سال دهم هجرت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خودداری' به 'خودداری'
جز (جایگزینی متن - 'ماه' به 'ماه')
جز (جایگزینی متن - 'خودداری' به 'خودداری')
خط ۴: خط ۴:
==مقدمه==
==مقدمه==
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} در مکاتبات خویش [[ابوحارثه]]، [[اسقف]] بزرگ [[نجران]]<ref>نجران از مناطق آباد در نقطه مرزی حجاز و یمن.</ref> را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد. شصت تن از [[دانشمندان]] [[نجران]]، همراه سه پیشوای بزرگ، [[مأمور]] بررسی این [[دعوت]] در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} شدند و سرانجام [[پیامبر]]{{صل}} [[مباهله]] را پیشنهاد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۳.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۹.</ref>.
*[[خاتم انبیا]]{{صل}} در مکاتبات خویش [[ابوحارثه]]، [[اسقف]] بزرگ [[نجران]]<ref>نجران از مناطق آباد در نقطه مرزی حجاز و یمن.</ref> را به [[اسلام]] [[دعوت]] کرد. شصت تن از [[دانشمندان]] [[نجران]]، همراه سه پیشوای بزرگ، [[مأمور]] بررسی این [[دعوت]] در محضر [[رسول خدا]]{{صل}} شدند و سرانجام [[پیامبر]]{{صل}} [[مباهله]] را پیشنهاد کرد<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۳.</ref><ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۲۹.</ref>.
*زمان [[مباهله]]، نجرانیان، عزیزترین [[خویشان]] [[پیامبر]]{{صل}} را بی‌پیرایه در کنار او یافتند. چهره‌های [[نورانی]] آنان باعث شد هیئت نجرانی از [[مباهله]] [[خودداری]] کنند و هر سال، [[جزیه]] بپردازند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[نبی اکرم]]{{صل}} در بیست و ششم [[ذی‌قعده]] دهم [[هجری]] پس از انجام آخرین [[حج]] در منطقه‌ای به نام "نمره" به [[مردم]] فرمود: "ای [[مردم]]! [[خون‌ها]] و [[اموال]] و نوامیس شما بر یکدیگر تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنید مانند این ماه، محترم و هر نوع [[تجاوز]] به آن [[حرام]] است"<ref>شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۷۰۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۵۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۳.</ref>.
*زمان [[مباهله]]، نجرانیان، عزیزترین [[خویشان]] [[پیامبر]]{{صل}} را بی‌پیرایه در کنار او یافتند. چهره‌های [[نورانی]] آنان باعث شد هیئت نجرانی از [[مباهله]] خودداری کنند و هر سال، [[جزیه]] بپردازند<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲-۸۳؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۱، ص۲۵۳.</ref>. [[نبی اکرم]]{{صل}} در بیست و ششم [[ذی‌قعده]] دهم [[هجری]] پس از انجام آخرین [[حج]] در منطقه‌ای به نام "نمره" به [[مردم]] فرمود: "ای [[مردم]]! [[خون‌ها]] و [[اموال]] و نوامیس شما بر یکدیگر تا روزی که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنید مانند این ماه، محترم و هر نوع [[تجاوز]] به آن [[حرام]] است"<ref>شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۷۰۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۵۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰۳.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} در راه بازگشت از [[حج]] در [[غدیرخم]]<ref>نام مکانی که از آن نقطه حاجیان به سوی دیار خویش پراکنده می‌شدند.</ref> بار دیگر [[خطبه]] خواند و در حضور [[مسلمانان]]، [[دست]] [[علی]]{{ع}} را بر گرفت و به عنوان [[جانشین]] پس از خویش برگزید<ref>عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱، ص۳۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} در راه بازگشت از [[حج]] در [[غدیرخم]]<ref>نام مکانی که از آن نقطه حاجیان به سوی دیار خویش پراکنده می‌شدند.</ref> بار دیگر [[خطبه]] خواند و در حضور [[مسلمانان]]، [[دست]] [[علی]]{{ع}} را بر گرفت و به عنوان [[جانشین]] پس از خویش برگزید<ref>عبدالحسین امینی، الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب، ج۱، ص۳۵؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.</ref>.
*ایشان در آخرین روزهای [[حیات]]، [[دستور]] ارسال لشکری به سوی [[شام]] داد و تمامی [[مسلمانان]]، جز [[علی]]{{ع}}، به شرکت در آن موظف شدند. بهانه‌جویان به [[جوان بودن]] "[[اسامه]]" [[اعتراض]] کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۶؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۱۸.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[گفتگو]] با آنان [[دستور]] حرکت داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۶؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref> و حتی متخلفان را [[نفرین]] کرد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶ ص۵۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} از آنچه در [[مدینه]] می‌گذشت سخت، آزرده‌خاطر بود؛ از این رو [[دستور]] داد تا [[لوح]] و قلمی حاضر کنند تا نه [[غدیر]] فراموش شود و نه میان [[انصار]] و [[مهاجر]]، [[آتش]] دو دستگی برافروزد؛ اما به هذیان‌گویی متهم شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۹۲-۱۹۳.</ref>. ناگزیر لب فرو بست و [[دنیا]] را [[وداع]] گفت<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۰.</ref>.
*ایشان در آخرین روزهای [[حیات]]، [[دستور]] ارسال لشکری به سوی [[شام]] داد و تمامی [[مسلمانان]]، جز [[علی]]{{ع}}، به شرکت در آن موظف شدند. بهانه‌جویان به [[جوان بودن]] "[[اسامه]]" [[اعتراض]] کردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۶؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۱۸.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} پس از [[گفتگو]] با آنان [[دستور]] حرکت داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۴۶؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۳، ص۱۱۱۹.</ref> و حتی متخلفان را [[نفرین]] کرد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶ ص۵۲.</ref>. [[رسول خدا]]{{صل}} از آنچه در [[مدینه]] می‌گذشت سخت، آزرده‌خاطر بود؛ از این رو [[دستور]] داد تا [[لوح]] و قلمی حاضر کنند تا نه [[غدیر]] فراموش شود و نه میان [[انصار]] و [[مهاجر]]، [[آتش]] دو دستگی برافروزد؛ اما به هذیان‌گویی متهم شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۱۹۲-۱۹۳.</ref>. ناگزیر لب فرو بست و [[دنیا]] را [[وداع]] گفت<ref>[[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[گاه‌شمار (مقاله)|گاه‌شمار]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۳۰.</ref>.
۲۱۷٬۶۰۶

ویرایش