تزکیه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
خط ۳۳: خط ۳۳:
#'''سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل [[تزکیه]]:''' خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتب‌کننده آن سوگند یاد کرده است که [[تزکیه]] کننده نفس رستگار خواهد شد: {{متن قرآن|وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>  سوگند به خورشید و روشنایی آن،و به ماه چون از پی آن درآید،و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛و به شب چون آن را فرا پوشاند،و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد،و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد،بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹ .</ref> سوگندهای یاد‌ شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین [[تزکیه]] نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهد‌بود<ref>نمونه، ج‌۲۷، ص‌۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
#'''سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل [[تزکیه]]:''' خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتب‌کننده آن سوگند یاد کرده است که [[تزکیه]] کننده نفس رستگار خواهد شد: {{متن قرآن|وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}<ref>  سوگند به خورشید و روشنایی آن،و به ماه چون از پی آن درآید،و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛و به شب چون آن را فرا پوشاند،و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد،و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد،بی‌گمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹ .</ref> سوگندهای یاد‌ شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین [[تزکیه]] نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهد‌بود<ref>نمونه، ج‌۲۷، ص‌۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.


==اسباب تزکیه==
==اسباب [[تزکیه]]==
*عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در تزکیه نفس نقش دارد. این عوامل عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
*عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در [[تزکیه]] نفس نقش دارد. این عوامل عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
===[[خداوند]]===
===[[خداوند]]===
*منشأ همه امور [[خیر]] [[خداوند]] است و تا اراده او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکان‌پذیر نیست، بر این اساس انسان در همه امور از جمله تزکیه نفس نیازمند عنایت الهی و توفیق اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ انسانی به تزکیه خود قادر نخواهد بود: {{متن قرآن|وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در روایات و ادعیه ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص‌۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص‌۹۵؛ فیض‌القدیر، ج‌۲، ص‌۱۹۴.</ref> یعنی تزکیه‌کننده است و همان‌گونه که تزکیه کننده حقیقی خداست تنها کسی که می‌تواند به حق بر پاکی و تزکیه افراد گواهی دهد خداوند است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}<ref> آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره  نساء، آیه:۴۹.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که اهل کتاب خود را انسانهایی پاک و برتر از دیگران می‌دانستند که آیه فوق نازل شد و تزکیه کننده حقیقی را خداوند دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۹۰ ـ ۹۱؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که خداوند از ظاهر و باطن افراد بهتر از خود آنان آگاهی داشته، می‌تواند پاکی یا ناپاکی آنان را تصدیق کند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
*منشأ همه امور [[خیر]] [[خداوند]] است و تا اراده او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکان‌پذیر نیست، بر این اساس انسان در همه امور از جمله [[تزکیه]] نفس نیازمند عنایت الهی و توفیق اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ انسانی به [[تزکیه]] خود قادر نخواهد بود: {{متن قرآن|وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمی‌ماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک می‌دارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در روایات و ادعیه ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص‌۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص‌۹۵؛ فیض‌القدیر، ج‌۲، ص‌۱۹۴.</ref> یعنی [[تزکیه]]‌کننده است و همان‌گونه که [[تزکیه]] کننده حقیقی خداست تنها کسی که می‌تواند به حق بر پاکی و [[تزکیه]] افراد گواهی دهد خداوند است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}<ref> آیا به کسانی ننگریسته‌ای که خویشتن را پاکیزه می‌انگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه می‌دارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره  نساء، آیه:۴۹.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که اهل کتاب خود را انسانهایی پاک و برتر از دیگران می‌دانستند که آیه فوق نازل شد و [[تزکیه]] کننده حقیقی را خداوند دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۹۰ ـ ۹۱؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که خداوند از ظاهر و باطن افراد بهتر از خود آنان آگاهی داشته، می‌تواند پاکی یا ناپاکی آنان را تصدیق کند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.


===[[رهبران الهی]]===
===[[رهبران الهی]]===
*[[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزه‌اند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۶.</ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره  مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و مربّی انسانها از عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار می‌روند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسانها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک می‌کنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص‌۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص‌۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی  می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمده‌ای در جهت تزکیه انسانها دارند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می‌کند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمان می‌دهد که به سوی فرعون رفته، او را به تزکیه فرا خواند: {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است.  (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از تزکیه بشر از سوی [[انبیا]]{{عم}} تزکیه در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت می‌دهند<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
*[[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزه‌اند<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۲۷۶.</ref>{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره  مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و مربّی انسانها از عوامل عمده [[تزکیه]] انسانها به شمار می‌روند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسانها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک می‌کنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص‌۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص‌۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی  می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمده‌ای در جهت [[تزکیه]] انسانها دارند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی می‌کند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمان می‌دهد که به سوی فرعون رفته، او را به [[تزکیه]] فرا خواند: {{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است.  (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از [[تزکیه]] بشر از سوی [[انبیا]]{{عم}} [[تزکیه]] در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت می‌دهند<ref>مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.


