جز
جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد'
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[') |
جز (جایگزینی متن - 'واحد' به 'واحد') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
*کوتاه سخن آنکه لذّت [[محبّت]]، لذّتی است که [[درک]] آن تنها برای آنان که از قلبی مُحِب برخوردارند، ممکن میباشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۰۷.</ref>. | *کوتاه سخن آنکه لذّت [[محبّت]]، لذّتی است که [[درک]] آن تنها برای آنان که از قلبی مُحِب برخوردارند، ممکن میباشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۰۷.</ref>. | ||
*آن کس که در میانه شب از [[ترس]] حجابی که میتواند [[قلب]] او را فرا گیرد، به حالت غشوه در میآید و نالان به درگاه [[الهی]] شتافته عرض میکند: [[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گویی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گویی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟"<ref>{{متن حدیث|يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref>. | *آن کس که در میانه شب از [[ترس]] حجابی که میتواند [[قلب]] او را فرا گیرد، به حالت غشوه در میآید و نالان به درگاه [[الهی]] شتافته عرض میکند: [[پروردگار]] من و آقای من و مولای من! گویی بر [[عذاب]] تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر دوری از تو [[صبر]] کنم؟ و گویی بر [[آتش]] سوزان تو [[صبر]] کردم امّا چگونه بر نظر ندوختن بر [[بزرگواری]] تو [[صبر]] نمایم؟"<ref>{{متن حدیث|يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ، وَ هَبْنِي صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ}}</ref>. | ||
*از حالتی برخوردار است، که تنها دیگر [[محبّان]] میتوانند درباره آن اشارتی کنند و به تلمیح سخنی گویند. [[سرور]] باورمندان و [[محبّان]]{{ع}}، چون در بخش پایانی این [[مناجات]] غرقه دریای [[توحید]] او - تعالی! - شد، چنان [[محبّت]] او بر ذرّات جانش [[حکومت]] یافت که اینگونه [[مناجات]] شبانه را ادامه داد: "خدایا خدایا خدایا! از تو به [[حقّ]] خودت و نزاهتت و [[برترین]] صفات و اسمائت، درخواست میکنم که تمامی اوقات شبانه روز مرا به یاد خودت آباد گردانی، و به [[خدمت]] به خودت متّصل سازی، و [[اعمال]] مرا بپذیری؛ تا آنکه تمامی [[اعمال]] و اذکار من یک ذکر | *از حالتی برخوردار است، که تنها دیگر [[محبّان]] میتوانند درباره آن اشارتی کنند و به تلمیح سخنی گویند. [[سرور]] باورمندان و [[محبّان]]{{ع}}، چون در بخش پایانی این [[مناجات]] غرقه دریای [[توحید]] او - تعالی! - شد، چنان [[محبّت]] او بر ذرّات جانش [[حکومت]] یافت که اینگونه [[مناجات]] شبانه را ادامه داد: "خدایا خدایا خدایا! از تو به [[حقّ]] خودت و نزاهتت و [[برترین]] صفات و اسمائت، درخواست میکنم که تمامی اوقات شبانه روز مرا به یاد خودت آباد گردانی، و به [[خدمت]] به خودت متّصل سازی، و [[اعمال]] مرا بپذیری؛ تا آنکه تمامی [[اعمال]] و اذکار من یک ذکر واحد شود، و حال من در [[خدمت]] تو جاودانه گردد" <ref>{{متن حدیث|يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفَاتِكَ وَ أَسْمَائِكَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقَاتِي فِي اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً، وَ أَعْمَالِي عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، حَتَّى تَكُونَ أَعْمَالِي وَ أَوْرَادِي كُلَّهَا وِرْداً وَاحِداً، وَ حَالِي فِي خِدْمَتِكَ سَرْمَداً}}؛ مفاتیح الجنان، دعای کمیل.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۳، ص ۴۰۸.</ref>. | ||
*بر این اساس، پر واضح است که هیچ [[عذاب]] و گناهی برای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} جانکاهتر و شدیدتر از [[فراق]] از او، و [[غفلت]] از لقاء او نبوده است؛ از این رو است که حالت وصل را امتداد میبخشد، و از جز آن [[استغفار]] میجوید. | *بر این اساس، پر واضح است که هیچ [[عذاب]] و گناهی برای [[امیرمؤمنان]]{{ع}} جانکاهتر و شدیدتر از [[فراق]] از او، و [[غفلت]] از لقاء او نبوده است؛ از این رو است که حالت وصل را امتداد میبخشد، و از جز آن [[استغفار]] میجوید. | ||
*تمامی تضرّعها، استغفارها و اقرارهای ائمّه هدی{{عم}} به گناهانشان، به همین معنی بوده است؛ که آنان دوری لحظهای خود از لقاء کامل [[الهی]] را، گناهی بزرگ و عذابی جانکاه میدیدهاند. | *تمامی تضرّعها، استغفارها و اقرارهای ائمّه هدی{{عم}} به گناهانشان، به همین معنی بوده است؛ که آنان دوری لحظهای خود از لقاء کامل [[الهی]] را، گناهی بزرگ و عذابی جانکاه میدیدهاند. |