وظیفه]] نیز از [[وظایف]] عمده [[امام]] است<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی]]، ص:۸۹.</ref>. | ||
### [[جلوگیری از وقوع تحریف]] ([[جلوگیری از انحراف در دین]]) | ### [[جلوگیری از وقوع تحریف]] ([[جلوگیری از انحراف در دین]]) | ||
### [[پاسخگویی شبهات]] | ### [[پاسخگویی شبهات]] |