===پای‌بندی به ایمان و عمل صالح===
===پای‌بندی به ایمان و عمل صالح===
*هرچند خداوند با فرستادن پیامبران و توفیق و عنایت خویش زمینه تزکیه انسانها را فراهم می‌کند؛ ولی این خود افراد هستند که با پذیرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبیا و پای‌بندی به دستورات و مقررات الهی، خویش را از برکات بعثت پیامبران برخوردار ساخته، پاکی و تزکیه را برای خود رقم می‌زنند، از این‌رو قرآن‌کریم در آیات ۷۵ ـ ۷۶ سوره طه از یک سو بهشت و درجات عالی آن را برای مؤمنان و صالحان ثابت می‌کند و از سوی دیگر همه آنها را جزای اهل تزکیه می‌داند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند ...بوستان‌هایی جاودان  که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که تزکیه بدون ایمان و عمل صالح به دست نمی‌آید. در آیه‌ای دیگر، قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه‌تر به حال تقوا‌پیشگان معرفی کرده است: {{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}<ref> خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این آیه به دست می‌آید که راه دستیابی به تزکیه، تقوا و عمل است نه ادعای پاک بودن<ref>الفرقان، ج‌۲۷، ص‌۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در آیه ۱۸ سوره فاطر تزکیه بدل از خشیت و اقامه نماز معرفی شده است: {{متن قرآن|وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌دهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق تزکیه با اعمال انسان پرده برمی‌دارد، براین اساس می‌توان گفت عمده‌ترین فلسفه تشریع عبادات و مکلّف ساختن انسانها دور‌کردن آنها از آلودگی‌ها و رشد و تکامل معنوی آنان است، چنان که قرآن در آیات متعددی به برخی از عبادات اشاره کرده و آنها را عامل دوری انسان از آلودگی‌ها دانسته است؛ مانند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
*هرچند خداوند با فرستادن پیامبران و توفیق و عنایت خویش زمینه [[تزکیه]] انسانها را فراهم می‌کند؛ ولی این خود افراد هستند که با پذیرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبیا و پای‌بندی به دستورات و مقررات الهی، خویش را از برکات بعثت پیامبران برخوردار ساخته، پاکی و [[تزکیه]] را برای خود رقم می‌زنند، از این‌رو قرآن‌کریم در آیات ۷۵ ـ ۷۶ سوره طه از یک سو بهشت و درجات عالی آن را برای مؤمنان و صالحان ثابت می‌کند و از سوی دیگر همه آنها را جزای اهل [[تزکیه]] می‌داند: {{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایه‌های والایند ...بوستان‌هایی جاودان  که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که [[تزکیه]] بدون ایمان و عمل صالح به دست نمی‌آید. در آیه‌ای دیگر، قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاه‌تر به حال تقوا‌پیشگان معرفی کرده است: {{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}<ref> خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این آیه به دست می‌آید که راه دستیابی به [[تزکیه]]، تقوا و عمل است نه ادعای پاک بودن<ref>الفرقان، ج‌۲۷، ص‌۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در آیه ۱۸ سوره فاطر [[تزکیه]] بدل از خشیت و اقامه نماز معرفی شده است: {{متن قرآن|وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان می‌هراسند و نماز را بپا می‌دارند هشدار می‌دهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق [[تزکیه]] با اعمال انسان پرده برمی‌دارد، براین اساس می‌توان گفت عمده‌ترین فلسفه تشریع عبادات و مکلّف ساختن انسانها دور‌کردن آنها از آلودگی‌ها و رشد و تکامل معنوی آنان است، چنان که قرآن در آیات متعددی به برخی از عبادات اشاره کرده و آنها را عامل دوری انسان از آلودگی‌ها دانسته است؛ مانند<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>:
*'''الف. نماز:''' نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه می‌گردد: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک می‌کند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره  هود، آیه:۱۱۴.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷،۳۰۸؛ منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۰.</ref> در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو می‌کند<ref>تهذیب الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می‌ریزد<ref>منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
*'''الف. نماز:''' نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه می‌گردد: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک می‌کند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره  هود، آیه:۱۱۴.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷،۳۰۸؛ منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۰.</ref> در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو می‌کند<ref>تهذیب الاحکام، ج‌۲، ص‌۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج‌۴، ص‌۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان می‌ریزد<ref>منهج‌الصادقین، ج‌۴، ص‌۴۶۲.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
*'''ب. انفاق در راه خدا:''' انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا می‌گردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص‌۲۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۶، ص‌۱۰۴؛ نمونه، ج‌۸، ص‌۱۱۷.</ref>: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷؛ المنیر، ج‌۱۱ ـ ۱۲، ص‌۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانسته‌اند که جهت کفاره گناه خویش می‌پردازند<ref>جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۵؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲.</ref>. شأن نزول آیه فوق<ref>جامع‌البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۸۴.</ref> که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات‌ ۱۸‌ـ‌ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: {{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می‌کند<ref>عوالی‌اللئالی، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ بحارالانوار، ج‌۷۱، ص‌۳۸۹؛ کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۷۷۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.
*'''ب. انفاق در راه خدا:''' انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا می‌گردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص‌۲۰۴؛ بحارالانوار، ج‌۶، ص‌۱۰۴؛ نمونه، ج‌۸، ص‌۱۱۷.</ref>: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۷۷؛ المنیر، ج‌۱۱ ـ ۱۲، ص‌۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانسته‌اند که جهت کفاره گناه خویش می‌پردازند<ref>جامع البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۵؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۱۰۲.</ref>. شأن نزول آیه فوق<ref>جامع‌البیان، ج‌۱۱، ص‌۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج‌۹، ص‌۳۸۴.</ref> که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته: {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> آیا ندانسته‌اند: خداوند است که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و زکات‌ها را دریافت می‌دارد و خداوند است که توبه‌پذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات‌ ۱۸‌ـ‌ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در [[تزکیه]] اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: {{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}<ref> همان کس که داراییش را می‌بخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در [[تزکیه]] و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو می‌کند<ref>عوالی‌اللئالی، ج‌۳، ص‌۲۸۳؛ بحارالانوار، ج‌۷۱، ص‌۳۸۹؛ کنزالعمال، ج‌۱۵، ص‌۷۷۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۷ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>.


==موانع تزکیه==
==موانع تزکیه==
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش